به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

 

به دیدن پیرترین شیر ایران بروید!

به دیدن پیرترین شیر ایران بروید!



می‌گویند شیر هم شیرهای قدیم ک البته راست هم می‌گویند؛ در این دوره و زمانه کدام شیری را می‌شناسید که دست‌کم بیش از 1700 سال عمر کرده باشد!



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:هفته نامه سیاحت و تجارت,سیاحت,شیرسنگی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

نبود امکانات گردشگری در شهری با 330 اثر تاریخی

   
 

سلیمان لطفی‌نیا :

شهرستان کازرون در استان فارس با داشتن 330 اثر تاریخی ثبت شده و آماده‌ی ثبت، پس از شیراز، دومین شهری است كه بیشترین یادگارهای تاریخی را در خود دارد. اما نبود امکانات رفاهی و زیرساختی در کازرون، شوند(:سبب) سرگردانی گردشگران در خیابان‌‌های این شهر شده است.
بزرگ‌ترین و تنها تندیس سنگی ساسانی كه همان تندیس «شاپور یكم» است، 9 نقش‌برجسته از 30 نقش‌برجسته‌ی روزگار ساسانی، شهر تاریخی بیشاپور، آتشکده‌های گوناگون و آثار تاریخی دیگر بخشی از یادگارهای برجسته‌ی این شهرستان به شمار می روند که گردشگران و دوستداران میراث فرهنگی را برای بازدید به كازرون می‌كشد.
به گزارش مهر، با این همه، این شهرستان كمترین زیرساخت‌های گردشگری را نیز برای بازدیدکنندگان ندارد از همین روی دشواری‌هایی برای گردشگران پدید آمده و می‌آید.
«محسن عباسپور»، هموند(:عضو) شورای مرکزی انجمن هم‌اندیشان جوان شهرستان کازرون؛ با اشاره به این‌که از توانمندی‌های این شهر تاریخی به خوبی سود برده نمی‌شود، گفت: «در این شهرستان چند حمام تاریخی هست که می‌توان با بهسازی، نسبت به تبدیل این حمام‌ها به سفره‌خانه‌ی سنتی اقدام کرد و جای مناسبی را برای جذب گردشگر پدید آورد.»
عباسپور بر پشتیبانی از سرمایه‌گذاری در كازرون، پافشاری کرد و گفت: «در این راستا باید بسترها برای سرمایه‌گذار گستره‌ی میراث فرهنگی و گردشگری، فراهم شود.»
عباسپور افزود: «فراهم کردن زیرساخت‌ها در کازرون می‌تواند در جذب گردشگر سودمند باشد و مردم از این راه درآمد به‌دست آورند.»
«سرافراز موصلی‌» شهردار کازرون نیز، از كمبود امكانات گردشگری در این شهر گلایه كرد. او گفت: «شوربختانه در این بخش، كار مناسبی انجام نشده اما شهرداری کازرون برای پشتیبانی از سرمایه‌گذار در بخش گردشگری و ساخت رستوران و هتل، آمادگی خود را اعلام می‌کند و حاضر است هم از بخش خصوصی و هم بخش دولتی در این‌باره پشتیبانی کند.»

 

 

شهر تاريخي بيشابور

روستاي دوسيران

گرمابه‌ی تاريخي




تاريخ : چهار شنبه 16 شهريور 1390برچسب:کازرون,گرمابه ی تاریخی,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

١٠ مهرماه: 
برگزاري جشن مهرگان با هنرنمايي هنرمندان
   
 
خبرنگارامرداد :

جشن مهرگان، با هنرمندي هنرمندان خانه‌ی فرهنگ و هنر زرتشتيان، با همكاري انجمن زرتشتيان تهران برگزارمی‌شود.
 روز ١٤ شهريورماه، در نشست هفتگي انجمن زرتشتيان، مصوب شد تا هنرجويان خانه‌ی فرهنگ و هنر زرتشتيان، به اجرای برنامه بپردازند.
برنامه‌ها دربردارنده نمايشنامه، برنامه شاد عروسكی و برنامه‌های ديگر با هماهنگی انجمن زرتشتيان تهران خواهدبود.
جشن مهرگان ١٠ مهرماه، در ماركار تهران پارس با باشندگي زرتشتیان برپامی‌شود.





تاريخ : چهار شنبه 16 شهريور 1390برچسب:10 مهر,10 مهرماه,جشن مهرگان,جشن مهر,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

در بخشی از موزه‌ی صنعت چاپ ايران: 
صنعت چاپ زرتشتيان به موزه رفت
   
 
خبرنگار امرداد - فیروزه فرودی :

صنعت چاپ زرتشتيان  به ياد روانشاد كيخسرو خسرويانی(راستی)  بخشی از موزه‌ي صنعت چاپ ايران را كه امروز يكشنبه ١٣ شهريور ساعت ١٥ گشايش می‌يابد، به خود ويژه كرده‌است.
پريرخ خسرويانی ناشر سالنمای راستی در اين باره گفت:« نمايشگاه صنعت چاپ در كتابخانه‌ي موزه‌ی مجلس شورای اسلامی برپا می‌شود و در آيين گشايش آن رسول جعفريان فرنشين كتابخانه‌ی مجلس، اسمعيل دميرچی از كارگران پيشين صنعت چاپ، محمد كلاری از پيشكسوتان اين صنعت و قاسم صافی پژوهشگر در اين حوزه سخنرانی می‌كنند.
در اين آيين، پيشكشی از سوی اسفنديار اختياری نماينده‌ی زرتشتيان در مجلس، رستم خسرويانی فرنشين انجمن زرتشتيان تهران و پريرخ خسرويانی ناشر سالنمای راستی به ياد شادروانان، ارباب كيخسرو شاهرخ بنيادگذار كتابخانه‌ی مجلس و كيخسرو خسرويانی (راستی) بنيادگذار صنعت چاپ زرتشتيان در ايران، به اسمعيل دميرچی كه برای برپايی اين موزه تلاش بسيار كرده‌است، اهدا می‌شود.
شركت در آيين گشايش صنعت چاپ عمومی نيست و در روزهای آينده زرتشتیان می‌توانند با هماهنگی چاپخانه‌ی راستی از موزه بازديد كنند





تاريخ : دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:چاپخانه راستی,رستم خسرویانی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

در میان رسانه‌ها

جنگل‌های ایلام، سیاه‌پوش هم‌قطارانشان هستند

 

خشكسالی و آتش‌سوزی، امان از بلوط‌ها ربوده است

 

سلیمان لطفی‌نیا :

نزدیك به 87 درصد از مساحت استان ایلام، گستره‌های(:عرصه‌های) طبیعی و نزدیك به ۶۴۰ هزار هکتار آن بلوط‌‌‌‌‌‌زار و جنگل‌های تنک (جنگل‌های کم‌پوشش) است. این در حالی است که شوربختانه جنگل‌های استان ایلام اكنون به شوند(:علت) آتش سوزی و خشکسالی سیاه پوش شده‌اند.
به گزارش مهر، بی‌گمان باید جنگل‌های ایلام را به شوند آتش‌سوزی و خشکسالی در سیاهه‌ی سیاه منابع طبیعی روبه نابودی گذاشت.
خشکسالی همراه با گرد و‌غبار، میزان بالایی از درختان بلوط استان ایلام را نابود كرده است، ولی هنوز هیچ كار پیش‌گیرانه‌ای انجام نگرفته است. در فصل تابستان به شوندهای(:دلایل) گوناگون، جنگل‌های استان دچار آتش‌سوزی می‌شوند که این میزان هر ساله روبه افزایش است.
«داریوش قنبری»، نماینده‌ی مردم ایلام در مجلس؛ با اشاره به این‌که افزایش آتش‌سوزی در چند سال گذشته، شوند نابودی جنگل‌های استان شده است، افزود: «امسال سال ناخوشایندی برای جنگل‌های منطقه است، به گونه‌ای که اکنون وضعیت جنگل‌ها بحرانی است و هر روز امکان آتش‌سوزی هست.»
او گفت: «سازمان منابع‌طبیعی استان مسوول نگهداری از جنگل‌های منطقه است اما شوربختانه این سازمان با کمبود اعتبار و امکانات رو‌به‌رو است.»
به گفته‌ی داریوش قنبری، مسوولان باید برای جلوگیری از نابودی جنگل‌های ایلام برنامه‌ریزی مناسبی را انجام دهند. كاری كه تا به امروز انجام نشده است.
انبوه درختان بلوط در ایلام گیرایی ویژه‌ای به این سرزمین بخشیده زیبایی كه می‌توان آن را در «پارک جنگلی چغاسبز»، «گردشگاه خوران ایوان»، «ششدار»، «تنگ دالاهو و کلم» و «بدره» دید.
اما خشكسالی نه تنها، کاهش تولیدات زراعی و حاصلخیزی جنگل‌ها و مراتع را به دنبال دارد، بلكه شوند افزایش خطر آتش‌سوزی، افزایش میزان مرگ‌و‌میر دام، آسیب به زیستگاه ماهیان و حیات وحش، کاهش اندوخته‌‌های آب، پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی، کاهش کیفیت آب‌های سطحی و زیرزمینی، افزایش دما و در خشکسالی‌های شدید، حتا مرگ و میر انسان‌ها‌، نیز شده است.
از دیگر پیامدهای خشکسالی می‌توان به آسیب به صنعت گردشگری، نابودی برخی گونه‌های گیاهی و جانوری کمیاب، افزایش بیابان‌ها، آسیب به جاهای فرهنگی، مذهبی و باستانی و ... را نام برد.

 





تاريخ : دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:بلوط,سیاه پوش,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

              رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 12 تا 18 شهریور

          

گروه مردم :

شنبه 12 شهریور:

آغاز کار نوسازی آرامگاه فردوسی در توس، سوم سپتامبر 1928 (12 شهریور 1307) کار نوسازی آرامگاه فردوسی، ایرانی بزرگی که خود را وقف خدمت به ایران و زبان پارسی کرده بود در توس خراسان آغاز شد. این ساختمان باشکوه پس از تکمیل و آنگاه تزیین مجدد، بیستم مهرماه سال 1313 هجری طی مراسمی کم نظیر با حضور رضا شاه و مستشرقین و ایرانشناسان سراسر جهان، ادیبان کشور و مقامات فرهنگی و دولتی گشایش یافت.

درگذشت پروفسور محمود حسابی، دانشمند و فیزیکدان ایرانی در بیمارستان دانشگاه ژنو سوئیس

سه‌شنبه 15 شهریور:

آغاز شاهنشاهی بهرام چهارم، سیزدهمین شاه ساسانی پس از مرگ پدرش شاپور سوم در سال 388 میلادی

یکشنبه 13 شهریور:

روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی

چهارشنبه 16 شهریور:

افتادن زودگذر تبریز به دست سلطان سلیم عثمانی، هفتم سپتامبر سال 1514 (16 شهریور) نظامیان عثمانی وارد تبریز شدند. این یگانها به فرماندهی مستقیم سلیم اول سلطان عثمانی 23 آگوست (15 روز پیش از آن) در دشت چالدران نیروهای شاه اسماعیل صفوی را شکست داده بودند. سلطان سلیم و نظامیانش بر اثر حملات غیر منظم (چریکی) نیروهای شاه اسماعیل و مقاومت مردم تبریز نتوانستند مدت طولانی در این شهر بمانند و بیرون رفتند.

پنجشنبه 17 شهریور:

اعطای نخستین مدرک دکترای ادبیات پارسی در ایران به دکتر محمد معین در سال 1321 خورشیدی

آدینه 18 شهریور:

روزی که فرهاد دوم وارثان اسکندررا از آسیا بیرون راند، در آخرین ماه تابستان 129 پیش از میلاد و طبق بعضی از تاریخها، نهم سپتامبر این سال، فرهاد دوم شاه اشکانی در جنگی که با سلوکیها در سوریه کرد، برای همیشه وارثان اسکندر مقدونی را از آسیا بیرون راند و شکست ایران از ارتش اسکندر تلافی شد. در این جنگ 17 هزار سلوکی کشته و 12 هزار و هفتصد تن اسیر شدند و این اسراء هرگز آزاد نشدند. علت پیروزی اسکندر مقدونی بر هخامنشیان این بود که در نخستین جنگ، فرماندهان محلی ارتش (و به احتمال زیاد با موافقت شاه هخامنشی وقت – داریوش سوم) عمدتا از جنگجویان مزدور خارجی (مرسنر) استفاده کرده بودند.

آغاز جنگ‌های معروف به جنگ‌های هفت‌ساله میان ایران و روم در زمان شاهنشاهی خسرو انوشیروان ساسانی در سال 572 میلادی





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

آیا میدانستید: کلمه “مات” در شطرنج ، واژه ای پارسی است ، به معنی “شاه مرده ”

آیا میدانستید: کوچکترین استخوان در بدن انسان در گوش او قرار دارد .

آیا میدانستید: کتاب رکودهای گینس ،رکورددار دزدیدهشدن از کتابخانه های عمومی می باشد

آیا میدانستید: در بیمارستان ها مریض را (بیدار) میکنند تا قرص خوابشو بخوره !

آیا میدانستید: هر فرد در سوئیس ، در طی یک سال ۱۰ کیلو شکلات استفاده میکنید .

آیا میدانستید: رعد و برق میتواند حرارتی معادل ۳۰,۰۰۰ درجه سانتی گراد تولید کند .

آیا میدانستید: طولانی ترین خیابان جهان Yonge در تورنتو کانادا است با طول ۱۸۹۶کیلومتر .

آیا میدانستید: گربه ها میتوانند بیش از ۱۰۰ صدا تولید کندد ، در حالی که سگ ها تنها در حدود ۱۰ صدا

آیا میدانستید: مردمک چشم اختاپوس مستطیل شکل است .

آیا میدانستید: کانادا یک کلمه هندی به معنی “روستای بزرگ” است.

آیا میدانستید:هر نوع سوسمار بزرگ می تواند در زیر آب به مدت ۲۸ دقیقه باقی بماند.

آیا میدانستید: فرورفتگی ناخن پا ، ارثی است .

آیا میدانستید: دوئل در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند !

آیا میدانستید: سریع ترین ماهی جهانSail Fishمیباشد۱۱۰ کیلومتر بر ساعت سرعت دارد.

آیا میدانستید:خورشید در مدار کهکشان شیری باسرعت ۹۰۰۰۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکند.

آیا میدانستید: حدود ۲۵۰ ایرانی در ناسا محقق داریم.

آیا میدانستید: نهنگ ها هم عاشق میشوند و در سفر ها با هم آواز دست جمعی میخوانند.

آیا میدانستید: کوسه ها فاصله های دورتر از ۵ متر را مطلقا نمی بینند.

آیا میدانستید: گنجشک ۳۵۰۰ پر در بدنش دارد که میتواند درسرد ترین روز حرارت بدنش را به ۴۱ برسانند.

آیا میدانستید : کودکانی که بیشتر از گیاهان و سبزیجات و مواد خام غذایی می خورند از دیگران با هوش ترند.

آیا میدانستید: در لامپ یک جریان کم از رشته تنگستن میگذرد و دمای ان را به بیش از دو هزار درجه میرساند.

آیا میدانستید: بدن انسان ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی دارد.

آیا میدانستید: نور میتواند دور کره ی زمین (خط استوا) را ۷٫۵ بار در ۱ ثانیه طی کند.

آیا میدانستید: موش های صحرایی در مواجه شدن با مشکلات حل نشدنی ناخن های خود را می جوند.

آیا میدانستید: مدت عصبانیت مردان فرانسوی از همه ی مردان روی زمین بیشتر است.

آیا میدانستید: رشد تعداد خودرو در جهان ۳ برابر رشد جمعیت انسانهاست.

آیا میدانستید: چشمان ما اندازه ی زمان تولدمان است و تغییری نمیکنند؟

آیا میدانستید: نخستین مردانی که عطر را برای خوش بو شدن ساختن ایرانیان بودند.

آیا میدانستید: وسعت اقیانوس هند حدود ۷۵ میلیون کیلومتر مربع می شود.

آیا میدانستید: از بین رنگها رنگ سفید برای زنبور ارمش دهنده و رنگ قهوه ای ناراحت کننده.

آیا میدانستید: تقریبا نیمی از کل نشریات جهان در دو کشور آمریکا و کانادا منتشر می شوند.

آیا میدانستید: نپال تنها کشور ی است که پرچمش مستطیلی نیست.





تاريخ : دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:مات,نپال,اختاپوس,شاه مرده,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

امرداد اين شماره به ياد فرهاد دوم و پاكسازي آسيا از سلوكيان، چاپ شد
   
 
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

دویست‌و‌شصتمین شماره‌ی امرداد به شكوه و خجستگی تاراندن سلوكیان تا پشت دروازه‌های آسیا، چاپ شد. در این شماره از فرهاد دوم اشكانی گفته‌ایم، شهریاری كه به تدبیر خویش، سلوكیان را كه نزدیك به ٣٠٠ سال بر ایران و دیگر مرزهای پیرامون، حكومت می‌كردند از آسیا تاراند.
در سخن نخست این شماره از زبان‌خدایی‌مان، سخن گفته‌ایم، از موسیقی ایرانی كه آسمانی است و فراسویی، ولی این‌روزها بنابر ناآگاهی‌های ما رو به فراموشی است. در رویه‌ی نخست و رویه‌ی دوم، رویدادهایی از سرزمینمان ایران را نیز، به چاپ رسانده‌ایم.
در سومین رویه‌ی امرداد(رویه مردم)، از دارالفنون نوشته‌ایم، گهواره‌ی دانش و دانش‌پروری، مدرسه‌ای كه نزدیک به ٢٠٠ سال از عمرش می‌گذرد. از سكوت مرگبار این روزهای دارالفنون و كوتاهی‌ها در بازسازی‌اش نوشته‌ایم. پدر دیگری از پدرهای ایرانی و بازی دیگری از میان بازی‌های بومی این سرزمین بخش دیگری از نوشتارهای رویه‌ی مردم هستند. خبرهای گردشگری، تلنگر و الوامرداد كه پرسش‌های شما و پاسخ‌های امرداد است، نیز در این رویه، میزبان شما خواهند بود.
چهارمین رویه از امرداد در این شماره، رویه‌ی شاهنامه است. در این رویه از بانوگشسب‌نامه خواهید خواند. شاید بسیاری ندانید كه بانو گشسب دختر رستم، پهلوان استوره‌ای ایران است. در این گزارش كه از بانوگشسب‌نامه و به قلم دكتر روح‌انگیز كراچی، به نگارش درآمده از پهلوانی‌های دخت رستم می‌خوانید و اشاره‌هایی كه در دیگر كتاب‌های ایرانی به این پهلوان‌بانو شده است. بی‌گمان از خواندن این نوشتار لذت خواهید برد.
نوشتاری دیگر كه گزارشی از سخنان دكتر جلیل دوستخواه است نیز، دیگر نوشتار این رویه است. بی‌‌گمان آنانی كه دكتر دوستخواه را می‌شناسند به خواندن این گزارش، همت می‌گمارند و آنان كه با او و پژوهش‌هایش آشنا نیستند، شاید با خواندن این نوشتار بابی بگشایند بر همراه شدن با شهنامه.
كسانی كه داستان‌های شاهنامه را دنبال می‌كنند در این شماره می‌توانند ادامه‌ی پادشاهی منوچهر را بخوانند و از میان دشمنان ایران با دیوان، آشنا شوند.
در پنجمین رویه(رویه اندیشه) در نوشتاری كه بخش نخست آن، پیش از این چاپ شده بود، در بخش دوم نیز «چگونگی زندگی ایرانیان در زمانه‌ی سرایش یشت‌ها» را دنبال خواهیم كرد. این نوشتار پژوهشی در بخش دوم  به «بهرام‌یشت»، «رام‌یشت» و «دین‌یشت» پرداخته است. سخن اندیشه برانگیز، «پرده، ساز و آهنگ در فرهنگ ایرانی» و «كتاب هرودوت، آكنده از بزرگنمایی‌های ماهرانه» دیگر عنوان‌هایی است كه می‌توانید در این رویه بخوانید.
گفت‌و‌گو با پریچهر نامدار، هنرمند و نقاش زرتشتی كه تنها زن دارنده‌ی نشان شوالیه‌ی هنر ایتالیا است، گفت‌و‌گویی است كه خوانندگان می‌توانند در رویه‌ی «جوان» آن را بخوانند. دوستداران جدول بی‌گمان این رویه را به خوبی می‌شناسند. رویه‌ی جوان باز هم با یك جدول دیگر به دیدار خوانندگان آمده است. «بیاموزیم پهلوان باشیم نه قهرمان» به مناسبت ١٦ شهریورماه، روز مصوب شدن طرح اجباری شدن ورزش در آموزشگاه‌های كشور از سال ١٣٠٩ خورشیدی، عنوان نوشتار دیگری در این رویه است. آنانی كه نوشتارهای «سرزمین هزار چهره» را دنبال می‌كنند این بار از چگونگی بخش شدن ایران میان روس و انگلیس و پیدایش «مهرگان» و رسمی شدن آن در دربار هخامنشیان، خواهند خواند.
هفتمین رویه‌ی امرداد(زرتشتیان) نیز همچون همیشه به خبرها و گزارش‌هایی از هازمان زرتشتی، ویژه‌ شده است.
در واپسین رویه‌ی امرداد باز هم به زبان پارسی و هویت ایرانی پرداخته‌ایم. در این شماره از زبان «تاتی»، یار پرتوان زبان فارسی، نوشته‌ایم. ستون خرده‌گیری نیز كه از چند شماره‌ پیش، در این رویه برای خود جایی باز كرده از «كنترلرها در باس‌لاین بی. آر. تی، استندبای هستند!» درددل كرده است.
امرداد شماره‌ی ٢٦٠ را از امروز از روزنامه‌فروشی‌‌ها می‌توانید خریداری كنید.





تاريخ : سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:امرداد,دختر رستم,دارالفنون,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

            رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 5 تا 11 شهریور

 

شنبه 5 شهریور:

آلپ ارسلان سلجوقی رومانوس دیوژنس امپراتور روم شرقی را که به اسارت نیروهای او درآمده بود آزادکرد، آلپ ارسلان سلجوقی 27 آگوست 1071 و یک روز پس از پیروزی بر امپراتوری روم شرقی و اسیرکردن رومانوس دیوژنس تصمیم گرفت که اورا رهاسازد. برخی از مورخان نوشته اند: " پس از اینکه رومانوس امپراتور روم شرقی را به حضور آلپ ارسلان آوردند از او پرسید که اگر نتیجه جنگ معکوس بود و وی اسیر رومیان (دولت بیزانس) شده بود چه می کرد و رومانوس پاسخ داده بود شمارا می کشتم. آلپ ارسلان در برابر این جواب گفته بود که من بالعکس، و تصمیم گرفته ام که شمارا آزاد کنم و بروید و باقیمانده قلمرو خودرا اداره کنید و ....".

تصرف اصفهان به دست تیمور لنگ و قتل عام اصفهانی ها،  از تصرف اصفهان توسط نیروهای امیر تیمور گورکان (تیمور لنگ) و قتل عام مردم آن و ساختن مخروطهای ده متری از کله های مقتولین 621 سال می گذرد. اصفهان در 27 آگوست سال 1387 میلادی، پس از یک مقاومت چشمگیر به دست تیموریان افتاد. 

زادروز محمدبن زکریای رازی دانشمند و پزشک ایرانی و کاشف الکل در سال ٢٤٤ خورشیدی

یکشنبه 6 شهریور:

پایه‌گذاری سلسله تاریخی اشکانیان به دست ارشک جنگچوی دلیر پارت در سال ٢٥٦ پیش از میلاد

دوشنبه 7 شهریور:

... و میترائیسم در ایرانزمین نماد مهرورزی و دوستی و دانایی شد ـ پیدایش جشن مهرگان، محاسبات تقویمی تازه بر پایه نوشته های یونانیان و رومیان عهد باستان نشان می دهد که آگوست سال 500 پیش از میلاد – دوران پادشاهی داریوش بزرگ – و به احتمال زیاد 29 آن ماه، میترا [در زبانهای اروپایی میثرا] از سوی دربار هخامنشی پس از مشورت با روحانیون آیین زرتشت، به عنوان مظهر (سمبل) نور (آفتاب، مهر و دانایی رسمیت یافت.

برگزاری جشن خزان یا مغان، امروزه این جشن در برخی نقاط ایران مانند دماوند برگزار می‌شود. انگیزه برپایی این جشن پایان تابستان و تغییر فصل بوده و گویا به شمار نیاوردن کبیسه‌ها موجب پیدایش دو جشن خزان شده که دومین آن در آغاز مهرماه بوده است.

سه‌شنبه 8 شهریور:

درگذشت بلاش یکم پادشاه اشکانی، در سال 77 میلادی. گردآوری و تدوین کتاب اوستا به فرمان او انجام گرفت.

آغاز جنگ چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی در سال 893 خورشدی

 

چهارشنبه 9 شهریور:

سالروز تقسیم ایران میان انگلستان و روسیه ـ شرم آورترین رویداد استعماری قرن 20، سی و یکم آگوست 1907 میلادی (نهم شهریور 1286) قرارداد تقسیم کشور مستقل و باستانی ایران، دارای گذشته ای تابناک، مهد تمدن و 13 قرن یک ابر قدرت، به دو منطقه نفوذ انگلستان و روسیه میان این دو قدرت اروپایی در شهر سن پترزبورگ پایتخت وقت روسیه امضاء شد که در کتابهای تاریخ از آن به عنوان Anglo – Russian Entente یاد شده است.

 

آدینه 11 شهریور:

یک آتنی 240 کیلومتر دوید تا اسپارتی ها را از لشکر کشی ایرانیان آگاه سازد - داستان نامگذاری دوی "ماراتن"، یک میهندوست آتنی به نام فیلیپیدس Philippidess پس از اطلاع از تصرف جزیره "اوبوآ" توسط نیروی دریابرد ایران و پیاده شدن طلیعه این نیرو در "آتیکا" و دشت ماراتن، 240 کیلومتر فاصله آتن تا اسپارت را در دو شبانه روز دوید تا از سران اسپارت بخواهد که نیروی کمکی به آتن بفرستند.

ثبت مدرسه دارالفنون تهران از دوره قاجار در فهرست آثار ملی ایران در سال 1375 خورشیدی

روز صنعت چاپ





تاريخ : سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:تیمور لنگ,آلب ارسلان سلجوقی,رومانوس,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

 

پارتيان از دودمان «پرنی» و از تبار «دهه» بودند. آنها در استپ‌های ميان دريای مازندران و درياچه‌ی آرال، به بيابان‌گردی می‌پرداختند.
نزديك به سال ٢٥٠ پيش از ميلاد، دو برادر به نام‌های «ارشک» و «تيرداد» به ياری پنج دودمان ديگر سرزمين‌های بخش بالای رودخانه‌ی تجن را از «سلوكيان» پس گرفتند، تا آغازی باشد برای بركناری بازماندگان اسكندر مقدونی از ايران. دو سال پس از آن، ارشک در جنگ كشته شد و برادرش تيرداد، فرماندهی خيزش برای مبارزه با سلوكيان را در دست گرفت. بسياری بنيادگذاری شاهنشاهی اشكاني را به دست ارشک دانسته و بسياری ديگر آن را به دست تيرداد می‌دانند. به هر روی آنها در سالهای بين ٢٥٠ تا ٢٤٠ پيش از ميلاد، يک شاهنشاهی كوچک در «پارثوه» كه يكی از ايالات خاوری امپراتوری هخامنشی بود، را بنيادگذاردند. ناگفته نماند كه پارثوه به چم(:معنی) «سوار جنگجو» است. تيرداد در ٣٧ سال شاهی خود، شهرهای بزرگی همچون، «هكاتومپلوس(صددروازه)»، «اكباتان»، و «تيسپون» را از سلوكيان پس گرفت. پس از آن، ديگر ايالت‌های ايرنی، يكی پس از ديگری، خود را از زيرسلطه‌ی سلوكيان بيرون آوردند. ايالت‌هایی مانند، اليماييد(خوزستان)، آذربايجان، ماد، بابل، كاراسن و سپاهان. مهرداد يكم(١٧١ – ١٣٨ پيش از ميلاد)، همه‌ی .... 



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

 



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:امیر چخماق,مینا زمانپور,,
ارسال توسط سورنا

دانشگاه 700 ساله پارکینگ خودروهای اسقاطی!

دانشگاه 700 ساله پارکینگ خودروهای اسقاطی!

بی مهری به مجموعه ربع رشیدی تا آنجا پیش رفته که صاحبان خودروهای اسقاطی به خود اجازه داده اند، خودروی به دردنخور و مستعمل خود را در محوطه این اثر ارزشمند فرهنگی و تاریخی پارک کنند و صحنه هایی آزاردهنده برای دوستداران آثار تاریخی و میراث فرهنگی به وجود آورند.



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:همدانی,ربع رشیدی,پارکینگ,خودروهای اسقاطی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

ماسوله

 

 

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

 

 

 

 

 

 

ماسوله در ۵۵ کیلومتری رشت در استان گیلان قرار دارد. این شهر در ناحیه‌ای کوهستانی و جنگلی در دامنه‌ای صخره‌ای با وسعت ۱۶ هکتار و ارتفاع ۱۰۵۰ متر از سطح دریای آزاد ساخته شده‌است. ماسوله در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن قرار دارد و از غرب به خلخال، از شمال به ماسال و از جنوب به طارم محدود است.

این شهر طی شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به عنوان میراث فرهنگی و طبیعی به ثبت رسیده‌است.

این شهرک هم اکنون رویارو با مسائلی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمین‌لرزه، تصرف به منظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب و... می‌باشد.

زبان مردم ماسوله تالشی است.

ماسوله دارای محله‌های ریحانه بر، خانه بر، مسجدبر، کشه سر و اسد محله‌است.

قلل مهم ماسوله عبارت‌اند از: شاه‌معلم (شامولوم)، آسمانکوه، لاسه سر، تروشوم و کله قندی. که قله شاه معلم با ارتفاع ۳۰۵۰ متر بلندترین نقطه استان گیلان می‌باشد.

تاریخ

حدود هشتصد تا هزار سال پیش مردمانی از نقاط مختلف سرزمین گسترده ایران به دلائل نامعلومی به منطقه ماسوله کوچ کردند. برخی از مردمان محلی نیز از منطقه‌ای به نام کهنه ماسوله واقع در ۶ کیلومتری شمال غرب این شهر با این افراد همراه شدند. طی کاوش‌های انجام شده از محوطه باستانی کهنه ماسوله سفالینه هائی متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجری قمری بدست آمده‌است که دقیق‌ترین مستندات قابل توجه تاریخی می‌باشند.

در ۱۰ کیلومتری بالاتر از ماسوله جدید، ماسوله قدیم با آثار و بازمانده‌های انسانی از قبیل سنگ کوره و... در منطقه‌ای گسترده پراکنده شده‌است که جزء آثار باستانی بشمار می‌آیند.

معماری ماسوله

ماسوله دارای معماری منحصر به فردی است. محوطه جلوی خانه‌ها و پشت بام‌ها هر دو به عنوان پیاده رو استفاده می‌شوند. خیابان‌های کوچک و پله‌های بسیار به هیچ وسیله نقلیه موتوری اجازه ورود نمی‌دهد. معماری ماسوله در یک جمله توصیف می‌شود: حیاط ساختمان بالایی پشت بام ساختمان پایینی است. ساختمان‌ها معمولاً از دو طبقه تجاوز نمی‌کنند.





تاريخ : پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:ماسوله,,
ارسال توسط سورنا

 

در تاریخ ایران چهر‌ه ها و نام‌های زیادی در عرصه‌های دینی و سیاسی و فرهنگی و علمی وجود دارند که با وجود اینکه نامشان در تاریخ ثبت شده، اما به علت عدم ازدواج، نسلشان منقطع و هیچ فرزند و نشانه‌ای از آنها به یادگار باقی نمانده است.



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 28 تير 1390برچسب:ترز,صادق هدایت,رنس,مارینو,برج ایفل,پسیان,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

فرمانروای روسیه برای نادر شاه افشار پیام فرستاد در صورتی که پادشاه ایران بخواهد می تواند برای فتح هند کمک های بسیاری به ایران بنماید منوط بر این که به او کمک کند تا روسیه خاور اروپا را متصرف شود .

 
این در حالی بود که فرمانروای روسیه می دانست ارتش ایران نیرومندترین ارتش آن روز جهان است اما از آنجایی که برایش فتح اروپای خاوری یک آرزو بود این پیشنهاد را برای فرمانروای ایران فرستاد .
نادر برایش نامه ایی نوشت که پس از سلام چنین بود .

 
ما برای کشور گشایی به هند نخواهیم رفت . آنچه ما می خواهیم محاکمه ۸۰۰ خونخواریست که بیست سال به ایران ستم کرده اند ، برای این کار نیازی به کمک شما نیست . در ضمن ما ایرانیان نیاز به خانه و کاشانه مردم دیگر کشورها نداریم .

 
پاسخ نادرشاه افشار گویای این حقیقت است که او برای آرمان های بزرگش چشم کمک از جایی جز مردم ایران را نداشت و بگفته ارد بزرگ متفکر برجسته کشورمان : مردان پیشآهنگ ، راه را با داشته های میهنی خویش باز می کنند و نه کمک اجنبی .

 
خوی تجاوز گری روس ها در طول تاریخ همواره همانند دولتهای انگلیس و فرانسه دیده می شود که این سه مورد در تمام دودمانهای ایران باید مورد توجه قرار گیرد .

 
منبع : یاسمین آتشی
 




ارسال توسط سورنا

بنام خدا

آیا در ایران منطقه‌ای ملقب به «مثلث برمودا» وجود دارد؟ آیا تا به حال از بیابانی به نام «ریگ جن» چیزی شنیده‌اید؟ منطقه‌ای کویری و پر از تپه‌های ماسه‌ای که در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال چوپانان و اناراک و غرب جندق قرار دارد.” ریگ جن” منطقه‌ای کویری و دارای تپه‌های ماسه‌ای در کویر مرکزی ایران است و به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، در گذشته‌های دور، محل عبور کاروان‌ها نبوده و فقط در سال‌ها اخیر، چند گروه از محققان و سیاحان به آن منطقه رفته‌اند.

به نقل از هفته نامه سیاحت-تجارت، فرو رفتن در گل و لجن در «ریگ جن»، شاید یکی از خطرناک‌ترین اتفاقاتی باشد که ممکن است گریبانگیر مسافران ناوارد شود و آنها را به کام مرگ بکشاند. سال‌های متمادی، هیچکس جرات آنکه به «ریگ جن» سفر کند و راز این کویر اسرار‌آمیز را کشف کند، نداشت، یا اگر حتی جراتش را هم داشت،‌ به دلیل ناآشنایی با منطقه در راه می‌ماند، اما بالاخره چند سال پی، طلسم «ریگ جن» توسط علی پارسا،‌کویر‌شناس مقیم آمریکا شکسته شد. او به همراه آقای میرانزاده، رئیس وقت پارک ملی کویر، با هواپیما بر افراز ریگ جن رفتند تا ثابت کنند که هیچ چیز شگفت‌انگیزی در ریگ جن وجود ندارد.

علی پارسا، اما یک سال بعد، با ماشین وارد «ریگ جن» شد و پس از آن بسیاری از کویرنوردان از «ریگ جن» گذشتند. البته با تجهیزات کامل، که نه گرفتار روح شدند و نه جن زده!

مهمترین مسئله اینکه اگر تا به حال کویر نوردی نکرده‌اید و به اصطلاح حرفه‌ای نیستید، برای نخستین تجربه، به هیچ عنوان «ریگ جن» را برنگزینید که در این صورت، رفتنتان با خودتان است و برگشتنتان با خدا، حتی اگر هم حرفه‌ای هستید، حتماً به طور گروهی به این منطقه سفر کنید. بهترین وسیله برای سفر به این منطقه جیپ‌های سبک وزن است، نقشه را هم فراموش نکنید، چون سفر به «ریگ جن» بسیار خطرناک است.

برای سفر به «ریگ جن» دستکم باید به اندازه دو هفته آب، بنزین، غذا و وسایل فنی ماشین را به همراه داشته باشید. در ضمن، بلد محلی را فراموش نکنید، چون محلی‌ها معمولاً آدم‌های کار کشته‌ای هستند و علاوه بر تعیین مسیر، حتی در شرایط سخت، خیلی خوب می‌توانند راهنمایی‌تان کنند.

بخشی از منطقه، نسبتاً مسطح‌تر است با تپه‌ها کوچک‌تر، بنابراین گذر از آن نسبتاً آسان به نظر می‌رسد ولی با کمی پیشروی، با کم شدن ارتفاع به اراضی باتلاقی می‌رسید که اینجا تقریباً جنوب منطقه است. اصرار برای عبور از این اراضی باتلاقی می‌رسید که اینجا تقریباً جنوب منطقه است. اصرار برای عبور از این اراضی باتلاقی می‌رسید که اینجا تقریباً جنوب منطقه است. اصرار برای عبور از این اراضی باتلاقی بی‌فایده است، بنابراین بهتر است از سمت شمال غربی به حرکتتان ادامه دهید. وقتی آخرین کوه‌هایی که ۲۳۰۰ متر ارتفاع دارند را رد کردید، به بخش شمالی «ریگ جن»می‌رسید. از اینجا، کوه دماوند را هم می‌توانید ببینید. با ادامه این مسیر، به پارک ملی کویر می‌رسید.

اگر شما مسیر دیگری را می‌پسندید، می‌توانید با استفاده از نقشه و راهنما، مسیر تازه ای را تجربه کنید،‌ اما تمام سختی‌ها و بالا و پایین‌ها، یک طرف و آسمان پرستاره شب‌هایی ریگ‌ جن هم یک طرف. خوابیدن روی شن‌های روان، روی تپه‌ای بلند و چشم‌ دوختن به آسمانی که حتی یک نقطه سیاه ندارد و شهاب سنگ‌هایی که هر از گاهی مثل تیر فرشتگان حافظ زمین، که شیاطین را از نزدیک شدن به زمین باز می‌دارند، تمام خستگی روزانه و در شن و باتلاق فروفتن را از تن شما می‌زداید!

محلی‌های این منطقه، چوپان‌ها و ساربان‌ها معتقدند که اگر کسی پایش به ریگ جن برسد، بلافاصله ناپدید و توسط ارواح و موجودات ماورایی به قلب ریگ‌جن فرستاده می‌شود!

یکی از کاوشگران می‌گوید که حتی شتر‌های اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می‌رسند، می‌ایستند و به هیچ عنوان حرکت نمی‌کنند!

آیا واقعاً این منطقه مثلث برمودای ایران است؟ «آلفونز گابریل» اتریشی و یک کاوشگر سوئدی قصد داشتند این منطقه را کشف کنند، اما هیچ کدام نتوانستند از این بخش از کویر عبور کنند و ناچار به سمت یزد برگشتند.

صدای عجیب و غریب و ترس‌آوری که از این بیابان برهوت شنیده می‌شود را می‌توانید در یک فایل صوتی بشنوید.

ریگ جن، شگفت‌انگیز‌ترین اسرار‌آمیز‌ترین و ترسناک‌ترین منطقه ایران است، با باتلاق‌های سهمگین که مرگ را برای هر موجودی زنده‌ای به ارمغان می‌آورد. اتفاقات بی‌پاسخ و توجیه نشده بسیاری در این منطقه روی داده است و نمکزار‌های این منطقه محل قتل و دفتن موجوات زنده بسیاری بوده است.





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

پس از آنکه سپاهیان تیرداد پادشاه ایران ، ارتش یونان را به عقب راند و سلوکوس فرمانروای آنها را به بند کشید در شهر صددروازه ( دامغان امروزی ) بخاطر این پیروزی ارزشمند جشن و پایکوبی بزرگی برپا شد . در میان بزم اشک دوم دید گروهی تن پوش رزم آوران شکست خورده یونانی را بر تن نموده و مردم را می خندانند . پادشاه ایران دستور داد آنها را گرفته و در بند بیندازند . آن شب فرمانروای ایران به مردم گفت : فرزندان ما جانانه جنگیدند و در راه ایران کشته شدند جنگجویان یونانی هم مسخره نبودند و اگر می توانستند یک ایرانی را هم زنده نمی گذاردند آنها به خاطر کشورشان کشته شدند و ما پیروز . خندیدن بر سپاه در هم شکسته آنها در خوی ما نیست .

 
ارد بزرگ متفکر فرهیخته کشورمان می گوید : فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند .

 
پس از سه روز به فرمان پادشاه ایران گروهی که در بزم دستگیر شده بودند آزاد گشتند . و این رسم نیک برای آیندگان سرزمین پاک ایران باقی ماند .

 

منبع :  یاسمین آتشی - مورخ و نویسنده داستانهای کوتاه تاریخی




ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

اشکان افشاری: «قلعه‌جمهور» نامور به «قلعه‌بابک» در ۵۰ کیلومتری شمال شهرستان «اهر» و در بلندی‌های باختری(:غربی) شعبه‌ای از رود بزرگ «قره‌سو» جای دارد؛ منطقه‌ای که به نام «کلیبر» شناخته می‌شود. «بنای جمهور» شامل دژی است بر فراز قله کوهستانی که نزدیک به۲۳۰۰ تا ۲۷۰۰ متر از سطح دریا بلندا دارد. پیرامون این دژ را از هر سو، دره‌های ژرفی با ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر ژرفا فراگرفته است و تنها از یک سو، راهی باریک و و با دسترسی دشوار برای رسیدن به آن دیده می‌شود.

 

مسافت راه «کلیبر» به دژ با اینکه بیش از ۳ کیلومتر نیست، ولی بسیار دشوار است و هنگام عبور باید گردنه‌ها و گذرهای خطرناکی را پشت‌سر گذاشت. پیش از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای استوار دژ، باید از دالانی رفت که از سنگ‌های منظم طبیعی شکل گرفته و تنها گنجایش عبور یک تن را دارد و دو تن به سختی می‌توانند از آن بگذرند. فاصله این راه‌کوچک تا باروی دژ نزدیک به ۲۰۰ متر است. از همین نقطه است که سختی ودشواری راه، بزرگی و شکوه این قلعه بلندبالا و جایگاه خیره‌کننده آن، هر بیننده‌ای را به شگفتی وامی‌دارد. امتداد چشمی معبر، در پایان به دروازه قلعه می‌رسد و درست در راستای آن جای دارد که باعث می‌شود ورود هر تازه‌وارد و سپاهی، به‌وسیله‌ی دو برج دیده‌بانی در دروازه ورودی قابل‌دیدن باشد.

برای نفوذ به درون دژ، تنها راه ورود، دروازه اصلی است و از کوهستان امکان وارد‌شدن به آن وجود ندارد. با گذر از دروازه و پشت‌سر گذاشتن بارو،‌ برای رسیدن به دژ اصلی از گذرگاهی باریک که نزدیک به ۱۰۰ متر بالارفتن را نیز به همراه دارد، باید گذشت تا به مدخل ورودی دژ رسید،‌ راهی دشوار که از یک سو مشرف به دره‌ای است با جنگل‌های تنک و ژرفایی نزدیک به ۴۰۰ متر که به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد.

قلعه بابک خرمدیندر تکیه‌گاه‌های طبیعی این دیواره‌ها و چهارسوی سازه، چهار جایگاه برای دیده‌بان‌ها به گونه‌ی نیمه استوانه ساخته شده‌اند. اینها جایگاه «کوهبانیه»‌ها و سربازانی است که هر جنبنده‌ای را تا کیلومترها دورتر،‌ از فراز دره‌ها و کوهپایه‌ها زیر نظر می‌گرفتند. پس از بالارفتن،‌ برای ورود به دژ اصلی از ورودی دیگری با پلکان‌هایی نامنظم باید گذر کرد. دوسوی ورودی دژ، به‌وسیله دو ستون کاذب مشخص شده است. بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه می‌باشد، پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که پیرامون آن را هفت اتاق فراگرفته است، اتاق‌هایی که به تالار مرکزی راه دارند. در بخش شرقی دژ سازه‌هایی دیگری از اتاق‌ها و آب‌انبارها ساخته شده است؛ سقف آب‌انبارها برپایه‌ی طرح «تاق جناغی و گهواره‌ای» استوار شده ‌است. محوطه داخلی آنها نیز به‌وسیله نوعی «ساروج» غیرقابل نفوذ شده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان، هنگام نیاز و محاصره‌ها از آب آنها استفاده می‌شده است. در شمال غربی دژ پلکان‌هایی سرتاسری وجود داشته که اکنون ویران شده و بخش‌هایی از آن بیرون خاک است و تنها راه بالارفتن به بخش‌های بلندتر بناست.

از آثار معماری و برخی از سنگ‌های زبره‌تراش و روش چفت‌وبستِ سنگ‌ها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ‌وخاک، می‌توان به روشنی گفت که ساختمان این دژ در روزگار اشکانیان و به‌ویژه ساسانیان ساخته شده است. در سده‌های دوم و سوم و تاچند سده پس از آن بازسازی شده و دگرگونی‌هایی در آن به‌وجود آمده و افزوده‌هایی در سازه ایجاد شده است. درباره‌ی اشیا و ابزاری که از «قلعه بابک» به‌دست آمده، باید گفت که نخستین اشیا یافت‌شده سفالینه‌های منقوش و لعاب‌خورده بود که یک دوره استقرار تا نخستین سال‌های سده‌ی هفتم هجری را نمایش می‌دهد. همچنین شماری سکه‌های مسی یافت شدند که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان ناخوانا است و میان این سکه‌ها برخی مربوط به «اتابکان آذربایجان» و «هزارسیبان»( قرون ششم و هفتم هجری ) هستند.

به لحاظ راهبردی(:سوق‌الجیشی) جای ساخته‌شدن بر فراز قله به گونه‌ای‌ست که بیست نفر سپاهی می‌توانسته، جلوی هجوم یک سپاه صدهزار نفری را بگیرند و کشته‌ای هم ندهند، چراکه تیروکمان و اسلحه آن زمان به سربازان و نگاهبانانی که در آنجا بودند، کارگر نمی‌افتاده است. بدون این که بخواهیم بزرگ‌نمایی کنیم، جایگاه استوار دژ، آنچنان شگفتی‌آور است که از نبوغ نظامی ‌و آگاهی کامل بنیانگذار آن سخن می‌گوید. از همین جا بوده است که «بابک خرم‌دین» و یارانش به مدت بیست و چند سال تازیان را که برای محاصره و سرکوب جنبش او آمده بودند در کوه‌ها سرگردان و با شبیخون‌های خود آنها را از دم تیغ گذرانده و وادار به فرار می‌کردند.

قلعه بابک خرمدین«ابوعلی بلعمی» ‌در ترجمه «تاریخ طبری» درباره‌ی بابک می‌نویسد: «ماوی‌گاه او در کوه‌های ارمینه و آذربایجان بود،‌ جای‌های سخت و دشوار،‌ که سپاه آنجا در نتوانستی رفتن،‌ که صد پیاده در گذاری بیستادندی،‌ اگر صدهزار سوار بودی بازداشتندی و کوه‌ها و دربندها سخت بود اندر یکدیگر شده،‌ در میان آن کوه‌ها حصاری کرده بود که آن را بذ خواندندی و او ایمن در آنجا نشسته بودی، چون لشکری بیامدی گرداگرد آن کوه‌ها فرود آمدندی و بدیشان راه نیافتندی و او آنجا همی بود تا روزگار بسیار برآمد، چون امن یافتندی یک شبیخون کردندی و خلقی را هلاک کردی و سپاه اسلام را هزیمت کردی تا دگرباره سلطان به صد جهد دگر باره لشکر گرد کردی و بفرستادی و بدین جملت بیست سال بماند و آن مردمان که درآن کوه‌ها بودند از دهقانان،‌ همه متابع او بودند گروهی از تتبع و گروهی از بیم…»

برای برابرآمدن جایگاه بابک خرم‌دین با بنای جمهور اشاره‌ای به چند نمونه از سرچشمه‌های تاریخی خواهیم داشت. بسیاری از مورخان جایگاه بابک کوهستان «بذ» نام برده‌اند و برخی نیز آن را «بذین» نامیده‌اند. در کتاب «معجم البلدان» آمده است: «بذ ناحیتی است در میان آذربایجان که بابک خرمی در زمان معتصم از آن برخاست.»

«احمد کسروی» نیز در کتاب «شهریاران گمنام» از سوی یعقوبی می‌نویسد: «شهر بذ که سپس به جهت خروج بابک خرمی در آنجا معروف گردید در کنار رود ارس از این سوی نهاده بود… از روی تحقیقی که ما کرده‌ایم بذ در خاک "قرجه داغ" کنونی در شمال و بالاسر شهر اهر یا اندکی مایل به شرق نهاده بوده است». جایی را که کسروی از سوی خود و یعقوبی گفته با جای کنونی «کلیبر» همانندی دارد.

از‌این‌رو می‌توان گفت «قلعه جمهور» که از روزگاران باستان همچنان پایدار و استوار بر بلندترین قله‌های آذربایجان خودنمایی می‌کند، به عنوان جایگاه بابک خرمدین و یکی از نمودهای پایداری ایرانیان جزو بزرگ‌ترین نمونه‌های معماری ایران به شمار می‌آید.

یاری‌نامه: کامبخش، سیف‌الله. آثار تاریخی ایران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی،‌





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 دروغ را برخواهم چید
 ددمنش را به دانایی خواهم رساند

 ملت من

 نگاهبان میراث من باشید
 چرا که تیرگی های بزرگ آغاز خواهد شد
 و از آیین آزادگان
 هیچ نشانی باز نخواهد ماند
 کوروش بزرگ. منشور پاسارگاد . کتیبه ی  نخست 



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

   رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 18 تا 24 تیر

 امرداد :

 شنبه 18 تیر:

  فرماندار تخارستان برضد دولت اشکانی و سپس پناهنده شدن او به چین، اختلاف نظر میان حكمران تخارستان (منطقه ای در شمال شرقی افغانستان امروز) و دربار اشكانیان از جولای 127 پیش از میلاد آغاز شد. شاه وقت از دودمان اشكانی سركوبی فرماندار یاغی با فرستادن سرباز را بر مذاكره با او ترجیح داد.

  ارزش خاک میهن برای ناصرالدین شاه! ـ هدیه گوشه ای از ایران به «اعلیحضرت تزار همه روسیه!»، اسناد قرارداد مورخ 27 ماه می 1893 روسیه و ایران 9 جولای همین سال [روزی چون امروز] میان دو دولت مبادله شد و در اروپا [نه در تهران!] انتشار یافت!. به موجب این قرارداد، ناصرالدین شاه قاجار منطقه مرزی «فیروز» را به «اعلیحضرت تزار همه روسیه!» بخشیده بود و خط مرزی دو كشور به سود روسیه تغییر یافته بود. این ناحیه اینک در جمهوری ترکمنستان واقع شده است.

  یکشنبه 19 تیر:

  سپاه 40 هزار نفری ناپدید شده ایران در غرب صحرای مصر! ، در تابستان سال 525 پیش از میلاد، و طبق محاسبات تقویم نویسان بر پایه نوشته های هرودت و سایر مورخان باستان نگار؛ ژوئیه این سال (چنین ماهی در دو هزار 534 سال پیش)، یك سپاه چهل هزار نفری ایران كه از سوی كامبیز دوم (کامبوزیا = كمبوجیا = کمبوجیه، پسر و جانشین كوروش بزرگ) مامور شناخت و تصرف مناطق جنوبی لیبی و ضمیمه ساختن آنها به متصرفات ایران در مصر شده بود در غرب صحرای مصر و در منطقه واحه سیوا گرفتار توفان شن شد و در زیر شن مدفون گردید كه فصلی از تاریخ قرون قدیم تحت عنوان «سپاه گمشده پارسیان» را تشكیل می دهد. در سالهای اخیر باستان شناسان موفق به یافتن آثاری از این سپاه شده اند و تلاش در این زمینه ادامه دارد. 

  دوشنبه 20 تیر:

  عملیات نظامی ناموفق آقاخان محلاتی، آقاخان محلاتی (فرقه اسماعیلیه) كه در زمان محمدشاه قاجار دست به چند اقدام مسلحانه ناموفق زده بود یازدهم ژوئیه سال 1841 میلادی پس از عبور از کویر لوت از طریق قائن رهسپار افغانستان و از آنجا عازم هند شد.

  سه شنبه 21 تیر:

  لشكركشی غیر ضروری ایران به روم شرقی؛ درسی برای همه نسلها ، 12 جولای سال 605 میلادی، ارتش ایران به تصمیم خسرو پرویز ـ شاه وقت ـ برای جنگ با روم شرقی از دو سمت ـ جنوب شرقی و جنوب غربی ـ به سوی قلمرو این كشور به حركت درآمد. ستون یکم پس از بیرون راندن رومیان از سوریه و عبور از كوههای «تاروس» واقع در آناتولی غربی (ترکیه) تا دروازه های قسطنطنیه (استانبول) پیش رفت. «تاریخ» از این لشكر كشی به عنوان «جنگ غیر ضروری» كه باعث تضعیف هردو امپراتوری و بعدا ازمیان رفتن هر دو دولت ــ یكی پس از دیگری شد نام برده است.

  چهارشنبه 22 تیر:

  پیروزی بزرگ ارتش ایران در دیشیا، و تصرف رومانی و مولدوا تا اوكراین، ژوئیه سال 513 پیش از میلاد، و طبق محاسبات تقویمی مورخان اروپایی؛ 13 ژوئیه ( 23 تیرماه و روزی چون امروز) ارتش ایران نیروهای كنفدراسیون گتائه Getae را در كنار دانوب جنوبی، منطقه داكیه Daci =Dacia (تلفظ انگلیسی: دی شیا = رومانی امروز) شكست داد و سراسر بالكان شرقی را ضمیمه قلمرو ایران ساخت (بالكان به معنای رشته كوههای جنگلی، منطقه ای است كوهستانی شبه جزیره شكل در جنوب شرقی اروپا، از دریای آدریاتیك تا دریای سیاه).

  روزی که تبریز برای دومین بار به دست عثمانی افتاد، نیروهای سلطان سلیمان عثمانی درجریان لشكركشی دوم این امپراتوری به ایران، 13 جولای 1534 شهر تبریز را تصرف كردند و سپس متوجه شروان، سلطانیه و حتی گیلان شدند. عثمانی ها با استفاده از درگیری داخلی شاه طهماسب صفوی، ضدیت سران ایلات تُرک تشکیل دهنده نیروی قزلباش با یکدیگر و دشواری هایی كه با برادرانش داشت و نیز درگیری دولت صفویان با ازبکان در شمال شرق ایران، پای به ایران گذارده بودند.

  پنجشنبه 23 تیر:

  نخستین تصویر یک شهبانوی ایران بر سكه ها - هرمز دوم معروف به نیک نفس، در جولای سال 307 میلادی (نیمه نخست این ماه و احتمالا چهاردهم جولای) هرمز دوم، شاه ساسانی ایران اجازه داد كه تصویر بانوی او - دختر پادشاه (محلی) كوشان - بر سكه ضرب شود.

  آدینه 24 تیر:

  روزی که محمد على شاه قاجار در میهن خود، به سفارت روسیه پناهنده شد! 24 تیر ماه 1288 (15 جولای 1909) شهر تهران پس از یک روز جنگ خیابانی به دست افراد مسلح بختیاری، گیلان و مجاهدین مشروطیت افتاد و محمدعلی شاه قاجار پس از اطلاع از آن، با خانواده اش به ساختمان تابستانی سفارت روسیه در زرگنده قلهک پناهنده شد. 





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

 



ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 18 تير 1390برچسب:سفال,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

اگر بگویم این روزها، دلم هوای پیر «پارس‌بانو» را نکرده، بی‌گمان دروغ گفته‌ام. دلم حسابی، هوایی شده. هر بار که به تقویم نگاه می‌کنم و «زیارت پارس‌بانو» که به رنگ سرخ بر خانه‌های تقویم، نقش بسته را می‌بینم، همه‌ی هوش و حواسم می‌رود درون زیارتگاه،‌ پرسه می‌زنم درون دانه‌دانه‌ی خیله‌‌ها. می‌خواهم زیلویی پهن کنم و رویش همه‌ی دوستان و آشنایان را میهمان کنم. دوست دارم بنشینم جلوی درگاه پیر بانو و باورمندی همه‌ی زیارت‌کنندگان و به زیارت‌‌آمدگان را ببینم.
دوست دارم باز هم گوش بخوابانم و ببینم که صدای آواز و آوای دف از کدام خیله می‌آید تا من هم به جمع همه‌ی آنانی که به دست زدن،‌ ایستاده‌ یا نشسته‌اند، بپیوندم. دوست دارم شب از راه برسد، خواب به سراغم بیاید ولی آسمان پیر بانو باز هم همچون همیشه، خواب را از چشمانم بگیرد. نمی‌دانم شاید این تنها باور من باشد ولی باور کنید هیچ آسمانی به زیبایی آسمان پیر بانو تا‌کنون ندیده‌ام، این اندازه پرستاره و زیبا. پر از نگین‌های درخشان ریز و درشتی که اگر تا دمیدن آفتاب هم به شمردنشان همت کنی، پایانی ندارند. راستی چه کسی گفته که با شمردن ستاره‌ها، خواب پاورچین‌پاورچین می‌آید و پلک‌ها بر هم می‌شوند، به خدا که داستان ستاره‌های آسمان شب پیربانو، وارون این است. این ستاره‌ها، خواب را از چشم‌ها می‌دزدند.
می‌دانم که این، به هنگام زیارت برای بسیاری، رخ‌می‌دهد اگر جز این بود، پیر بانو تا بامداد در سکوت بود نه اینچنین در شور و شادی، آوای دف و دهل.
دلم هوای پیر بانو را کرده، دلم هوای چیدن دانه‌های اسفند‌هایی را کرده که دور تا دور زیارتگاه سبز شده بودند و بوی زمین می‌‌دادند، زمینی که ارج یک زن را بی‌‌ارج نکرده بود. مادرم همیشه می‌گفت: عرب‌ها به دنبال شاهزاده بودند؛ شاهدخت ساسانی. و اینجا، این زمین، این کوه، همان جایی است که خاتون‌بانو را در دل خود پناه داد و نگذاشت که ارجش شکسته شود.
پیر بانو کمی آن‌سوتر از روستای «عقدا»، ‌فرسنگ‌ها دورتر از شهر کنونی یزد، تک‌گنبدی آرمیده در دامنه‌‌ای سنگلاخی با تک‌درختی است که همدم این زیارتگاه است، همیشه و همیشه.
امروز، سومین روز از هنگامه‌ی زیارت پیر بانو است و تا دو روز دیگر یعنی تا ١٧ تیرماه، همچنان، زمان است که کوله‌بار بربندیم و به زیارت برویم به زیارت بوی زمین، رنگ آسمان، آوای شادی و ارج بانوی ارجمندی که از او بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌ایم.





تاريخ : شنبه 18 تير 1390برچسب:پیر پارس بانو,پارس بانو,بانوی پارس,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 مازيار، سرداری كه در انديشه بركناری عباسيان بود

 سليمان لطفی‌نيا :

 یکی از کسانی که در روزگار حکومت عباسیان بر ایران، پرچم مبارزه با آنان را برافراخت؛ شاهزاده‌ایی ایرانی از خانواده‌ی «قارن» ، به‌نام «مازیار» بود.طرح از محمد بهرامي
از روزگار «انوشیروان خسرو یکم» پسر «قباد» که قارن پسر «سوخرا» را در سال 565 میلادی به سپهبدی «تبرستان» رساند، حکومت این سرزمین وابسته و ویژه فرزندان وی (قارن) شد.
سوخرای پسر «ویشاپور» سرکرده خانواده‌ی بزرگ قارن(کارن) بود که پس از مرگ قارن مازیار حکومت تبرستان را در دست گرفت. در این هنگام سپهبد «شهریار فرزند شروین» به سرزمین تبرستان یورش آورده و مازیار را شکست داد. مازیار خود را به نزد «وندادامید» پسر عموی پدر خود رسانید تا شاید با کمک وی بر شهریار پسر شروین پیروز شود. اما ونداد امید به دستور شهریار، مازیار را دستگیر و برای سپردن به سربازان وی(شهریار) آماده کرد. مازیار پیش از افتادن به دست سربازان شهریار توانست بگریزد و خود را از راه کوهستان و جنگل به عراق نزد «عبدالله بن سعید حرشی» که از دوستان پدرش بود برساند.عبدالله مازیار را به نزد خلیفه برد. در آن‌جا ستاره‌شناس نامدار «مامون» به نام «بزیست» پسر فیروز، بخت مازیار را برای حکومت بر تبرستان خوب دانست و از وی نزد مامون به نیکی یاد کرد. بنابراین مامون نیز مازیار را به نزد خود پذیرفت.
مامون در سال 208 مهی(:قمری) به پیشنهاد «بزیست»؛ مازیار را به همراه «موسابن حفص ‌بن‌عمربن‌اعلا» نامزد حکومت بر تبرستان، رویان و دماوند کرد. بدین‌گونه که مازیار حاکم کوهستان و موسا حاکم دشت و هامون باشد. هنگامی که آن‌دو به تبرستان رسیدند، مردم زیر پرچم مازیار  آمدند.
در آن روزگار، شهریار پسر شروین درگذشته بود و پسر بزرگ وی به‌نام «شاپور» به شاهی نشسته بود. در هنگام حکومت شاپور؛ تبرستان نابسامان و بیشتر مردم از او ناخشنود بودند. بنابراین از وی به مامون شکایت نوشتند.مازیار به دستور مامون به پیکار شاپور رفت و او را اسیر و گردن زد. پس از آن مازیار حاکم همه‌ی کوهستان شد. موسا نیز چهار سال پس از شاپور درگذشت.از این‌رو حکومت بر هامون نیز به مازیار رسید. در آن هنگام مازیار از «قارن» برادر شاپور و دیگر مرزبانان آن سرزمین، خراج گرفت. این کار شوند(:سبب) رنجش آنان از مازیار و شکایت به خلیفه شد. مامون دستور داد تا مازیار هرچه زودتر به پایتخت(:دارالخلافه) بیاید. اما مازیار نرفت. دیگر بار مامون بزیست را به نزد مازیار فرستاد تا او را به پایتخت آورد، اما باز هم مازیار بهانه آورد و به‌جای خود، قاضی آمل و قاضی رویان را روانه پایتخت کرد.
در آن‌جا قاضی رویان در پاسخ پرسش مامون در باره‌ی مازیار چنین گفت: «او خلع طاعت کرده‌است وبه آیین پیشین باز گشته و هرگز بار دیگر به خواست خود به پایتخت نخواهد آمد.» پس از مرگ مامون، «المعتصم باالله» به خلافت رسید.در این روزگار «عبدالله پسر طاهر» حاکم خراسان بود. معتصم از مازیار خواست تا خراج تبرستان را نزد عبدالله بفرستد. اما مازیار در پاسخ گفت که من به عبدالله خراج نخواهم داد و بجای آن خراج را به درگاه شما خواهم فرستاد. این کار مازیار و نیز رنجش عبدالله برای آن‌که مازیار را سپهبد خراسان می‌گفتند، شوند دشمنی بین آن‌دو شد.مازیار به یاری سرداران خود به نام‌های «سرخاستان» و «درای» به سرکوب اعرابی که در تبرستان و سرزمین‌های زیر حکومتش بودند پرداخت و نسبت به کسانی که دین خود را برگردانده(:تغییر) بودند، با خشم برخورد نمود. مازیار به خوبی می‌دانست که هرآن نیروهای خلیفه برای سرکوب وی از راه خواهند رسید؛ ازاین‌رو به باز سازی دیوارها و دژهای سرزمین خود پرداخت و نیروهایش را هرچه بیشتر سروسامان داد.
دیری نپایید که معتصم سپاهی را به فرماندهی «حسن بن مصعب» روانه جنگ با مازیار کرد. جنگ به سود حسن‌بن مصعب پیش رفت و مازیار بی‌آنکه بتواند توان جنگی خود را نشان دهد، گرفتار نیرنگ برادرش «کوهیار» شد و به دست «حسن‌بن‌حسین» عموی عبدالله طاهر، که از فرماندهان سپاه معتصم بود افتاد. کوهیار چنین برادرش را گرفتار دشمن کرد:«او به حسن‌بن‌حسین نامه نوشت و پیام داد که در جایی کمین کند، آنگاه به مازیار گفت که حسن برای پناه خواستن نزد تو آمده‌است و در فلان جا چشم به راه تو است، اما جای دیگری را نام برد.مازیار بر نشست و به جایی که کوهیار گفته بود به دیدار حسن‌بن‌حسین شتافت. کوهیار حسن را آگاه کرد و او با کسان خود سر راه بر مازیار گرفتند. مازیار خواست که بگریزد اما کوهیار نگذاشت.»او را بدون هیچ جنگی اسیر و نزد خلیفه بردند.هر چند «افشین» که از شاهزادگان ایرانی سرزمین «اشرُوَسنه» بود، مازیار را دلگرم به یاری می‌کرد، هیچ کاری برای پشتیبانی از وی نکرد و در پایان روشن شد که او مازیار را گول زده است.
مازیار را پس از شکنجه بسیار کشتند و نزد پیکر «بابک خرمدین» و « یاطس رومی» در سال ٨٤٠ میلادی/ ٢٢٥ مهی، به دار آویختند.پیشینیان مازیار را می‌توان چنین نام برد:مازیار پسر  قارن، قارن پسر وندادهرمز، وندادهرمز پسر فرخان، فرخان نواده سوخرای، سوخرای پسر انداز، انداز پسر کارن و کارن پسر سوخرای بزرگ.
باید گفت که؛ جنبش مازیار که در پایان به‌گونه‌ی یک انقلاب درآمده بود، با همه‌ی کاستی‌هایش چند ویژگی داشت که از آن‌ها می‌توان، دشمنی با خلیفه عباسی  و پشتیبانی از فرهنگ و آیین ایرانی را نام برد. در روزگار وی و در بخش بزرگی از رویان و تبرستان، مردم بر اعرابی که در آن سرزمین‌ها زندگی می‌کردند شوریدند و آن‌ها را از زمین‌هایشان بیرون رانده و داراییشان را به چنگ آوردند. همچنین زنان شوهران عرب خود را از خانه بیرون انداختند.درباره دین مازیار نمی‌توان به روشنی سخن گفت، او هرچند به دست مامون مسلمان شد و نام «محمد» را پذیرفت، اما بسیار زود از دین اسلام دست کشید. مازیار هم با بابک خرمدین و هم با افشین دوست بود، از این‌رو بسیاری او را بر آیین مزدکی که خرمدینان از آن پشتیبانی می‌کردند، می‌دانند. برخی نیز او را پیرو آیین افشین دانسته‌اند. ناگفته نماند که افشین را به شوند آن‌که در خانه‌اش چند بت و نگاره به‌دست آمده بود، بت پرست و پیرو آیین «شمنیسم» می‌دانستند.
در پایان باید گفت که عباسیان با سیاستی که در پیش گرفته بودند، نه تنها به شاهزادگان و سرکردگان ایرانی که به مبارزه با آنان برخواسته بودند، توان هماهنگی و یکپارچگی ندادند، بلکه از آن‌ها برای سرکوب یکدیگر نیز سود بردند. برای نمونه می‌توان گفت که آن‌ها طاهریان را برای سرکوب مازیار به‌کار گرفتند. همچنین افشین را به جنگ بابک خرمدین فرستادند و بابک را به دست او به دام انداختند. سپس خود افشین را نیز با نیرنگ از میان برداشتند.

 

 

 





تاريخ : شنبه 18 تير 1390برچسب:مازیار,قارن,سوخرا,ونداد,وندادامید,شروین,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

دوستی بی درنگ گفت در تاریخ ایران هر چه پادشاه است ستمگر و خائن ... گفتم من مدافع فرهنگ سترگ ایران زمین و خوبیهای آنم.  کار من نشان دادن ارزشهایی هست که در طول تاریخ کشورمان داشته ایم و در جهان امروز اگر این ارزشها را بازگویی نکنیم فرزندانمان فکر می کنند ما در مقابل فرهنگ غرب و شرق هیچ چیزی برای گفتن نداریم . آن دوست گفت شما در کجای دوران گذشته چیز مثبتی دیده اید ؟! هر چه هست سیاهی و تباهی است ... دیدم اگر از خودم چیزی بگویم آن دوست باز هم بر حرفهایش اصرار خواهد ورزید پس از ابوریحان بیرونی گفتم که : «... دی ماه، نخستین روز آن خرم روز است و این روز و ماه هر دو به نام خداوند است که هرمز نامیده می شود، یعنی حکیم و دارای رای و آفریدگار . در این روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی پایین می آمد و جامه ای سفید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان و یساولان را که شکوه پادشاه با آن هاست به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند، خواه دارا و خواه نادار بدون هیچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه می رفت و با او به گفتگو می پرداخت و در این روز پادشاه با برزگران می نشست و در یک سفره با آن ها خوراک می خورد و می گفت : من مانند یکی از شماها هستم و با شماها برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می شود و امنیت کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه ...»
دوستم سکوت کرده و به دقت گوش میداد اما حرف من تمام شده بود .
چون دیدم نگاهش از روی علاقه است این جمله ارد بزرگ را هم به او گفتم : کجا دلبری زیباتر از "ایران" سراغ دارید ؟ معشوقی که هزاران هزار پیکر عاشق در زیر پایش ، تن به خاک کشیده اند .
دوستم گفت واقعا چرا ما از گذشته مان جز نکات منفی ، چیز دیگری نمی دانیم ؟ !...





تاريخ : چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:ابوریحان بیرونی,هرمز,,
ارسال توسط سورنا

 





تاريخ : چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:چو ایران نباشد تن من مباد,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

همت محمدی، مسوول میراث‏فرهنگی، صنایع‏دستی و گردشگری شهرستان کازرون گفت: «‌سه پایه از بنای چهار‌تاقی جره‌(بالاده) كه سازه‌ای از روزگارساسانی است نوسازی می‌شود.»فرتور از اينترنت
به گزارش میراث آریا و به گفته‌ی محمدی، نوسازی از  دوم خرداد ماه آغاز شده و تا پایان تیر ماه ادامه خواهد داشت و بیش از160میلیون ریال هزینه‌ی این بازسازی می‌شود.
محمدی گفت: «‌نوسازی  این سازه‌ی تاریخی زیر نظر استادکاران برجسته‌ی سازمان میراث‏فرهنگی که پیش‏تر نیز پیشینه‌ی نوسازی چهار‌تاقی‌ها را داشته‌اند، انجام می‌شود و به هیچ‌روی به ساختار بنیادی آسیبی وارد نشده و پایه‏ها برپایه‌ی الگوی گذشته نوسازی می‌شوند.»
آتشکده‌ی جره به دست «مهر نرسه»، وزیر بهرام پنجم، پادشاه ساسانی و در بخش جره و بالاده، در 55 کیلومتری کازرون در راه کازرون به فراشبند ساخته شده است. این آتشگاه بر یک بلندی مشرف به رودخانه‌ی جره است. بر این بلندی برجای‌مانده‌های‌ ساختمان‏هایی دیده می‌شود که نشان می‏دهد در این مکان، شهری كهن بوده است.





تاريخ : سه شنبه 14 تير 1390برچسب:آتشکده جره,آتشکده ساسانی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

آرش نورآقایی، فرنشین هیات‌مدیره‌ی انجمن صنفی راهنمایان گردشگری ایران گفت: «مسوولان شهر نوش‌آباد کاشان بخشی از دیواره‌ی بادگیر آب‌انبار كنار شهر زیرزمینی نوش‌آباد را ویران کرده و برای آن در گذاشته‌اند تا مصالح ساختمانی را از آن گذر دهند» عكس از مهر
به گزارش مهر و به گفته‌ی آرش نورآقایی، آب‌انبار این شهر در سیاهه‌ی آثار ملی ثبت‌شده و شهر زیرزمینی نیز به گفته‌ی مسوولان سازمان میراث فرهنگی گنجایش ثبت در سیاهه‌ی میراث جهانی را دارد اما با وجود چنین دست‌اندازی‌هایی چگونه می‌توان به ثبت جهانی این شهر زیرزمینی امیدوار بود؟
او گفت:«این آب‌انبار یک اثر ملی و تاریخی است بنابراین حتا اگر با شهر زیرزمینی پیوندی هم نداشته باشد؛ کسی نمی‌تواند به حریم آن خدشه‌ای وارد کند.»
به گفته‌ی وی سازمان میراث فرهنگی و یا شهرداری کاشان به جز تجاوز به عرصه و حریم آب‌انبار؛ دیواره یکی از بادگیرهای آن را سوراخ کرده و برای آن در گذاشته‌اند.
گویا این در را برای ورود و خروج مصالح ساختمانی کار گذاشته‌اند. بر همین پایه، نورآقایی گفت: «روشن نیست این مصالح از کجا و برای انجام چه کاری درون شهر زیرزمینی جابه جا می‌شود.»
شهر زیرزمین اویی یا شهر زیرزمینی نوش‌آباد، شهری 3 اشكوبه است و کاملا دست ساز که اشكوب نخست آن در ژرفای 3 متری و اشكوب سوم در ژرفای 16 متری از سطح زمین ساخته شده است.
نورآقایی گفت: «گودبرداری روی سقف شهر زیرزمینی برای ایجاد فضای سبز یا دست‌انداز دو موضوعی نامشخص بود که در میان اهالی محل شایع شده بود. اما اگر این گودبرداری برای ایجاد فضای سبز باشد مشخص نیست که چرا تا این اندازه گود‌برداری شده است. اصلا چگونه است که شهرداری تهران کف جوی آب را ایزوگام می‌کنند تا آب به سقف مترو نشت نکند و این ایزوگام به بهای خشکیدن درخت‌های چنار تمام می‌شود. اما در محوطه‌ی شهرزیرزمینی می‌خواهند کف خیابانی را که سقف شهر زیرزمینی نوش‌آباد به شمار می‌آید، چمن بکارند درحالی که چمن آب می‌خواهد و آب نفوذ می‌کند. آیا هیچ‌کس در این اندیشه نیست که ممکن است سقف شهر فرو بریزد؟»
شهر زيرزميني نوش‌اباداو گفت: «از سوی دیگر شنیدم قرار است در این گستره، دست‌انداز ایجاد شود تا خودروهای سنگین در این گستره و کنار آب‌انبار نتوانند پارک کنند اما مگر برای ایجاد دست‌انداز باید زمین را کند؟ مگر نمی‌شود میله‌ای روی زمین گذاشت و دست‌انداز ایجاد کرد؟»
به گمان می‌آید این شهر در زمان یورش مغول بسیار كاربری داشته و حتا تا اواخر قاجار هم از آن، سود می‌جسته‌اند.

 

 





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

 



ادامه مطلب...

تاريخ : یک شنبه 12 تير 1390برچسب:جمشید کاشانی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

كوه بيستون

 این روزها  قرار است بر روی بازمانده‌های گستره‌ی پارتی و شهر اشکانی بیستون که هشتمین اثر ثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو است یک پارک و محوطه تفریحی ساخته شود.
در این محوطه نشانه‌های تاریخی بسیاری مانند تپه نادری، پل معروف به صفوی بیستون، دژ تاریخی مدفون، مر خریل، مر تاریک، مرآفتاب، مر دودر ، بقایای گورستان پارتی، آتشدان پارتی- بقایای شهر پارتی، سنگ بلاش، مجسمه هرکول، غار شکارچیان، نقش‌برجسته میتریدات دوم، نقش‌برجسته گودرز، وقف‌نامه شیخ علیخان زنگنه، کتیبه داریوش بزرگ، نیایشگاه مادی، سراب بیستون، جاده تاریخی حاشیه سراب، فرهادتراش، بقایای بنای ساسانی، بقایای کاروانسرای اوایل دوره اسلامی، کاروانسرای صفوی، بقایای بنای ایلخانی، پل دوره ساسانی - پل خسرو، بقایای دیوار دوره ساسانی، بقایای سد دوره ساسانی و سنگ‌های تراش خورده ساسانی قرار دارد.كتيبه بيستون
سجاد علی ‌بیگی،کارشناس باستان‌شناسی می‌گوید: «پاییز و زمستان سال 88 این محوطه را کاوش کردیم و تاریخی بودن آن بارز و مشخص است، با این همه آن‌گونه که اعلام شده، قرار است در طرح ساماندهی این مجموعه‏، در این محل پارکی ساخته شود. بی‌گمان انجام این عمل در شرایطی که کاوش‌های صورت گرفته نیز ارزش تاریخی محوطه را تایید می‌کند‌، برای یک اثر جهانی و شناخته شده مناسب نیست و حتا خطرآفرین و آسیب‌زاست.»
سنگ‌نبشته‌ی نامدار داریوش در باختر(: غرب)  ایران را بسیاری، ملکه سنگ‌نبشته‌ها‌ی خاور باستان و آسیا می‌دانند. این سنگ‌نبشته، اثری است که در دی‌ماه سال1310 به شماره 70 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید و 75 سال پس از آن در 22 تیرماه 1385 در سی‌امین اجلاس یونسکو در شهر ویلنیوس لیتوانی با شماره 1222 در فهرست میراث‌جهانی یونسکو وارد شد. وجود تپه‌ها و نشانه‌های فراوان موجود در دشت بیستون نیز گواه این است که این منطقه در پیش از تاریخ از مهم‌ترین مناطق سکونتی منطقه زاگرس و به طور کلی ایران بوده است.                                           
بیستون مکانی تاریخی است که در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه که داریوش هخامنشی در بلندای 100 متری بر روی صخره‌ای سنگ‌نبشته‌ی نامدار خود را کنده است. چشمه بیستون آسایشگاه کاروان‌ها در دوران‌های گوناگون بوده است برای همین مسافران زیادی سنگ‌نبشته‌ی داریوش را دیده‌اند و شرحی از آن را در سفرنامه‌ها یا خاطراتشان گفته‌اند.

 





تاريخ : یک شنبه 12 تير 1390برچسب:پارتی,بیستون,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

"خسرو" (اشک بیست و چهارم) فرمانروای ایران پس از آنکه توسط مجلس مهستان به پادشاهی دودمان اشکانیان ایران انتخاب شد .
شنید عده ایی از رایزنان دربار به شاهزادگان " اُمیت " و " روژوه " ، فرزندان "پاکور" پادشاه پیشین ایرانزمین نهیب می زنند که پادشاهی از آن شماست و نه عمویتان خسرو!
هر دو برادر با این سخنان سرافکنده و سرشکسته می شدند ، بیشتر روزها در انزوا و تنها بودند .
پادشاه ایران ماجرای این دو را شنید از این روی امیت و روژوه را فراخواند و به آنها گفت : ریش سفیدان و خردمندان ایران مرا به فرمانروایی برگزیده اند اما باز هم برای من ارزش برادرم پاکور که اکنون در بین ما نیست و شما فرزندان او، بسیار مهمتر از این عنوان است . حال اگر هر دو شما به این نتیجه رسیده اید که بهتر است من در این موقعیت نباشم نامه ایی برای مجلس مهستان می نویسم و از آنها خواهم خواست این عنوان را به کس دیگری بدهند ، شاید انتخاب آنها شما باشید .
فرمانروا ، پسران پادشاه پیشین را تنها گذاشت تا فکر کنند . وقتی برگشت دید در مقابل تخت پادشاهی دو تاج شاهزادگی پسران پاکور است و این بدان معنا بود که آنها به شرایط تازه تن داده و نظر مجلس مهستان را پذیرفته اند و دیگر سهمی از قدرت برای خود قائل نیستند .
خسرو دستور داد تاج ها را به آنها برگردانند و از آنها خواست در کشورداری تنهایش نگذارند . و به آنها گفت قوی باشند و به سخن بدخواهان توجه نکنند و خود باشند یک اشکانی نجیب زاده ، اندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : آدم خودساخته ، بازیچه بادهایی که به هر سو روانند نمی گردد . و اینچنین بود که در طی 19 سال پادشاهی خسرو پادشاه اشکانی ، این دو برادر یاور او و افسرانی شجاع برای کشورمان ایران بودند .

دو نام "امیت" و "روژوه" که ریشه از زبان پهلوی باستان دارند امروز "امید" و "روزبه" خوانده می شوند





تاريخ : یک شنبه 12 تير 1390برچسب:امیت,روژوه,پاکور,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

 



ادامه مطلب...

تاريخ : دو شنبه 6 تير 1390برچسب:آفتاب یزدانی,آتشکده آتشکوه,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 4 تا 10 تیر

امرداد: :
شنبه 4 تیر:
خشم خراسانی ها از قتل ابومسلم ،20  روزطول کشید تا خبر قتل ابومسلم خراسانی از بغداد به توس (خراسان) برسد و خشم خراسانی ها را باعث آید. ابومسلم خراسانی 5 ژوئن سال 755 میلادی در میان رودان (عراق امروز) به تحریک منصور خلیفه عباسی ترور شده بود. 


یکشنبه 5 تیر: 
26 ژوئن سال 363 میلادی (روزی چون امروز) و در جریان جنگ دو امپراتوری روم و ایران، ژولیان
Flavius Claudius Julianus (فلاویوس کلاودیوس ژولیانوس) امپراتور روم از دودمان کنستانتینیان که در حال فرار از برابر ارتش توانمند ایران بود در منطقه سامرا (عراق امروز) هدف زوبین یک سرباز ایرانی قرار گرفت، شدیدا زخمی شد و چند ساعت بعد (27 ژوئن) درگذشت.
تصرف شهر باکو از سوی روسیه در سال 1723 میلادی

دوشنبه 6 تیر:
روزی که ایرانیان دوباره بر سراسر ایران حاکم شدند، ایالت کرمان 27 ژوئن سال 967 میلادی (ششم تیرماه) به متصرفات فناخسرو دیلمی پیوست. در آن زمان ایالت کرمان که جنوب آن را  شاخاب پارس و دریای عمان تشکیل می داد به مراتب وسیعتر از امروز بود. با پیوستن کرمان به قلمرو عضدالدوله، سراسر ایران دارای حکومت های ایرانی شد که سامانیان و آل بویه سهم بیشتری داشتند. قلمرو عضدالدوله پس از پیوستن کرمان، شامل سراسر جنوب و مرکز ایران بود.
بخارا، سمرقند و تاشکند به دست چینیان، پس از سقوط ساسانیان و فروپاشی امپراتوری ایران، منطقه فرارود (خراسان بزرگتر) بیش از مناطق دیگر ایرانزمین دچار خلاء قدرت شده بود. «فرارود» آخرین منطقه ای بود که یزدگرد سوم (آخرین شاه ساسانی) جهت ایستادگی در برابر عرب به آنجا رفته بود. پس از ترور او در مرو، پادگانهای ایرانی در مرزهای شمال شرقی میهن هم (که در منطقه فرارود به «مرزبان» موسوم بودند و بزرگترین پاسگاه آنها در «خجند» استقرارداشت) منحل شدند.


سه شنبه 7 تیر:
پناهنده شدن امپراتور شکست خورده هند به ایران، بیست و هشتم ژوئن سال 1540 میلادی به دربار قزوین- پایتخت آن زمان ایران- خبر رسید که همایون شاه امپراتور هند قصد پناهنده شدن به ایران (دربار شاه طهماسب صفوی) را دارد. همایون شاه در جنگ هفدهم ماه می آن سال، از یک خان پشتون (افغان) شکست خورده بود و چون در دهلی هم معارضان و مخالفان فراوان داشت ترجیح داده بود که به ایران بیاید و پناهنده شود. در آن روز شاه طهماسب قصد دیدار از زنجان را داشت که این خبر را دریافت کرد.
روزی که قائم مقام در باغ نگارستان اعدام شد!  در این روز در سال 1835 میلادی به دستور محمد شاه قاجار، میرزا ابوالقاسم قائم مقام صدر اعظم وقت ایران را که خود او بارها گفته بود که سلطنتش را مدیون کاردانی وی می داند تنها به این سبب که در صدد تغییر فرمانده گارد سلطنتی برآمده بود در باغ نگارستان (محل فعلی ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد - دیوار به دیوار بهارستان) خفه کردند، زیرا شاه سوگند خورده بود که خونش را نریزد!

چهارشنبه 8 تیر:
نخستین قرارداد مرزی تاریخ بشر که میان ایران و لیدی بسته شد، طبق آثار و اسناد به دست آمده، 29 ژوئن سال 590 پیش از میلاد (هشتم تیرماه)، میان دولت ایران (حکومت مادها یا
Medes به پایتختی همدان) و دولت لیدی (Liadia = Lydia آناتولی غربی - قسمتی از غرب ترکیه امروز) قرارداد تعیین مرز بسته شد که نخستین قرارداد از این دست در تاریخ جهان به شمار می رود و نخستین فصل کتاب «تاریخ انعقاد پیمان های سیاسی» با آن آغاز شده است.


پنجشنبه 9 تیر:
گوشه ای از ضدیت آلمانی ها و انگلیسی ها با یکدیگر در ایران در جریان جنگ جهانی اول، سی ام ژوئن 1916 (نهم تیرماه و در جریان جنگ جهانی اول) نیروهای انگلیسی (عمدتا هندی) به فرماندهی ژنرال «پرسی سایکس (که برای ما تاریخ هم نوشت و دهها سال، حتی در دانشکده های ما به دانشجویان تلقین می شد که به کتاب او استناد کنند!)» به نام راندن آلمانیها و نیروهای هوادارشان از منطقه تحت نفوذ انگلستان در ایران (جنوب و جنوب شرقی کشور) وارد شهر کرمان شدند و آلمانیها که مورد حمایت نیروی ژاندارم و گروهی از مردم محل بودند منطقه را تخلیه کردند. نظامیان ژنرال پرسی سایکس قبلا با کشتی از هند به بندر عباس منتقل شده بودند. 

آدینه 10 تیر:
نافرمانی مصریان از حکمرانان ایرانی خود و سرکوب شدن آنان توسط سربازان اعزامی از کرمان و فارس، تا یکم ژوئیه سال 425 پیش از میلاد، دیگر برحکمران ایرانی مصر مسلم شده بود که آتنی ها بار دیگر به تحریک مصریان بر ضد شاهنشاهی ایران دست زده بودند. مصریان در یکصدمین سال حکومت ایرانیان بر آنان، در پرداخت مالیات به حکمران ایرانی مصر تعلل می کردند و این تعلل که به تدریج عمومیت یافته بود سوء ظن حکمران را برانگیخته بود و در این زمینه دست به بررسی گسترده زده بود.
جشن تیرگان





تاريخ : یک شنبه 5 تير 1390برچسب:جشن تیرگان,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

پيش از آن‌كه، ثبت ملي شود، خاک شد 
پل ساسانی «پاپيلا» ويران شد
   
 
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

پل باستانی «پاپيلا» كه از يادگارهای تاريخی روزگار ساسانی است، فرو ريخت. اين پل پيش از آن كه به ثبت ملی برسد در پی حفاری‌های غيرمجاز و آمد و شد بيل‌های مکانيکی كه همچنان سرگرم برداشت شن وماسه هستند، ماندگاری هزار و اندی‌سالهی خود را به خاک نشست.
به گفته‌ی مجتبا گهستونی سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان(تاريانا)  ناآگاهی كسانی كه با بيل‌های مكانيكی در پيرامون اين پل تاريخی، سرگرم برداشت بی‌رويه از معادن شن و ماسه و از بستر رودخانه‌ها هستند، يكی از مهم‌ترين شوندهايی(:دلايلی) است كه نابودی اين پل را در پی داشته است.
وی با گلايه از روند كند ثبت آثار تاريخی در سياهه‌ی يادگارهای ملی، گفت: «پيش از آن‌که سازمان ميراث فرهنگی برای نگهداری و بازسازی اين پا كاری بكند، بخش بزرگی از پل پاپيلا به تاريخ پيوست.»
بنابر سخنان وی، اكنون، مهم‌ترين بخش‌های اين پل، نابود شده است. پل ساسانی پاپيلا در روستای ططرآباد در شهرستان لالی  از استان خوزستان است. اين پل که بر رودخانه زيو‌رود ساخته شده است.
به گفته ی گهستونی خبر ويرانی پل تاريخی پاپيلا چندين بار به آگاهی فرمانده‌ی يگان حفاظت استان خوزستان رسانده شد اما شوربختانه خبر تعرض‌ها و ويرانی‌ها از شهرستان به استان و از استان به تهران انتقال داده نمی‌شود.





تاريخ : پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:پاپیلا,پل پاپیلا,لالی,تاریانا,,
ارسال توسط سورنا

 

 شهرستان تالش با مساحتی حدود ۲۳۷۳ کیلومتر مربع که در شمال غرب گیلان قرار دارد.تالش در اصل نام یکی از تیره‌های آریایی است که سکونتگاه اصلی آن‌ها در البرز غربی از جنوب شرقی جمهوری آذربایجان آغاز شده و تا شمال غربی استان گیلان و استان اردبیل ادامه دارد.



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

  رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 28 خورداد تا 3 تیر


شنبه 28 خورداد:
18ژوئن 232 ميلادي جنگ دیگری میان ایران و امپراتوری روم آغاز شد. در طول جنگ، فرماندهی ارتش ايران را اردشير پاپكان (ساسانی) موسس دودمان ساسانیان برعهده داشت.
سالروز درگذشت ابوعلی سينا دانشمند، فيلسوف و اديب بزرگ ايران.
یکشنبه 29 خورداد:
شاپور دوم (ذوالاكتاف) از دودمان ساسانيان كه 17 ساله شده بود از آخرين روز بهار سال 326 میلادی (21 ژوئن = 31 خرداد)، خود به عنوان شاه رسما زمام امور ايران را به دست گرفت.
چهارشنبه 1 تیر:
شهر كرمان در نخستين روز تابستان سال 654 ميلادي (در آن سال؛ 22 ژوئن و برابر يكم تيرماه) به تصرف تازیان (اعراب) درآمد که «مجاشع بن مسعود سلمی» فرماندهی آنان را بر عهده داشت.

پنجشنبه 2 تیر:
23 ژوئن سال226 ميلادی (دوم تیرماه) اردشير پاپكان در نیایشگاه (معبد) آناهيد تاجگذاری كرد و شاه ايران شد و ناسيوناليسم ايرانی را بر محور ملت گرايی و آموزشهای زرتشت زنده كرد.
درگذشت جمشيد كاشانی رياضيدان بزرگ ايرانی در سال 1429 ميلادی.
دوم تير ماه 1287 هجری خورشيدی (23 ژوئن 1908) سرهنگ لياخوف فرمانده روس واحد مركزی قزاق دستور داد كه ساختمان مجلس در ميدان تاريخی بهارستان را با توپ گلوله باران كنند.





ارسال توسط سورنا

 

هم‌نشینی با موجودات فضایی در دره ستاره‌ها

ماندن در دره ستاره‌ها پس از غروب آفتاب برای عده‌ای، نگران كننده است، چون با سكوت شب موجودات فرازمینی در استاره كفته گرد هم می‌آیند.



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

ارزش مهستان و آزادی

چند روز مانده به برگزاری مجلس تابستانه مهستان بود یکی از رایزنان اردوان یکم پادشاه ایران به او گفت آنگونه که پیداست اگر مجلس در زمان خود برگزار گردد این احتمال زیاد است که ریش سفیدان به خاطر کندی مبارزه در خاور ایران و اینکه شما نیز همانند فرهاد دوم نتوانستید نگرانی را دور نماید و سکاییان توانستند در درنگیانه ( نام پیشین سیستان ) استقرار یابند ، پادشاه ایران را برکنار نموده و کس دیگری را جایگزین شما کنند .
پادشاه به کوهستان دور می نگریست . رایزن ادامه داد در صورت دستور فرمانروا ، تاریخ برگزاری مهستان زمانی دیگر باشد !
اردوان فرمانروای ایران گفت : نیرویی که در رای مهستان است در وجود من نیست ، و ادامه داد : نمایندگان مهستان ، مردم ایران هستند و آنها نیروی پادشاهی اند ، پس من چگونه و با کدام نیرو راه خودم را از آنها جدا کنم ؟!
باید برای آنها ریشه دردها را بشکافم و آنها را از دردسرهای کشور آگاه سازم .
منش اردوان پادشاه شجاع ایران مصداق بارز این سخن ارد بزرگ اندیشمند نامدار کشورمان است که :

 آزادگان میهن پرست در مرداب خودستایی فرو نمی روند .


مجلس مهستان برپا شد و نمایندگان پس از شنیدن سخنان فرمانروا رای به ادامه کار او دادند و همه دلگرمش نمودند اما بدبختانه دو ماه پس از آن در شهریور سال ۱۲4 پیش از میلاد پادشاه آزاده ایران زمین اردوان اشکانی در میدان نبرد با دشمنان میهن در حالی که در صف نخست سپاه ایران دلیرانه می جنگید کشته شد .
اردوان اداره کشور را در اوج درگیری ها بر دوش گرفت اما با این حال هیچگاه به بهانه شرایط نامناسب کشور ، آزادی های مردم را کم نکرد و بدین خاطر در روز سوگ او از سراسر ایران آزادگان با چشمان پر اشک پیکرش را همراهی نمودند .
زمان شوم از تارک مرزهای میهن خیلی زود دور شد و جوانان ایرانی دوباره مجد و شکوه کشورمان را باز گردانیدند ...





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی