چنار هزار و صد و پنجاه سالهي شهرستان محلات، پراست از آگهيهاي تبليغاتي و ترحيمي كه به تنهاش منگنه شدهاند و پارچهنوشتههايي كه به زور ميخهاي كلفت و بلند، بر بلندايش تاب ميخورند.
اگر گشتي به گرد اين درخت تنومند هزار و اندي ساله بزنيد از فراواني منگنهها و كلفتي ميخهاي زنگخوردهاي كه گويا سالهاست در پوست و گوشت اين درخت چنار جاخوش كردهاند در شگفت خواهيدشد.
اين چنار كهنسال كه بيگمان بخشي از ميراث طبيعي اين سرزمين به شمار ميرود، اكنون يكي از ميدانگاههاي شهر است، ميداني كه به ميدان چنار نامور است. اما دريغ از يك تابلو كه از نام اين ميدان يا از سن و سال اين چنار حكايت كند. البته تابلويي كوچك برسر ميدان بود كه از شكلش برميآمد كه نام ميدان را بر خود داشتهباشد. اما نزديكتر كه ميرفتي برآن تابلو هم آگهي ترحيم، جا خوش كرده بود.
بخش پايينتنهي درخت، از دور، تندرست و زيبا به چشم ميآمد اما نزديكتر كه ميرفتي، آنچه از دور همچون تنهي درخت، ديده ميشد، تنها روكشي بود از سيمان كه همچون پوستهي درخت برآن نقش زدهبودند. روكشي از سيمان بر پايينتنهي درختي هزار و صد و پنجاه ساله!
پايينتنهي اين درخت، سيمان بود و بالاتنهاش آنجا كه ديگر سيمان تمام ميشد، پربود از ميخ و منگنه.
هرچند بيشتر ميراث اين سرزمين اين روزها از بيتوجهي، رو در سراشيبي نابودي دارند اما به گمان ميآيد كه اين ميراث طبيعي شهرستان محلات، شهر گل ايران، از توجه فراوان مردم و علاقهشان به چسباندن آگهي، پوستر و پارچهنوشته بر تنهي درخت و البته از بيتوجهي مسوولان، ديري نپايد.
لايهاي كه در سمت راست عكس همچون پوستهي درخت، روي درخت را پوشانده، پوستهي درخت نيست، لايهاي از سيمان است.
پوشش سيماني كه از پايين درخت بر روي تنهي درخت كشيده شده، ديده ميشود.
ميخ و منگنه بر تنهيدرختي هزار و صد و پنجاه ساله
با دقت بنگريد، منگنهها را خواهيد ديد
بر روي تابلوي ميدان هم آگهي چسبانده بودند
فرتورها از ميترا دهموبد است