به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا

سخن هفته :

 
طعنه تهران امروز به شمقدری به خاطر انتقاد از اخراج فون تریه از جشنواره کن
ادعای آزادی بیان و رابطه آن با لغو پروانه ساخت فیلم اصغر فرهادی و توهین به رضا میرکریمی
 

 

سينماي ما- مهدي فروتن: در روزنامه تهران امروز یادداشت جالبی در واکنش به اعتراض جواد شمقدری نسبت به اخراج لارنس فون تریه از جشنواره کن منتشر کرده است. فروتن در تهران امروزنوشت : شصت و چهارمين جشنواره فيلم كن در حالي اوايل هفته جاري در ساحل شرقي فرانسه به پايان رسيد كه ماجراهاي حاشيه‌اي آن در فضاي سينماي ايران همچنان ادامه دارد. درباره آنچه در اين دوره بر لارس فن ترير فيلمساز سرشناس دانماركي گذشت و نامه‌اي كه جواد شمقدري معاون سينمايي وزير ارشاد درباره همين موضوع به ژيل ژاكوب رئيس جشنواره كن نوشت چند نكته به نظر من مي‌رسد:



1. فيلمساز عجيب و غريب دانماركي كه محبوب مديران كن است و امسال هم فيلمي در بخش مسابقه داشت، در روز اكران «ماليخوليا» در كاخ جشنواره اظهارنظري به شدت عجيب و غريب در اعلام همدردي با آدلف هيتلر به زبان آورد. همين سخنان نسنجيده باعث شد سازمان جشنواره كن او را «عنصر نامطلوب» توصيف كند و عذرش را بخواهد. فن ترير هم كه خودش فهميده بود چه دسته گلي به آب داده و چه شوخي نابجايي كرده، خيلي زود به اشتباهش اعتراف كرد تا ماجرا به خوبي و خوشي به پايان برسد و اوضاع از اينكه هست بدتر نشود.

2. اين ماجرا اما در رسانه‌هاي ايران به شكلي ديگر بازتاب يافت و چند رسانه دليل اخراج فن ترير را از جشنواره كن اظهارنظرهاي ضد صهيونيستي او عنوان كردند. در حالي كه اصل ماجرا چيزي ديگر بود و در حرف‌هاي فيلمساز دانماركي تنها در حد يك جمله به رژيم جعلي اسرائيل اشاره شده بود: «اسرائيل موي دماغ است». تمام مشكل مديران كن با لارس فن ترير حرف‌هايي بود كه او درباره هيتلر زده بود.

3. معاون سينمايي وزير ارشاد كه همين پارسال پروانه ساخت «جدايي نادر از سيمين» اصغر فرهادي را به خاطر نامناسب بودن حرف‌هاي او در جشن خانه سينما (براي مدتي) باطل كرده بود، يك روز پس از پايان جشنواره نامه‌اي به رئيس جشنواره كن نوشت و از اينكه مديران معتبرترين جشنواره سينمايي جهان در كشور مدعي آزادي بيان تحمل چند جمله انتقادي ندارند، او را حسابي نواخت و از رفتار فاشيستي كن‌نشينان به شدت انتقاد كرد.

4. هيات داوران جشنواره كن 2011 به رياست رابرت دنيرو جايزه بهترين بازيگر زن را به كرستن دانست بازيگر فيلم سينمايي «ماليخوليا» اهدا كرد تا ثابت كند مشكلي كه كارگردان فيلم باعث و باني آن بوده، ربطي به خود فيلم و ديگر عوامل آن ندارد. همين چند ماه پيش بود كه سيدرضا ميركريمي لب به انتقاد از هيات داوران جشنواره فيلم فجر گشود و وزن سينمايي آنها را زير سوال برد. واكنشي كه از جانب تعدادي از داوران بخش مسابقه سينماي ايران فجر 89 ديده شد، در نوع خود شگفت‌انگيز و عبرت‌آموز بود. دوستان نه تنها حسابي از خجالت فيلمساز سرشناس ايراني درآمدند و بارها در انواع و اقسام رسانه‌ها پاسخ او را با عبارت‌هايي نه‌چندان محترمانه دادند، بلكه اين مشكل به شدت شخصي را در قضاوت خود هم دخيل كردند تا زحمت ديگر عوامل «يه حبه قند» به واسطه مشكلي كه داوران جشنواره با كارگردان فيلم پيدا كردند، ديده نشود.

5. اگر به قول جواد شمقدري به خاطر رفتار جشنواره كن با لارس فن ترير «شاید لازم باشد در دایره‌‌المعارف‌ها مفهوم جدیدی از آزادی بیان ارائه شود»، به نظر مي‌رسد با كاري كه داوران جشنواره بيست و نهم فيلم فجر با ميركريمي و فيلم او كردند، شايد لازم باشد در دايره‌المعارف‌هاي ما هم مفهومي تازه از رعايت بي‌طرفي در قضاوت ارائه شود.

6. جواد شمقدري پارسال با حضور در محل برگزاري جشنواره كن با ژيل ژاكوب ديدار كرد و در بازگشت مدعي شد رئيس جشنواره بابت عملكرد جعفر پناهي از او عذرخواهي كرد. اما به فاصله‌اي كوتاه ژاكوب اعلام كرد محتواي ديدار او با شمقدري آن چيزي نبوده كه در رسانه‌هاي ايران انعكاس يافته است و وقتي پاسخي از طرف ايراني به گفته‌هاي رئيس كن صادر نشد، اينگونه به نظر رسيد كه گفته‌هاي طرف فرانسوي نه عين حقيقت، بلكه به صواب نزديكتر بوده است.

7. حالا هم من هر چه فكر مي‌كنم دليلي موجه براي نوشته شدن نامه از سوي معاون سينمايي وزير ارشاد دولت جمهوري اسلامي ايران به رئيس جشنواره بين‌المللي فيلم كن پيدا نمي‌كنم. فيلمساز دانماركي شوخي بي‌جايي كرده (به اعتراف خودش كه گفته لحن شوخي حرف‌هاي او در ترجمه به مخاطبان منتقل نشده) و پاسخش را با اخراج محترمانه از كن دريافت كرده است. نمي‌فهمم اينكه ما براي احقاق حق كارگرداني گريبان چاك كنيم كه خودش هم مي‌داند حق با او نيست و در همان نشست مطبوعاتي گفته شايد ساخته بعدي‌اش يك فيلم مستهجن باشد، چه معني مي‌دهد.

8. حضرت علي عليه‌السلام مي‌فرمايد: «ما اكثر العبر و اقل الاعتبار: عبرت‌ها چه بسيارند و عبرت‌گيرندگان چه اندك».

 

 

 

 
گفت وگو با علیرضا داودنژاد درباره "مرهم

 

 

 
 
 

سینمای ما- فیلم‌های اخیر علیرضا داود‌نژاد، برخی چنگی به دل نمی‌زدند و برخی در حال هوایی غریب با دنیای فیلم‌های قبل‌تر او بودند؛ «تیغ‌زن»، «هشت‌پا»، «هوو»، یا «ملاقات با طوطی» را بیشتر فیلم‌های تجاری می‌دانیم، هرچند خود داود‌نژاد آنها را از جنس فیلم «مرهم» و جزو سینمای اجتماعی می‌داند. در حالی که اکران عمومی فیلم «مرهم» آغاز شده، داود‌نژاد درباره این فیلم و سینمای اجتماعی در ایران گفت‌وگو‌یی کرده است.



آقای داود‌نژاد! چه شد که بعد از ساختن برخی فیلم‌های تجاری مانند «تیغ‌زن» «هشت‌پا» یا «هوو» با ساخت فیلم «مرهم» به سینمای اجتماعی بازگشتید؟
آن فیلم‌ها هم در ردیف سینمای اجتماعی بودند. داوری شما داوری تحت‌تأثیر تبلیغات است. آن فیلم‌ها اجتماعی بودند، چون مشکلات ناشی از فیلم‌ها اجتماعی بودند، چون مشکلات ناشی از فضای قاچاق، زد و بند، بازار سیاه، گرفتاری‌ها، زمین‌خواری و... در آن فیلم‌ها بود، یعنی آن‌ها هم اجتماعی بودند

پس از نظر شما فیلم «مرهم» در مقایسه با فیلم‌های قبلی از یک جنس بوده‌ است؟
بستگی دارد از چه دیدی نگاه کنید. از نظر موضوعی، آنها هم فیلم‌های اجتماعی بودند.

بنابراین فیلم «مرهم» را بازگشت به سینمای اجتماعی نمی‌دانید؟
بازگشت است، از لحاظ اینکه اکثر بازیکنان من نابازیگر هستند و این وجه مشترک جدی‌تری بین فیلم «مرهم» و فیلم‌هایی مانند «نیاز»، «مصائب شیرین»، «بچه‌های بد» و «بهشت از آن تو» است. اگر دوست دارید، می‌توانید نام این را بازگشت بگذارید. اصولاً بازگشت چیز بدی نیست.

آیا شما به دلیل موضوع‌های جامعه عصبانی می‌شوید و گاهی فیلم نمی‌سازید؟
وقتی سرم در حال زیر آب رفتن است، ابتدا باید سعی کنم سرم روی آب بماند تا بتوانم فیلم بسازم. برای روی آب ماندن مقاومت می‌کنم و وقتی بتوانم روی آن بمانم، آن‌وقت فیلم‌ هم می‌سازم.

شما برای ساخت فیلم اجتماعی به چه اولویت‌هایی توجه می‌کنید و چه الگویی برای فیلمسازی دارید؟
موضوع‌هایی مانند ظلم، تبعیض، توهین، تحقیر، ترس و... من را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

آیا این موضوع فکر شده است که شما در فیلم «مرهم» کاری با قانون، مدیران اجرایی یا نیروی انتظامی ندارید و خانواده به عنوان نجات‌دهنده فرد معتاد معرفی می‌شود؟

مگر من جرات می‌کنم که با آنها کاری داشته باشم؟ اگر با اینها کار داشته باشم،‌ نمی‌توانم فیلم بسازم و اگر فیلم بسازم، آیا امکان یک نمایش پیدا می‌کند؟ من چطور می‌‌توانم با این‌ها کار داشته باشم؟

یعنی به دلیل شرایط موجود سراغ آنها بخش‌ها نرفتید؟
شرایط، من را به سمتی هدایت می‌کندت که به گونه‌ای فیلم‌ بسازم تا امکان فیلم ساختن را از خودم سلب نکنم. کار من فیلمسازی است و نباید طوری فیلم بسازم که سنگ بر سر راه فیلمسازی من بیفتد. باید فیلم بسازم و تا جایی که ممکن است سنگ بر سر راه خودم نیندازم، گاهی هم سنگ سر راه من می‌اندازند و آن زمان، شما فکر می‌کنید که قهر کرده‌ام؛ ولی این‌طور نیست، آن وقتی که فکر می‌کنید قهر کرده‌ام، در حال کنار زدن سنگ‌های سر راهم هستم.

 

1

~>پروانه ساخت پروژه بزرگ بين المللي «پيامبر» به كارگرداني مجيد مجیدی صادر شد  <~


سينماي ما- مجید مجیدی برای فیلم سینمایی "پیامبر" (ص) پروانه ساخت دریافت کرد. شورای صدور پروانه فیلمسازی 35 میلیمتری در جلسه روز دوشنبه دوم خردادماه برای یک پروژه سینمایی پروانه ساخت صادر کرد. "محمد (ص)" به تهیه کنندگی موسسه سینمایی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و کارگردانی مجید مجیدی موضوع دینی عنوان پروژه‌ای است که از این شورا پروانه ساخت دریافت کرده است.

2

~>  آن قدر خوش تیپه که آدم حرفش یادش می​ره! <~

   

 

سينماي ما- مهران مدیری در دومین مراسم قرعه کشی سریال قهوه تلخ مهمترین دغدغه​اش از ابتدای ساخت آثار طنز تا امروز را کاهش فشار روانی و استرس آدم​ها دانست.  او گفت:« من در این مدت با خیلی​ها برخورد داشته​ام که می​گفتند «قهوه تلخ » به زندگی اجتماعی و خانوادگی​شان کمک کرده است. »

در حین صحبت​های مدیری اما محمدرضا گلزار وارد مراسم شد و مدیری هم حضور او را اعلام کرد. این مساله باعث جلب توجه حاضران به سمت گلزار قطع صحبت​های مدیری شد. مدیری هم در واکنش به این اتفاق به شوخی گفت : « آنقدر خوش تیپه که آدم حرفش یادش می​ره.»

این وضعیت ادامه یافت و مدیری هم مجبور شد که بگوید:« وقتی کسی به حرف​هایم گوش نمی​دهد، من چه بگویم.»

دومین مراسم قرعه کشی جوایز «قهوه تلخ» روز سه​شنبه 3 خرداد در هتل هما برگزار شد.

 

3

~> مهران مدیری، سومین مسئله حیاتی مردم ایران پس از نفت و آزادي است!  <~

 

سينماي ما- سیروس الوند که در دومین مراسم قرعه کشی «قهوه تلخ » شرکت کرده بود ، مهران مدیری را سومین مسئله حیاتی مردم ایران بعد از نفت و آزادی دانست. الوند با ذکر این مطلب که درباره «قهوه تلخ » نمی​توان با زبان جدی حرف زد زیرا که جدی بودن در هر موضوعی که به این سریال مربوط است زیبایی آن را تحت‌الشعاع قرار می​دهد، گفت: « زمان جنگ جهانی دوم در ایران ، روی در مغازه​ها می‌نوشتند، نان رسید، آرد رسید. حالا روی در مغازه​ها می​نویسند : «قهوه تلخ » رسید. این یعنی «قهوه تلخ » امروز برای مردم آذوقه​ای است که منتظر آن هستند.»

کارگردان فیلم «پرتقال خونی» به اولین باری که مهران مدیری را درنمایش «هملت» دیده بود اشاره کرد و ادامه داد: «من حدس نمی​زدم که این بازیگر جدی بتواند اینقدر در عرصه طنز موفق باشد. فکر می​کنم بزرگترین ارزش کار او این است که حاصل کار دسته جمعی را فهمیده است.»

4

~>فيلمسازي كه شمقدري از او دفاع كرد سازنده فیلم نیهلیستی، اروتیک و شرم آور ضد مسیح است  <~

 

شمقدري خطاب به ژيل ژاكوب رئيس جشنواره فيلم كن، نامه نوشت. معاون سينمايي وزارت ارشاد در اين نامه كه نسخه‌اي از آن در اختيار ايسنا، قرار گرفته، آمده است:«در ابتدا مايل هستم شادماني خود را از اينكه عمر جشنواره شما به شصت و چهارمين دوره خود رسيده است به سينماگران و مردم فرهنگ دوست فرانسه تبريك بگويم حتماً خوب بخاطر داريد جشنواره كن با هدف مقابله با فاشيست‌ها پاگرفت. فاشيست‌ها كساني بودند كه تنها خود را مستحق برخورداري از رفاه و حيات مي‌دانستند و حضور مخالفان خود را به هيچ وجهي حاضر نبودند تحمل كنند جاي تاسف دارد كه امروز شاهد هستيم پس از ۶۴ سال ، رگه‌اي از خوي همان افراد در تصميمات مسئولان جشنواره نمود پيدا مي‌كند و يكي از معتبرترين فيلمسازان اروپايي كه شايد پر افتخار ترين فيلمساز باشد كه در جشنواره كن بارها با فيلم‌هايش حضور يافته است به تيغ رفتاري متعصبانه كه ريشه در دوران قرون وسطايي دارد گرفتار و از جشنواره كن اخراج مي‌شود.»

شمقدري در بخش ديگري از اين نامه خطاب به ژيل ژاكوب نوشته است:«نمي‌دانم آزادي بيان ديگر چه مفهومي خواهد داشت شايد لازم باشد دردايره المعارف‌ها مفهوم جديدي از آزادي بيان ارائه شود والا رفتاري كه جشنواره كن با آقاي فون تريه انجام داد و مجبورش كرد كه بارها به عذرخواهي بپردازد ،انسان را به ياد گاليله مي‌اندازد كه صاحبان كليساهاي قرون وسطايي با تهديد مجبورش كردند نظريه علمي‌اش را كه زمين كروي است انكار كند.»

شمقدري معاون وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در پايان خاطرنشان كرده است:«جناب آقاي ژيل ژاكوب،بپذيريد فارغ از آنكه نسبت به اظهارات آقاي فون تريه چه نظر و ديدگاهي داريم، جشنواره كن نقطه سياهي را در تاريخ رفتارهاي خود ثبت كرد.

از اين دوره نداي دفاع از آزادي در جشنواره كن شايد شعار بي‌معنايي باشد كه براي ترميم آن سالها بايد تلاش كرد.»

سایت اصولگرای جهان از جواد شمقدری به خاطر حمایت از لارنس فون تریه به شدت انتقاد کرد .

جهان نيوز نوشت :چندی پیش فون تریه کارگردان و فیلم ساز ضد یهود در جشنواره کن از صهیونیست ها انتقاد کرد که باعث شد مسئولین جشنواره وی را اخراج کنند.همین موضوع باعث شد شمقدری در اقدامی مثبت و قابل تقدیر در نامه ای خطاب به مسئولین کن از برخورد تبعیض آمیز آنها انتقاد کند.

اما این اقدام شمقدری همراه با تعریف و تمجید غیر ضروری از کارگردانی شد که متاسفانه دارای سابقه فیلم سازی مستهجن و ضداسلامی است.

ذکر این نکته ضروری است که انتقادات فون تریه در جشنواره فیلم کن در مورد اسرائیل، به تاسی از پیروی از مکتب فاشیستی- هیتلری بوده و در میان اهالی هلند ،اتریش ،دانمارک و خود کشور آلمان یک امر طبیعی به شمار می رود.

در نامه جواد شمقدری به ژیل ژاکوب از فون تریه به عنوان فیلمسازی پر افتخار و معتبر یاد شده است . استفاده از عباراتی چون معتبر و پر افتخار ناآگاهی ، معاونت سینمایی را نسبت به آثار این فیلمساز دانمارکی نشان می دهد.

ستایش فون تریه درحالی است که فون تریه سازنده فیلم نیهلیستی، اروتیک و شرم آور ضد مسیح است.

ضد مسیح (ساخته قبلی فون تریه ) اثری ضد دینی و در جهت بسط «پرنوکراسی» جهان غرب ساخته شده و گرته برداری اندیشه ای از جنبش آلفرد کینزی(فروید معاصر) است.

فون تریه در فیلم ضد مسیح که (در سال ۲۰۰۹ از همین جشنواره فیلم کن جایزه کسب نموده )مسئله جبر و اختیار را به چالش می کشد و سیر تسلسل وار حیات در قالب نظریه تناسخ در حاشیه روایتش تثبیت می کند.

5

~>«قلاده‌های طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی كليد خورد  <~

فیلم سینمایی «قلاده‌های طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی، اوّل خرداد ماه در محله سعادت آباد کلید خورد. طالبی که پیش از این «قلاده‌های طلا» را سیاسی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران نامیده بود، در مورد موضوع این فیلم گفته است داستان این فیلم هیچ ربطی به ماجرای ندا آقاسلطان ندارد. عكس هاي تست گريم بازيگران فيلم را اين جا ببينيد:

 

 

 

 



 

 

 

 

 



 

 

 

 

 



 

 

 

 

 

 

6

~>سرطان شدید گرفتم، از ایران برای همیشه رفتم، به زندان اوین رفتم!  <~

مجری جوان تلویزیون می‌گوید هیچ وبلاگ، ایمیل یا سایتی ندارد و از اینترنت فقط برای جست‌وجوی اطلاعات استفاده می‌کند. احسان علیخانی مجری جوان، مسلط، صمیمی و پرتحرک است که در چند سال اخیر توانسته اجراهایی به یادماندنی داشته باشد. چندی است شایعه‌های فراوانی درباره او در برخی نشریات شنیده می‌شود. احسان علیخانی در گفت‌وگویی از کارها و فعالیت‌هایش و برخی دغدغه‌هایی که دارد صحبت کرده است.

- من در دفتر یکی از فیلمسازان به عنوان یکی از اعضای گروه صحنه و دستیار کارگردان فعالیتم را شروع کردم.

-شب‌های قدر برخی از مادران شهید بر سر مزار فرزندانشان می‌رفتند شمع روشن می‌کردند و حال و هوای خاصی داشت. فکر می‌کنم این موضوع یکی از بهترین مستندهایی بود که توانستم به تصویر بکشم و به واسطه آن تأثیرگذار باشم.

- من یک دفعه وارد عرصه اجرا نشدم. در مستندهایی که تولید می‌کردم با افراد موردنظر از پشت دوربین صحبت می‌کردم. کم‌کم جلوی دوربین این گفت‌وگوها را ادامه دادم تا اینکه باشگاه مهرورزان کار اجرا را شروع کردم پس از آن در بیشتر برنامه‌های مناسبتی شبکه یک حضور داشتم.

- اجرا استاندارد دارد و ثابت است شاخصه‌هایی همچون فیزیک، صدا، سیما، نوع بیان و ... مشخصات خاصی دارد و این مشخصات برای هر کسی یکسان نیست و متفاوت است. من سال‌ها پشت دوربین بوده‌ام و با انواع اجراها آشنا هستم. من تنها تلاش کردم معدل یا میانگینی از نسل خودم باشم همین.

-من اجراهای لری کینگ و اپرا وینفری را برای خودم تحلیل کرده‌ام، اینکه لری کینگ در برنامه‌های سیاسی و خانم وینفری در برنامه‌های خانوادگی و اجتماعی هنری معمولا با مهمان و مخاطبش چگونه ارتباط برقرار می‌کند.

- من فقط نوع اجرای آنها را نگاه کردم. اینکه در مقابل مهمان بسیار بزرگشان هم خیلی راحت صحبت می‌کند و در‌خصوص پاسخ‌های مهمان هیچ‌گونه عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. یکی از مسائلی که برایم مهم است و من در این دو مجری دیده‌ام این است که مجری نمی‌تواند بگوید این موضوع درست است یا غلط. به نظرم خوب است که مخاطب همیشه نتیجه بگیرد، یعنی ما قضاوت را به او بسپاریم.

-شما می‌بینید ساختارهای برنامه‌سازی از دهه 60 تاکنون به یک شکل است مثلا برنامه صبحگاهی بخش‌های مشخصی دارد که همه شبکه‌ها در حال حاضر با یک ساختار برنامه تولید می کنند. برای همین است که فلان برنامه صبحگاهی مخاطبانش را از دست داده است. اگر برنامه‌ای با ساختاری جدید متنوع و جذب بخش شود مخاطبان زیادی کسب می‌کند.

- یکی از مشکلات صنف من این است که از طرف ما هر حرفی را می‌زنند. من در طول این مدت با هیچ رسانه یا خبرنگاری صحبت نکرده‌ام. حتی بسیاری از رسانه های مکتوب و مجازی با من تماس داشتند، اما من با هیچ کجا مصاحبه‌ای نداشته‌ام، ولی نمی‌دانم چرا این مطالب از زبان من گفته شده است. نمی‌دانم باید چگونه با این‌ها برخورد کرد. تنها نبود من در برنامه‌ها این بود که برنامه خوب و تأثیرگذاری به من پیشنهاد نشد. اکثر برنامه‌ها همان برنامه‌های عادی بودند.

- مشکل من فقط شایعه نیست. کافی است شما اسم من را در اینترنت جست‌وجو کنید، وبلاگ‌هایی با عناوینی مثل کانون هواداران احسان علیخانی می‌بینند که هیچ کدام اینها مال من نیست. من حتی ایمیل شخصی هم ندارم چه برسد به وبلاگ. خیلی‌ها از این طریق با مردم ارتباط برقرار کردند که من همین جا اعلام می‌کنم من هیچ وبلاگ، ایمیل یا سایتی ندارم. استفاده من از اینترنت فقط برای جست‌وجوی اطلاعات است.

- بسیار زیاد در‌خصوص خودم شایعه شنیده‌ام. سرطان شدید گرفتم، از ایران برای همیشه رفتم، به زندان اوین رفتم، با نوه منوچهر نوذری هستم از جمله شایعاتی بود که به گوش خودم رسید.

- کسی به عنوان برادر من در شهر اصفهان به خواستگاری می‌رود و گویا کلاهبرداری می‌کند. خانواده اصفهانی من را پیدا کردند و از من خواستند بگویم برادرم کجاست. در حالی که من برادری نداشتم که بخواهد خواستگاری برود. با کمک بچه‌های آگاهی فرد کلاهبردار را پیدا کردیم شاید باورتان نشود که از نظر قیافه بسیار شبیه من بود. امیدوارم دیگر شاهد چنین اتفاق‌هایی در زندگی نباشیم.

- ما واقعاً چه تعداد مجری در کشور داریم؟ وقتی یک بازیگر به راحتی می‌تواند به عنوان مجری در برنامه حاضر شود و حق‌الزحمه بیشتری هم درخواست کند، پس این حق را می‌توان به مجریان داد که به کارهای دیگری برای کسب درآمد بپردازند. مدیران رسانه ملی باید بدانند به این فکر باشند که مجریان متعهد و متخصص را حفظ کنند نه اینکه دست و بال آنها را ببندند.

7

~>از جوشکاری که شوکه شد تا مجرياني كه زياد دروغ گفتند <~

دومین مراسم قرعه کشی آپارتمان​های «قهوه تلخ» که روز سه‌شنبه سوم خرداد برگزار شد، حاشیه​های جالبی داشت. این مراسم با حضور عوامل این سریال و تعدادی از هنرمندان سینما و تلویزیون در هتل هما برگزار شد​. درابتدای این مراسم که اجرای آن را برزو ارجمند و علی لک​گویان برعهده داشتند ، این دو بازیگر از حضور عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان و داوود رشیدی در سالن خبر دادند که این مسئله موجب شگفتی حاضرینی شد که این بازیگران در سالن نمی​دیدند، اما در همان لحظه سیامک انصاری به روی سن آمد و گفت: «این دو مجری قرار است امروز زیاد دروغ بگویند.»
در این مراسم علاوه بر بازیگران و عوامل سریال، هنرمندانی چون داریوش اسد‌زاده، سیروس الوند، ماهایا پطروسیان، محمدرضا گلزار و... حضور داشتند که هر کدام بخشی از انجام مراسم قرعه‌کشی و بیرون آوردن گوی شماره​ها را برعهده داشتند.
بیرون آوردن آخرین شماره از هر دو قرعه‌کشی آپارتمان​ها را خود مدیری برعهده داشت و بعد از اعلام شماره‌ها نیز با برندگان تماس گرفت.
دستگاه تلفن اولین برنده خاموش بود که این مسئله با خنده حضار همراه شد. مدیری البته چند بار دیگر نیز تلاش کرد، اما نتوانست با این برنده تماس بگیرد و تلفن برنده اول تا پایان مراسم همچنان خاموش ماند.
برنده دوم، یک جوشکار اهل شهرکرد بود که به نظر می​رسید با شنیدن صدای مهران مدیری و اعلام برنده شدن یک دستگاه آپارتمان کاملا شوکه شده است. او گفت که در منزل پدری​اش زندگی می کند و خانه ندارد. همسرش هم حسابی از شنیدن این خبر خوشحال شد.
برزو ارجمند گفت که 80 هزار نفر از هنگام ساخت تا توزیع محصول، در این پروژه فعالیت دارند.
به مناسبت روز زن به بانوانی که در مراسم حضور داشتند و نامشان فاطمه یا زهرا بود هدیه‌ای اهدا شد.

8

~>دلایل فروش پایین "خیابان بیست و چهارم" در گفتگو با سعید اسدی کارگردان فیلم<~

 کارگردان و نویسنده فیلم سینمایی "خیابان بیست و چهارم" معتقد است شرایط اکران این فیلم راضی‌کننده نیست و نداشتن تبلیغات و سالن مناسب با سانس‌های خوب یکی از دلایل فروش محدود آن است. سعید اسدی که این روزها از وی فیلم "خیابان بیست و چهارم" با بازی نیکی کریمی، جمشید هاشم‌پور، حمید گودرزی، مهدی ماهانی، شیلا خداداد و... اکران عمومی شده است. این کارگردان که تحصیلات خود را در رشته سینما خارج از کشور گذرانده است از شرایط اکران فیلم تازه‌اش راضی نیست. وی تاکنون ساخت فیلم‌های "فرود در غربت"، "تلافی"، "مهمان"، "آواز قو" و... را برعهده داشته است. "خیابان بیست و چهارم" به گفته وی فیلمی در ژانر دلهره و اثری روانشناختی است. این فیلم با وجود داشتن 15 سالن سینما در شهر تهران فروش راضی کننده نداشته است. در این گفتگو اسدی درباره شرایط اکران و ژانر این فیلم توضیح داده است.

* شرایط اکران فیلم چقدر برای شما راضی کننده است؟ فکر نمی‌کنید بهتر بود زمان دیگری را برای اکران عمومی "خیابان بیست و چهارم" انتخاب می‌کردید؟

- سعید اسدی: من همیشه معتقدم فیلم خوب وابسته به زمان نیست. "آواز قو" در بدترین شرایط زمانی به لحاظ اکران روی پرده رفت اما بسیار موفق عمل کرد. فیلم "خیابان بیست و چهارم" در ژانر خود اثر موفقی است، اما متاسفانه شرایط اکران برای فیلم‌ها عادلانه نیست.

جالب است تعداد بیشتر سالن‌های سینمایی با سانس‌های خوب در اختیار یک یا دو فیلم است. البته شرایط و قدرت تبلیغات برای یک اثر که اکران می‌شود بسیار اهمیت دارد. به عقیده من یک فیلم تا زمان کپی صفر مانند یک تابلوی نقاشی می‌ماند و وقتی برای فروش عرضه می‌شود دقیقا باید به آن مانند یک کالا نگاه کرد. برای هر کالایی که وار بازار می‌شود تبلیغات زیادی صورت می‌گردد برای هر اثر سینمایی باید همین شرایط را در نظر گرفت.

متاسفانه شرایط سینمای ایران به گونه ای شده است که تهیه‌کننده و صاحب اثر توان پرداخت هزینه‌های تبلیغاتی اینچنینی را ندارد. ما برای "خیابان بیست و چهارم" تبلیغات شهری محدودی داشتیم. با توجه به زحماتی که برای تولید این فیلم کشیدیم واقعا به خاطر نداشتن تبلیغات مناسب فیلم در اکران حیف شد. البته تهیه و سرمایه گذار هم حق دارند. یک هفته قبل از اکران به ما اعلام کردند که می توانیم فیلم را به روی پرده ببریم. به همین دلیل فرصتی برای تبلیغات مناسب نداشتیم.

البته بیشتر سالن های خوب نیز که در اختیار فیلم دیگری است. به همین دلیل همیشه معتقدم زمان کران برای هیچ فیلمی مهم نیست بلکه این شرایط است که بر روی گیشه تاثیر می گذارد. تبلیغات یکی از رکن های اصلی این موضوع است. با توجه به این موضوع فروش "خیابان بیست و چهارم" برای من راضی کننده نیست.

* چقدر معتقدید این فیلم در ژانر دلهره و تعلیق موفق عمل کرده است؟

- من همیشه پیش از این فکر می‌کردم مردم ایران به گونه ای هستند که نباید با ساخت چنین فیلم‌های ذهنیت آنها را مخدوش کرد. اما وقتی بیشتر در ایران ماندم متوجه شدم، واقعیت جامعه تندتر از تصور من است. البته دو فیلم نه چندان خوب طی این چند سال در این ژانر ساخته شد که در گیشه موفق عمل کردند. به همین دلیل احساس کردم زمان ساختن فیلم "خیابان بیست و چهارم" است.

* گویا قصد داشتید با ساخت "خیابان بیست و چهارم" هشداری به جامعه بدهید؟

- دغدغه من این بود که به مردم هشدار بدهم که باید تصور خود را از یک فرد خلافکار در جامعه تغییر دهند. برخی هنوز درباره چنین افرادی تصور دهه چهلی دارند و به گونه ای فکر می کنند این افراد حتما چهره خاص و به نوعی خفاش شبی دارند. اما واقعیت این است کهدر طیف طبقه بالای جامعه افراد مریض و روانی دیده می شوند که در ظاهر به دلیل پوشش مناسبی که دارد به هیچ وجه ذهنیت بدی برای افراد به وجود نمی آورند.

من با ساخت "خیابان بیست و چهارم" می خواستم این افراد را به مردم بیشتر بشناسانم. این شناختها باعث می شود که آمار طلاق در کشور ما به این سرعت افزایش پیدا نکند. متاسفانه مادر حال حاضر در جامعه ای هستیم که ظاهر افراد برای یکدیگر اهمیت بیشتری دارد و همین موضوع است که ممکن است مشکلاتی را فراهم آورد.

* بیشتر درباره ژانر فیلم توضیح می دهید؟

- این ژانر عملا ژانری است که تا کنون در سینمای ایران بدین معنا نداشتیم. به نوعی ژانر روان شناختی و ضد اجتماعی است . اما متاسفانه خیلی ها از این مقوله آشنایی ندارند به همین دلیل ما با نقدهایی روبرو می شویم که نتوانستند درک درستی از فیلم داشته باشند.

فیلمنامه "خیابان بیست و چهارم" اقتباسی از یک فیلمنامه امریکایی است. تا زمانی که من این متن را اقتباس کردم فیلمی از آن ساخته نشده بود. این طرح مال سال‌ها پیش است. اما با توجه به موضوعی که عنوان کردم پیش از این فکر می کردم مردم نمی‌توانند با چنین واقعیت‌هایی روبرو شوند به همین دلیل دیگر به سراغ آن رفتم.

* به نظر می‌رسد فیلمنامه ایرانیزه نشده است؟

- من فیلم‌های روز جهان را دنبال می‌کنم اما بیشتر ترجیح می‌دهم آنها را انتخاب کنم مانند خیلی‌ها به نبال دیدن مجموعه های "لاست" و یا "فرار از زندان" نمی روم. من تحصیلاتم را در خارج از کشور گذراندم اما هیچ علاقه ای به کپی کاری ندارم. من بیشتر یک نوچوان بودم وقتی ایران را ترک کردم قطعا سینمای دنیا بر روی من تاثیر گذاشته است. من فیلمنامه "ااز قو" را هم خارج از کشور نوشتم اما آن را ایرانیزه کرد.

فیلم "خیابان بیست و چهارم" باید ساختار کلاسیکی داشته باشد که البته همین ساختار نیز متعلق به ما نیست و ما نمی توانیم آن را از ان خود کنیم. به عقیده من قصه این فیلم به کارگردان می وید که باید آن را چگونه دکوپاژ کرد و ساخت. من قطعا دکوپاژی که در فیلم "مهمان" به کار بردم را در اینجا استفاده نمی کنم. من نمی گویم فیلمنامه این فیلم را ایرانیزه کردم. بلکه با توجه به شناختی که از مخاطب داشتم و حتی چند بار فیلم را با مردم در سینما دیدم، متوجه شدم که با آن ارتباط خوبی برقرار می کنند. مانند فیلم های هالیوودی که در ایران مخاطبان زیادی دارند.

دیالوگ بیشتر فیلم‌های من اگر دقت کنید جنس جملات کوتاه و مقطع است و حرف اضافه ای در آن دیده نمی‌شود. من در نوشتن دیالوگ‌ها به انگلیسی فکر می‌کنم.

* چقدر از ترکیب بازیگران فیلم راضی هستید؟

- من برای فیلم از حضور شهرام زمانی به عنوان انتخاب بازیگر استفاده کردم. پیشنهاداتی که ایشان ارائه می‌کردند متفاوت بود که خوشبختانه از ذهنیت من دور نبود. فکر می‌کنم تمام افراد در جای خود قرار دارند و از ترکیب فعلی بسیار راضی هستم و فکر می‌کنم جواب داده است.

* با توجه به اینکه قصد داشتید با فیلم به مخاطبین هشدار دهید چه توصیه‌ای برای افرادی دارید که به دیدن "خیابان بیست و چهارم" می‌روند؟

- جالب است بدانید خانمی برای دیدن فیلم به سینما می‌رود. از مسئول گیشه سئوال می‌کند که آیا فیلم "خیابان بیست و چهارم" را دیده‌اند که به توصیه آنها به دیدن فیلم برود که با پاسخ منفی روبرو می‌شود. وی پس از دیدن فیلم به مسئول گیشه می‌گوید که من به شما و به همه جوانان توصیه می‌کنم که به دیدن این فیلم بروند.

این فیلم نه به خاطر اینکه من سازنده آن هستم، بلکه پیام آن بسیار آموزنده و در ست است. این فیلم ساختار حرفه ای دارد و در حد استانداردهای سینمای ایران ساخته شده است. مخاطب از دیدن آن برای لحظه‌ای خسته نمی‌شود. زیرا یک پلان مرده در فیلم دیده نمی‌شود.

معتقدم تمام عوامل این فیلم دست به دست هم دادند تا ما بتوانیم یک اثر موفق تولید کنیم. البته این مخاطبین هستند که باید انتخاب کنند. البته مخاطبین باید این گونه سینما را هم ببینند و فکر می‌کنم مردم ما هوشیار هستند و فرق بین دو اثر را به خوبی درک می کنند.

- - - - - - - -

در فیلم سینمایی "خیابان بیست و چهارم" نیکی کریمی، حمید گودرزی، جمشید هاشم‌پور، مهدی ماهانی، بهاره افشاری و ... بازی کرده‌اند.

 

9

~>كران عمومي «جرم» مسعود كيميايي در 27 سينماي تهران<~

اکران عمومی فیلم سینمایی "جرم" به کارگردانی مسعود کیمیایی از چهارشنبه با 26 سینما در تهران آغاز شد. این فیلم از چهارم خردادماه در سینماهای آفریقا، ایران، فرهنگ، آزادی، پردیس ملت، پردیس زندگی، اریکه ایرانیان، جوان، آستارا، موزه سینما، گلریز، پایتخت، فلسطین، مرکزی، بهمن، کارون، جی، حافظ، آسیا، شکوفه، ماندانا، شاهد، پردیس تماشا، پردیس راگا و فرهنگسرای ایرانیان روی پرده رفته است.«جرم» به كارگرداني مسعود كيميايي در سانس ويژه سينما‌هاي «آفريقا»، «فرهنگ» و «جوان» به صورت دوبله به نمايش درمي‌آيد.

علي سرتيپي مدير عامل شركت فيلميران همزمان با آغاز اكران اين فيلم گفت: به دليل آنكه ممكن است بعضي‌ها بخواهند فيلم «جرم» را با حال و هواي دوبله مشاهده كنند سانس‌هاي ويژه در ساعت پاياني شب در سينما‌هاي اعلام شده، برقرار خواهد شد. البته نمايش فيلم به صورت دوبله تنها در سانس‌هاي ويژه سينما‌هاي آفريقا، فرهنگ، جوان و احتمالا سينما‌ آزادي انجام خواهد شد و در سانس‌هاي ديگر فيلم با صداي اصلي اكران مي‌شود.

مدير عامل فيلميران در پاسخ به اين پرسش كه آيا فيلم در سينما «آزادي» نيز اكران خواهد شد تصريح كرد: اكنون مشكلي براي اكران «جرم» در سينما «آزادي» وجود دارد كه اميدوار هستيم به زودي اين مشكل حل شود، چرا كه سينما «آزادي» جزو سينما‌هاي پرفروش به حساب مي‌آيد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی