به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا

 

 روایتی از یک فاجعه   

 مدل جدیدی از تجاوزپ

 خانمی پس از ساعتها کار، دفتر کارش را ترک میکند؛ او کودکی را میبیند که کنار جاده ایستاده و در حال گریه کردن است. این خانم دلش به حال کودک میسوزد، بنابراین از او دلیل گریهاش را میپرسد. کودک توضیح میدهد که گم شده و از خانم میخواهد که او را به خانهاش برساند و کاغذی را به او میدهد که نشانی خانهاش روی آن نوشته شده بود زن که فرد مهربانی بوده، تصمیم میگیرد کودک را به خانهاش برساند؛ بدون اینکه به چیزی مشکوک شود.* *وقتی به خانه میرسند، زن زنگ در را میفشارد اما دچار برقگرفتگی شده و بیهوش میشود.* *فردا صبح وقتی به هوش میآید، میبیند که در خانهای خالی  روی زمین افتاده است،  او حتی متجاوزان را ندیده بود....

 به همین خاطر است که این روزها، جنایتکاران افراد مهربان را نشانه گرفتهاند. توصیه میشود هیچوقت کودکی را به مکانی که میگوید، نرسانید و در صورت اصرار و التماس او، او را به ایستگاه پلیس تحویل دهید.* *بهترین کار در حق بچههای گمشده، تحویل به ایستگاه پلیس است.

*خانمها مواظب خودتان باشید.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : شنبه 13 اسفند 1390برچسب:تجاوز,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی