به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا


 

http://up.sibdownload.com/images/murgm3ig2tdtfvz6eu.jpg
 

چرا با هم با بی ‌احترامی رفتار می‌کنیم؟

بعضی‌ها باور دارند که جهان همانی است که باید باشد و ما با تجربه مشکلات زندگی درس‌های باارزشی می‌گیریم و یا اینکه این جهان برنامه‌ای خیلی خیلی بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از آنچه که کسی بتواند حدس بزند با خود دارد. شاید همه این باورها درست باشند، شاید هم نه.

موقعیت هر چه که باشد، زندگی در سیاره ما همیشه آنطور برنامه‌ریزی شده به نظر نمی‌رسد. درست است، لحظاتی از زندگیمان با شادی، خنده و زیبایی همراه است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و بسیاری از این لحظات خوب بخاطر روابطمان با دیگران است.

خیلی وقت‌ها هم هست که اینقدر خوب نیستیم و طوری با هم رفتار می‌کنیم که اجتماعی بودن ما را زیر سوال می‌برد. خیلی وقت‌ها بخاطر متفاوت بودن نژاد، رنگ پوستمان مورد حمله قرار می‌گیریم، زنان و کودکان مورد تجاوز و آزار قرار می‌گیرند، به خاطر ترس از اطرافیانمان از کمک به یک غریبه خودداری می‌کنیم و بیشمار کسانی هستند که در سراسر جهان از گرسنگی و بی‌‌سرپناهی رنج می‌برند.

باوجود این بی‌احترامی‌ها برای همدیگر و تعصباتی که در همه ما ریشه دوانده، اگر به گذشته نگاه کنیم تعجب خواهیم کرد که اکنون رفتار بسیار بهتری نسبت به گذشته که وحشی‌تر بودیم، با هم داریم.

تجربه انسان در طول تاریخ شدیداً و عمیقاً بیرحمانه بوده است. بعنوان مثال، اگر در ابتدای دوره رنسانس در اروپا زندگی می‌کردیم و کسی قانون‌شکنی می‌کرد، ممکن بود به خاطر آن اندام‌تناسلی‌اش را قطع کنند یا روده‌هایش را از شکمش بیرون بکشند. در زمانی که شکسپیر نمایشنامه‌هایش را می‌نوشت، برای به خط نگه داشتن مردم جامعه، سرها قطع می‌شدند. در زمان رومان‌ها، یکی از سرگرمی‌های اصلی تماشای آدمهایی بود که توسط شیرها خورده می‌شدند. بنابراین، باوجود قساوت ناگفتنی و وحشتناک در عصر کنونی ما، باز هم متمدن‌تر از گذشته شده‌ایم.

اما باوجود اینکه می‌دانیم نسبت به گذشته با هم مهربان‌تر شده‌ایم، به نظر می‌رسد که برای غلبه بر بیزاری و ناسازگاری‌هایمان، نیاز به تکامل بیشتر داریم تا بتوانیم همیشه با احترام و مهربانی با هم رفتار کنیم.

اما چه چیز دلیل این بی‌احترامی‌های همیشگی نسبت به یکدیگر است؟ چه چیزی اینقدر انزوا، تنهایی و جدایی ایجاد می‌کند، طوریکه آنهایی که متفاوت از ما به نظر می‌رسند را دشمن خود می‌بینیم؟ چرا با این همه بیزاری و بی‌احترامی با هم رفتار می‌کنیم؟ آیا به این دلیل است که ترس‌های درونیمان را بر یکدیگر منعکس می‌کنیم و به جای اینکه بفهمیم این ترس و ناشکیبایی از درونمان ریشه می‌گیرد، آن را مشکلاتی می بینیم که نیاز به نابودی دارند؟

جون کابات-زین (Jon Kabat-Zinn) استاد مدیتیشن می‌گوید، "باید یاد بگیریم که چطور فرش خوش‌آمدگویی را برای نیمه تاریک خود پهن کنیم چون وقتی سرکوبش می‌کنیم، آن را به دیگران منعکس می‌کنیم و دچار سندرم ما-و-آنها می‌شویم: حق با ماست و با آنها نیست، پس باید پیش از اینکه آنها ما را بکشند، ما آنها را بکشیم."

این خیلی مهم است، زیرا تا زمانیکه برای از میان برداشتن دشمنانمان و اطمینان از بقای خود، همدیگر را می‌کشیم، به زمانی منتقل می‌شویم که چنین جنگ‌هایی برای ادامه وجود نوع انسان مضر است و به زوال انسان کمک می‌کند. برای اینکه بر اکثر مشکلات و مسائلی که با آنها سروکار داریم، چه اجتماعی، چه محیطی یا جهانی، غلبه کنیم، باید بر تعصبات خود پیروز شده و در کنار هم و با هم تلاش کنیم نه در مقابل همدیگر.

گنگاجی (Gangaji)، مربی معنوی در کتاب خود می‌نویسد: "به نظر من می‌رسد که ما در آستانه یک جهش تکاملی قرار داریم و آنچه که آن را وضعیت انسان می‌نامیم چیزی است که دیگر غیرمرسوم است. در گذشته وقتی برای یک تکه غذا یا سرپناه با هم می‌جنگیدیم، مفید به نظر می‌رسید. شاید این منیت‌ها در ما ریشه دوانده باشد. اینکه می‌گوییم اول قبیله من، اول ملت من. و با این ترس که ممکن است چیزی از ما گرفته شود، به دیگران حمله می‌کنیم. اما می‌توانیم دنیایی هماهنگ و توام با همکاری داشته باشیم طوری به هم نگاه کنیم که برای بقا به یکدیگر نیاز داریم. قبل‌ها برای تضمین بقای خود باید بر یکدیگر غلبه می کردیم، اما امروز باید طریقه‌ای کاملاً جدید از ارتباط را کشف کنیم و برای کشف آن به همدیگر نیاز داریم."

نظر شما چیست؟





تاريخ : چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:احترام,بااحترام,احتراما,گنگاجی,جهش,پیچیده,قبیله,دونده,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

ارزش ‌های اخلاقی برای موفقیت کاری

اخلاقیات بر یک دسته ارزش‌های اخلاقی و معنوی استوار هستند. این ارزش‌ها باید مطلق باشند—یعنی باید طوری آنها را جدی بگیرید تا بر منطق، ضعف، نفس و اشتباهات شخصی هر انسانی غلبه کند. وقتی همه چیز شکست می‌خورد، همیشه به این ارزش‌های اصلی برخواهید گشت تا راهنماییتان کنند. متاسفانه، زندگی به این آسانی‌ها نیست و همیشه در این که چه ارزش‌هایی والاتر شمرده شوند، اختلاف وجود داشته است.

خوشبختانه در دنیای ارزش‌های کاری، رئیستان می‌تواند کمکتان کند. خلاصه اینکه، ارزش‌های رئیستان همان ارزش‌های شما باید باشد (البته در حیطه کاری). آزادی شما برای انتخاب ارزش‌های اخلاقی خودتان محدود است. باتوجه به بالا گرفتن رسوایی شرکت‌ها و کمپانی‌های مختلف این روزها، فکر دنبال کردن ارزش‌های شرکت ممکن است خیلی راحت نباشد. مشکل: به ارزش‌های چه کسی یا چه چیزی می‌توانید اعتماد کنید؟

اگر فراتر از بیزنس‌های موفق و صادق را ببینید، ارزش‌هایی را خواهید دید که امتحانشان را در طول زمان پس داده‌اند. ببینید این ارزش‌ها را چطور می‌توانید وارد سازمانتان کنید و برای پشتیبانی از آنها چه می‌توانید بکنید.

روراستی (صداقت). متل (ضرب‌المثل) قدیمی "بار کج به منزل نمی‌رسد" یا "صداقت بهترین سیاست است" امروز بیشتر از گذشته صحت دارد. خیلی از شرکت‌ها و سازمان‌ها شعار صداقت پیشه بودن دارند. خیلی از کارمندان ادعای صادق بودن دارند اما چه صادق باشید و چه نباشید باید بدانید که گذشت زمان مشخص خواهد کرد که چه کسی صداقت داشته است و چه کسی نداشته است.

تمامیت. تمامیت یعنی قدرت و ثبات. یعنی بالاترین سطح ارزش‌ها و استانداردهای اخلاقی را تمرین کنید. تمامیت، کمال و درستی شخصیت شما و شرکتی که در آن هستید را نشان خواهد داد.

مسئولیت. متهم کردن دیگران، قربانی جلوه دادن خود یا انداختن تقصیر به گردن دیگران شاید موفقیت کوتاه‌ مدت برایتان به دنبال داشته باشد اما سرباز زدن از قبول مسئولیت احترام و یکپارچگی شرکت را مختل می‌کند. افراد اخلاق‌گرا مسئولیت کارهایشان را می‌پذیرند.

کیفیت. کیفیت بالاتر از ساختن بهترین محصول یا ارائه بهترین خدمات است، بلکه باید در کلیه جنبه‌های کاری شما نمود یابد. فردی که کیفیت را تشخیص می‌دهد و هر روز به دنبال آن است، احترام فوق‌العاده‌ای برای خود قائل است، به کاری که انجام می‌دهد می‌بالد و دقت و ظرافتی در کار خود دارد که بر همه چیز تاثیر می‌گذارد.

اعتماد. به دست آوردن اعتماد دشوار است و دشوارتر از آن برگرداندن آن بعد از آن است که از دستش می‌دهید. هر فردی که با شما یا شرکتتان ارتباط برقرار می کند باید به طریقی که کار او را انجام می‌دهید اعتماد و اطمینان داشته باشد.

احترام. احترام فراتر از یک احساس است، بلکه نشان دادن عزت، ارزش و حرمت به چیزی یا کسی است. ما به قوانین احترام می‌گذاریم، همچنین به کسانی که با آنها کار می‌کنیم، شرکت محل کارمان و اموال مربوط به آن و همچنین خودمان.

کار گروهی. دو همکار یا بیشتر در کنار هم یک گروه را تشکیل می‌دهند. این یکی از الزامات بیزنس است که بتوانید در گروه، چه رسمی و چه غیررسمی، به درستی با هم کار کنید.

رهبری. چه تعداد کارمندان درست‌کار و فعالی بوده‌اند که به خاطر رهبری‌های اشتباه شکست خورده‌اند؟ مدیران باید از استانداردهای اخلاقی برای کل شرکت حمایت کنند. یک رهبر باید نمونه و الگوی سایرین باشد.

شهروندی شرکت. یک اصل بنیادی هر شرکت باید فراهم آوردن یک محیط کاری امن، حفاظت از محیط و شهروندانی خوب برای جامعه بودن باشد.

ارزش سهام. هیچ شرکتی بدون سود دوام نخواهد داشت. هر کارمندی باید بفهمد که جای او در سوددهی شرکت کجاست. هدف مشترک همه باید ایجاد یک شرکت قوی و پربازده و پردوام باشد.

امتحان کردن واقعی این ارزش‌ها از نتیجه عمل آنها به دست می‌آید. نیاز به تلاش گسترده و متمرکز کل شرکت دارد، نه فقط اینکه این ارزش‌ها را جزء قوانین درج شده در قرارداد هر کارمند بگنجانند.

نخست اینکه، مدیریت باید خود نمونه و الگو باشد. اخلاقیات خوب باید همیشه در بالاترین درجه شرکت دیده شود. هر کارمندی باید بتواند همان ارزش‌هایی که رئیسش اجرا می‌کند را دنبال کند.

دوم اینکه، باید برای گستردن این اخلاقیات و ارزش‌ها در شرکت تبلیغات شود. در هر فروم یا رسانه‌ای این ارزش‌ها باید در غالب پیام اخلاقی عنوان شود. که البته زمانی موفق خواهد بود که خود شرکت آنچه آموزش می‌دهد را رعایت کند.

سوم اینکه، برای هماهنگ کردن و یکدست کردن همه کارمندان باید آموزش صورت گیرد. شرکت نکردن در یک سخنرانی آموزشی یا گذشتن و نگاه کردن به یک پوستر آموزشی نصب شده روی دیوار خیلی راحت است اما وقت گذاشتن برای یاد گرفتن مسائل می‌تواند تاثیر بادوام‌تری داشته باشد.

چهارم اینکه، هم شما و هم شرکتتان باید هدف درازمدت داشته باشید و به آن پایبند باشید. یعنی آموخته‌ها و ارزش‌های خود را به نسل بعدی کارمندان شرکت هم منتقل کنید.

باوجود شکست خوردن بعضی از این قوانین اخلاقی، بسیاری از آنها برای بیزنس‌ها موفقیت به همراه می‌آورند. این ارزش‌ها در کنار هم پایه و اساس یک شرکت و بیزنس پربازده و ایمن را برپا می‌کنند. این 10 ارزش را می‌توانید در دستورکار کارمندان شرکت قید کنید و آموزش‌های لازم را متعاقب آن انجام دهید.





تاريخ : سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:ارزش سهام,شهروند,شهروندی,رهبر,رهبری,احترام,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی