به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا



كرمان به دست تازيان افتاد



  خبريار امرداد- نگار پاكدل :

 تازیان در نخستین روز تابستان سال 654 میلادی بر كرمان چیره شدند. «محمدحسن خان اعتمادالسلطنه»، (صنیع الدوله) ترزبان(مترجم)، فرنشین دارالترجمه‌ی ناصرالدین شاه، در كتاب تاریخ «منتظم ناصری» این رویداد را در سال 651 میلادی برابر با سال 31 هجری آورده است.
  هنگام چیرگی تازیان بر كرمان، «یزدگرد سوم» در شهر مرو و هنوز زنده بود.
  «مجاشع»، فرمانده‌ی تازیان در زمان یورش به كرمان و چیرگی بر آن، مردم شهر را به اسلام فراخواند اما از آنجا‌ كه وی باور بسیار مردمان كرمان را به آیین نیاكانشان، شنیده بود نگذاشت تا سپاهیانش در شهر بمانند. وی لشكریانش را در روستای كوچكی در ٤ فرسنگی جنوب كرمان جایی‌كه بعدها به «قنات‌غسّان»، نامور شد جای داد و تازیان در این روستا چادر زدند و ماندگار شدند، سپس دیگر جاهای كرمان تا «سند» به دست مسلمانان افتاد، ولی همچنان شهر كرمان مركز حكومت منطقه بود.
  با آن‌كه كرمان به دست تازیان افتاده بود، تا سال‌ها بسیاری از بخش‌های كوهستانی كرمان تسلیم نشده بودند، از جمله‌ی آن‌ها «راین Rayen» بود كه دژی استوار داشت و در دامنه‌ی كوه هزار جای گرفته بود.
در آن زمان فرمانده‌ سپاه تازیان، «قریة العرب» را در كرمان ساخت، تا جایی برای زندگی تازیان كوچنده باشد كه در پی لشكر در حركت بودند. كرمانی‌ها آن‌جا را «ده تازیان» می‌نامیدند و هنوز هم شماری از مردم آن‌جا را به همین نام می‌خوانند.
  در همین سال (654 میلادی)، سرزمین‌های خاوری دیگر ایران همچون سیستان، قندهار و كابل به دست تازیان افتاد و زرنگ (زرنج)، شهر حكومت‌نشین آنان شد.
  درباره‌ی كرمانی‌ها نوشته‌اند؛ این استان پیشترها گسترده‌تر و شامل بخشی از كرانه‌های دریای عمان بود. مردمان این دیار با این كه سده‌ها، فرمانروای سلجوقی و قراختایی (Turkic) داشتند، حتا یك واژه هم از زبان این دو قوم را نخواستند یاد بگیرند و یاد نگرفتند






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/0/03/%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D9%88_%D8%A2%D8%AA%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%83.jpg

رضا شاه به اتفاق هیئت همراه به ترکیه مسافرت میکنه که تنها مسافرت خارجی رضا شاه بود.
وقتی آخر شب پس از صرف شام و شب نشینی رضا شاه به اتاقش
میره میبینه یه دختر جوان و زیبای ترک تو اتاقش منتظرشه.
با عصبانیت یه نفرو صدا میزنه و میگه این خانم اینجا چیکار میکنه؟
اون شخص میگه آتاتورک گفتن این خانوم پیشتون باشه که تا صبح شما ...تنها نباشین.
رضا شاه از اون خانوم میخواد اتاقو ترک کنه.
وقتی همراهان رضا شاه پرسیدن چرا دختر به این زیبایی رو فرستادین رفت؟
رضا شاه در پاسخ برگشت و گفت: من امشب رو تا صبح با این دختر می خوابیدم
فردا که آتاتورک به ایران اومد من کی رو بفرستم پیشش؟
تمام زنان و دختران ایران ناموس منند.





تاريخ : دو شنبه 12 تير 1391برچسب:رضاخان,رضاشاه,آتاتورک,آتاترک,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



بازی هفت‌سنگ ايرانی به نام کره جنوبی ثبت جهانی شد



  نگار پاكدل :

  «رضا خوش‌سرور»، فرنشين(:ريیس) انجمن گردشگری ورزشی با گفتن این‌که بازی هفت‌سنگ به تازگی به نام «کره جنوبی» ثبت شده است، افزود: «نباید اجازه دهیم بازی‌ها و ورزش‌هایی که از آنِ ایران است به نام کشورهای دیگر ثبت جهانی شوند.»
 به گزارش مهر، در گردهمایی مسوولان کمیته‌های گردشگری ورزشی در ادارات کل میراث فرهنگی استان‌ها که 27 خورداد ماه در تالار گردهمايي ارگ آزادی برگزار شد، رضا خوش‌سرور گفت: « ورزش هفت‌سنگ ورزشی ایرانی است اما شوربختانه کشور کره‌ی جنوبی آن را به نام خود کرده است در حالی‌که باید داشته‌هایمان را به نام خودمان در گردهمايي‌های بین‌المللی ثبت کنیم.»






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


هتل بیمارستان ها شاید اصلی ترین رکن گردشگری سلامت باشند که این صنعت را در کشورهای پیشرفته دنیا رونق می دهند. بیمارستان های مجهزی که این روزها ارتقای خدماتشان بهانه رقابت کشورهای گردشگر پذیر را فراهم کرده است. تا جایی که اخیراً اماراتی ها هم اقدام به ساخت یکی از بزرگترین هتل بیمارستان های دنیا کرده اند تا به این ترتیب رقبایی مثل آمریکا را با بیش از 60 هتل بیمارستان پشت سر بگذارند.

هتل بیمارستان ها، به بیمارستان های مجهزی گفته می شود که خدمات پذیرایی را در بالاترین سطح خود به بیمار و خانواده او ارائه می دهند. به عبارت دیگر، اقامت در یک هتل بیمارستان شبیه این است که یک کادر پزشکی کامل و ده ها پرسنل بیمارستانی، دست به سینه در اتاق مجللی که شما در رویال هتل شهر اجاره کرده اید، آماده خدمت باشند!

هتل بیمارستان

هتل بیمارستان ها با خدماتی مثل سونا، جکوزی، بیلیارد، سالن ورزشی، آشپزخانه اختصاصی، تورهای تفریحی اطراف شهر،تماشای تئاتر و برنامه های زنده، رستوران با منوی باز و برنامه های تفریحی از بیمار و خانواده او پذیرایی می کنند و در همین حین اقدامات پزشکی شان را هم برای بهبود سلامتی بیمار انجام می دهند! با این حساب سفر یک گردشگر، بیشتر از آنکه جنبه درمانی داشته باشد، جنبه تفریحی پیدا می کند. این هتل بیمارستان ها در حقیقت یک مجتمع بیمارستانی یا شهر سلامتی را ترتیب می دهند که اقامت در آنها هم فال است و هم تماشا!

هتل بیمارستان

 

هتل بیمارستان در ایران

ایران هیچ هتل بیمارستانی ندارد اما این به معنی آن نیست که هیچ برنامه ای هم برای ساخت این مجتمع ها در کشور برای آیندگان تدارک دیده نشده است. در سال های اخیر، زمزمه هایی برای ساخت هتل‌ بیمارستان هایی در استان های مازندران، کهکیلویه و بویراحمد، فارس و حتی کیش و چابهار به گوش رسیده اما تا به حال زیرساخت های مناسب آن طبق معمول فراهم نشده است.

هتل بیمارستان




تاريخ : شنبه 27 خرداد 1391برچسب:هتل بیمارستان,زیرساخت,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


فکر میکنید بازترین، بی مانع ترین و یکدست ترین جای زمین کجاست؟ در واقع زمینی مسطح و بایر در کشور استرالیا که امروزه پوشیده از نمک است، از هر جای دیگری در دنیا مسطح تر است، درست مانند یک آینه! این آینه نمکی، دریاچه آیری نامیده میشود و اگر در زمین 9582.95 کیلومتر مربعی آن بایستید، تنها یک خط، مرز بین زمین و آسمان را به شما نشان میدهد. در این منطقه مملو از نمک کم تر موجود زنده ای تاب می آورد. اغلب آرامشی بی نظیر همه جا را فرا میگیرد و هیچ اتفاقی در این زمین باز و وسیع نمی افتد.

نشنال جئوگرافیک مجموعه ای از بهترین عکسهای موری فردریکز را منتشر کرده است. فردریکز طی 8 سال گذشته، 16 بار برای عکاسی به این منطقه سفر کرده است. وی عکسهای بی نظیری خلق کرده که میتوانید آنها را در گزارش امروز خبرآنلاین ببینید.

 
   باران غافلگیرکننده
در نخستین لحظه های سپیده دم، با بارش باران، انعکاس نورها قدری تغییر کرده است. بارش باران در این منطقه نمکین استرالیا بسیار نادر است

 

 

رنگ قرمز جادویی
خلبانانی که از روی این منطقه پرواز میکردند، به عکاس گفته بودند که گاهی که منطقه خیلی خشک میشود، زمین به رنگ قرمز در می آید. به گفته عکاس، وی بعدها متوجه شد که رنگ قرمز را گونه ای ارگانیسم که تنها در محیط های بسیار نمکی زندگی میکند، به زمین میدهد.
.

 

 
   رنگ زرد استثنایی
به گفته عکاس، این عکس سپیده دم گرفته شده است. خط سیاه، مرز آسمان و زمین را نشان می دهد. خود عکاس می گوید که تا آن زمان، این رنگ زرد را در این منطقه تجربه نکرده بوده است.

 

 
در تعقیب ستاره ها
گرفتن این عکس سه ساعت طول کشیده است. می توانید منحنی هایی که دو ستاره درخشان به جا گذاشته اند را ببینید. می بینید که روی سطح آرام و بی مانع این منطقه، هیچ اتفاقی به جز بازتاب مهتاب در این سه ساعت روی نداده است.



قاشی طبیعت
در این سرزمین خشک، رسیدن توفان با رعد و گرد و غبار، منظره ای شگفت را به وجود می آورد که می توانید لحظه ای از آن را در این عکس ببینید. عکاس چند عکس را کنار هم گذاشته و این تصویر پاناروما را به وجود آورده است.
 
 

مرز زمین و آسمان
این تصویر نیم ساعت بعد از غروب خورشید گرفته شده است. چنان که می بینید تنها یک خط ظریف، مرز آسمان و زمین را نشان می دهد. بارش باران روی انعکاس نورها موثر بوده است.

 


تنوع رنگها
در این عکس که درست پس از گرگ و میش هوا گرفته شده است، تنها یک مرز سیاه در فاصله ای بسیار دور از عکاس، آسمان را از زمین جدا میکند. چنان که می بینید از نارنجی تا آبی تیره در این تصویر وجود دارد. عکاس به این بازه رنگی کاملا هشیار بوده است.

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 



 





تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:حرم امام علی (ع),,
ارسال توسط سورنا


به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

ترکیه برای سال 2012 با تبلیغات گسترده , درینکویو را به عنوان یکی از شگفت انگیزترین مکانهای تاریخی و توریستی خود معرفی کرده است. ترکیه در حال حاضر بالاترین درآمد و توریست را از صنعت گردشگری ؛ درمیان کشورهای منطقه دارد. پرسش اینست ایران ؛ سرزمین مادری سازندگان درینکویو– شهر شگفت انگیز زیر زمینی- با آن همه جاذبه های تاریخی و طبیعی هر سال چقدر توریست و گردشگر دارد ؟



ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:کاپادوکیه,Kapadoukia,کاپادوسیه,Cappadocia,درینکویو,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



واكاوی سنگ‌نگاره‌های تاريخی ایران، اروپا و آمریکا

بررسی همانندی سنگ‌نگاره‌ها در جای جای جهان

خبریار امرداد- صدیقه نوده فراهانی :

 همایش سنگ‌نگاره‌های تاریخی ایران روز سه شنبه، 19 اردیبهشت‌ماه در دانشگاه سوره برگزار شد.
 
در این همایش محمد ناصری‌فرد، پژوهشگر و نویسنده‌ی کتاب «سنگ‌نگاره‌های ایران»، سنگ‌نگاره‌های گستره‌های گوناگون ایران را از نظر هنری و تاریخی بررسی کرد و این سنگ‌نگاره‌ها را با نمونه‌های پیدا شده در قاره‌های استرالیا، آمریکا، آفریقا و اروپا  سنجید.
 
واکاوی همانندی نقش‌های سنگ‌نگاره‌ها با نقش‌های سفالینه‌های پیدا شده در شوش، گنج دره هرسین کرمانشاه، سیلک کاشان، چشمه‌علی شهر ری، اسماعیل‌آباد قزوین، شهر سوخته و استان هرمزگان از دیگر بخش‌های سخنرانی ناصری‌فرد خواهد بود.
 
سنگ‌نگاره‌ها یا هنرهای صخره‌ای، کهن‌ترین یادمان‌های تاریخی و هنری به‌جامانده از بشر هستند. کارشناسان بر این باورند که سنگ‌نگاره‌ها سرچشمه و بستر پدید آمدن حرف‌های رمزی، خط، فرستادن پیام، زبان، تاریخ، استوره‌ها، هنر و فرهنگ‌ها هستند. از همین روی سنگ‌نگاره‌ها از بهترین ابزارهای رمزگشایی پیش از تاریخ به شمار می‌روند.
 
بر پایه‌ی یافته‌‌ها، ایران یکی از غنی‌ترین گستره‌های جهان از نظر شمار و گوناگونی سنگ‌نگاره‌ها است به گونه‌ای که تاکنون بیش از 50 هزار سنگ‌نگاره‌ی تاریخی که دیرینگی برخی از آن‌ها به 30 هزار سال پیش می‌رسد در گستره‌های گوناگون ایران پیدا شده است
 
به گزارش خبرگزاری میراث‌فرهنگی، همایش سنگ‌نگاره‌های ایران از ساعت 10 تا 12  تالار همایش‌های دانشگاه سوره در خیابان آزادی، میزبان دوستداران فرهنگ و تاریخ است.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا



١٨ ارديبهشت برابر با هشتم ماه مي‌٢٠٠١
  پيدا شدن آبراه خشايارشا و شگفتی جهانيان از مهندسی ايرانيان‌باستان



  نگار پاكدل :

  پس از ١٠ سال پژوهش پی‌در‌پی تیم‌های کار‌آزموده‌ی باستان‌شناسی دانشگاه‌های گلاسکو و لیدز،(پژوهشگران باستان‌شناس انگلیسی)، آبراه خشایارشا، سرانجام در هشتم ماه می ٢٠٠١ در یکی از شبه‌جزایر دریای اژه، پیدا شد. امروز هم‌زمان است با این کشف.
  کار بر روی پروژه‌ی کشف کانال خشایارشا از آوریل 1990 آغاز شده بود. یک گروه باستان‌شناسی یونانی نیز باستان‌شناسان انگلیسی را در این کار یاری می‌کردند.
 خشایارشا، شاه دودمان هخامنشی در سال 480 پیش از میلاد در جریان تلاش ایرانی‌ها برای چیرگی بر یونان، فرمان کندن این کانال شگفت‌‌انگیز را داده است. این آبراه یکی از بزرگ‌ترین و شگفت‌انگیزترین کارهای مهندسی زمان بوده است. 
  این خبر شگفت‌انگیز در بخش علمی 13 نوامبر 2001 روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز، به چاپ رسید. دکتر‌ «ریچارد جونز»، سرپرست تیم پژوهشی پروژه و باستان‌شناس دانشگاه گلاسکو پس از پیدا شدن این آبراه بنابه گزارش نیویورک‌تایمز، گفت: «این کانال بر روی زمین 100 فوت (30متر) پهنا داشته که این پهنا برای حرکت دو کشتی بادبانی جنگی بسنده بوده است. آبراه به گونه‌ای کنده شده که از هر دو سو رو به پایین، شیب داشته و پهنای آبراه در ژرفا به 15 متر می‌رسیده است. درازای این آبراه که در میان شبه‌جزیره‌ای در دریای اژه کنده شده بود نزدیک به 4/1 مایل (2253 متر، کمتر از 5/2 کیلومتر) است.
  «یوجیت بهاتاچارجی»، گزارشگر بخش علمی روزنامه‌ی نیویورک تایمز و تنظیم‌کننده‌ی این گزارش نوشته: «‌کندن این کانال برای خشایارشا جنبه‌ی حیاتی داشته چرا‌ که اگر این آبراه را نمی‌ساختند ایرانیان می‌بایست کیلومتر‌ها در امتداد این شبه‌جزیره به سوی جنوب دریای اژه کشتیرانی کنند و دوباره همان راه را پس از رسیدن به دماغه‌ی جنوبی شبه جزیره به سوی شمال بروند.

 اما خشایارشا از این کار خودداری کرد چرا که ژنرال او ماردونیوس، 12 سال پیش در جریان یورش به یونان، ناوگان ایران را به سوی دماغه‌ی شبه جزیره هدایت کرد. هنگامی که ناوگان ایرانی در جنوب دماغه در حال دور زدن به سوی شمال بود دچار توفانی سخت شد و بیشتر کشتی‌های ایرانی غرق شدند.

 خشایارشا، برای پرهیز از پیش‌آمدن دوباره‌ی این رویداد به مهندسان ارتش ایران فرمان داد آبراهی را از کرانه‌ی خاوری(:شرقی) شبه جزیره به کرانه‌ی باختری آن حفر کنند. پس از کندن آبراه، ناوگان ایران بر یونانیان چیره شد.»

 به گفته‌ی «دکتر جونز»، سرپرست پروژه‌ی کشف آبراه؛ «ایرانیان گمان نمی‌کردند این آبراه تبدیل به اثری شود که از آن‌ها برجای بماند چراکه خیلی زود پس از بازگشت کشتی‌ها از این آبراه به کشور، پایان استفاده از کانال فرا رسید. در سده‌های پی‌در‌پی، این رویداد تاریخی کم‌کم به‌گونه‌ی یک افسانه در‌آمد و کسی گمان نمی‌کرد که آبراه شگفت‌انگیز مهندسی جهان باستان حقیقت داشته است.»
  «هرودوت»، رخداد‌نگار یونانی داستان کندن این آبراه را در کتاب تاریخی خود آورده است اما کسی این داستان شگفت‌انگیز را باور نمی‌کرد چراکه بیشتر به افسانه می‌مانست.

 سرانجام با تلاش دانشمندان انگلیسی و یونانی و با بهره‌گیری از یافته‌های زمین‌شناسی این آبراه در سال ٢٠٠١ پیدا شد.
  نیویورک تایمز می‌نویسد؛ ساختار کانال که زیر رسوبات دریایی و لای و لجن 25سده‌ی پیش دفن شده است، به استراتژی نظامی درخشان ایرانی‌ها و مدیریت کار انسانی و مهندسی راه‌و‌ساختمان آن‌ها گواهی می‌دهد.
  ««دکتر جونز»،یادآور شده است که: «تیم او از یک شیوه‌ی لرزه‌نگاری برای پیدا کردن آبراه سود جسته‌اند. این‌چنین که از یک قطعه فلز د‌ر روی زمین، امواج شوک بسیار قد‌رتمند‌ی را د‌رون زمین می‌فرستاد‌ند‌ و سپس با تحلیل زمان رسید‌ن امواج، توانستند‌ نقشه‌ی آبراه را طراحی کنند.‌»
 
یاری‌نامه‌ها:
 
شماره‌ی 130پایگاه مجلات تخصصی نور، دی 1380
 
تارنمای نوشیروان کیهانی‌زاده
 
روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


حق و حقوق خود را در سفرهای هوایی بدانید

با گسترش صنعت هوانوردی و تعدد سفرهای هوایی موضوع تاخیر های پروازی یا فاصله میان دو پرواز جهت تعویض هواپیما به امری طبیعی و غیرقابل اجتناب برای مسافران تبدیل شده است. دلیل این توقف در فرودگاه هرچه که باشد هم کمی خسته کننده است.

به گزارش ایران ویج ، به یاد داشته باشید که اگر بیش از نیم ساعت پروازتان تاخیر داشت شما حقوقی دارید که این حقوق با تناسب به مدت زمان تاخیر متفاوت خواهد بود و باید آن را از رئیس ایستگاه شرکت هواپیمایی مورد استفاده خود طلب کنید.

 درباره تاخیر های ایجاد شده به دلیل سرویس دهی نا مناسب شرکت های هواپیمایی طبق قوانین بین المللی بطور کلی تاخیر پرواز در فرودگاه مبداء حداکثر تا نیم ساعت از طرف سازمان iata طبیعی شناخته شده است اما بیشتر از آن طبق قوانین بین المللی شرکت های هواپیمایی موظف به پاسخگویی به مسافران و جلب رضایت آنها هستند.

بر اساس عرف بین المللی همه خطوط هوایی تجاری در سطح جهان در فرودگاه های مبداء و مقصد باید یک ایستگاه داشته باشند یا به عنوان کارگزار خود شرکتی را به مدیریت فرودگاه معرفی کنند.

به یاد داشته باشید که هر یک از شرکت های هواپیمایی فردی را به عنوان رئیس ایستگاه در فرودگاه مبداء یا ترانزیت خواهند داشت که این رئیس مسئول برقراری نظم و هماهنگی کلیه امور مسافران آن شرکت هواپیمایی تجاری در فرودگاه خواهد بود. بنابراین در صورت بروز هرگونه تاخیر ناشی از مشکلات سرویس دهی شرکت هواپیمایی یا به دلیل بدی آب و هوا این فرد باید جهت رفاه حال مسافران اقدام کند این خدمات می تواند از تهیه یک وعده غذایی، محل استراحت، تعویض هواپیما، تهیه بلیت از دیگر خطوط هوایی و انتقال مسافر به هتل و تامین آسایش مسافران است.

اما گاهی تاخیر به دلیل تعویض پرواز است. این گونه توقف ها بین دو پرواز با توجه به بعد مسافت و زمان مسافر به وجود می آید. بنابراین گاهی اوقات مسافران مجبور هستند در یک فرودگاه ترانزیت توقف داشته باشند و دوباره از هواپیمای دیگری برای رسیدن به مقصد خود استفاده کنند.

این تعویض ها یا به دلیل مسافت بسیار طولانی بین مبداء و مقصد مسافران است و یا به دلیل نبودن سرویس های متناوب و یک سره از مبداء تا مقصد مسافران است اما  گاهی اوقات هم برخی از مسافران برای کاستن از هزینه های سفر خود اقدام به استفاده از پروازهای دو تکه می کنند. این گروه از مسافران با توجه به تخفیفات ویژه شرکت های هواپیمایی در برخی از ماه های سال این پروازها را انتخاب می کنند. اما جزو هر گروه که باشد این مسافران به اجبار باید مدت زمان این توقف را در فرودگاه ترانزیت بگونه سپری کنند.

اما کلیدی ترین نکته این است باید به یاد داشته باشیم اگر فقط از یک شرکت هواپیمایی استفاده می کنید شامل امتیازاتی خواهید شد اما اگر از دو شرکت متفاوت استفاده می کنند در واقع امتیازی نخواهید داشت. اگر از یک شرکت هواپیمایی استفاده می کنید و پرواز دو تکه دارید این معمولا با احتساب احتمالات بروز تاخیر و مشکلات غیر متقربه سعی می کند برای این توقف حداقل زمان ممکن را در نظر بگیرد. این توقف ها از حداقل یک ساعت شروع می شود.

چند نکته مهم

-  پس از تحویل بار به قسمت بار و دریافت کارت پرواز دیگر چمدان های خودتان را تا فرودگاه مقصد نخواهید دید پس به یاد داشته باشید که وسایل ضروری و مورد نیاز خود را همراه داشته باشید و به قسمت بار تحویل ندهید البته وسایلی که مجاز به همراه داشتن آنها هستید.

 

-در پروازهای دو تکه، شرکت هواپیمایی شما تضمین کننده به موقع رسیدن شما به پرواز دوم خواهد بود پس در صورتی که به هر دلیل و شرکت هواپیمایی مربوطه باعث تاخیر شما و به موقع نرسیدن شما به پروازم دوم شد هیچ نگران نباشید چون این شرکت موظف است با اولین پرواز شما را به مقصد برساند. این دو قانون در پروازهای مختلف که از دو شرکت متفاوت هستند صادق نیست بنابراین در انتخاب شرکت هواپیمایی خود کاملا دقت فرمایید.

حق و حقوق شما در سفرهای هوایی

 

- اگر پیش از سفر اقدام به برنامه ریزی برای این توقف داشته باشید بسیار راحت و بدون دردسر این زمان را سپری خواهید کرد. یک کتاب، یک لپ تاپ یا چند سرگرمی کوتاه می تواند این مدت زمان را برای شما دلپذیرتر کند.

 

- در مورد توقف های بین یک تا ۳ ساعت زیاد نمی توان برنامه ریزی کرد و با توجه به بزرگی فرودگاه ترانزیت باید سعی کنید خودتان را در محوطه ترانزیت سرگرم کنید و حداکثر بهره را از وضعیت خود داشته باشید. حال اگر این توقف بیش از این زمان بود گزینه ها متفاوت خواهد بود.

در سفرهای خارجی به کشور هایی که نیازی به اخذ ویزا ندارند مثل ترکیه، زمان توقف طولانی فرصت خوبی است تا گشت کوتاهی در سطح شهر داشته باشید.

 

اگر توقف شما بیش از ۳ ساعت در فرودگاه ترانزیت بود به یاد داشته باشید که حقوق شما متفاوت خواهد بود. بطور کلی این حقوق به شرح ذیل خواهد بود:

 

۱- اگر توقف شما در فرودگاه ترانزیت به یکی از وعده های اصلی غذا مثل شمام و ناهار برخورد کند این شرکت موظف به ارایه سرویس یک وعده غذای گرم به شماست و همچنین محل استراحتی مخصوص به اینگونه مسافران در اختیار قرار می دهد.

 

۲- اگر این توقف کمتر از ۴ ساعت باشد این خدمات حداکثر تا یک نوشیدنی خواهد بود. البته با توجه به خدمات شرکت هواپیمایی مورد استفاده شما.

 

۳- این خدمات با ارایه کوپن های مخصوص به شما در فرودگاه ترانزیت ارائه می شود. پس از رسیدن به فرودگاه ترانزیت به دفتر شرکت هواپیمایی مورد استفاده خود سری بزنید و اطلاعات مربوط به پرواز خودتان را دریافت کنید و حق و حقوق خود را جویا شوید.





تاريخ : شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:سفر هوایی,هوایی,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 واژه‌ی «بانک» و «چک»، واژگانی ايرانی
  هخامنشيان، «چک» می‌كشيدند



  خبرنگار امرداد :

 چک از دستاوردهای بانکداری است و کهن‌‌ترین گواهی که از چک و بانکداری در دست است، به روزگار هخامنشیان می‌رسد.
  به گزارش «صبا ایران» و بنا به گفته‌ی دکتر «شیرین بیانی» که از رخداد‌نگاران و پژوهشگران کشورمان است، بانکداری، پیش از اسلام، به ویژه در زمان ساسانی ارزش بالایی داشته است. جاهایی همچون بانک‌های امروزی داشته‌ایم که در آن‌ها کارهای بانکی همچون قرضه، برات، چک و ... انجام می‌شده است.

 

 واژه «چک» در نوشته‌های پهلوی زمان ساسانیان

 کهن‌‌ترین شکل بانکداری را در میا‌ن‌رودان در زمان هخامنشیان سراغ داریم که بزرگ‌ترین مرکز سکونت یهودیان بود و در آنجا یهودیان کارهای بانکداری را بر دوش داشتند. مدارکی هم از این بخش به دست آمده که کاملا حکم چک دارد.
  واژه «بانک» هم در آن زمان روایی داشت و واژه‌ی «چک» نیز از همان روزگار متداول شده که تا امروز برجای‌مانده است. در نوشته‌های زمان ساسانی به زبان پهلوی، واژه چک را داریم و همین واژه از ایران به زبان‌های دیگر جهان راه یافته است. بی‌گمان چک در درازای تاریخ، روندی داشته است اما روند آن را نمی‌دانیم. از دیگر کارهای مهم بانکی، «برات» است.

 اما برات چیست و از چه زمانی در ایران کاربری یافت؟

 دکتر شیرین بیانی که تخصص وی بیشتر تاریخ زمان مغول است، گفت که برات، همان حواله است.


  کاربری برات از زمان مغول‌ها

 در زمان مغول، از مرکز یا از مراکز ایالات، «برات» می‌نوشتند و آن را به دست مامورانی می‌دادند. این مامورها با در دست داشتن حواله می‌بایست باج یا عوارض یا وجه نقد یا جنسی از کسی یا سازمانی یا جایی می‌گرفتند. به این حواله، برات می‌گفتند.
  برات همچون موارد دیگر در زمان مغول روند خطرناکی پیدا کرد. هر دولتمدار یا مامور مالیاتی می‌توانست برات بنویسد. به این‌گونه، یک تن ممکن بود از یک دایره یا شخص به خصوص، چندین برات دریافت کند و ناگزیر شود درخواست‌های گوناگون جنسی یا نقدی این برات‌ها را پاسخگو باشد.
  این مساله نمونه‌های دیگر، به آشفتگی‌هایی انجامید تا این که سرانجام با اصلاحات غازان‌خان یا به بهتر بگوییم با  اصلاحات خواجه رشید‌الدین فضل‌الله،‌گرفتاری‌ها و نابسامانی‌های برات،سامان داده شد.

 اصلاحات خواجه رشید‌الدین برای بهره‌گیری از برات

 به باور دکتر بیانی این اصلاحات را باید اصلاحات خواجه نامید. خواجه رشید‌الدین فضل‌الله که از زمان گیخاتو، ارج و ارزشی فراوان نزد شاه یافته بود، در زمان سلطنت غازان‌خان به مقام وزارت رسید. وی که در علم و ادب و ملک‌داری سرآمد بود، در زمان خود اصلاحاتی را انجام داد که بسیار ارزشمند بود اما به نام سلطان زمانش یعنی به اصلاحات غازانی نامور شد.
  یکی از این اصلاحات که در اقتصاد، تاثیر فراوانی داشت، محدود کردن بهره‌گیری از برات بود. وی بهره‌گیری از برات را قانونمند کرد و روشن کرد که کدام سازمان‌های دولتی یا مالیاتی اجازه صدور آن را دارند. مجازات‌های سختی را هم برای سرپیچی از آن به کار گرفتند. اگر کسی جز  افرادی که مجوز داشتند، برات صادر می‌کرد، به مرگ محکوم می‌شد.

 به گفته دکتر بیانی، همه‌ی این‌ها در «جامع ‌التواریخ» اثر بسیار ارزشمند خواجه رشید‌الدین فضل‌الله همدانی در تاریخ مغول، ضبط است.
  پس از این اصلاحات، برات به معنی واقعی کلمه به کار رفت و محصلان مالیاتی یا دیوان استیصاء یا هر جای دیگر در هنگام جنگ یا صلح برات می‌نوشتند و می‌فرستادند و کسی که برات را دریافت می‌کرد باید آن‌چه درخواست شده بود را می‌فرستاد.
  رواج پول کاغذی و برات و چک و شرکت‌های تجاری همانند شرکت‌های مضاربه‌ای در زمان مغول نشان می‌دهد این دوره از دوره‌های رونق بازرگانی در درازای تاریخ بوده است.






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا


ایا اعراب عربستان و امارات واقعا ملخ می خورند ؟! + عکس



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


آزادی مصر

 

"اخموس" فرعون مصر( آماسیس دوم یا آمازیس دوم) در آخرین سال فرمانروایی اش دیوانه شده بود بعضی معتقدند آن سال فرعون مصر را خواب گزارانش اداره می کردند . به هر شکل او خواب دیده بود دختری با چشمانی به دو رنگ سیاه و سبز در بابل (میان رودان در عراق فعلی) که جزئی از فرمانروایی ایرانیان بود زندگی می کند و آن دختر می تواند او را از بیماری زجر آوری که به آن مبتلا شده بود نجات بخشد . یک گروه سی نفری از جاسوسان خویش را به ایران فرستاده تا آن دختر را یافته و با خود ببرند آنها هر چه کشتند پیدا نکردند اما چون از بازگشت آنهم با دست خالی می ترسیدند 10 دختر چشم سبز زیبا را پنهانی ربوده و به مصر بردند . فرعون دیوانه عصبانی شد و دستور داد آن سی نفر را غذای شیران کنند آن 10 دختر را به حرمسرای شلوغش فرستاد خبر به کمبوجیه پادشاه ایران زمین و فرزند کوروش هخامنشی رسید

 

رایزنان به پادشاه ایران زمین گفتند بگذارید نامه نگاری کنیم و بخواهیم اخموس دختران بابل را بازگرداند و کمبوجیه گفت این مردک دیوانه است چندین بار تا کنون به غرب ایران یورش آورده و به تعهدات همسایه گی اش پایبند نبوده و از همه مهمتر ما برای حفظ ناموس کشورمان مذاکره نمی کنیم . همان روز سپاه ایران به سوی مصر به حرکت در آمد لشکر ایران که از صحرای سینا گذشتند هیچ سپاهی در برابر خویش ندیدند اخموس و سپاهش به سرزمینهای دیگر گریخته بودند و پادشاه ایرانزمین پس از تسخیر ممفیس پایتخت مصر ، به کاخ آمازیس گام گذاشت . در آن زمان اخموس و فرزندش "پسامتیخ سوم" در جنوب مصر پنهان شده بودند و روایت هرودوت یاوه گو و مورخین مصری که می گویند : (کمبوجیه پس از ورود به کاخ ممفیس ، دستور داد جسد اخموس را از گور بیرون آوردند و نسبت به آن بی‌حرمتی کردند و چون جسد مومیائی شده بود و شکستن آن امکان نداشت، جسد او را سوزاندند!) دروغی بیش نیست آنها خصلت های باطنی خویش را به آزاد کننده بردگان مصر و رهایی دهنده مصریان از ستم روزافزون اخموس نسبت می دهند . و بقول ارد بزرگ اندیشمند فاخر ایرانی : پیشینه نویسان باختر ، شکست های خویش را پیروزی و نابکاری خویش را مردانگی نوشتند ، همانها دروغ پردازی و خوی جانورگونه خود را به ایرانیان نسبت داده اند .
یکی از نخستین اقدامات کمبوجیه هخامنشی پس از آزاد سازی مصر باز گرداندن آن 10 دختر به خانواده هایشان بود





تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:آخموس,اخوس,آماسیس,آمازیس,زجر,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

ساخت بزرگترین جام شراب جهان

 
شبها از فكر غزه و لبنان خوابم نمی بره. جيگرم آتيش می گيره وقتی نام اسراييل مياد. يادم باشه فردا سر راه يه كم پول به حسابی كه دولت برای كمک به مردم بی پناه لبنان باز كرده بريزم. انصاف نيست ما اينجا توی پر قو باشيم و از برادرها و خواهران لبنانی غافل باشيم.
.
.....
توی ليست كسورات حقوقم كمک به مردم لبنان هم بود، انگار خود دولت كم كرده... خدا رو شكر





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 

 

قانون وحش می گويد: «تنها زمانی که گرسنه هستيد بکشيد»

 


عکاس ميشل دنيس - که اين تصاوير شگفت‌انگيز را در سياحت اکتشافی در افريقا در کنيا گرفته است، گفت که از آنچه که ديدم حيرت کردم.
او گفت: در صبح يکروز ما اين سه يوزپلنگ را ديديم، به نظر می رسيد که گرسنه نباشند، با هم بازی می کردند. در يک نقطه، آنها گروهی از آهوان را ديدند که فرار می کردند. اما يک آهو که جوان بود به اندازه کافی چالاک نبود و به راحتی گرفتار اين برادران شد.
اين صحنه‌های فوق‌العاده را در زير ببينيد:









و سپس بدون اينکه به او آسيبي برسانند از آنجا دور شدند. جای تاسف است برای ما كه آدم هستيم ....





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 مردم تاجیکستان مژده رسان جشن جهانی نوروز



  اسفندیار کیانی :
  کشور تاجیکستان، امسال میزبان سومین دوره ی جشن جهانی نوروز است. در این آیین 6 هزار دانشجو و 4 هزار دانش آموز برگزار کننده ی بخشی از جشن هایی هستند که از ماه ها پیش تدارک دیده شده است.
 گروه های موسیقی، هنرمندان، خوانندگان، نوازندگان و ورزشکاران نیز اجرای برنامه های دیگر را بر دوش دارند. ورزش های چوگان بازی، اسب دوانی، طناب کشی و مچ خوابانی، در کنار دیگر برنامه های سرگرم کننده نوروزی دیده می شود. از ایران نیز هنرمندان خراسانی نمایش چوب بازی را انجام دادند که برای مردم دوشنبه- پایتخت تاجیکستان- گیرایی بسیار داشت.
از سوی دیگر، دولت تاجیکستان به موسسه های هنری و جواهرسازی ها سفارش ساخت محصولاتی را داده است که شناساننده ی هنر و فرهنگ و آیین های مردم تاجیک اند. وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان نیز با راه اندازی تارنمایی به نام نوروز، از مردم خواسته است تا عکس ها و نوشته های خود درباره ی نوروز و آیین های آن را در این تارنما جای دهند. این سامانه به زبان های تاجیکی، فارسی، انگلیسی و روسی است.
 در جشن جهانی نوروز از کتابخانه ی ملی تاجیکستان که در کنار مجسمه ی امیر اسماعیل سامانی- بنیانگذار دولت سامانی- جای دارد، پرده برداری می شود. این کتابخانه گنجایش بیش از 15 میلیون کتاب را دارد و بزرگترین کتابخانه ی آسیا شناسانده شده است. از آثار خانه ی ملی تاجیکستان نیز که در گستره ی «باغ رودکی» است، بهره برداری خواهد شد. نمایشگاهی از پوشش ملی تاجیکها، خوراکی ها و صنایع دستی آنها برپا شده و بر شکوه و زیبایی جشن نوروزی مردم تاجیکستان افزوده است.
 «نوروزگاه» تاجیکستان- جای برگزاری جشن جهانی نوروز- اکنون با 6440 صندلی، پذیرای باشندگان جشن جهانی نوروز است.
 گفتنی است که مردم تاجیکستان در روزهای نوروزی جامه ی سپید می پوشند و آن را نشانه ای از آشتی و صلح می دانند. سفره ی نوروزی آن ها نیز «هفت شین» است: شمع، شیر، شنبلید، شراب، شکر، شمشاد، شهد. یکی دیگر از آیین های نوروزی تاجیکی ها، پاشیدن آب و گلاب به روی هم است و نیز پیشکش گل «پاپچیچک» که آن را مژده رسان بهار می دانند.
 روسای جمهور باشنده در این آیین، به پیشنهاد رییس جمهور ترکمنستان، پذیرفته اند که جشن جهانی نوروز در سال 2013 در شهر عشق آباد ترکمنستان برگزار شود. همچنین کابل پذیرا و برگزار کننده ی جشن جهانی نوروز در سال 2014  خواهد بود.
 برگرفته از: ایراس(خبرگزاری موسسه مطالعات ایران و اوروسیا)






ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 

به امید روزی که اون ماهی قرمزای چینی وارداتی و رسم مسخره چین رو از سفره هفت سین قشنگمون بیرون بندازیم و نوروز را در کل کشورمون از کاشغر اشغال شده در چین تا دیاربکر در حاشیه مدیترانه با همه اقوام ایرانی جشن بگیریم به هر حال وبلاگ من ۹ ماهه شد و توی تبریک نوروز هم باید یه مطلب ناسیونالیستی باشه وگرنه حال نمی ده تازه کاملا هم مشخصه این رسم وحشیانه آزار و مرگ ماهی قرمزها از یک کشور استعمارگر و وحشی متاسفانه به ایران آمده یعنی چین شریک دزد و رفیق قافلهو البته بخش بزرگی از مهمات جنگی تروریست های طالبان رو همین چینی ها تامین می کنند.

پاینده باشد ایران بزرگ ما





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

جشن جهانی نوروز  نام همایشی است که در آن، سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این آیین باستانی را گرامی می‌دارند. این گرامی داشت در روزهای نوروز انجام می‌شود و کشورهای صاحب نوروز -بیشتر کشورهای جنوب غربی آسیا، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان- در آن شرکت می‌جویند و هر ساله یکی از این کشورها میزبان جشن جهانی نوروز است.

با نگاهی به گذشته به سوی آینده می رویم نوروز بر ۲۵۰ میلیون ایرانی مبارک

نوروز ایرانی بر همه پارس ها و آذری ها و تورک ها و کوردها و خراسانی ها و تاجیک ها و ... فرخنده باد

زنده باد اتحاد اقوام ایرانی زنده باد ایران بزرگ





تاريخ : یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:ایران بزرگ,دریای مکران,مکران,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 نوروز؛ كهن جشن پايدار ملی



  گردآوری- لیلا حاج‌عابد :

   هنگام فرودین که رساند ز ما درود/ بر مرغزار دیلم و طرف سپیدرود     
  « اینک ما روی به نوروز داریم، اسفند در گذراست و باد نوروزی آرام و دل‌انگیز  می‌وزد، یخ‌ها آب می‌شوند، سرما می‌شکند، هوا رو به گرمی می‌رود و نوروز با هفت‌سین و شمع و آیینه و سنبل و لاله  و شیرینی و جامه‌های نو و افروختن آتش که پیشاهنگ بهار است از راه می‌رسد. ما مردمی بودیم خردیار و اندیشه‌ور، هوشمند و کاردان، آگاه و دانش‌کامه.»(1)
از نشانه‌های شادابی و بزرگی تمدن ایران، وجود جشن‌های کهن و پایدار ملی است که مانند آن را در میان ملت‌های دیگر کمتر می‌توان یافت؛ «جشن‌های ایرانی همه نتیجه‌ی تدبیرگرایی در امور طبیعی، اجتماعی، فردی و فراهم کردن آرامش و آسایش است و نوروز یکی از بزرگترین، برجسته‌ترین و باشکوه‌ترین این جشن‌هاست که از روزگاران کهن و از نیاکانی دوراندیش و خردمند برای ما به یادگار مانده است، جشنی که با سپری کردن نشیب و فرازهای فراوان، چون کوهی استوار ایستاده و با روح و احساس مردم این سرزمین چنان سرشته شده که آن‌ها همه ساله، در ژرفای دل، جان و روان خود، چشم به راه فرارسیدن آن هستند و از هفته‌ها پیش با شور و شادی درونی به پیشوازش می‌روند.»(2)
راز ماندگاری نوروز، جای درنگ و کاوش بسیار دارد و معنایی ژرف و جهان شناختی در این جشن و آیین نهفته است، آن هنگام که گل و سبزه جان تازه می‌گیرند و جهان زنده، درفش رنگارنگ زندگی را به شادی افرازد و فروغ دوستی و امید، سراسر زمین را فرا گیرد، جنبش و تلاش در همه‌جا و همه‌چیز، دیگر بار، جان می‌گیرد و سال نو و جشن روزِ نو، در نخستین روز فروردین،  با شکوه بسیار آغاز می‌شود و نه تنها در ایران‌زمین، این جشن با شکوه فراوانی بر پای داشته می‌شود در پاره‌ایی ازکشورهای دیگر جهان نیز، چه آن‌هایی که روزگاری در شمار سرزمین‌های ایرانی بوده‌اند و چه کشورهایی که فرهنگ ایرانی در آن روایی داشته و از این فرهنگ بهره گرفته‌اند، نوروز پاس داشته می‌شود.(3)
  بخشش اهورایی فارسی زبانان یا به گفته‌ی زنده یاد دکتر «ایرج وامقی» دنیای نوروزیان، فرهنگ مشترکی است که بیش از هزاران سال، بر پهنه‌ی گسترده‌ایی از آسیا، آسیای میانه، بخشی از آفریقا و اروپا سایه افکنده و دل‌های میلیون‌ها تن، از لاهور تا بلخ و بامیان و از سمرقند و بخارا، تا خلیج پارس را به هم پیوند داده است.
  جشن و آیین نوروز، بر پایه‌ی یکی از بنیادهای باور شناختی استوار است که آن را  بازگشت به آغاز می‌گوییم؛ ایرانیان با بزرگداشت آن، پیدایی آفرینش و به فرجام رسیدن یکی از چرخه‌های آفرینش را بزرگ می‌دارند، سالی که به پایان می‌رسد در نماد شناسی ایرانی نشانه‌ایی از یک چرخه یا دوره‌ی آغازین طبیعت است. یکم فروردین، روز جشن بزرگ نوروز در اعتدال بهاری؛ آغاز فصل بهار و آغاز سال نو است. به عبارتی، فروردین‌ماه، بهترین هنگام برای آغاز سال نو است.
«عمرخیام» در نوروزنامه می‌نویسد: «شوند(:سبب) نام نهادن نوروز از آن بوده که، آفتاب در هر 365 شبانه روز و ربعی به اول دقیقه‌ی حمل، باز آید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آن را نوروز نام نهاده، پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان از او پیروی کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند، بر پادشاهان بایسته(:واجب) است که آیین، جشن و رسوم پادشاهان را به جای آرند، از بهر خجستگی و خرمی؛ در آغاز سال هر کسی در نوروز جشن کند، تا نوروز دیگر، عمر در شادی گذراند»
در ادبیات باستان، جشن نوروز را به جمشید  شاه پیشدادی نسبت داده‌اند، که شوندش محبوبیت چهره و شخصیت او بوده است. همچنین در باورهای افسانه‌ایی گویند: «اهریمن بلای خشکسالی و قحطی بر کره‌ی زمین فرو نشانید، جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت و او را شکست داد. با بازگشت وی، که هنگام بهار بود درختان و نهال چوب‌های خشک، سبز شدند و پس از یک دوره سرما، مردم پیروزی جمشید بر دشمنان را جشن گرفته و این روز را نوروز خواندند و هر کسی به خجستگی در تشتی جو کاشت و این آیین سبزی نشانیدن در  نوروز از آن هنگام تا به امروز برجای است.
بنابر نوشته‌های کهن پهلوی، هر پادشاهی در این روز فرخنده، کشاورزان سرزمینش را همنشین شادی و خرمی می‌کرد، بارعام می‌داد و هدایایی به نام پیشکش نوروزی به همه‌ی مردم داده می‌شد، مردمان در این روز به شادی و استراحت می‌پرداخته‌اند.(٤)
درباره‌ی ششم فروردین(نوروز بزرگ) نیز آمده که از روزهای خجسته‌ی ایرانیان و همراه با شادمانی و آب پاشی بوده و در باورهای کهن، رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است، مانند: «پیدایی کیومرث (کیومرس) و هوشنگ، تیراندازی آرش شیواتیر، پیروزی سام نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره‌ی شاه کیخسرو از جاودانان، همپرسگی اشوزرتشت با خرد کل و زادروز اشوزرتشت بزرگ (نخستین آموزگار راستی، نیکی و خرد).»
 نوروز، امروزه در بیشتر کشورها و سرزمین‌هایی که روزگاری بخشی از خاک ایران بزرگ  به شمار می‌رفت و اکنون، هنوز بر فرهنگ‌های باستانی خود پای فشرده‌اند، برگزار می‌شود، برای نمونه، آیین نوروز، هنوز با نام‌های «سیر لاله» جشن گل لاله و بالا کردن درفش در مزارشریف افغانستان (آریانای باستان) و در نزدیکی بلخ کهن همراه با برافراشتن درفشی برگرفته از درفش کاویان ایران برگزار می‌شود.»(٥)
 نوروز(نیروز) در میان قبطیان مصر نیز یادگاری از روزگار چیرگی هخامنشیان بوده است.
بر ما بایسته است که این جشن باستانی را به همه‌ی ایرانیان فرهمند و پر فروغ که با تلاش و نستوهی، آیین و فرهنگ  نیاکان خویش را در درازنای روزگار، پاس داشته‌اند شادباش بگوییم و این جشن جاوید باستانی را در کنار دیگر جشن‌های ملی چون مهرگان، تیرگان، سده و ... بزرگ داشته و بکوشیم تا آتش فرهنگ ایران را همواره در پهنه‌ی گیتی فروازن نگاه داریم. جشن‌های ایرانی برای ما گرامی هستند، زیرا رشته‌های پیوند ما با نیاکان ما و پیشینه و ژرفا و ریشه‌هایمان در درازنای تاریخند، هر آن چه یاد آور گرانسنگی و دیرمانی فرهنگ ایران است را گرامی می‌داریم؛ ما مردمی بی‌ریشه و رها شده در پهنه تاریخ نیستیم.(٦) پاینده ایران.   

  یاری‌نامه:
1- وحیدی،حسین- آوای زنگوله‌ها- نشر فرزین- چاپ نخست 1377- برگ 5
2- نیکنام،کوروش - از نوروز تا نوروز- نشر فروهر 82
3- کزازی،جلال الدین-(گوشه‌ایی از یک سخنرانی)- همچنین کتاب هفته، ش 4، شنبه 26 اسفند85
٤- کریستین سن،آرتور- ایران در زمان ساسانیان- برگردان رشید یاسمی- نشر دنیای کتاب- تهران77 
٥ – مرادی غیاث آبادی،رضا- راهنمای زمان جشن‌ها و گرد‌همایی‌های ملی ایران باستان- پژوهش های ایرانی
تهران 84 – برگ 21 
٦ – کزازی، جلال الدین- همان(زیر نویس شماره 2) 






ارسال توسط سورنا

بنام خدا



نگويی كه آتش پرستان بَدند/پرستندگان پاک يزدان بُدند



  نگار پاكدل :

 

  «سور» به معنی جشن است و چهارشنبه‌سوری به معنی جشنی که در چهارشنبه روز برگزار می‌شود. از آن جا که ایرانیان بر این باور استوار بودند که شادی شوندی(:دلیلی) برای پویایی، نوآوری و پیشرفت است، به هر بهانه‌ای  جشن می‌گرفتند و پایکوبی می‌کردند و از غم و افسردگی دوری می‌جستند چرا که غم و اندوه را  شوندی(:دلیلی) می‌دانستند بر سکون و بی‌حرکتی که زندگی را بر انسان سخت می‌کند و او را پسرفت می‌دهد. 
  ایرانیان باستان سال را بخش کرده بودند بر 12 ماه 30 روزه که هر روز نامی ویژه‌ی به خود داشت. اما از آن‌جایی که سال 365 روز است و مجموع ١٢ ماه ٣٠ روزه، ٣٦٠ روز می‌شود، 5 روز برجای‌مانده را پنجه می‌نامیدند و پیش از نوروز این ٥ روز را جشن می‌گرفتند و به پیشواز سال نو می‌رفتند.
  با این نگاه که هر روز ماه در ایران باستان، نامی داشته و چیزی به نام شنبه، یکشنبه... چهارشنبه و... رایج نبوده است، می‌توان عنوان «چهارشنبه سوری» را عنوان و فرنامی دانست که پس از تازش تازیان و چیرگی‌شان بر ایران،‌ این جشنِ آتش، بدان نامور شده است.
  آورده‌اند که در سالی، واپسین روز پنجه،‌ که ایرانیان هم‌زمان با آن، آتش برپا می‌داشتند، برابر شد با روز چهارشنبه. تازیان چهارشنبه را بدیمن می‌دانستند  و ایرانیان که به برپایی آیین‌هایشان استوار بودند برای این که اعراب، سدی بر برپایی جشنشان نشوند، گفتند که با برپایی این جشن در چهارشنبه می‌خواهند بدیمنی این روز را با جشن و شادی از خود دور کنند و این‌گونه آتش‌افروزی واپسین روز پنجه بدل شد به آتش‌افروزی واپسین چهارشنبه‌ی سال یعنی واپسین چهارشنبه‌ی پیش از نوروز.
به هر روی آن‌چه که درباره‌ی چرایی نامیده شدن سوری پیش از نوروز به نام چهارشنبه‌سوری، آمد همچنان در خور پژوهش و کاوش است و نمی‌توان به آن، بسنده کرد.
  در دنباله به شماری از آیین‌هایی که در این روز در جای‌جای ایران، برپا داشته می‌شود، می‌پردازیم:

 آتش افروزی
 
شاید بتوان آتش افروختن را یکی از دست‌نخورده‌ترین آیین‌هایی دانست که از گذشته با همه‌ی فراز و نشیب‌هایش،‌گذر کرده و به امروز رسیده است.  شب چهارشنبه (پایان روز سه شنبه که خورشید فرو می‌نشیند)، ایرانیان به ویژه زرتشتیان شمار 7 بوته به نشانه‌ی هفت امشاسپند  و یا 3 بوته به نشانه‌ی اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک، آتش می‌زنند و گرداگردش به شادی می‌پردازند و نیایش می‌خوانند. با این آیین آتش‌افروزی، خواستار دوری همه‌ی دردها و غم‌ها می‌شوند و سالی نیک و شاد، به دور از درد و رنج، آرزو می‌کنند. زرتشتیان از روی آتش نمی‌پرند چرا که این کار را بی‌احترامی به آتش که نمادی از قدرت خداست می‌دانند.
 این روزها در ایران،‌ پس از برپایی آتش آن‌گونه که چندسالی است که روایی یافته، مردم، بزرگ و کوچک از روی آن می‌پرند و می‌گویند: «‌سرخی تو از من، زردی من از تو». به هر روی اگر اندکی در این سروده‌ نیز ریز شویم می‌بینیم که باز هم کارکرد این آتش‌افروزی همان است که پیش از این بوده است. یعنی برافروزندگان آتش،  در تلاشند تا درد و رنج و بلا را از خود دور کنند و تندرستی و شادی را به نزد خود بخوانند. 
  البته لازم به یادآوری‌ است که فردوسی بزرگ در باره‌ی افروختن آتش می‌گوید:
        نگویی که آتش پرستان بَدند          پرستندگان پاک یزدان بُدند                        
  از آن جا که مردم هنگام پریدن از روی آتش، زردی و بیماری خود را به آتش می‌دهند و به جایش سرخی و شادابی آتش را می‌گیرند، خاکستر آتش را بدیمن می‌دانند. بنابراین در هر خانه، خاکستر آتش را زنی از اهل خانه در خاک‌انداز جمع می‌کند، و از خانه بیرون می‌برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می‌ریزد. در برگشت به خانه، در خانه را می‌کوبد و به اهالی خانه می‌گوید که از عروسی آمده و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است، و اهل خانه در را به رویش می‌گشایند و این‌چنین تندرستی و شادی برای یک سال به درون خانه می‌آید.

 کوزه‌شکنی
 
پس از پایان آتش‌افروزی‌، هر خانواده، کمی زغال به نشانه‌ی سیاه‌بختی، کمی نمک به نشانه‌ی شور‌چشمی، و سکه‌ای به نشانه‌ی تنگدستی در کوزه‌ای سفالین می‌اندازند و هر تن، کوزه را دور سر خود می‌چرخاند و واپسین تن، کوزه را بر بام خانه برده و آن را به کوچه پرتاب می‌کند و می‌گوید: «درد و بلای خانه را ریختم توی کوچه» و این چنین این نشانه‌های تیره‌بختی را از خود و خانواده دور می‌کنند.   

 قاشق‌زنی
 
زنان و دختران قاشقی با کاسه‌ای مسین برمی‌دارند و شب‌هنگام برابر هفت خانه می‌ایستند و بی‌آن‌که سخنی بگویند پی‌درپی قاشق را بر کاسه می‌زنند، صاحب خانه که می‌داند قاشق‌زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، در کاسه‌هایشان می‌گذارد. اگر قاشق‌زنان در قاشق‌زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزوی خود ناامید می‌شوند.

 آجیل چهارشنبه‌سوری
 
در گذشته افرادی که نذری داشتند در شب سوری، آجیل ٧ مغز به نام «آجیل چهارشنبه‌سوری»، را میان آشنایانشان پخش می‌کردند و می‌خوردند، امروزه این آجیل از تنقلات چهارشنبه‌سوری است و جنبه‌ی نذرش را از دست داده است.

 فال‌گوش ایستادن
 
کسانی که آرزویی دارند در این شب نیت می‌کنند و از خانه بیرون می‌روند و در سر گذری می‌ایستند و به سخن  رهگذران گوش می‌دهند، اگر سخنانی دلنشین از ایشان بشنوند، امیدوار می‌شوند به برآورده شدن آرزویشان و اگر سخنان تلخ بشنوند، این گونه می‌پندارند که در این سال به آرزویشان نمی‌رسند.

 آش چهارشنبه‌سوری ‌
  کسانی که بیماری داشتند و یا آرزویی در دل، برای بهبود بیمارشان و یا برآمدن آرزویشان «آش ابودردا»، نذر می‌کردند و در این شب می‌پختند و از آن آش به بیمار می‌خوراندند و باقی را میان تهیدستان پخش می‌کردند.

 چک و دوله
 
در شماری از روستاهای زرتشتی‌نشین یزد، پس از برگزاری آیین سوری، آیین «چک و دوله» برگزار می‌شود. این گونه که یک دولچه‌(سطل) برمی‌دارند و درون آن کمی آب همرا با آویشن و برگ سبز می‌ریزند و هر کس که آنجا هست چیزی از خود مانند انگشتر و یا چیزهای دیگر را درون آن می‌اندازد، پس از آن روی دولچه را با پارچه‌ای سبز می‌پوشانند و یک دختر نابالغ را میان خود نشانده و این دولچه را به دستش می‌دهند. دخترک یکی یکی اشیا را در مشت خود پنهان می‌کند و بیرون می‌آورد و یک تن دیگر دو بیتی‌هایی را می‌خواند و پس از خواندن دو بیتی دخترک شی را نشان می‌دهد و صاحب آن با توجه به شعر خوانده شده به نیت و تعبیر خود می‌رسد.

  در پایان
 
چهارشنبه‌سوری که از دیرباز نویدی بوده برای به پیشواز رفتن سال نو و بهانه‌ای برای جشن و پایکوبی. شوربختانه امروزه با وجود این‌همه ماده‌ی آتش‌زا با صداهای ناهنجار تبدیل شده است به گونه‌ای ناهنجاری که همراه با ترس و نگرانی و حتا وحشت است. برای پاسداری از آیین نیاکانمان و به رخ کشیدن فرهنگمان بر دیگر جوامع  تنها سخن گفتن و بالیدن بر اندیشه و منش پدرانمان بسنده نیست بهتر است کمی با اندیشه و احتیاط گام برداریم تا سخنی برای گفتن داشته باشیم.






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا



هشدار آل‌سعود درباره‌ي به‌كار بردن نام «خلیج فارس»

خليج فارس يک اشتباه علمی ‌است؟!

  سورنا لطفی نيا :

 وزارت آموزش‌عالی رژیم سعودی، با دادن هشدار به دانشگاه‌های وابسته به این وزارتخانه درباره‌ي استفاده از نام «خلیج فارس» به‌کاربردن این عنوان را اشتباه علمی بزرگی خواند.
‌ به گزارش آفتاب ؛ روزنامه‌ی «الوطن» عربستان، به نقل از منابع آگاه عربستانی، در این‌باره نوشت: «وزارت آموزش عالی رژیم سعودی اعلام کرده است که بسیاری از تحقیقات و پژوهش‌های چاپ شده در روزنامه‌ها و ماه‌نامه‌های علمی و تخصصی دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها و جمعیت‌های سعودی و همچنین پایان نامه‌ها و تحقیقات دانشجویی از نام «خلیج فارس» استفاده کرده‌اند.» 

 این وزارتخانه با ادعای این‌که، استفاده از نام «خلیج فارس» به جای «خلیج عربی» اشتباه علمی است، در این ارتباط به برخی نقشه‌های سعودی استناد کرد.

 وزارت آموزش عالی رژیم سعودی به همین شوند(:دلیل) خواستار توجه همه‌ی طرف‌های دولتی و علمی عربستان، به به‌كار نبردن این نام شد






تاريخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:الوطن,روزنامه الوطن,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 پيشينه‌ی نوروز و آيين‌های برگزاری آن در عراق



  سورنا لطفی نيا :

 «عراق» یکی دیگر از کشورهای پیرامون است که عید نوروز را جشن می‌گیرد. دولت عراق، در عید نوروز پنج روز تعطیل رسمی‌‌اعلام می‌کند و بیشتر بلند پایگان کشور، به ویژه کردها، آیین ویژه نوروز برگزار می‌کنند.
  پیشینه‌ی نوروز در عراق
از نخستین روز روی كار آمدن حکومت کنونی عراق در این کشور نوروز تعطیل رسمی‌بوده و یکی از جشن‌ها و روزهای مهم عراق به‌شمارمی‌رود. در روزگار حکومت صدام حسین، با وجود این‌که وی دشمنی سرسختانه‌ای با آیین‌هایی كه عربی نبودند، داشت، جشن نوروز برگزار می‌شد. با بركناری رژیم بعث و آغاز نظام جدید و نوپای كنونی در عراق نوروز جایگاه ویژه‌ای در این کشور پیدا کرد. به گونه‌ای که در نخستین روز بهار که برابر با یكم فرودین می‌شود، بلندپایگان سیاسی این کشور، جشن نوروز را به مردم عراق خجسته‌باد می‌گویند.
آیین نوروز كردهای عراق
  کردهای عراق در نوروز، بر این باورند که اگر کسی در طول سال، عزیزش را از دست داده باشد، در خانه خود می‌ماند و خویشاوندان و دوستانش برای آرامش‌باد گفتن، به دیدن وی می‌آیند.
  در میان کردهای عراق مردمان دیگری نیز هستند که مانند کردها نوروز را برگزار می‌کنند. این نژاد، «ایزدی‌ها» هستند که بیشتر در شمال عراق زندگی می‌کنند.
  دکتر «خلیل جندی رشو»، درباره‌ی جشن سال این مردم می‌گوید: «جشن چهارشنبه‌سوری، به راستی جشن آغاز سال ایزدی‌هاست که در ایران، نوروز خوانده می‌شود. ولی ایزدی‌ها این جشن را هر سال، چهارشنبه‌سور، یا چهارشنبه‌سرخ، می‌نامند. این جشن در شب نخست چهارشنبه ماه آوریل که ایزدی‌ها بر پایه‌ی نام‌ ماه‌های سریانی نیسان  می‌گویند، برپا می‌شود.
  ایزدی‌ها در نوروز، تخم مرغ رنگ می‌کنند، چرا که شکل تخم مرغ مانند زمین است و رنگ کردن آن به این معنی است که، می‌خواهند جهان به این رنگ‌ها باشد و شوند(:باعث) سبزی دشت و صحرا شود. آیین زیبای دیگر آن‌ها این است که صبح زود سال نو به دشت‌ها می‌روند و دست و روی خود را با قطرهای شبنم، نم‌دار می‌کنند و باور دارند که اگر کسی بیمار باشد با این كار، بیماری‌اش بهبود می‌یابد.
  آرد نیز در جشن سر سال ایزدی‌ها، نقش بزرگی ‌دارد. آن‌ها در شب جشن به دشت می‌روند و با آردی که با خود برده‌اند ،خمیر درست می‌کنند. سپس، دسته گلی در میان این خمیر فروکرده و آن را بالای در خانه‌هاشان آویزان می‌کنند. بدین معنا که بهار به خانه‌شان آمده است.
  همچنین زنان نانی به نام «سوک» می‌پزند که برای دهش(:خیرات) به گورستان می‌برند. ایزدی‌ها نیز مانند برخی از نژادهای کرد، آیینی را به جا می‌آورند که به آن «طواف» و گاهی نیز «جمی» می‌گویند.
  نخستین طواف در یک ده ایزدی به نام  «باشک وبخرانه»  در روز آدینه، پس از چهارشنبه‌سور، آغاز می‌شود و پس از آن كم‌وبیش، در همه‌ی روستاهای ایزدی‌ها برگزار می‌شود. هر طواف کننده یک فرشته دارد که تنها ویژه‌ی ایزدی‌هاست. این طواف‌ها تا پایان ماه ششم میلادی که ایزدی‌ها به آن «هزیران» می‌گویند، دنباله پیدا می‌کند و این نشان نوروز دربین ایزدی‌هاست.
آن‌ها همچنین پس از سیزده روز، دوباره جشن می‌گیرند که می‌تواند با سیزده‌بدر ایرانی سنجیده شود.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا





تاريخ : سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:فر,فروغ,شگرف,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


آیا میدانستید که غیر از تهران در شهر رم پایتخت ایتالیا میدانی به نام میدان فردوسی وجود دارد که در آن مجسمه ای نیز از فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی نصب گردیده؟

سالها پیش در شهر رم پایتخت ایتالیا، میدانی به نام
شاعر پرآوازه ایران حکیم ابوالقاسم فردوسی نام گذاری شده است.

میدان فردوسی در یکی از مناطق سرسبز شهر رم واقع شده است که هم گردشگاه اهالی این شهر و هم محل تردد گردشگران خارجی است.

در این میدان مانند
میدان فردوسی ایران تندیسی از ابوالقاسم فردوسی نصب شده است که قدمتی بیش از 50 سال دارد.

این مجسمه که 185 سانتیمتر ارتفاع دارد و از مرمر سفید ساخته شده است، کار استاد صدیقی است که در20 ماه مه 1958 به رم برده شد و طی مراسمی در یکی از میدانهای رم نصب شد.



علی اصغر حکمت شیرازی، ادیب و مترجم، در خاطرات اوایل دهه 30 خود که در رم به تحریر درآورده است، می نویسد:

«پس از ساعتی به خانه مراجعت کردیم. در سر راه در یکی از میدانهای کوچک ویلابورگز، محلّ زیبایی که به نام "فردوسی" موسوم است به "پیاتزا فردوسی".

این مجسمه در پارک ویلا بورگزه (Villa borghese) پارک طبیعی بزرگی در شهر رم است که شامل ساختمانها، موزه ها و از جمله موزه گالریا بورگزه - galleria borghese می باشد. این پارک با مساحتی حدود 80 هکتار، بعد از پارک ویلا دوریا پامفیلی (Villa doria pamphili) بزرگترین پارک شهر رم است. در ابتدای قرن نوزدهم این پارک بازسازی شد و سال 1903 هم به پارک عمومی تبدیل شد.

منبع: عصرایران





تاريخ : دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:فردوسی,میدان فردوسی,پیاتزا فردوسی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 

افشای قرارداد ترکمانچای ارزی با چین

 افشای قرارداد ترکمانچای ارزی با چین

  تهران-خبرگزاری ایران نیوز24:سرانجام پس از گذشت سه سال، جزئیات یکی از زیان بار ترین قراردادهای اقتصادی پس از انقلاب با کشور چین برملا شد.

   به گزارش خبرگزاری ایران نیوز24،سه سال پیش مطابق با یک قرار داد عجیب، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور می گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سی های خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد.
  بنابر این قرارداد، دولت چین علاوه بر آن که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می دارد ، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود این پول را به ارزهای مختلف می تواند تبدیل کند.
   یکی از نکات جالب و البته تاسف بار در این قرارداد، این بوده است که دولت چین ، هیچ گونه تعهدی نسبت به نتیجه اقدام خود ندارد و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهای ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.
   اما ترکمانچای بودن این قرارداد به اینجا ختم نشده و دیگر مفاد قرارداد عجیب تر است؛ از جمله اینکه دولت چین برای افتتاح ال سی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران می کند که امری عجیب و کم سابقه در بانکداری جهان است.
  این موضوع به این معناست که فروشنده در حالی که مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهای قبل 4 درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار می شود.
   محور سوم این قرارداد ترکمانچای، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایه گذاری شده است و گفته می شود این رقم در حال حاضر از مرز 25 میلیارد دلار گذشته است.
  به بیان دیگر، 25 میلیارد دلار از سرمایه کشور طبق این قرارداد در اختیار دولت چین می باشد، اما به جای پرداخت سود به ایران، از ایران مبالغ سنگینی به عنوان بیمه و ریسک دریافت می شود.
  برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده می کنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل 25 میلیارد دلار موجود بود، حدود 50 میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.
   هرچند مطابق قانون امکان افزایش محورهای سوال از رئیس جمهور نیست، نمایندگان سوال کننده از احمدی نژاد در حاشیه سوالات خود به این موضوع هم اشاره ای کلی کنند، به ویژه که یکی از سوالات مربوط به عدم پرداخت بودجه مصوب مترو از ذخیره ارزی است که مسوولان دولتی خالی بودن این صندوق را بهانه می کردند و اینک برخی زمینه های آن روشن شده است.





ارسال توسط سورنا

بنام خدا



دهم مارس، روز جهانی «نی انبان» شد

امروز روز جهانی نی انبان است

  سورنا لطفي‌نيا :

  امسال، برای نخستين بار، روز 10 مارس برابر با ٢٠ اسفندماه را  روز جهانی «نی انبان» ناميده‌اند. اين پيشنهاد از سوی  کشور «اسکاتلند» ابراز شده و هم‌اكنون کشورهای بسياری در سراسر جهان، مانند ايران، از اين ساز سود می برند.
 به گزارش ميراث خبر؛ «محسن شريفيان» پژوهشگر و نوازنده نی انبان، با اشاره به پيشينه‌ی نی انبان گفت: «درست است که با توجه به نقشی که در کتاب «پرس» چاپ شده، كهن‌‌ترين سند تصويري از نواختن نی انبان در بوشهر به سال ١٨٤١ ميلادي برمي‌گردد، اما در روزگاران تاريخی به نواختن اين ساز اشاره شده و  پس از اسلام نويسندگان گوناگونی همچون ”صفی الدين ارموی“ و ”عبدالقادر مراغه‌ای“ در نوشته‌های خود درباره‌ی نی انبان سخن گفته‌اند؛ پس از آن نيز تاريخ‌نويسان باختری(:غربی)، نی انبان را نه تنها در كناره‌های خليج فارس، بلکه از سازهای متداول ايران در سده‌ی ١٩ دانسته‌اند.
 نويسنده کتاب «تاريخ موسيقی بوشهر» افزود: «امروزه اين ساز را از جنوب ايران و شهر بوشهر می دانند و اين در حالی است که هنوز نواختن نی انبان در برخی از تالار‌ها و آيين‌های رسمی بوشهر ممنوع است. همچنين در کرمان و خوزستان و هرمزگان هم هستند نوازندگانی که اين ساز را به خوبی مینوازند.»
 امروزه در کشورهای گوناگونی چون اسکاتلند، انگليس و يونان، نشست‌ها و جشنواره‌های ويژه‌ای برگزار می شود و از نوازندگان نی انبان سپاسگزای می شود. اين در حالی است که نی انبان و نوازندگان آن در ايران، چندان شناخته شده نيستند و متوليان فرهنگی هيچ پشتيبانی از آنان نمي‌کنند.






تاريخ : شنبه 20 اسفند 1390برچسب:نی انبان,روز جهانی,روز جهانی نی انبان,پرس,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 جشن جهانی نوروز در تاجيكستان برگزار می شود



  خبرنگار امرداد :

  سفیر تاجیکستان در ایران در یک نشست خبری برنامه‌های کشورش را برای بزرگداشت آیین جهانی نوروز در ماه آینده بيان كرد.
 دولتعلی حاتم‌اف سفیر جمهوری تاجیکستان در ایران در کنفرانس مطبوعاتی در سخنانی با اشاره به جایگاه نوروز در میان مردم فارسی زبان منطقه گفت: نوروز رمز پیروز نور بر ظلمت، عدالت بر جهالت، زیبایی بر زشتی و گرمی بر سردی است و ما هم حق داریم که افتخار کنیم که نیاکان ما در طول تاریخ چه در عرصه‌های علمی و چه در عرصه‌های فرهنگی و سازندگی سرزمینشان پیشتاز بوده‌اند.
حاتم‌اف در ادامه با اشاره به همکاری دولت‌های فارسی زبان ایران، تاجیکستان، افغانستان برای ثبت جشن جهانی نوروز در یونسکو از برگزاری این آیین در نوروز 91 در کشورش خبر داد و یادآور شد: جشن‌های نوروز در تاجیکستان 2 ماه به طول می‌انجامد و شامل مسابقات مختلف فرهنگی، هنری و ورزشی است.
 به گفته وی به خانواده‌های تاجیکی که سهم بیشتری در گرامیداشت نوروز داشته باشند، در این کشور جوایز ارزنده‌ای اهدا می‌شود.
 وی افزود: کمیته برگزارکننده این آیین جهانی از 6 ماه گذشته فعال شده و برنامه‌های متعددی را تهیه کرده است که از جمله آنها برپایی یک نمایشگاه بزرگ فرهنگی هنری در میدان نوروزگاه شهر خجند است. در این نمایشگاه که از 4 تا 7 ماه می برپا خواهد شد 42 شرکت ایرانی هم حضور خواهند داشت.






تاريخ : سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:جشن نوروز,جشن جهانی نوروز,جشن جهانی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


روزی كه پيمان‌نامه‌ای به ننگينی تركمانچای امضا شد



  نگار پاکدل :

خط‌هاي سياه‌رنگ مرزهای ایران تا پیش از پيمان‌نامه ترکمانچای است  ماه اسفند كه فرا می رسد با همه‌ی نويدهای خوشی كه از رويش و پايان سرما، با خود دارد، يادآور رخداد ناخوشايند بسته شدن پیمان‌نامه‌ی ترکمانچای و تكه‌تكه شدن ايران هم هست. پيمان‌نامه‌ای كه ميان دو دولت ایران و روس بسته شد.
 در سال ۱۸۲۸ ميلادی پس از پایان جنگ‌ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان برای امضای این پیمان از سوی فتحعلی شاه، پادشاه ایران، میرزاعبدالحسن‌خان و آصف‌الدوله و از سوی روسیه تزاری، ایوان پاسکویج حضور داشتند. بنابر اين پيمان‌نامه، بخش‌های برجای مانده‌ی ایران از معاهده‌ی گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان،  تالش و اردوباد و بخشی از مغان و شروان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتی‌رانی در دریای مازندران را از دست داد و ناچار به پرداخت ۱۰ کرور طلا به روسیه شد.
 نخست بهتر است کمی به زمانی پیشتر از بسته شدن پیمان‌نامه‌ی ترکمانچای بپردازیم:
 زمانی که آغامحمدخان بر خاندان زند شورید، هراکلیوس دوازدهم پادشاه مسیحی گرجستان از پریشانی شرایط ایران، سود جست و خود را تحت حمایت روسیه برد و همین شوندی(:سببی) برای برافروختن خشم آقامحمدخان شد که به گرجستان يورش برده و پس از گرفتن شهرهايی که بر سر راه ایران به گرجستان بود، با سپاهیانش به تفلیس‌(مرکز گرجستان)، وارد شد. در اين نبرد، خون‌ها‌ی بسیار ريخته شد و آتش خشم آقامحمدخان، شوندی شد برای گرایش ملل قفقاز به روسیه‌ی تزاری. روسیه نیز این هنگامه را غنیمت شمرد و بر روی گستره‌ی زرخیز و پهناور قفقاز که زير حمايت ایران بود، دست انداخت.
 يورش روس‌ها به ایران
 پس از مرگ آقا محمدخان، آشوب‌ها فروکش کرد، جرج سیزدهم، پادشاه گرجستان در سال 1800 میلادی به سود امپراتور روسیه از پادشاهي کناره‌گیری کرد اما برادر وی که با این كار مخالف بود از ایران، كمک خواست.
 دولت ایران پذیرفت که به وی کمک کند برای بیرون راندن روس‌ها از گرجستان اما روس‌ها بسيار زود از این نقشه آگاهی یافتند و به ایران يورش آوردند و گنجه را محاصره کردند و مردمش را كشتار.
  خبر به تهران رسید و علمای تهران، فرمان جهاد با کفار روس را صادر کردند و عباس میرزا به فرماندهی سپاه ايران برگزیده شد. پس از 10 سال(1218تا1228)، جنگ ميان ایران و روس بنابر پیمان‌نامه‌ی گلستان با جدا شدن بخش‌هایی از سرزمین ایران که روس‌ها به آن چشم دوخته بودند دو کشور به صلح رضایت دادند اما هر دو ناخرسند بودند.
 هر دو دولت چشم‌ به راه زمانی برای آغاز جنگی دوباره بودند چرا که مشکل اینجا بود که برای بخش‌های واگذار شده به دولت روسیه، مرزی مشخص نشده بود. روس‌ها همه‌ی تلاششان را کردند که از تعیین خط مرزی ميان دو کشور خودداری شود و «سرگور اوزلی»، نماينده انگلستان که موجبات صلح دو کشور را فراهم کرده بود نیز با این موضوع ، هم‌رای بود. او به دولت ایران این قول را داده بود که همه‌ی بخش‌های واگذار شده از سوی ایران به روسیه بنابر این پیمان‌نامه دوباره به ایران بازگردانده شود.
 انگلیس و فريب‌كاری بزرگش
 اما از سوی ديگر انگلیس و روسیه، به دور از چشم ایران، با یکدیگر پیمان‌نامه‌ای، بسته بودند که بنابر آن پیمان‌نامه دولت روس آزاد بود تا هر كاری می‌خواهد علیه ممالک شرقی بکند و بنابر همين اختيار، روسیه دوباره به ایران يورش آورد.
 در پی دست‌درازی به گوگجه و بد‌رفتاری روس‌ها با ایرانیان، فتحعلی شاه، پیشنهاد خروج دولت روس را به نماينده آن کشور از گوگجه داد اما وی(منچیکوف) تصمیم‌گيری در اين‌باره را به آینده واگذار کرد.
 عباس میرزا و تلاش‌های ميهن‌دوستانه‌اش
 پس از این که منچیکوف، پیشنهاد شاه را نپذیرفت، عباس‌میرزا بدون اعلان رسمی، به سپاهیان روس يورش برد و لنکران و تالش را آزاد، گوگ‌چای و بالغ‌لو را اشغال و دژ شیشه(شوشی) را محاصره کرد. با این که ایران در هنگامه‌ی جنگ با روس، ارتشی همانند ارتش اروپاییان نداشت و بیشتر ارتش ایران، سواران چریکی بودند، عباس میرزا در کمتر از 3 هفته (به کمک مردم محلی)، بیشتر بخش‌های کشور را که با پیمان‌نامه‌ی گلستان به روس‌ها واگذار شده بود، باز‌پس‌گرفت.
  اما فتحعلی‌شاه که تجربه‌ی به درازا کشیده شدن جنگ با روس‌ها را داشت به این اندازه بسنده کرده و پیشنهاد صلح داد که از جانب روس‌ها پذیرفته نشد و در جنگی خونین در ماه اوت 1827 میلادی،(1242مهی) در كرانه‌ی شمالی رود ارس ميان سپاهیان ایران و روس درگرفت و روس‌ها اردو را تصرف کردند اما عباس‌میرزا دوباره آنان را در اچمیادزین و نزدیکی‌های نخجوان، شکست داد و ناچار به پس‌روی(عقب‌نشینی) کرد.
 عباس میرزا که برای ادامه‌ی كار نیاز به کمک مالی داشت از فتحعلی‌شاه درخواست پشتيبانی مالی کرد اما وی نپذیرفت و روس‌ها زمان یافتند تا دوباره بر خاک ایران تاخت و تاز کنند و پس از 8 روز جنگ خونین، ایروان را گرفتند.
 استقلال ایران دچار بحران می‌شود
 پس از چيرگی روس‌ها بر ایروان، سراسر زمین‌های بالای ارس و تبریز به دست روس‌ها افتاد و با سقوط تبریز، استقلال ایران به خطر افتاد.
 عباس میرزا نایب‌السلطنه‌ی دولت ایران، برای پایان دادن به این جنگ توان‌‌فرسا ناچار شد با ژنرال پاسکیویچ از سوی دولت روسیه پیمان‌نامه‌ای در دهکده‌ی ترکمانچای با همین نام، ببندد. در اين پيمان‌نامه‌ی 16 فصلی افزون‌بر ایالت‌هايی که به دنبال پیمان‌نامه‌ی گلستان از ایران جدا شده بود، ایالات نخجوان، تالش، قراباغ، ایروان و شوره‌گل نيز به دولت روس واگذار شد و از همه مهم‌تر ایران دیگر نمی‌توانست ادعایی درباره‌ گرجستان داشته باشد. همچنین مبلغ 10 کرور(5میلیون تومان)، که هزینه‌ای بزرگ برای ایران بود، برای غرامت به روس‌ها پرداخت شد.
 لرد کرزن، درباره‌ جنگ‌های دوم ایران و روسیه اینچنین می‌نویسد: «‌ایران در آن میدان نبرد، نمایشی تاثر‌انگیز داد و جنگ پس از یکسال و نیم که به اندازه‌ی کافی وضع و حال ایران را مختل ساخت در فوریه‌ی 1828(شعبان 1243 مهی) با امضای پیمان‌نامه‌ی ترکمانچای به پایان رسید.»
 خوب است فصل‌های پنجم و ششم این پیمان‌نامه(ترکمانچای) را که بسیار غم‌انگیز است با هم از نظر بگذرانیم‌:
 فصل پنجم پیمان‌نامه:
 اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران برای اثبات دوستی خالصانه که نسبت به اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه دارد به این فصل از خود و از عوض اخلاف و ولیعهدان سریر سلطنت ایران تمامی الکا و اراضی و جزایری را که در میانه‌ی خط حدود معینه در فصل مذکوره‌ی فوق و قلل برف‌دار کوه قفقاز و دریای خزر است و کذا جمیع قبایل را چه خیمه‌نشین چه خانه‌دار که از اهالی و ولایت مذکوره هستند واضحا و علنا الی الابد مخصوص و متعلق به دولت روس است.
 فصل ششم پیمان نامه:
 اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به تلافی مصارف زیادی که دولت روسیه را برای جنگ واقعه میان الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت‌هایی به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد می‌کند که به دادن مبلغی وجه نقد آن‌ها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین دولتین به ده کرور تومان رایج قرار گرفت که عبارت است از بیست میلیون مناط سفید روسی و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده  که همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت که گویا لفظا در این عهدنامه‌ی مصالحه‌ی حالیه مندرج است معین خواهد شد.
  یاری‌نامه‌ها:
  «معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره ی قاجار» نوشته‌ی: «غلامرضا طباطبایی مجد»
  «اسنادی از روند اجرای معاهده‌ی ترکمانچای» نوشته‌ی: «فاطیما قاضیها»
  خط‌های سياه‌رنگ مرزهای ایران تا پیش از پيمان‌نامه ترکمانچای است






ارسال توسط سورنا

بنام خدا



باستان‌‌شناس آمریکایی، رنسانسی در شناخت زمان اشوزرتشت پدید آورده است
  برآورد زمانِ ٨ هزار ساله‌ی اشوزرتشت بنابر يافته‌های باستان‌شناسی



  خبرنگار امرداد - شهداد حیدری :

سورنا فيروزي«مری ست‌‌گاست، باستان‌‌شناس آمریکایی، رنسانسی در شناخت زمان اشوزرتشت پدید آورده است. او برپایه‌‌ی یافته‌‌های باستا‌‌ن‌‌شناسانه، ثابت می‌‌کند که اشوزرتشت در عصر نوسنگی زندگی می‌‌کرد و تاثیر اندیشه‌‌ها و باورهای او را در همه‌ي دوره‌‌ی نوسنگی، حتا در خاورمیانه و یونان آن روزگار هم می‌‌توان دید. تا پیش از مری ست‌‌گاست، هیچ باستان‌‌شناسی به چنین یافته‌‌ای دست پیدا نکرده بود. اما شگفت است که در ایران، دستاوردهای باستان‌‌شناختی او را نادیده می‌‌گیرند.»
آن‌‌چه بازگو شد، بخشی از سخنان سورنا فیروزی، پژوهنده‌‌ی تاریخ باستان، درباره‌‌ی شناخت زمان اشوزرتشت بود. به سخن او، انسان با پشت سر گذاشتن دوره‌‌های پارینه‌‌سنگی جدید و میان‌‌سنگی، به دوره‌‌ی نوسنگی می‌‌رسد و گام به مرحله‌‌ی روستا نشینی می‌‌گذارد. پس از این دوره است که عصر مس‌‌سنگی، مفرغ یا برنز و عصر آهن پدید می‌‌آید و زمان پدیداری امپراتوری‌‌های بزرگ فرا می‌‌رسد.

نوشته‌های كلاسيک درباره زمان اشوزرتشت
فیروزی سپس به نوشته‌‌های کلاسیک درباره‌‌ی زمان اشوزرتشت اشاره کرد و گفت: «بیشتر متن‌‌های یونانی و نیز شاهنامه‌‌ی فردوسی، چنین نوشته‌‌اند که اشوزرتشت، ٨  هزار سال پیش می‌‌زیست. شاهنامه از ٦ هزار سال پیش نام می‌‌بَرد. البته باید دید که آیا اشاره‌‌ی فردوسی به شش هزار سال پیش از روزگار خود است، یا شش هزار سال پیش از گردآوری "خدای‌‌نامه" در روزگار انوشیروان ساسانی؟
اگر او روزگار انوشیروان را پیش چشم داشته است، گزارش او از روزگار اشوزرتشت با اشاره‌‌های نوشته‌‌های یونانی، نزدیک است. اسناد ایرانی هم همین را می‌‌گویند که اشوزرتشت بسيار پیش‌‌تر از آن تاریخی زندگی می‌‌کرد که اکنون برآورد می‌‌کنند. از این‌‌رو روزگار او هم‌‌زمان با دوره‌‌ی نوسنگی بوده است.»

ناديده گرفتن نوشته‌های يونانی
فیروزی در ادامه افزود: «اما برخی به این سخن خرده می‌‌گیرند و می‌‌گویند که چگونه شدنی‌(:ممکن) است که اشوزرتشت در دوره‌‌ی نوسنگی زندگی کرده باشد و آنگاه اندیشه‌‌هایش چنین روشن و پیشرفته باشد؟ این تردید و پیش کشیدن پرسش‌هايي از این دست، از آن‌‌روست که آن‌‌ها  نوشته‌‌های یونانی درباره‌‌ی زمان اشوزرتشت را به تمامی نادیده ‌‌می‌‌گیرند و ارزشی برای آن‌‌ها نمی‌‌شناسند تا بتوانند به این نتیجه برسند که اشوزرتشت در زمان دیگری زندگی می‌‌کرد. پیدا نیست که چرا نوشته‌‌های یونانی از دید این گروه از پژوهندگان، همه جا ارزش و اعتبار دارند، اما آن‌‌جایی که درباره‌‌ی زمان اشوزرتشت سخن می‌‌گویند، باید بی‌‌ارزش و نادرست‌‌ گمان برده شوند.»

اشوزرتشت پيش از ماد‌ها می زيست
فیروزی در ادامه اشاره کرد که باختر‌زمینی‌‌ها روزگار اشوزرتشت را 600 پیش از میلاد می‌‌دانند و پژوهندگان ایرانی تا دوهزار پیش از میلاد و زبان‌‌شناسان 1000 تا 1200 پیش از میلاد. آن‌‌گاه به نقد و بررسی چنین برآوردهایی پرداخت و گفت: «آن‌هایی که می‌‌گویند اشوزرتشت در 600 پیش از میلاد می‌‌زیست، زمان او را تا روزگار مادها پایین می‌‌آورند. اما مساله این‌‌جاست که آن‌‌چه ما از باورهای مادها، برپایه‌‌ی نوشته‌‌های "هرودوت" و "استرابون" می‌‌دانیم، با آن‌‌چه اشوزرتشت در گاتها می‌‌گوید، جدایی بسیار دارد و نمی‌‌تواند جهان جغرافیایی آن‌‌ها یکی باشد. جهان‌‌شناخت پس از گاتها، همانند یسنا و یشت‌‌ها، نیز سومر و اکد و بابل و آشور را نمی‌‌شناسد. پس روزگار اشوزرتشت را به زمان مادها بردن، درست نیست و دشواری‌‌های بسیاری پدید می‌‌آورد. افزون‌بر این که اگر این‌‌گونه بود، یونانیانی که "دیااکو" را می‌‌شناختند، باید اشوزرتشت را، که به گمان این دست از پژوهندگان، پس از دیااکو می‌‌زیست، هم می‌‌شناختند. اما می‌‌دانیم که چنین نیست و یونانی‌‌ها می‌‌گفتند که اشوزرتشت بسیار پیش‌‌تر از دیااکو زندگی می‌‌کرد.»

بحث‌برانگيزی تاريخی كه ذبيح بهروز می آورد
به باور فیروزی، آن‌‌چه زبان‌‌شناسان می‌‌گویند و برپایه سنجش‌‌های زبان‌‌شناسانه، زمان اشوزرتشت را 1000 تا 1200 پیش از میلاد می‌‌شناسانند، از آن‌‌رو که تنها حدس و گمان است و زبان‌‌شناسی دانشی نیست که بتوان از راه آن تاریخ دقیقی به دست آورد، نمی‌‌تواند پذیرفتنی باشد. زبان‌‌شناسی ظرف آزمایشگاهی ندارد که واژه‌‌ای در آن ریخته شود تا تاریخی باریک‌‌بینانه به دست آید. زبان‌‌شناس تنها می‌‌تواند نوشته‌‌ها را بسنجد و زمان دگرگونی‌‌های زبانی را گمان برد. همانند سنجش دگرگوني‌ واژه‌های پارسی هخامنشی تا واژه‌های پهلوی ساسانی که هم مدت زمان گذشته و هم بستر رخدادهاي اجتماعی و سیاسی آن دوره روشن است. اما این روش برای واژگان گاتها که نه زمانشان را در اختیار دارند و نه از وضعیت سلسله رخدادهاي روی‌داده از عصر زرتشت تا به روزگار هخامنشیان آگاهی در اختیار است، نمی‌تواند داشته باشد. تاریخی هم که ذبیح بهروز درباره‌‌ی روزگار اشوزرتشت برآورد‌(:محاسبه) کرده است و می‌‌نویسد که برپایه‌‌ی برآوردهای نجومی است، بسیار بحث‌‌برانگیز است. اگر کتاب او، «تاریخ تقویم»، را نگاه کنیم، برآوردی نمی‌‌بینیم. تنها دو سه نشانه دیده می‌‌شود و بازگفت‌‌هایی‌(:نقل قول‌‌هایی) از این و آن. جمع و تفریق‌‌های کتابش هم نادرست است و سند تاریخی استواری هم ندارد.

اشاره‌هاي «دينكرد» و «زادسپرم» به زمان اشوزرتشت
سورنا فیروزی آن‌‌گاه به رویدادی اشاره کرد که می‌‌تواند نشانه‌‌ای برای شناخت درست و علمی روزگار اشوزرتشت باشد. او گفت: «در کتاب هفتم "دینکرد" و نیز کتاب "زادسپرم" نوشته شده است که 300 سال پس از دین‌‌آوری اشوزرتشت، خورشید‌گرفتگی در سرزمین‌‌های ایرانی روی داد. تا بدان اندازه که ترس و بیم بسیار پدید آورد و در یاد تاریخی مردم به‌جای ماند، حتا در نوشته‌‌های دینی نیز از آن یاد شد. اگر دین‌‌آوری اشوزرتشت را در سی‌سالگی بدانیم، این خورشید‌گرفتگی در 330 سال پس از زاده شدن اشوزرتشت بوده است. می‌‌توان پرسید که این گزارش، ما را به چه یافته‌‌ای می‌‌رساند؟ پاسخ این است که می‌‌باید این خورشید‌گرفتگی در زمانی پدید آمده باشد که مردم بیرون از خانه‌‌هاي‌شان بوده‌‌اند و آن را حس کرده‌‌اند. دیگر آن که در زمانی از سال بوده است که می‌‌توانسته روشنایی بسیاری در آسمان ایجاد کند.»

خورشيدگرفتگی در بازه زمانی 6100 تا 5000 پیش از میلاد
فیروزی آن‌‌گاه افزود: «من از کارشناس بخش تقویم مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران خواستم که به کمک نرم‌‌افزارهای خود، ٢ بازه‌‌ زمانی را برای این خورشید‌گرفتگی برآورد کند؛ یکی بازه زمانی 6100 تا 5000 پیش از میلاد که دیدگاه نوشته‌‌های کلاسیک درباره‌‌ی زمان اشوزرتشت است؛ و دیگری 1500 تا 1300 پیش از میلاد که دیدگاه ذبیح بهروز است. یکی از این خورشید‌گرفتگی‌‌‌‌ها که با داده‌‌های تاریخی هم‌خوانی دارد، در میان ساعات 1 تا 3 پس از نيمروز یک روز تابستانی (29 تا 31 اگوست) روی داده و از سرزمین‌‌های روزگار اشوزرتشت گذر کرده است؛ سرزمین‌‌هایی همانند: ری و زابلستان و بلخ و کابل. نکته این‌‌جاست که این خورشید‌گرفتگی، در سال 5855 پیش از میلاد رخ داده است که اگر 330 سال  را به آن بیافزاییم، سال 6183 پیش از میلاد به دست می‌‌آید که همان زادسال زرتشت در 5000 سال پیش از نبرد تروی می‌شود. می‌‌دانیم که جنگ تروی در سال 1184 پیش از میلاد بوده است. اما چنان‌چه این داده‌ها را با برآورد  استاد ذبیح بهروز بسنجیم، خطای ده ساله خواهد داشت. پس برآورد بهروز جدای از اشکالات جمع و تفریقی، حتا با داده‌‌های نجومی و دیدگاه‌‌های کلاسیک هم‌خوانی ندارد.»

گسترش فرهنگ ايرانی در ميان‌رودان
به سخن فیروزی، زمانی که با این برآوردها به دست می‌‌آید، هم‌‌زمان با دوره‌‌ی نوسنگی است. یعنی همان دوره‌‌ای که برپایه‌‌ی یافته‌‌های «مری ست‌‌گاست»، پژوهشگر آمریکایی، اشوزرتشت در آن زمان زندگی می‌‌کرد. فیروزی در پایان افزود: «مری ست‌‌گاست می‌‌گوید که زرتشت نخستین کسی است که اندیشه‌‌های او کشاورزی را گسترش داد. در حالی که تاکنون گمان بُرده می‌‌شد که گسترش کشاورزی در پيِ عامل شکم‌محوری و تکامل جامعه انسان بوده است. اما این پژوهشگر و صاحب‌نظر آمریکایی چنین برداشتی را نادرست می‌‌داند و می‌‌گوید که روی گذاردن انسان به کشاورزی و رها کردن شیوه‌ي زندگانی شکارورزی و گردآوری خوراک، که بسیار ساده‌تر از کشاورزی بوده و هزاران سال نیز به آن، خوی گرفته بود، از آن‌‌رو بود که باور عقیدتی نويني شکل گرفته بود. این باور، همان اندیشه‌‌های اشوزرتشت بود که بارها به آن در متون اوستایی و دینی زرتشتیان اشاره شده است.»
فیروزی در ادامه‌ي سخن‌‌های خود، از فلات ایران به آسیای کوچک و میان‌رودان رفت. وی بیان داشت که در فرهنگ نوسنگی «چاتال هویوک»، به روشنی فرهنگ ایرانیان را می‌توان ديد.
فیروزی در پایان، به شمال باختري ایران و بررسی درستی یا نادرستی گزارش‌های تکمیلی یونانی پرداخت. وی اشاره کرد که سندهای یونانی از حضور سیاسی مادها و دیگر ایرانیان در پايان هزاره‌ي سوم پیش از میلاد در شمال‌باختري ایران و همدان امروزی ياد کرده‌اند.
برپایه‌ي این گزارش‌ها،  این مادها  و ساکنان شمال‌باختري ایران، در پی يورش‌هايي سهمگین در حدود 2000 سال پیش از میلاد برافتاده‌اند. چنان‌چه در یافته‌های باستان‌شناسی دقیق شویم و از شگرد تفسیر و تطبیق یافته‌ها با گزارش‌های کلاسیک که در همه‌جا رواج و اعتبار دارند، بهره ببریم، درمی‌یابیم که در سه نقطه یانیق‌تپه، گوی‌تپه و هفتوان‌تپه، اثرات چنین یورش‌های ويرانگري در حوالی 2000 پیش از میلاد دیده می‌شود که در یک مورد، شوندِ برافتادن کامل سکونتگاه، در مورد دوم شوند دگرگونی فرهنگ و در نقطه‌ی دیگر شوندِ ایجاد یک فاصله تا ادامه‌ی دوره بعدی سکونت شده است. این مطلب، ما را به درستی گزارش‌های کلاسیک یونانی درباره پيشينه‌ی حضور ایرانیان در فلات مطمئن‌تر می‌سازد.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 

 

ماجرای ابوطالب یزدی
و
 رژیم آل سعود !!! 
 
 
21.jpg

 

جوان 22 ساله ای به نام میرزا ابوطالب یزدی، فرزند حاج حسین مهرعلی، در سال 1322 خورشیدی (دو سال از پادشاهی محمد رضا شاه می گذشت) با همسرش، به قصد زیارت مکه در ایام حج، از راه خرمشهر به کویت رفته و از آنجا خودش و زنش را با شتر به سرزمین حجاز و مکه میرساند.

در جریان طواف به علّت بیماری، ناشی از گرمازدگی به استفراغ مبتلا گردید و قی کرد. براى احترام خانه کعبه بلافاصله احرامی ِ خود را (کفن سفیدی که در مراسم آنجا می پوشند) جلوی دهان گرفت و در نتیجه احرامیش آلوده شد. امّا مانع از کثیف شدن خانه کعبه نگردید و در این موقع چند نفر از مسلمانان دو آتیشه  شهادت دادند که ابوطالب قصد کثیف کردن کعبه را داشته است و ابوطالب بیچاره بازداشت گردید و سپس در دارالقضای شرعی محاکمه فرمایشی شد و به گردن زدن محکوم شد.

حکم او در روز دوازدهم ذی الحجّه تازی، توسط دژخیم آل سعود که توسط 50 نفر پاسبان ابوطالب را در حالی که دستبند به دست هایش زده بودند، اجرا شد.

ابوطالب یزدی را، از مرکز پلیس خارج و به جلوی بازار صفا و مروه آوردند و در میان جمعیت مقابل سکوی مجازات قرار دادند. جلاد رسمی دولت سعودی، ابوطالب را چهار زانو روی زمین نشاند و بازوان او را بر محوری ثابت بست و سپس به دستش دستبند زد، جمعیت در میدانی که نزدیک دارالقضای شرعی بود، جمع شده و منتظر اجرای حکم بودند. فرمان قتل به زبان عربی قرائت شد.

سپس جلاد سر به گوش ابوطالب گذارده، آخرین دقایق زندگی را به عربی به او یادآور می شود و ابوطالب که تا آن لحظه نه مفهوم محاکمه را فهمیده بود و نه از متن حکم که به زبان عربی قرائت می شد چیزی می فهمید، ساکت و آرم نشسته، نگاه به جمعیت دوخته بود، که ناگاه جلاد با نوک شمشیر فشاری به پشت گردن ابوطالب وارد می سازد. بر اثر آن خون جاری و ابوطالب از ترس سرش را جلو می برد و در همین لحظه جلاد با یک ضربه شمشیر بزرگی که در دست داشت، بر گردن او فرود می آورد.

گردن به وضع فجیعی بریده شده ولی استخوان حلق مانع از قطع شدن سر می شود. امّا بلافاصله شمشیر برای بار دوّم به حرکت درآمده سر از گردن جدا و روی پای ابوطالب می افتد و بنا به گفته همسرش، آخرین کلمه ای که ابوطالب برزبان آورده، این جمله بود: «آخر شما کار خودتان را کردید».

بلا فاصله دو خودرو در محلّ حاضر می شود و یکی سرِ جدا شده و بدن را به پزشک قانونی منتقل می نماید و دیگری با ریختن شن در صدد از بین بردن آثار جنایت برمی آید. شیخ علی اصغر یکی دیگر از حجّاج ایرانی داوطلب به خاک سپردن ابوطالب گردن بریده می شود. پلیس سعودی به شیخ علی اصغر خبر می دهد که جنازه برای تحویل حاضر است.

وقتی که به پزشک قانونی می روند، متوجّه می شوند که سر ابوطالب را معکوس روی بدن گذارده و دوخته اند. به شیخ علی اصغر می گویند که باید 65 ریال سعودی دستمزد بخیه زدن سر به بدن را پرداخت کند تا جسد تحویل واجازه حمل داده شود!

شیخ علی اصغر عصبانی شده، فریاد می زند: پول را بایستی کسی بدهد که فرمان قتل را داده است!

خانواده ابوطالب که منتظر برگشتن حاجی از مکه بودند، وقتی بدن بی سر ابوطالب را بجای سجاده و تسبیح و عطر دریافت کردند؛ بر سر و روی خود می کوبیدند. دو خواهر ابوطالب، در فاصله کمی از یکدیگر خودکشی کردند.

پس از این فاجعه ضد بشری در عربستان سعودی، دولت ایران روابط دیپلماتیک خودش را با سعودی برای چهار سال قطع کرد و دیگر هیچ کس حق نداشت به عربستان سعودی برود.

اما، دوباره با فشار مقامات مذهبی و مردم متعصب ایران، محمد رضا شاه با فرستادن یک شمشیر طلایی به دربار سعودی، خواهان بازگشت مناسبات سعودی با ایران شد.

هنگامی که خبر زدن گردن ابوطالب یزدی به رضا شاه در ژوهانسبورگ رسید، در حالی ایشان از تندرستی و سلامتی زیادی برخوردار نبودند، با خشم گفتند: من اگر آنجا بودم، خاک سعودی را توبره می کردم و این است سزای بی خردانی که فرسنگ ها می پیمایند و سرمایه های خود را به جیب وهابیون بی مغز میریزند و آبروی خود و خانواده و میهن خود را، به تارج میدهند.

 





ارسال توسط سورنا


بیروت عروس خاورمیانه



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:بیروت,لبنان,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 17 تا 23 دی

 



 گروه مردم :

 شنبه 17 دی:

  • شمار تلفات رومی ها تنها در دو جنگ با ایران (زمان شاپور دوم)، گزارش رسمی جنگهای روم وایران در سالهای 348 و 350 میلادی (دوران حکومت شاپور دوم معروف به ذوالاکتاف) که به تاریخ 20 اکتبر 351 از سوی ارتش روم تکمیل و به تاریخ هفتم ژوئیه سال 352 به امضای کنستانتینوس دوم امپراتور وقت رسیده و برای اطلاع سنای روم ارسال شده و سپس در آرشیو دولتی روم قرار گرفته و اینک در آرشیو واتیکان نگهداری می شود ارقام تلفات (کشتگان) ارتش روم را به این شرح نشان می دهد: جنگ سال 348 (جنگ یکم) : پنجاه هزار و 231 کشته. جنگ سال 351 (جنگ دوم) : 39 هزار و 12 تن کشته
  • روزی که پهلوان تختی ازدست رفت، پلیس تهران 17دی ماه 1346 هجری خورشیدی خبری را در اختیار خبرنگارانی که اخبار جنایی شهر را پوشش می دادند قرار داد که حاکی از آن بود که غلامرضا تختی پهلوان معروف کشتی که شهرت به پیروی از خط دکتر مصدق و مخالفت با روش حکومت کردن شاه را داشت در یک هتل شهر خودکشی کرده و طبق یادداشتی که بر جای گذارده انگیزه او مشکلات داخلی بوده است.

 یکشنبه 18 دی:

  • روزی که مظفرالدین شاه قاجار پدر 18 دختر درگذشت، مظفرالدین شاه قاجار هشتم ژانویه 1907 (هجدهم دیماه سال 1285 خورشیدی) و ده روز پس از امضای نظام نامه مشروطیت (قانون اساسی که عمدتا از قانون اساسی بلژیک ترجمه شده بود) در 54 سالگی، ظاهرا از بیماری سل درگذشت و ده روز بعد پسرش محمدعلی میرزا تاجگذاری کرد و شاه شد؛ بدون این که از نمایندگان مجلس شورای ملی برای شرکت در این مراسم دعوت بعمل آورد. مظفرالدین شاه که مانند پدرش و عمدتا با استقراض پول با بهره سنگین از بیگانه (روسیه و انگلستان) سه بار (در سالهای 1900، 1902 و 19005) به سفر اروپا رفته بود! دارای شش پسر و 18 دختر بود. وی پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه به دست میرزارضای کرمانی در سال 1896 میلادی به شاهی رسیده بود.

 دوشنبه 19 دی:

  • پول ایران (سکه داریک) دو هزار و 515 ساله شد، طبق بررسی های مستشرقین اروپایی [برپایه نوشته های مورخان یونان باستان که کارهای داریوش بزرگ را دقیقا و وسیعا شرح داده اند] و تطبیق تقویم ها، پول رسمی ایران (سکه داریک) در ژانویه سال 504 پیش از میلاد ضرب و رایج شد و این، نخستین سکه متحد الشکل جهان که دارای وزن و عیار یکسان بود در ژانویه 2011 دوهزار و 515 ساله شده است. داریوش دستور ضرب این سکه را در دومین روز نخستین ماه زمستان سال 504 پیش از میلاد (دیماه و یک روز پس از شب چله ـ یلدا) داده بود. سکه های داریک (گرفته شده از نام داریوش) تا پایان عهد هخامنشیان [سلطه اسکندر مقدونی] رایج بودند. نقش تصویر رئیس کشور بر یکطرف سکه نیز از زمان داریوش مرسوم شده است.

 سه‌شنبه 20 دی:

  • جنگ حرّان و بزرگترین شکست نظامی امپراتوری روم از ایران، دهم ژانویه سال 62 پیش ازمیلاد پمپیPompey ژنرال رومی و یکی از اعضای شورای 3 نفری ریاست امپراتوری روم اعلام کرد که سوریه و مناطق اطراف آن ضمیمه قلمرو روم خواهد بود. در آن زمان سوریه به مراتب بزرگتر از امروز و پایتخت آن انتاکیه (Antioch) و شامل جنوب غربی ترکیه امروز، قسمتی از اردن امروز و لبنان بود. این تصمیم،چهل روز بعد توسط یک فرستاده ویژه به اطلاع امپراتوری ایران رسانده شد. پاسخ ایران این بود: دست رومیان از مناطق شرق مدیترانه کوتاه. این مناطق از جمله سوریه و ناحیه اورشلیم باید استقلال داشته باشند و یا تحت الحمایه ایران باشند.

 چهارشنبه 21 دی:

  • بپاخیزی پسران «آذرک» در سیستان بر ضد حکومت عرب برایران، کرونیکلر های اروپایی شکست سپاه اعزامی خلیفه عباسی از خراسان به سیستان [سیستان بزرگتر] برای سرکوب کردن بپاخیزی پسران آذرک را یازدهم ژانویه سال 798 میلادی نوشته اند. این بپاخیزی از نخستین قیامهای مسلحانه ایرانیان در جنوب خاوری میهن برای کوتاه کردن دست عرب و احیاء استقلال و حاکمیت ملی بود. حمزه پسر بزرگ آذرک پس از این که شنید علی بن عیسی بن ماهان ژنرال و فرماندار عباسیان پسر خود عیسی را مامور سرکوبی قیام سیستانیان کرده است، با چندصد تن انقلابی استقلال طلب در کوههای سر راه کمین کرد و لشکر اعزامی را پراکنده ساخت. علی بن عیسی بن ماهان، خود 14 سال بعد در دو نبرد در ری و همدان، از نیروهایی «انقلاب استقلال ایران» مرکب از داوطلبان مسلح شکست خورد و کشته شد.
  • انگلیسی ها 14 افسر ایرانی را که برای دفاع از میهن با آنان جنگیده بودند اعدام کردند! خانواده های افسرانی که توسط انگلیسی ها اعدام شده بودند برای شکایت از وثوق الدوله رئیس الوزراء وقت که به اعتراض آنان توجه نکرده بود 22 دیماه1297 (11 ژانویه 1919) مقابل کاخ گلستان اجتماع کردند ولی از دست دربار سلطان احمدشاه هم در این زمینه کاری برنیامد!. انگلیسی ها 22 تیرماه همان سال (ژوئیه 1918) درست چهارماه مانده به پایان جنگ جهانی اول، چهارده افسر نیروهای مسلح ایران را بدون کوچکترین دلیل اعدام کرده بودند ــ موضوعی که مورخان ما، آن طور که باید به آن توجه نکرده اند.

 پنجشنبه 22 دی:

  • روزی که امیر تیمور با عبور از تنگه خیبر وارد هند شد، 12ژانویه سال 1397 میلادی امیرتیمور گورکان با نیروهایش به منظور تصرف هندوستان از گذرگاه خیبر گذشت. 341 سال بعد در همین ماه نادرشاه افشار ارتش ایران را از این گذرگاه وارد شبه قاره هند کرد و هر دو موفق به تصرف دهلی شدند. تیموریان که بعدا با کمک صفویه ایران بر هند شمالی و غربی مسلط شدند مدتها براین سرزمین حکومت کردند که در تاریخ به امپراتوران مغولی هند معروفند و نادرشاه با تصرف دهلی با این که پادشاه تیموری وقت را ابقاء کرد باعث تضعیف این امپراتوری شد و راه برتصرف و استعمار و سپس تجزیه این شبه قاره توسط انگلیسی ها هموار گردید. 
  • روزی که انگلیسی ها قصر شیرین را تصرف کردند، 22 دیماه 1296 (12ژانویه 1918) باراتف ژنرال روس و افرادش [به تصمیم لنین] خاک ایران را ترک گفتند و در پی خروج آخرین نظامی روس از ایران، نیروهای انگلیسی که از طریق عراق هم وارد غرب وطن ما شده بودند قصر شیرین و نیمی از استان کرمانشاه را تصرف کردند. انگلیسی ها در جریان جنگ جهانی اول به بهانه درآویختن با عثمانی (متحد آلمان) که از قرنها پیش بین النهرین (عراق امروز) را در کنترل داشت وارد خاک این سرزمین شده بودند. انگلیسی ها حتی پیش از پیدایش نفت در منطقه، درصدد سلطه بر آسیای غربی ـ مهمترین منطقه استراتژیک جهان برآمده بودند که ورود عثمانی به جنگ جهانی اول فرصتی را که درانتظارش بودند به دست آنان داد.

 آدینه 23 دی:

  • درگذشت منذر بن نعمان آموزگار فنون جنگ صحرایی بهرام گور، منذر بن نعمان حکمران حیره (مناطقی در غرب فرات و شط العرب) که سالها میزبان و آموزگار فنون جنگهای صحرایی بهرام پنجم (بهرام گور) بود 13 ژانویه سال 473 میلادی درگذشت. وی یک عرب مسیحی بود. از زمان فتح بابل به دست کوروش بزرگ تا جنگ قادسیه، سران حیره خودرا تحت الحمایه ایران می دانستند.

  برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده  

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


سنگ‌نگاره‌های غار مير‌ملاس را بريدند و دزديدند!



خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

بخشي از غار كه بريده شده استبخشی از ‌نگاره‌ی نقش شده بر غار ميرملاس كه ١٢ هزار سال ديرينگی دارد، بريده شد و به سرقت رفت. اين غار در کوه سرخين شهرستان کوهدشت استان لرستان نخستين غاری است که بر روی ديوار آن رنگين‌نگاره‌هايی از ١٢ هزار سال پيش يافت شده است، با اين حال اما با عدم محافظت از غار و بی توجهی در نگهبانی از آن، بخشي از سنگ‌نگاره‌هايش دزديده شد. 
نگاره‌های ديواره‌ی اين غار، بيشتر صحنه‌هايی از رزم، شکار، انسان و حيوان را نشان می دهد.
گفته می شود ربايندگان اين آثار تاريخی با توجه به ارزشمند بودن سنگ‌نگاره‌های ميرملاس بخشی از نقش و نگارهای آن را با خود برده‌اند.
غار ميرملاس پس از غار «لاسکو» و «کرکس» در فرانسه، سومين غاری است که در جهان نگاره‌هايی رنگين بر روی ديواره‌های خود دارد. 






تاريخ : سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:لاسکو,کرکس,میرملاس,غار میرملاس,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


ریشه کراوات و پیدایش آن



حسين شهرستانی :
در فرهنگ‌های انگلیسی  و فرانسه نوشته‌اند که واژه‌ی کراوات از نیمه سده‌ی هفدهم در زبان فرانسه گسترش يافت، و البته این یک دزدی فرهنگی است. آنان شوند آن‌را اين‌گونه می آورند: چون سربازان کروآت (اهل کرواسی) که در هنگ پادشاهی کروآت در روزگار لويی چهاردهم بودند دستمالی به گردن می‌بستند پس این رسم از آن روزگار آغاز شده. اما این دلیل هم در برابر آنچه که ثابت می‌کند آيين بستن کراوات  درپيوند با نیاکان ما ایرانیان دارد بسیار ضعیف است.
شايد مردم فرانسه در سده‌ی هفدهم از سربازان کرواسی آموخته باشند تا دستمال گردن ببندند و حتا اگر بپذیریم که نام آن دستمال گردن را کراوات گذاشته‌اند، دلیلی بر نفی این وجود ندارد زیرا که ریشه این واژه‌ی کهن، ایرانی‌ست چرا که اسناد و مدارکی مستند و مستدل و غیرقابل انکار به ما این چنین می‌گوید:
در آغاز با نگاهی به اوستا کتابی که هزاران سال پیشتر از سده‌ی هفدهم در اختیار ایرانیان بوده خواهیم دید که در(ویدیودات فرگرد 14 آیه 9) آمده و از دوازده چیز که مرد جنگی به آنها نیازمند است نام می‌برد. ... هفتم زره، هشتم  کُئِرِس، و این عبارت  از واژه کُئِرِت است و در برابر آن در پهلوی «گرپویان» آمده ودرباره‌ی  آن می‌گوید که کُئِرِت به زره بسته می‌شود.
به این نگاره‌ بنگريد! چهره‌ای است از «پاپک» پدر اردشیر که در تخت جمشید بر روی  سنگ نگاشته‌شده و  کراوات یا چیزی شبیه به آنچه امروزه به‌عنوان کراوات از آن استفاده می‌کنند دیده می‌شود. هرتسفلد نیز در  Iran In The Ancient East (fig 402)آورده که آن چهره‌ی پاپک پدر اردشیر است و رخت مادها را به تن دارد. اینجاست که به‌راستی  و به‌ خوبی  روشن می‌شود که  کُئِرِت  کدام است و واژه  کراوات از کجا گرفته شده!
البته این کراوات پیش‌تر نیز به‌گونه‌ي پهن‌تر و پیش سینه هم بسته می‌شده و در نگاره‌ها دیده می‌شود که پادشاهان و بزرگان سپاه آن‌را می‌بستند و در بیشتر چهره‌های کنده‌شده بر روی سنگ در تاق بستان و سکه‌های باستانی دیده می‌شود. و می‌توانیم بگويیم که شاید پاپیون هم با اندكی دگرگونی از روی آن برداشت شده باشد.
این پیش سینه را تا روزگار صفویه و پس از آن نیز به‌عنوان یک آيين می‌بینیم. شماری از نگاره‌هايی که بردیوار سنگی ایوان موزه تخت جمشید و آيين تاجگذاری اردشیر دوم که در تاق بستان نقش بسته را به همراه نگاره‌هايی از پادشاهان روزگار باستان که پوشش آنان این ادعا را ثابت می‌کند.
همچنین یادآوری می‌شود دکتر محمدمقدم استاد زبانشناسی دانشگاه تهران در سال 1324 خورشيدی در جزوه شماره‌ي سه خود که به تلاش کتاب فروشی ابن سینا با عنوان «ایران کوده» به‌چاپ رسیده به ریشه واژه کراوات پرداخته و پژوهشگران گرامی می‌توانند از آن بهره ببرند.
در پایان  این نوشتار اعتراف می‌کنم گرچه توان نویسنده بیش از این نبود اما  همین اندازه هم می‌تواند گامی هر چند اندک برای آشنايی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و تمدن سرزمینش و پی‌بردن به خرد نیاکانش باشد زیرا که  نیاکانش هزاران سال پیش پوششی داشتند که مردمان جهان  امروز بهره‌گیری از آن‌را شوند بزرگی خود می‌دانند.






تاريخ : سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:کئرس,کئرت,کروآت,کروات,گرپویان,پاپیون,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 28 آبان تا 4 آذر

 



گروه مردم :


شنبه 28 آبان:

  • بی کفایتی شاه سلطان حسین، شورش قندهار و سقوط اصفهان، «میرویس» بزرگ قندهاری ها که برای تظلم از جور و ستم عبدالله خان حکمران اعزامی دولت صفویان رنج سفر به اصفهان را بر خود هموار کرده بود ولی موفق به دیدار شاه سلطان حسین نشده بود 19 نوامبر سال 1699 (1078 هجری خورشیدی) با دست خالی به قندهار بازگشت و سران طوایف ناحیه را به باغ خود دعوت کرد و وجود ضعف در ارکان دولتی و رواج فساد اداری و چاپلوسی در دربار صفویان را برایشان بیان داشت و گفت که شاه در محاصره عده ای کوته نظر آزمند قراردارد و کسی نمی تواند، حتی برای تظلم به او دسترسی یابد و احکام انتصابات خرید و فروش می شود و دلسوز وجود ندارد. در این شرایط راه دیگری جز این که خودمان بپاخیزیم وجود ندارد، و بذر شورش در همان روز کاشته شد و ظرف دو سال از زمین سر بر آورد. پشتونها و بویژه قندهاریها تا آن زمان سابقه نافرمانی و ضدیت با دولت متبوع، ایران، را نداشتند.

یکشنبه 29 آبان:

  • اعلان جنگ ایران به روم شرقی در نوامبر 502، دولت وقت ایران بیستم نوامبر سال 502 میلادی (زمان پادشاهی قباد ساسانی) به دولت روم شرقی (قسطنطنیه) اعلان جنگ داد. این اعلان جنگ پس از سه اخطار پی در پی به دولت روم که این دولت در رعایت تعهداتی که به موجب پیمان صلح سال 442 (منعقد شده میان یزدگرد دوم و تئودور) سپرده بود تعلل کرده است صادر شده بود. در اخطاریه های کتبی سه گانه، دولت روم متهم شده بود که تعمدا در صدد اجرای چند بند از پیمان بر نیامده و تاکید شده بود که ادامه تعلل رومی ها، پیش از آن تحمل پذیر نخواهد بود.

دوشنبه 30 آبان:

  • سالروز آغاز جنبش سوسیالیستی «مزدک» متفکر بزرگ ایرانی، 21 نوامبر سال 488 میلادی، درست 1360 سال پیش از انتشار «مانیفست کمونیست» از سوی کارل مارکس و انگلس، مزدک عقاید اقتصادی ــ اجتماعی (سوسیالیسم) خود را اعلام داشت و ترویج آن را آغاز کرد. مزدک پسر بامداد که یک روحانی زرتشتی در شهر استخر فارس (شیراز) بود مدعی شد که این عقاید تفسیر درست آموزشهای زرتشت است که هدفی جز نیکبختی بشر نداشته و زمانی این نیکبختی تحقق خواهد یافت که برابری انسانها تامین شود. از ابتدای سده 19 که عقاید مزدک مورد تحلیل و تفسیر اندیشمندان و مورخان بزرگ قرار گرفت «21 نوامبر» برای روشنفکران چپ، روزی گرامی بوده است.
  • سامانیان بر سر کار آمدند، زبان پارسی و فرهنگ ایرانی زنده شد، مورخان «21نوامبر سال874 میلادی» را روزی ذکر کرده اند که سامانیان بر سرکار آمدند و کمر همت به احیاء زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ ایرانی و گسترش علوم و معارف بستند و در این راه لحظه ای از تلاش باز نایستادند. پایتخت سامانیان شهر بخارای خراسان بزرگتر و رودکی از شعرای بزرگ این دوران بود. برخی از مورخان سامانیان را از نسل بهرام مهران (چوبین) ژنرال معروف ایرانی که در «ری» زاده شده بود می دانند. در میان ایرانی تبارها، تاجیکها بیش از دیگران قدرشناس سامانیان هستند. دولت تاجیکستان پول ملی خود را «سامانی» نام نهاده است. 

سه‌شنبه 1 آذر:

  • در قرون وسطا، روزی که زلزله شهر تاریخی نیشابور را ویران کرد، 22 نوامبر سال 1267میلادی (666 هجری قمری) یک زمین لرزه شدید شهر تاریخی نیشابور خراسان را ویران کرد و هزاران تن را مقتول و مجروح ساخت. این شهر سه سال بعد به هزینه دولت وقت تجدید بنا شد. نیشابور که در جهان به شهر "عمر خیام" معروف است در دوران ساسانیان به صورت شهری بزرگ درآمد و یک بار هم پایتخت ایران شد. این شهر در ردیف بلخ، بخارا، هرات، سمرقند و مرو یکی از شهرهای باستانی خراسان بزرگتر بشمار می رود و طاهر ذوالیمینین در همین شهر تجدید استقلال ایران را اعلام داشت که آغاز پایان حکومت عباسیان برایران بشمار آمده است.

چهارشنبه 2 آذر:

  • با فرار خسرو پرویز و در پی آن رویداد های دیگر مسیر تاریخ جهان یک بار دیگر تغییر کرد، خسرو پرویز هنوز بر جای پدر ننشسته بود که وارث دشواری های او و ضدیت ژنرال بهرام چوبین شد که با شاه متوفا درگیری پیدا کرده بود. خسرو پرویز که در تاریخ عمومی (جهان) به خسرو دوم معروف است چون یارای ایستادگی در برابر ژنرال بهرام (از مردم «ری»)را نداشت 23 نوامبر سال 589 میلادی به قسطنطنیه فرار کرد تا از موریس امپراتور روم شرقی کمک بخواهد. موریس که در انتظار چنین فرصتی بود یک سپاه کامل در اختیار خسرو دوم قرار داد و این سپاه با کمک هواداران داخلی خسرو، در جنگ سال 591 میلادی بهرام را شکست و به شمال خاوری ایران فراری دادند و خسرو دوم بر تخت نشست. 
  • شکست ایران در قادسیه و رد پیشنهاد انتقال پایتخت از تیسفون به شیراز ، 23 نوامبر 636 میلادی و چهار روز پس از شکست نظامی امپراتوری ایران در نبرد قادسیه (معرکة القادسیه) و عقب نشینی باقیمانده یگانها از پل عتیق و به مخاطره افتادن تیسفون (پایتخت)، جلسه بزرگان کشور برای چاره جویی در کاخ سلطنتی (ایوان مدائن ـ طاق کسرا) تشکیل شد. حاضران در جلسه پس از شنیدن گزارش جنگ پیشنهاد کردند که پایتخت به شهر استخر (شیراز) منتقل شود زیرا که عرب مهارت جنگ صحرایی دارد نه کوهستانی و رسیدن به استخر مستلزم عبور از کوهستان است.

پنجشنبه 3 آذر:

  • عصیان سراسری هواداران بابک خرمدین در سال 842 میلادی، هواداران «بابک خرم دین» و پیروان عقاید اجتماعی ـ اقتصادی او از دهه سوم نوامبر 842 میلادی (آذر ماه221 خورشیدی) درآذربایجان، اصفهان، فارس و کرمان بر ضد حکومت خلیفه عباسی دست به یک عصیان گسترده زدند که به نوشته مورخان، در بیدارکردن ایرانیان موثر واقع شد.

آدینه 4 آذر:

  • روزی که شهر بیشاپور ساخته شد، به گزارش کرونیکلهای جهان (روزشمار رویدادهای مهم ملل جهان در طول زمان)، شهر بیشاپور در منطقه کازرون 24 نوامبر سال 266 میلادی تکمیل شد. کار ساختن این شهر که به تصمیم شاپور یکم، شاه ساسانی وقت ساخته شد نزدیک به شش سال طول کشید. در ساختن این شهر هم از اسیران رومی استفاده شد. ارتش ایران به فرماندهی شاپور یکم در سال 260 در ناحیه «ادسا (امروز: ارفا = اورفا)» در شرق فرات (جنوب ترکیه امروز) ارتش روم را شکستی سخت داد و والرین امپراتور این کشور با 71 هزار نظامی رومی را اسیر کرد که از این اسیران برای ساختن سد شوشنر (بند قیصر)، ساختن شهر گندی شاپور در خوزستان و بیشاپور در فارس استفاده شد.


برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده 

 

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


«بهرام‌شاه» رفاه را در ايران گسترد



نگار پاكدل :

بهرام گور،(بهرام پنجم یا وهرام)، پانزدهمین شاهنشاه ایران از دودمان ساسانی‏، پسر و جانشین یزدگرد اول بوده است. پس از مرگ یزدگرد بزرگان ایران شاهزاده ای را به‌نام خسرو بر تخت نشاندند اما ”منذر بن نعمان“ امیر حیره، که سرپرست بهرام بود او را یاری کرد و نيرويی مجهز به ‌فرماندهی پسر خود «نعمان بن منذر» به‌سوی بهرام فرستاد، نعمان به سوی تیسفون راند و بزرگان وحشت كرده و با منذر و بهرام به گفت‌و‌گو پرداختند، در پايان، خسرو از تخت پادشاهی به زير كشيده شد و بهرام (از سال ۴۲۱ تا ۴۳۸ میلادی به مدت  ١٧ سال) بر تخت پادشاهی تكيه زد، مشهور است وی برای به‌‌دست آوردن تخت سلطنت، تاج شاهی را از میان دو شیر ربود.
وی پادشاهی نيک سيرت بود و برای مردم زمانش رفاه و خوشبختی را به ارمغان آورد، به نوشته‌ی رخدادنگاران ايرانی و عرب وی پادشاهی دادخواه و آبادگر و هوشمند بوده است، دل‌بستگی‌ بهرام شاه به شکار گورخر شوند(دليل) آن بود  که به وی فرنام بهرام گور بدهند.
بهرام هنگام نشيتن برتخت شاهی گفت: «اینک که بر تخت و آيین طهمورث و پدری نیاکان‌مان نشستم خدای بزرگ را ستایش می‌کنم و از او سپاسگزارم، من اکنون شما کارگزاران را به نیکی و خرد و دانش که یادگار زرتشت است راهنمایی می‌کنم ، من خواستار این جهان زود گذر،( سپنج ) نیستم و برای گذاشتن نام نیک از خود برای آیندگان کوشش خواهم کرد، اکنون می گويم، به مردم تهیدست و ناتوان زور نخواهم گفت و به یاری آنان خواهم شتافت، سپاه ایران را نیرومند خواهم کرد و پایبند خواهم بود تا دشمنان ایران را همواره از پای درآورم، تلاش خواهم کرد که جز راستی با مردم رفتار نکنم و اگر از سوی مردم اشتباه سر بزند آنان‌را می بخشم، اکنون شما را به دین اجدادی و کهن ایرانی می خوانم و هرگز از راه نیاکان خود برنخواهم گشت.»
داستان‌های بسیار در چابکی بهرام  در جنگ با اقوام شمالی و دولت بیزانس و شکارهای وی گفته‌اند، این رويدادها هم در ادبیات و هم در نقاشی ایران شهرت دارد.
وی نخست با اقوام وحشی شمالی جنگید و آنان را شکست داد در 421 ميلادی جنگی میان او و« تئودوسیوس» امپراتور روم در گرفت، فرماندهی سپاه ایران با «مهر‌نرسی» بود، وی تمامی ارمنستان را ضمیمه‌ی ایران كرد و به سبب آشتی نامه ای که در سال 422 ميلادی امضا شد ایرانیان در کشور خود به عیسویان آزادی دینی دادند و رومیان هم همین حق را به زردشتیان ساكن بیزانس دادند.
بهرام پس از پیروزی بر «هپتال‌ها» هدایای بسیاری را راهی «آتشکده‌ی شیز» کرد و مالیات سه سال مردم ایران را به آنان بخشود و 20 میلیون درهم از خزانه‌ی سلطنتی را میان مردم ایران تقسیم کرد، سپس فرمان داد در روز نخست هر ماه دادگاه‌هایی تشکیل شود و همه‌ی فرمانروایان و سرداران و بزرگان حکومتی در آنجا باشند و اگر کسی از مردم از آنان شکایتی دارد آن‌را به دادگاه تقدیم کند تا شاهنشاه  به آنان رسیدگی کند.
هیچ‌یک از شاهنشاهان ساسانی به‌جز اردشیربابکان و خسرو انوشیروان به مانند بهرام گور محبوب مردم نبوده‌‌اند وی نسبت به‌ همه خیرخواهی می‌کرد.
شاهنشاهی بهرام گور برای ایرانیان؛ آبادانی، ارتش نیرومند، مرزهای مستحکم، زمینهای آباد، کشاورزی پربرکت، مالیات‌های سبک و زندگی خوب همراه با شادی و خوش گذرانی برای ایرانیان پيشكش آورد.
به گفته‌ی فردوسی بزرگ که از زندگی نامه ساسانی ها ( خدای نامه ) برداشت کرده، شاهنشاهی بهرام هم‌زمان با پیدا کردن گنج‌های بسیاری از دل خاک شد، این گنج‌ها که به گنج‌های جمشید شاه نسبت داده شده است گمان می رود همان خزانه های سلطنتی کورش و داریوش بوده است كه به بهرام رسيد و کارگزاران وی آنها را از زیر خاک بیرون آوردند، به فرمان بهرام شاه مردم نیز باید در این ثروت ملی شريک باشند  و در اين زمان بهرام شاه می‌گوید:« من نیاز به گنج ندارم زیرا جوان و تندرست هستم و با کار و کوشش و نبرد با بیگانگان و متجاوزان به خاک ایران ثروت‌های زیادی کسب خواهم کرد، پس کسانی به این گنج‌ها نیاز دارند که فقیر هستند، کسانی که از کار افتاده و قادر به کار کردن نیستند، زنان بیوه و کودکان یتیم باید سهم داشته باشند، این یک منبع ملی است و همگان باید در آن شريك باشند.»
آمده که او در آخرین سال‌های سلطنت سخنرانی کرد و به بزرگان و کارگزاران حکومتی ایران هشدار داد، كه اگر از راه راست و نیکویی به مردم سرپيچي كنيد، آگاه باشيد که هم‌چون پدرم و حتا سخت‌تر از او با شما برخورد خواهم کرد به همین شوند(دليل) وی در یک توطئه كه از سوی  بزرگان دولتی ترتيب داده شده بود کشته شد.

يار‌ی نامه ها:
دايرة المعارف فارسی
فرهنگ فارسی معین
مسعودی( مروج الذهب )
تاریخ طبری






ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

از اردیبهشت سال ۸۸ صحبت‌هایی مبنی بر ساخت جزیره مصنوعی فروهر در اطراف شهر سیراف بوشهر و در خلیج همیشه فارس آغاز شده است. این پروژه بزرگ گردشگری برای نخستین بار است که در ایران اجرا می‌شود.
به گزارش تکناز طرح ساخت جزیره مصنوعی به شکل نماد فروهر در شاخاب پارس (خلیج فارس) درحال تکمیل بوده و مجوزهای اولیه و موافقت اصولی این پروژه نیز دریافت شده است.
این جزیره با مساحتی بالغ بر ۶ میلیون و دویست هزار متر مربع در محدوده‌ای به ابعاد ۳ در ۵ کیلومتر، روبروی حاشیه بندر تاریخی سیراف در استان بوشهر ساخته خواهد شد.
این جزیره شامل منطقه مسکونی، هتل، دانشگاه، پارک انرژی خورشیدی، زمین ورزش، فرهنگسرای بزرگ ملل و گفتگوی تمدن ها، رصدخانه عمومی است. همچنین مجوزهای اولیه اجرای این پروژه نیز دریافت شده است.

ساخت جزیره مصنوعی فروهر در خلیج فارس + عکس

اسفندیار اختیاری؛ نماینده ایرانیان زرتشتی که عضو تیم مدیریت این پروژه است ضمن اعلام این خبر افزود:«در آینده‌ای نزدیک طرح این پروژه که بیش از ۶۰ کارشناس در حال بررسی آن هستند، آماده می‌شود و طرح نهایی این جزیره در نشست‌هایی تخصصی برای آخرین بار بررسی خواهد شد تا شاهد اجرای یک پروژه کم نظیر باشیم».
این جزیره مصنوعی درکناره منطقه پارس جنوبی و در حاشیه بندر تاریخی سیراف ساخته خواهد شد.

براساس باور ایرانیان، فروهر یکی از اجزای وجود هر آدمی است که او را به سمت پیشرفت و راستی رهنمون خواهد کرد و هریک از قسمت‌های این نماد مفهومی دربردارد.
در نشست انجمن موبدان تهران با طراحان و مجریان ساخت جزیره مصنوعی فروهر در شاخاب پارس ، درمورد نگاره فروهر و مفاهیم آن گفتگو شد.

ساخت جزیره مصنوعی فروهر در خلیج فارس + عکس

اسفندیار اختیاری به مهندس فرصت، به عنوان ایده‌پرداز و سرمایه‌گذار طرح و همچنین طراحان همراه وی تاکید کرد که ساخت این جزیره یک پروژه معماری ساده نیست؛ زیرا هر گوشه‌ای از فرهنگ ایرانی و زرتشتی مفاهیم بالایی را در خود دارد. به ویژه نماد فروهر که هرکدام از بخش‌های این نگاره مفهوم و منظور دارد و بی‌حکمت نیست.
نماینده انجمن موبدان همچنین با اشاره به استفاده از نماد فروهر پیش از دوران هخامنشیان توسط ملل دیگر ادامه داد:« این نماد در ایران مهر ایرانی خورده است و با اندیشه و مفاهیم ارزشمندی همراه شده است».
همچنین وی با اشاره به معماری خانه‌های زرتشتیان، دقت درجهت سازه‌ها و نمادهای عددی رمزگونه را یادآور شد و مفاهیم اسطوره ای آنها را برای طراحان حاضر که دانشجویان معماری بودند، بازگو نمود.
سپس مهندس فرصت، در سخنانی بخشهای گوناگون جزیره فروهر را برای حاضرین توضیج داد و معماری را برگرفته از سه فلسفه دانست که یکی از آنها فلسفه سهروردی است.
نماینده ایرانیان زرتشتی نیز با اشاره به دیدگاه رهبر معظم انقلاب که می‌گویند ما افتخار می‌‌کنیم که از آغاز یکتاپرست بودیم، پرسش‌هایی را درباره این پروژه بزرگ گردشگری مطرح نمود.





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


ترک ها بر ديواره‌ی تخت جمشيد و خطر فروپاشی



خبريار امرداد-نگار پاكدل :
ترک‌های فراوان و تازه بر بنای تخت جمشید، اين سازه‌ی برجسته‌ی ايرانی را در خطر ریزش و آسیب جدی قرار داده است.
به گزارش مهر، «محمد اسدپور»، فعال میراث فرهنگی و گردشگری و مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی مرودشت گفت: «با گذشت زمان شاهد افزوده شدن ترک‌هایی ميان سنگ‌ها، ستون‌ها و کاخ‌های مجموعه‌‌ي جهانی تخت‌جمشید هستیم.»
وی ادامه داد: «هنگامی‌که از پلکان‌ها وارد تخت جمشید می‌شویم در دروازه ملل، ستون‌هایی هست که ترک‌هایی خورده‌اند و اين ترک ها تازه است.»
به گفته‌ی اسدپور سنگ‌ها به شوندهای(:دليل‌های) گوناگون؛ فرسایش و باران‌های اسیدی، شرایط آب و هوایی و گذشت زمان، فسیل شده و ترک‌هایی در آن‌ها پديد می‌آید، كه روزانه بر اين ترک ها افزوده می شود و به شوند(:دلیل) کنترل نشدن از سوی مسوولان و كارشناسان این ترک‌ها روز به روز بیشتر شده است.
«اسدپور»، درباره‌ي آسيب‌ها‌ گفت:« در دیواره‌های دروازه‌ي ناتمام، ترک‌هایي دیده می‌شود که آجرهای آن قابل ديدن است. همچنين در کاخ صدستون، نیز ترک‌های فراواني ديده مي‌شود، در این مجموعه هر گردشگری بخواهد بازدیدی از تخت‌جمشيد داشته باشد به سادگی مي‌تواند این ترک‌ها را ببيند.»
 
 

اين مدير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي  يادآور شد: «در درگاه کاخ‌موزه، شکاف‌ها و ترک‌های گوناگونی در بخش خاوری(:شرقی) ديده می شود كه انحنای یک ستون را درپی داشته است. ترک‌های دیواره‌ی کاخ‌موزه به‌اندازه‌ای است که هنگاميكه از سمت چپ به کاخ‌موزه می رويم این ترک‌ها را به سادگی مي‌توان ديد.»
 
 

  وی در پايان گفت: «در مجموعه‌ی جهانی تخت‌جمشید، مدیریت بحران وجود ندارد، از همين روی به مسوولان امر پیشنهاد دادیم که درباره‌ی شوند(:دليل) این ترک‌ها، كاوش شود و مقرر شده کارشناسان برای بررسی این موضوع و جلوگیری از پیشرفت آن به این مجموعه سفر کرده و راهکارها را ارايه دهند، چرا كه اگر این روند ادامه داشته باشد در آینده‌ای نه چندان دور با فروپاشی نمای کنونی رو به رو خواهیم بود. هر دم بر ترک‌های سنگ یا دیواره‌ها افزوده می‌شود كه اگر این ترک‌ها به‌گونه‌ی گسل و شکاف باشد و یکی از کاخ‌ها ويران شود دیگر نمی‌توان کاری انجام داد از این رو نياز است  كه کارشناسان راهکارهای اساسی را ارايه دهند.»






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 21 تا 27 آبان

 




شنبه 21 آبان:

  • اصفهان باردیگر پایتخت ایران شد،  12نوامبر سال 1598 میلادی (21 آبان) شهر اصفهان یک بار دیگر پایتخت ایران شد. شاه عباس اول تصمیم به انتقال پایتخت از قزوین گرفته بود و کار این انتقال هفت سال طول کشیده بود. پیش از دوران سلطنت شاه عباس، اصفهان در سال 931 میلادی به تصمیم «مرداویز» قهرمان ملی ما که سودای احیاء امپراتوری ایران باهمه مراسم و آیین های باستانی اش را در سر داشت، پایتخت اعلام شده بود. وی نخستین مراسم «سده» پس از ساسانیان را در همین شهر برگزار کرده بود و سخن گفتن و نوشتن، جز به فارسی را ممنوع ساخته بود. طغرل سلجوقی نیز مدتی اصفهان را پایتخت خود کرده بود. در سال 1915 هجری (1294 میلادی ـ زمان سلطنت احمد شاه ) هم تصمیم گرفته شد که اصفهان پایتخت شود که به علت ورود نیروهای خارجی متخاصم یکدیگر به ایران و تبدیل ایران به گوشه ای از میدان جنگ جهانی اول عملی نشد.

دوشنبه 23 آبان:

  • خشکسالی سه ساله ایران، 14 نوامبر 467 میلادی، پس از سه سال خشکسالی شدید در ایران، ریزش باران آغاز شد که یک هفته طول کشید و پیروز ساسانی شاه وقت دستور داد که به این مناسبت، از آن پس هر سال در چنین هفته ای جشن بگیرند. خشکسالی سه ساله ایران همزمان با هجوم پی در پی اقوام شمال شرقی معروف به هپتال ها بود که بالاخره «پیروز» مجبور شد در گرگان برای جلوگیری از دست اندازی آنان سدی بلند، همانند دیوار چین بسازد که مردم محل بقایای آن را «سد سکندر!» گویند.

سه‌شنبه 24 آبان:

  • تاسیس حکومت غزنویان، 15 نوامبر سال 988 میلادی سبکتکین ازسران طوایف معروف به«ترکان غز = اغوز ها» کابل را تصرف کرد که مورخان این روز را سالروز تاسیس حکومت غزنویان می دانند که عمدتا بر ایران خاوری و گاهی تا «ری» حکومت کردند. ساسانیان برای جلوگیری از ورود طوایف دوردست «آلتائیک» به فرارود (ماوراءالنهر)، در سرحدات شمالی این منطقه (سیر دریا = رود سیحون) پادگانهای متعدد تحت عنوان «مرزبان» تاسیس کرده بودند که پس از افتادن ایران به دست عرب، این پادگانها برچیده شد و مهاجرت آن طوایف به «فرارود» آغاز گردید و عباسیان و پیش از آنان حتی امویان به استفاده از مردان این طوایف در ارتشهای خود پرداختند که اصطلاحا «غلام» خطاب می شدند و از این طریق قدرت یافتند. قدرت گرفتن سبکتکین هم از همین راه بود. وی عمیقتر از پیشینیان خود در ایران خاوری پیشروی کرده بود.

چهارشنبه 25 آبان:

  • نبرد قادسیه و تغییر مسیر تاریخ ایرانیان، نبرد قادسیه میان اعراب مسلمان و ایران 16 نوامبر 636 میلادی آغاز شد و تا نیمروز 19 نوامبر بطول انجامید. این نبرد به شکست نیروهای ایران انجامید و متعاقب آن، اعراب تیسفون را تصرف کردند و سپس به تعقیب یزدگرد سوم شاه وقت که از تیسفون عقب نشینی کرده بود پرداختند و در دو جنگ دیگر، جلولا و نهاوند، نیز او را شکست و به خراسان فراری دادند که در مرو ترور شد. اعراب سپس ایران را شهر به شهر به تصرف درآوردند. در پی سقوط تیسفون بود که اعراب از جزیرةالعرب به بین النهرین (عراق) مهاجرت کردند و شهرهای کوفه و بصره را ساختند.
  • روزی که سنگبنشته های ایران باستان خوانده شدند، 16 نوامبر 1846 را روزی نوشته اند که «سر هنری راولینسونSir Henry C. Rawlinson» موفق به خواندن خطوط میخی سنگنبشته داریوش بزرگ در بیستون شد و آن را ترجمه کرد. این سنگنبشته مربوط به سال 519 پیش از میلاد (2 هزار و 528 سال پیش) است که حدود جغرافیایی ایران در آن مشخص شده و «سند مالکیت میهن ما» بشمار می رود - تنها کشور جهان که چنین سندی را دارد. راولینسون از دهه 1830 تلاش خود را برای خواندن کتیبه های (خط میخی) ایران باستان آغاز کرده بود.

پنجشنبه 26 آبان:

  • کودتای سیاسی در ایران سال 487 میلادی، با این که ارتش ایران به فرماندهی سپهبد «زرمهر» هپتالها را در فرارود (آسیای میانه) شکستی سخت داده بود، بزرگان کشور در یک نشست محرمانه در 17 نوامبر سال 487 میلادی تصمیم گرفتند که بلاش، شاه ساسانی وقت را برکنار و قباد (گواد = گوات) را بر جای او بنشانند و این تصمیم (کودتا)، بدون خونریزی عملی شد. بزرگان ایران از مسامحه بلاش در قبال خزرهای مهاجر به مناطق شمالی دریای مازندران که ستیزه جویی می کردند خسته شده بودند.
  • سالگشت درگذشت «جامی»، مولفان تاریخ فلسفه، پس از تطبیق تقویم میلادی با تقویم هجری قمری، 16 نوامبر را سالگشت فوت نورالدین عبدالرحمن جامی شاعر و فیلسوف ایرانی ذکر کرده اند که در سال1492 (13 محرم 898 هجری قمری) در هرات از این دنیا رفت. کرونیکلرهای غرب سالروز درگذشت جامی را 19 نوامبر این سال نوشته اند. جامی برجسته ترین فارسی سرای قرن پانزدهم میلادی 18 اوت سال 1414 میلادی (817 هجری قمری) در «جام» واقع در خراسان بزرگتر به دنیا آمده و در هرات و سمرقند تحصیل کرده بود. وی در عین حال از آخرین صوفیان بزرگ بشمار می آید.

آدینه 27 آبان:

  • روزی که بهرام گور، شاه ایران شد، در پی کشته شدن یزدگرد یکم شاه ساسانی وقت با لگد اسب در نزدیکی نیشابور در نهم نوامبر 420 میلادی، هجدهم نوامبر این سال بهرام پسر کوچکتر او خود را بهرام پنجم شاه ایران خواند. شاپور برادر بزرگ بهرام قبلا در یک درگیری کشته شده بود و «نرسی» برادر میانی، مقام پادشاهی را نمی پذیرفت و بزرگان ایران با شاه شدن بهرام (معروف به بهرام گور) موافق نبودند. یکی از دلایل مخالفت بزرگان این بود که مادر او سوشندخت، یک بانوی ایرانی یهودی بود. بزرگان ایران (و به نوشته مورخان اروپایی: طبقه گرندیز، و یا گراندس) در دوران سلطنت 21 ساله یزدگرد نسبت به پیروان ادیان دیگر، بسیار حساس شده بودند زیرا که یزدگرد وسیعا به مسیحیان قلمرو ایران آزادی مذهبی و اجازه تاسیس کلیسا و حتی تبلیغ داده بود. 
  • روزی که مجلس روسیه متن قرارداد تقسیم ایران را دریافت کرد!  18 نوامبر سال 1907 ایسفولسکی وزیر امور خارجه وقت روسیه متن قرارداد انگلستان و روسیه منعقد در 31 اوت همین سال مبنی بر تقسیم ایران میان خود را به پارلمان تازه تاسیس روسیه (دوما) جهت اطلاع تسلیم کرد. این قرارداد که بدون توجه به استقلال ایران که 12 قرن قدرت اول و یا یکی از دو قدرت برتر جهان و از لحاظ ادبیات و معارف تا قرن هفدهم در سطوح بالا قرار داشت تنظیم و به اجرا گذارده شده بود در سن پترزبوگ به امضا رسیده بود.

  برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده 





تاريخ : یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:دوما,بهرام گور,یزدگرد اول,لگد اسب,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

پلنگ برفی

 
پلنگ برفی
پلنگ برفی
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: گوشتخواران
تیره: گُربه‌سانان
زیر خانواده: پلنگ‌سانان
سرده: Uncia
گونه: U. uncia
نام علمی
Uncia uncia
(Yu et al.٬ ۱۹۷۶)
زیستگاه پلنگ برفی

پلنگ برفی (نام علمی: Uncia uncia) از گونه پلنگ‌های نادر جهان است. زیستگاه این موجود، کوه‌های مرتفع هیمالیا است.

طبقه بندی این گربه بزرگ هنوز نامشخص است، برخی جانورشناسان آنرا در سرده پلنگ شکلان دسته بندی می کنند اما برخی دیگر آن را متعلق به سرده uncia ( اونسیا ) می دانند . اونسیا ( یا اونس ) در زبان‌های لاتین و فرانسه باستان و انگلیسی به معنای " کوچک " است که به گربه‌های کوچکی چون سیاهگوش اتلاق میشد .


این گربه‌ها نسبت به سایر گربه‌های بزرگ مانند ببر و شیر کوچکترند . بر روی پوست آنها روزت‌های ( خال‌های رز شکل ) تیره رنگ وجود دارد . ویژگی‌های پلنگ برفی به گونه ای متناسب با نواحی سرد و کوهستانی است : وزن آنها بین 27 تا 54 کیلوگرم و درازای آن 75 تا 130 ( به طور میانگین 90 ) سانتیمتر می‌باشد ( برای تحرک آسانتر ) و موهای آنها انبوه و بلند با رنگ زرد دودی و مایل به قهوه ای برای دفع سرما ) است . گوش‌های این جانور برای دفع کمتر گرما، گرد و کوچک است و دم بلند به تعادل آن کمک می‌کند . پوزه کوچک، پیشانی برجسته و سوراخ‌های بینی بزرگ حیوان نیز با استنشاق هوای سرد و سنگین سازگاری یافته اند . از دیگر ویژگی‌های این پلنگ که در سایر گربه‌های بزرگ مشاهده نشده باید به صدای جیغ مانند ( به سبب نداشتن خشک نای ) و چشم سبز کمرنگ اشاره نمود .

هر چند برآورد می‌شود که 3500 تا 7000 قلاده در طبیعت و 600 تا 700 قلاده در باغ وحش وجود دارد، به سبب خوی مرموز این گربه، به طور دقیق مشخص نیست که چه تعداد از آن در طبیعت یافت می‌شود .

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

يازده هزار دست‌نوشته‌ی خطی پارسی، جهانی می شود



سورنا لطفی نيا :
دست‌نوشته‌های پارسی جای گرفته در مجموعه‌ی نسخه‌های خطی كتابخانه‌ی بريتانيا، تا سه سال ديگر در شبكه اينترنت در دسترس همگان خواهدبود.
با انجام پروژه ديجيتالی کردن دست نوشته‌های پارسی، تا سه سال ديگر بيش از يازده هزار اثر، از دست نوشته‌های پارسی در مجموعه‌ی نسخه‌های خطی کتابخانه بريتانيا از راه اينترنت در دسترس همگان قرار مي‌گيرد.
به گزارش ميراث فرهنگی؛ بر پايه‌ی برنامه ريزی های انجام شده، دست نوشته‌های پارسی موجود در مجموعه‌ی دست‌نوشته‌های اين کتابخانه و با خواست دسترسی آزاد پژوهشگران و دوستداران در سراسرجهان، تا سه سال ديگر ديجيتالی و در اينترنت پخش می شود.
مجموعه دست نوشته‌های پارسی در کتابخانه بريتانيا يکی از بزرگ‌ترين و نامدارترين مجموعه‌های جهان است که در برگيرنده‌ی بيش از ١١٠٠٠ نسخه‌ی خطی اصل، از همه‌ی سرزمين‌ها و فرهنگ‌های جهان، درباره‌ی ايران است. اين مجموعه، از ديد زمانی نيز دامنه‌ی گسترده‌ای از سده‌ی ١٢ ميلادی تا امروز را دربر می گيرد. بسياری از اين دست نوشته‌ها، متون بسيار کميابی هستند و برخی نيز دارای تصويرها و نگاره‌های بی مانندی هستند که امروزه از نامدارترين مينياتورها و نقاشی های مکتب‌های نقاشی ايرانی و مغول شناخته شده‌اند. هم اکنون دسترسی به اين آثار تنها از راه مراجعه به کتابخانه شدنی است.
با انجام اين كار، آثارموجود، در شمار مواد و آثار پژوهشی آنلاين خواهند بود که امکان بالا بردن سطح تحقيقات و موضوعات پژوهشی را در همه‌ی حوزه‌های همسو به ويژه موسيقی ايرانی و نقاشی و ادبيات پارسی فراهم می کند . همچنين امکان معرفی و شناخت و نيز نگهداری از بخشی از ميراث گران‌سنگ ايران، برای نسل‌های آينده، فراهم می شود.






تاريخ : سه شنبه 17 آبان 1390برچسب:گران سنگ,خط,دست خط,دست نوشته,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی