بنام خدا
واژهی «سندباد» که به گونهی «سنباد» هم نوشته میشود. در زبانِ پهلوی به معنی نیروی اندیشه است. «سندباد» همچنین به معنی بادی است که از سوی رود سند بوزد. واژهی مجوس از سوی تازیان به افرادی گفته میشود که پیروی دینهای ایرانی پیش از اسلام بودند. گمان میرود «سندباد» از پیروان مزدک بوده است. «سندباد مجوس» پس از کشته شدن ابومسلم خراسانی در نیشابور و ری به خونخواهی ابومسلم دربرابر خلیفه عباسی منصور بهپا خواست.
پس از سرگونی دستگاه خلافت امویه بهدست ابومسلم و برقراری خلافت عباسیان در بغداد نفوذ و قدرت ابومسلم در خراسان، هراس دومین خلیفه عباسی یعنی منصور را درپی داشت و به دستور خلیفه، او را در بغداد کشتند. سپس شورشهایی در خراسان رخ داد که نخستین آنها، بهپا خواستن سندباد در سال ۱۳۸ هجری مهی(۷۵۵ میلادی) بود.
جنبش او به تشکیل یک سازمان دینی مخفی بر ضد فرمانروایی عباسیان به نام «مسلمیه» شد که سالها به پرورش احساسات ضدعباسیان میپرداخت. «سندباد» با حرکت از نیشابور، شهرهای قومس، ری و قم را گرفت و گروهی از مزدکیان و زرتشتیان طبرستان گردِ او آمدند.
سندباد در شهر ری موفق به اعدام فرمانروای آنجا شد. او با پادشاه طبرستان بهنام «اسپهبد خورشید» رابطهی دوستانهای برقرار کرد و از اینرو از نیشابور تا طبرستان را دربرابر فرمانروایی عباسیان شوراند. با پیوستن گروهی از ملی گرایان ایرانی به او شمار پیروانش به ۱۰۰ هزار نفر رسید. نهضت او ۷۰ روز بهدرازا کشید و در این مدت او و سپاهیانش پیشروی بسیاری کردند. سرانجام یکی از سرداران منصور بهنام «جوهر بن مراد» او را در نزدیکی همدان شکست داد و نزدیک به ۶۰ هزار نفر از پیروان او کشته شدند. سپس سندباد از «اسپهبد خورشید» پناه خواست و به طبرستان رفت.
«طوس» پسرعموی« اسپهبد خورشید» که از سوی او با اسب و پیشکشهای گوناگون به پیشواز او رفته بود، بعدها بهدلیل بیاحترامیهایی که در رفتار سندباد احساس میکرد، او را کشت. به این گونه نهضت «سندباد» شکست خورد.
سرچشمهها:
۱- نراقی، حسن. چکیده تاریخ ایران از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی
۲- تارنمای ویکی پدیا
بنام خدا
پس از آنکه «یزدگر سوم» در جنگ نهاوند از تازیان شکست خورد، او برای کمک گرفتن و گردآوری سپاه نو بهسوی خراسان و خاور ایران رهسپار شد. یکی از شاهزادگان ساسانی بهنام «باو» فرزند «کیوس» که سردار شجاعی بود از یزدگرد اجازه خواست که برای نیایش به آتشکدهای که پدرش ساخته بود برود و سپس به او بپیوندد. «باو» در آتشکده مشغول نیایش بود که به او خبر میدهند که یزدگرد، در شهرِ مرو به فرمان «ماهوی سوری» فرماندار آنجا و بهدست آسیابانی کشته شده است. «باو» با شنیدن این خبر بسیار اندوهگین شد.
در این هنگام، تازیان در بخش جنوبی مازندران نفوذ پیدا کردند و در بخش شمالی آن نیز بهدلیل نبودن فرماندهی شایسته و مناسب هرجومرج روی داده بود. مردم مازندران برای نگاهبانی و نگاهداری سرزمین خود از دشمنان، نمایندگانی را به نزد «باو» فرستادند و از او درخواست کردند که سرزمین آنها را اداره کند. «باو» پس از گرفتن پیمان از مردم به آنجا رفت، تازیان را از آنجا بیرون راند و نزدیک ۱۵سال فرمانروایی کرد تا اینکه بهدست شخصی بهنام بلاش(ولاش) کشته شد. او دودمان «باوند»ی را تشکیل داد. مدت پادشاهی اسپهبدان باوندی در کوهستان(کهستان)بالا از سال ۴۵ تا ۴۶۶ هجری مهی برابر است با ۴۲۱ سال و در این مدت مردم کوهستان پیرو دین زرتشتی و در راه و روش نیز، پیرو نیاکان باستانی خود در روزگار ساسانی بوده و در دین، آداب و رسوم ایشان در مدت ۵ سده هیچ خدشهای روی نداده است.
پس از اسپهبد «غازن دوم باوند» که واپسین فرمانروا از خاندان باوندی در کوهستان «فریم» یا «پریم»(واقع در هزار جریب دودانگه کنونی در جنوب شهر ساری) است. چیرهشدن دستهی دوم از شاهان باوندی آغاز میشود که از «پریم» به شهر ساری منتقل شدهاند.
دوران پادشاهی این دسته از ۴۶۶ هجری مهی از اسپبد«شهریار»(پسر غازن دوم) آغاز و در سال ۶۰۶ هجری مهی با کشته شدن اسپهبد «رستم شاه غازی» نامور به «شمس الملوک» پایان مییابد و پایتخت این دسته در مدت ۱۴۰ سال شهر ساری بوده است.
دسته سوم از شاهان باوندی که «کین خواریه» نامیده میشوند، از سال ۶۳۵ هجری مهی از اسپهبد «اردشیر» نامور به «حسامالدوله» آغاز و در سال ۷۵۰ هجری مهی با کشته شدن اسپهبد «حسن فخرالدوله» در آمل پایان مییابد و دیگر کسی از این خاندان به پادشاهی برنخواست و شهرستانهایی که از آغاز دسته دوم باوندیان یعنی سال ۴۶۶ هجری مهی تا پایان سال ۷۵۰ هجری مهی در تصرف ایشان بود و همهی مازندران بهجز «رویان» و در بیشتر مواقع دماوند- کلومن(سمنان، دامغان و بسطام) ، گرگان و بخشی از استان ری میباشد.
پس از برچیدهشدن خاندان باوندی «کینخواریه» در سال ۷۵۰ هجری مهی همهی سرزمین مازندران سوای «رویان جنوبی» که شامل دیلمان، طالقان و رودبار بود بهدست فرمانروایان اسلامی افتاد. ولی باز هم اسپهبدان «پادوسبانی» در رویان جنوبی، به فرمانروایی خود ادامه میدادند تا سال ۱۰۰۶ هجری مهی که بهدست شاه عباس صفوی از بین رفتند. دودمان«پادوسبانیان» پس از سلسله آفتاب در ژاپن طولانیترین مدت فرمانروایی در جهان را داشتند. چون فرمانروایی آنان از سال ۵۴۰ هجری مهی آغاز و تا سال ۱۰۰۶ هجری مهی ادامه داشت. با فروپاشی واپسین دودمان فرمانروایان زرتشتی در مازندران، زرتشتیان آن سامان نیز کم و کمتر شدند بهگونهای که امروزه دیگر اثری از آنها در این جاها دیده نمیشود.
یارینامه:
- آذرگشسب، موبد اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.
نویسندهی کتاب «مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان» روانشاد «موبد اردشیر آذرگشسب» برای نوشتن بخش «تاریخ اسپهبدان تبرستان»، از دو کتاب بهنامهای «تاریخ تبرستان» نوشتهی «بهالدین محمد ابن حسن ابن اسفندیار» که در سال ۶۱۳ هجری مهی(:قمری) نوشته شده است و همچنین کتاب «تاریخ تبرستان پس از اسلام» نوشته «اردشیر برزگر» بهره برده است. نوشتار بالا، کوتاه نوشتهای از کتاب دوم است.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
در دل روستای هرزویل در نزدیكی منجیل، سروی از دیار كهن برجای مانده است. سروی كه به شوند بلندای خیره كنندهاش و شمار سالهایی كه با تمام سختیها زیسته و هنوز استوار مانده بسیار مورد توجه است. سرو کهنسال هرزویل، با بلندای 600 متری از سطح دریا كه در 20 شهریور سال 1366 به شمارهی ١١٣ از سوی شورای عالی محیطزیست به عنوان یک اثر طبیعی ملی ثبت شد. یارینامهها: |
بنام خدا
پیدا شدن ١٢٥ اثر و گسترهی تاریخی در دشت پاسارگاد |
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
125 یادمان و گسترهی تاریخی- فرهنگی در كاوشهای باستانشناسان در منطقهی «پاسارگاد» پیدا شد. به گزارش روابط عمومی پارسه- پاسارگاد این یافتهها در كاوشهای دشت «سرپنیران» در جنوب خاوری(:شرقی) دشت پاسارگاد بهدست آمده است.
دشت سرپنیران با آب و هوایی معتدل، در میان رشتهكوههایی دیوارمانند جای گرفته است. به گفتهی یكی از كارشناسان باستانشناسی بررسی دشت سرپنیران بهگونهی پیمایشی انجام شده و در میان یافتههای بهدستآمده، یادمانهایی از دوران میانسنگی، نوسنگی، پیش از تاریخ(روستانشینی) تاریخی و اسلامی وجود دارد. دیرینگی یادمانهای شناساییشده، یك فرآیند زمانی از 12000 سال پیش تاكنون را در بر میگیرد.
ابزارهایی سنگی از دوره میانسنگی، شناسایی چند غار، یادمانهایی از دوران نوسنگی، چندین یادمان تاریخی از روزگار هخامنشی، فراهخامنشی، ساسانی و روزگار اسلامی، از ارزشمندترین یافتههای این كاوش باستانشناسی است.
پناه گاههای صخره ای سياه چوقی و مبارک آباد
گورستان دوره اسلامی
بنام خدا
بوی تعفن از بهرام گور هم بلند شد |
● |
منطقهی گردشگریای که گردشگر میپَراند |
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :
تالاب بهرام گور، حالی خوشتر از کاخش، ندارد. زبالههای آوارشده بر سرش، آنچنان بوی بدی به راه انداختهاند که تاب هر گردشگر و بازدیدکنندهای را در دم، تاق میکند؛ بگذریم از چهرهاش و از بر و رویش. گیراییهای این تالاب را این روزها تنها باید در کتابها جُست و وصفش را که تنها در کتابها باید خواند.
به گفتهی سیاوش آریا از فعالان میراث فرهنگی و طبیعی، این تالاب که بخشی از گسترهی گردشگری آسپاس در استان فارس است، نه تنها گردشگری به خود جذب نمیکند که با آنهمه زباله و با آنهمه بوی ناخوشایند، مایهی فراری شدن گردشگران شدهاست.
سیاوش آریا گفت: «این درحالی است که به گزارش روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس، دهستان آسپاس به همراه تالاب بهرام گور یکی از گیراییهایی است که در راستای مصوبات سفر ریاست جمهوری و هیات دولت در تیرماه ١٣٨٨ قرار بود یکی از گسترههای نمونهی گردشگری استان فارس باشد.»
با این همه، تالاب بهرام گور پس از گذشت چندسال، منطقهی نمونهی گردشگری که نشد بماند، زبالهدانی هم شد.
دهستان آسپاس در بخش سدهی شهرستان اقلید استان فارس و در ١٧٠کیلومتری شمال خاوری(:شرقی) شیراز است.
بیگمان که آسپاس با تالاب بهرام گور در دلش، به راستی که میتواند جایی امن و آرام برای گردشگران باشد نه برای زبالهها. و باز هم جایی برای گلهای سوسن و پرندگان و جانورانی که روزی روزگاری نه چندان دور با بهرام گور میزیستند.
تالابی كه روزی روزگاری تالاب بهرام گور نام داشت و اين روزها، هيچ همانندی به آن تالاب ندارد.
از بوی بدی كه اين روزها از تالاب بلند است، گردشگر كه سهل است، پرندگان هم فراری شدهاند.
اینها همهی نتیجهی بیتوجهیهای من و شماست. شاید اگر هرگاه كه خواستیم زبالهای را در كوچه و خیابان و در در و دشت، رها كنیم، به منظرهای كه برای شهرمان، برای طبیعتمان میسازیم بیندیشیم، بهرامِ گور، بو نمیگرفت.
فرتورها از سياوش آريا است.
بنام خدا
«شاپور» و «آناهیتا»، هدف گلولهها و پتکها |
پس از بهرام و گرزش، نوبت به شاپور رسید |
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
نقش قندیل، نقشبرجستهای است در روستای قندیل که پیشکش گل از سوی «شاپور اول ساسانی» را به «آذر آناهیتا»، نشان میدهد. به گفتهی برخی منابع محلی،بخشهایی از این نقشبرجسته با شلیک گلوله یا خوردن چیزی سخت مانند پتک، ویران شده است. پس از آسیب به گرزِ بهرام در تنگچوگان، گویا اینبار نوبت به شاپور و آناهیتا رسیدهاست. به گزارش تابناک، در این آسیبرسانی، بخش هایی از سنگ دیوارهی سمت راست، بخشهایی از خود اثر و پایین نقشبرجسته ویران شده است.
«محسن عباسپور»، فعال میراث فرهنگی و هموند سازمان غیردولتی «هم اندیشان جوان» در شهرستان کازرون در اینباره گفت: «در برابر نقش قندیل، سنگی بود که شخص یا اشخاصی، گویا با شلیک گلوله یا با وسیلهای پتکمانند، آسیبهایی به آن رساندهاند اما اصلیترین آسیب جدا کردن بخشی از سنگ دیوارهای است که نقش قندیل روی آن کنده شده به گونهای که در فاصله حدودا 40سانتی متری از بازوی بانویی که در این نقش فضایی 50 در 30 سانتی متر بهگونهی عمدی کنده شده است.»
به گفتهی عباسپور گمانهی دیگری که میتوان برای آسیب به این یادمان میتوان پنداشت، دشمنیهای شخصی با کارکنان میراث یا نگهبان این یادمان تاریخی در روستای قندیل است، البته این گمان نیاز به بررسیهای بیشتر دستگاههای قضایی دراینباره دارد.»
عباسپور در دنباله با اشاره به نیازی که برای افزایش نگهداریها از این گونه یادمانها در شهرستان کازرون به چشم میآید، گفت: «در پیگیریهایی که پس از ویرانی «نقش بهرام» در «تنگ چوگان» برای افزایش ضریب امنیت نقوشبرجستهی این تنگه باستانی دنبال شد، بارها گفتیم که باید برای سه نقشبرجستهی دیگر کازرون که در جاهایی هستند که دسترسی کمی به آنها هست و فاقد هرگونه ضریب امنیتی هستند نیز کارهای امنیتی انجام شود اما شوربختانه این هشدارها جدی گرفته نشد تا اینکه امروز ناچاریم این آسیبها و ویرانیها را ببینیم.»
به باور وی افزونبر نقش قندیل، نقش برجسته «سرمشهد» و نقش «پریشو» نیز از دیگر نگارکندهایی هستند که با خطر ویرانیهای اینگونهای روبهرویند.
آسیبرسانی به نقش قندیل در حالی انجام میشود که به گفتهی منابع محلی، اهالی روستای قندیل حساسیت بالایی نسبت به این اثر تاریخی دارند. به گونهای که بودن افراد ناشناس در نزدیکی این نقش را به شتاب پیگیری و گزارش می کنند.
آسیبرسانی و ویرانی یادمانهای تاریخی در سالهای کنونی، همیشه بخشی از اصلیترین خبرهای بخش میراث تاریخی کشور بوده است، با این حال بخش بزرگی از این ویرانیها به شوندهایی(:دلایلی) سودجویانه برای یافتن آثار تاریخی و فروش آنها در بازارهای غیرقانونی انجام میگرفت. با این حال روند تازهی ویرانیها نشان میدهد شوند این آسیبرسانیها، چیزی جز سودجویی بودهاست.
بنام خدا
مجسمه ۴۸ ساله در میدان سربند تهران از کیست؟
امیر شاه قدمی
سرهنگ ۸۱ ساله ای که کوهنورد، چترباز، مربی ممتاز اسکی از فدراسیون ایران و فرانسه، مربیگری کایت.
مردی که مجسمه اش ۴۸ سال است در میدان سربند تهران نصب شده است.
و علاوه بر فتح قله های مختلف، به دلیل همکاری در عملیات مربوطه به نجات یک فروند هواپیمای آمریکایی سقوط کرده در قله زردکوه بختیاری به ارتفاع ۳۸۷۰ متر در سرمای ۳۰ درجه زیر صفر در سال ۱۳۴۰ که موفق به نجات افراد آن گشته از طرف رییس جمهور وقت آمریکا (کندی) مدال لیاقت نیز دریافت کرده است.
از زمان ساخت مجسمه تا به امروز بیش از نیم قرن گذشته ُ آیا آنگونه زیستیم که پس از ۵۰ سال ُ از ما نیز به نیکی یاد کنند؟
برای تمامی پیش کسوتان عرصه ورزش و بویژه کوهنوردان عزیز آرزوی سلامت و تندرستی دارم.
تاریخچه تندیس کوهنورد را در ادامه مطلب ملاحظه فرمایید.
در سال۱۳۳۷، پیشنهاد حسن وجدانخوش، از کوهنوردان با پیشینه کشور، برای نصب یک مجسمه کوهنوردیمورد تأیید سایر کوهنوردان قرار گرفت.
او پیشنهاد خود را نزد رئیس فدراسیون کوه نوردی، سرهنگ بیات، برد.
این پیشنهاد تایید شد و مهام، شهردار وقت تهران، هزینة ساخت آن را قبول کرد. سرهنگ بیات که رئیس مرکز آموزش کوهستانی ارتش نیز بود، امیر شاه قدمی، گروهبان ارتش و مربی کوهنوردی مرکز آموزش کوهستانی و مربی اسکی کشور را به عنوان مدل به استاد رضا لعل ریاحی، استاد دانشکده هنرهای زیبا، مجسمهساز و سرهنگ ارتش؛ معرفی کرد و شهرداری مبلغ ۱۰۰۰۰ تومان هزینة ساخت مجسمه را پرداخت.
درسال ۱۳۳۸، مدل گچی آن آماده و در میدان سربند نصب و طی مراسمی از آن پردهبرداری شد. متأسفانه در زمستان همان سال، به علت بارندگی و یخزدگی، دست و قسمتی از بدنة مجسمه خرد شد. این قسمت مدتها با پرچم ایران پوشانده شده بود.
درسال ۱۳۴۱، با پیگیری استاد رفعتی افشار، رئیس وقت فدراسیون، مجسمه سیمانی آماده شد و خلیل میلانی و عبدالحسین امین از طرف فدراسیون مأمور نصب آن شدند. این مجسمه هنوز پا برجا است.
در آبانماه سال۱۳۵۰، بنا به پیشنهاد فدراسیون کوهنوردی ایران و موافقت انجمن شهر و شهرداری تهران، نام میدان سربند به تغییر یافت.
مجسمه کوهنورد با ارتفاع حدود سه متر، نماد کوهنوردان شناخته میشود.
بنام خدا
خانه منسوب به وحشی بافقی خانهای است از مصالح خشت و گل که در جنب مسجد جامع شهر بافق قرار دارد و با هفت اتاق به صورت چهار فصل بنا شده است.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
هفتمین جشنوارهی ملی آش ایرانی دو روز دیگر یعنی ٨ شهریورماه، در استان زنجان، آغاز میشود. در این دوره از جشنواره ١٧ استان با آشها و دیگر خوراکهای سنتی و محلی خود باشنده هستند. |
بنام خدا
حمام دوره قاجاریه اردبیل در حال تخریب
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
در شمال جزیرهی کیش، آثاری دیده میشود که یادگاری از شهر باستانی، حریره است. دوران طلایی شهر حریرهی کیش از سال 367 تا 912مهی(:هجری قمری) بوده است. گستردگی این شهر باستانی 120 هکتار است. براساس نتایج کاوشهای باستانشناسی انجام شده، محوطهی باستانی حریره، از مجموعهی ساحلی و خانهی اعیانی، حمام، مسجد و قناتهای کهن تشکیل شده است و این بخش در نخستین روز شهریور سال ١٣٧٦ به شمارهی 1886 در سیاههی آثار ملی به ثبت رسید. آنچه از شهر حریره برجای ماندهاست در راستای ساختمانهای بندرگاه دیده میشود. گسترهی پستی و بلندیها و خرابههای شهر کهن حریره، نزدیک به ۱۲۰ هکتار گستردگی دارد و روزگاری شهری بزرگ و آباد در منطقه بوده است. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
شهداد حيدری : | ||
فردوسی در شاهنامه، هندیها را پدیدآورندهی بازی شطرنج میداند و چنین میگوید که در زمان خسرو انوشیروان ساسانی، فرستادهی شاه هند بازی شطرنج را به ایران آورد و از دانایان ایرانی خواست که راز این بازی را بگشایند. سرانجام، بزرگمهر، وزیر خردمند انوشیروان، به راز شطرنج پی بُرد و آن را بهدرستی بازی کرد.اما شگفت است که این داستان شاهنامه، با همهی گیرایی و کششهای داستانی که دارد، افسانهای است و ایرانیان بسیار پیشتر از روزگار خسرو انوشیروان شطرنج را میشناختند و چه بسا خود پدیدآورندهی این بازی بودهاند. کهنترین سندی که در آن از واژهی شطرنج سخن رفته است، «کارنامهی اردشیر بابکان» نام دارد. این کتاب در سال ٦٠٠ میلادی به زبان پهلوی نوشته شده است. در آنجا میخوانیم که در زمان اردوان پنجم، واپسین پادشاه اشکانی(٢١٦- ٢٢٦ میلادی)، درباریان ایران شطرنج بازی میکردند. اردوان از دانایان دربار خواسته بود که آیین شکار و چوگان و چترنگ(شطرنج) و دیگر هنرها را به اردشیر بیاموزند. بنابراین، دستکم ٣٠٠ سال پیش از روزگار انوشیروان ساسانی، ایرانیان شطرنج را میشناختهاند. از اینرو، روایت شاهنامه دربارهی پدیداری شطرنج و چگونگی آشنایی ایرانیان با آن، نمیتواند درست و پذیرفتنی باشد. آیا شطرنج را هندیها پدید آوردند؟ آشنایی ایرانیان با بازی شطرنج، به روایت شاهنامه شیوهی بازی شطرنج در گذشته
|
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 31 امرداد ماه
چند هفتهی پیش یک گروه باستانشناس زیر آب ایرانی و خارجی، پروژهای را در سیراف آغاز کرد تا کاوشی را برای پیدا کردن مرزهای اصلی این شهر انجام دهند. در این کار روشن شد که گستردگی شهر کهنسال سیراف بیگمان از سیراف کنونی بیشتر بوده است.
بنام خدا
سرولات منطقه ای است در 3 کیلومتری غرب چابکسر و در کنار رودخانه اچارود . سرچشمۀ اچارود در دامنۀ رشته کوه های البرز است . این رودخانه با پیچ و خم هایی از میان کوههای مرتفع و ییلاقی منطقه چابکسر گذشته و از دره بسیار بزرگی عبور کرده و بدون هیچ سد راهی به جلگه می ریزد . وقتی شما در مناطق بالایی سرولات حضور دارید ، آب و هوا حالت جنگلی و کوهستانی دارد و خبری از هوای شرجی دریا نیست ، بلکه نسیمی دائمی و خنک که از سمت کوهای بلند به دریا می وزد را احساس می کنید ، بزرگی دهانۀ درّه به حدی است که در چشم انداز جنوبی دریا معلوم است .
همانطور که در نقشه بالا دیده می شود . نرسیده به چابکسر ( از سمت غرب ) شیخ زاهد محلّه و سرولات قرار دارد . جاده در ابتدا از جلگۀ همواری عبور می کند و سپس حالت کوهستانی به خود می گیرد . در دو طرف جاده خانه ها و ویلاهای زیبایی ساخته شده است . بعد از چند دقیقه به پیچ و خم جاده افزوده می شود . و پس از حدود نیم ساعت رانندگی ، تقریباً به انتهای مسیر ماشین رو می رسید .
در انتهای مسیر به روستای لیمه سرا می رسید و به چند رستوران بر می خورید که غذاهای سنتی شمالی طبخ می کنند . کمتر کسی است که اهل گلگشت در مناطق شمالی ایران باشد و نام رستوران " خاور خانوم " را نشنیده باشد . این رستوران توسط خاور خانم به همراه خواهر زاده اش كه دختر جواني است ، اداره می شود ، دست پخت خیلی خوبی دارند و تهیه غذا ها به روش سنتی و کاملاً بهداشتی انجام می دهند . این رستوران بیشتر برای مسافرانی که از تهران می آیند و ارگان های دولتی منطقه مورد استفاده قرار می گیرد . در روزهاي تعطيل كه رستوران شلوغ مي شود از ۱۲ظهر تا ۱۷عصر برای بیش از ۲۰۰نفر غذاهای محلی پخت می کنند . فضاي رستوران ساده و خودمانی است ، خوردن غذاهای شمالی و تماشای جنگل و دریا از ایوان رستوران لذت خاصی دارد .
تلفن آقای جوربنیان که در سرولات ویلا و سوئیت اجاره می دهد : 09112417137 - 01426420234
تلفن رستوران خاور خانوم : 0912444934
بنام خدا
این گلفشان ها در ۹۵ کیلومتری غرب بندر کنارک و در دشت کهیر نرسیده به روستای تنگ در زمینی مسطح واقع شده و دارای سه تپه کوچک گلفشان است که یکی از آنها شبیه آتشفشان و در حال حاضر فعال است و بقیه آنها نیز از چند سال قبل به صورت غیرفعال درآمدهاند.در بلندای این تپهها، دهانههایی به قطر چند سانتی متر وجود دارد و از دهانه گلفشان که در حال حاضر فعال است، به طور متناوب گل خاکستری رنگ خارج شده و به سوی دامنهها سرازیر میشود. دوره تناوب این پدیده نادر و زیبا ده تا پانزده دقیقه است که این عمل با لرزش خاک همراه است و گاهی به هنگام خروج گل، صدایی همانند شلیک تفنگ از آن به گوش میرسد.
کوه گل افشان بندر تنگ با ارتفاع تقریبی ۱۰۰ متر و قطر قاعده کمی بیش از ۱۰۰ متر در فاصله حدود ۱۰۰ کیلومتری شهرستان چابهار قرار دارد. اطراف این کوه را بیابانی وسیع فرا گرفته که ظاهرا این بیابان نیز همچون خود کوه ماحصل اتفاقاتی درون زمین است. اطراف کوه به فاصله حدود ۲۰۰ متر از کوه، چاله ای به عمق حدود ۲ متر ایجاد شده که برای رسیدن به کوه باید وارد این چاله شد.بالا رفتن از کوه اگر فصل بارندگی نباشد؛ تقریبا راحت است. در بالاترین نقطه کوه چاله ای به قطر کمتر از یک متر و به عمق حدود نیم متر وجود دارد که با گل پوشیده شده است. در فواصل زمانی حدود یک دقیقه، مقداری گل با صدای خاصی شبیه به ترکیدن یک حباب، از چاله خارج و به اطراف پراکنده می شود.
به نقل از باشگاه خبرنگاران، احتمالا تمام این کوه در طول سالیان دراز بر اثر فعالیت این چشمه ایجاد شده باشد. در کنار این کوه، دو کوه کم ارتفاع دیگر وجود دارد که به نظر می رسد زمانی آنها نیز گل افشان بوده اند.
گلفشانهای ایران بیشتر در جلگه ساحلی دریای عمان بخصوص بلوچستان جنوبی تمرکز دارند و بیشتر آنها در حال حاضر فعالند، اما فعالیت آنها در فصول مختلف از سالی به سال دیگر تغییر پیدا میکند.
این پدیده بطور عمده در فصول پرباران از جاذبههای نادر و دیدنی استان به شمار میرود. گلفشانها در میان بومیان ساکن استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان به صورتهای مختلفی تلفظ میشود. مردم منطقه گواتر، جلگه دشتیاری و شرق بلوچستان گلفشان را به لهجه محلی بوتن واهالی چابهار، کهیر و زرآباد آن را گل پاشان و ناپک به معنای ناف زمین یا ناف دریا می نامند و در میان ساکنان شرق استان هرمزگان نیز به آب باد معروف است.
گلفشان از جمله پدیدههای جالب توجه در منطقه ساحلی خزر و دریای عمان هستند. هر چند در نقاط دیگر دنیا نیز وجود دارد اما همبستگی این عارضه زمین شناسی با منابع نفت و گاز آن را به پدیدهای جذاب در این دو حوضه تبدیل کرده است.
در کل تعداد گلفشانهای زمین بیش از ۸۰۰ عدد نیست که بیش از نیمی از آنها در اطراف این دو دریا قرار گرفته، بویژه تعدادی از آن در حوزه خزر در منطقه جمهوری آذربایجان واقع شده است.
کارشناسان زمین شناسی و گردشگری بر این باورند که در مورد گلفشانهای شمال و جنوب کشور تاکنون مطالعات سیستماتیک و ارزندهای انجام نشده و از آنجایی که این پدیده از ارزش اقتصادی و گردشگری بسیار خوبی برخوردار است، پیشنهاد میکنند تا این طرح به عنوان یکی از جدیترین طرح ها و برنامههای مطالعات زمین شناسی دریایی همگام با گشایش انستیتوی زمین شناسی دریایی در ایران مورد توجه قرار گیرد.
داریوش هوشمند یکی از کارشناسان زمین شناسی استان سیستان و بلوچستان ایجاد زمینههای رفاهی و امکانات اقامتی را از مهمترین مسائل در شناساندن این پدیده میداند و یادآور میشود: هنوز بر روی جنبهای گردشگری منطقه از دیدگاه زمین شناسی کار چندانی صورت نگرفته است و بدیهی است که استفاده کاربردی از منابع گلفشان به عنوان سرمایه ملی به نفع ملت و کشور خواهد بود. هفت گلفشان در منطقه چابهار وجود دارد که بزرگترین آنها در جاده کهیر به تنگ واقع است،
فرمانداری این شهر برای شناساندن هرچه بهتر این پدیده زیبا به مردم کشورمان و جذب دوستداران طبیعت و گردشگرانی که به این منطقه سفر میکنند، به احداث جاده آسفالته، توقفگاه دارای سایهبان با سرویسهای بهداشتی، همچنین مخازن آب آشامیدنی و فروشگاه برای ارائه مواد غذایی اقدام کرده است.
منطقه آزاد چابهار نیز با برگزاری تورهای مختلف، شناساندن گلفشان نادر این منطقه را در دستور کار خود قرار داده است.
ویژگی گل فشان
نکته حایز اهمیت در خصوص گلفشان های منطقه بلوچستان این است که با وجود ویژگیهای منحصر به فرد و بکری که این پدیده خدادادی دارد و نسبت به بسیاری از نمونه های مشابه خود در کشورهای آمریکای مرکزی دارای ویژگیهای بهتری است متأسفانه بهرهبرداری لازم و بهینه از آن نشده است و انتظار میرود با توجه به مسئولان محلی و کشوری، اتخاذ تدابیر و ایجاد تسهیلات لازم در این زمینه، بتوان به نحوی شایسته این پدیدههای جذاب را به عنوان جاذبههای بکر گردشگری منطقه بلوچستان به هموطنان و جهانیان معرفی کرد.
نحوه تشکیل گل فشان ها
نحوه تشکیل گل فشانها بیشتر به منشا و نوع آنها بستگی دارد. اصولا دو نوع گل فشان در دنیا وجود دارد.
یکی گل فشان های سرد که منشا تکتونیکی دارند و دیگری گل فشان های گرم که از عوارض بعدی آتش فشانها محسوب میشوند. به طور کلی میتوان گفت که نحوه تشکیل گل فشان بیشتر با نوع و منشا فشاری که به آن وارد میشود تا گل از درون زمین خارج شود، مرتبط است.
عده ای همیشه به دنبال پیدا کردن این پاسخ بوده اند که چه عاملی باعث میشود که آب و گل از اعماق به سطح زمین فوران کند.
نظرات و عقاید گوناگونی تاکنون در ابن زمینه ارائه شده است که به شرح ذیل میباشند. برخی از دانشمندان معتقدند که گاهی اوقات لایه های ضخیم رس به قدری سریع رسوبگذاری میشوند که آب موجود در آنها فرصت خروج پیدا نمیکند و به همین علت حالت سیال پیدا نموده و بواسطه داشتن آب فراوان، نیروهای تکتونیکی بعدا رسها را تحت فشار قرار داده و آنها را به همراه گاز به سمت بالا می آورند.
عده ای دیگر از پِژوهشگران معتقدند که فعالیت های زمین لرزه ای، عامل اصلی خروج آب و گل است. تعدادی هم فشار مخازن نفت و گاز درون زمین را عامل اصلی فشار و بالا راندن آب و گل میدانند. در هر حال تمام محققان بر این اعتقادند که فشار عامل اصلی تشکیل هر نوع گل فشان اعم از گل فشان سرد یا گرم میباشد.
اهالی محل در مورد این پدیده چندین باور را مطرح می کنند وبر اساس اعتقادات خود نامهایی را نیز برای گل فشان به کار می برند. به نظر آنها گل فشان پدیده ای طبیعی است که با دریا در ارتباط بوده و به هنگام بالا آمدن آب دریا (مد) به ویژه در فصل تابستان، فعالیت آن به حداکثر می رسد،از این رو به آن ناف زمین یا ناف دریا نیز می گویند.
عده ای بر این باورند که فعالیت این پدیده به کشش و جاذبه اجرام سماوی به خصوص ماه وابسته است.بر این اساس معتقدند که فعالیت آن در ا بتدای ماه و نیمه ماه قمری (ماه نو، بدر)بیشتر می شود. هر چند این نظریه کمتر به حقیقت نزدیک است اما به طور کلی هم قابل رد نیست.
گروهی نیز بر این عقیده اندکه فعالیت این پدیده پس از بارندگی ها ی شدید زیادی مِی شود ،لذا ممکن است ازآب ناشی از سیلابها، فعال شود.اما باید گفت که از نظر علمی، وجود گل فشان ها در هر منطقه اول نشانه بارزِ از فعالیت های تکتونیک بوده و ثانیا اغلب به لایه هاِ سنگی دارای ذخایر نفت ویا دیگر انواع هیدرو کر بور بستگی دارد.
فشار گازهای حاصل از این لایه وذخایر آنها موجب می شود که سنگ های رسی و مارنی کف و تحتانی، که توسط آبهای زیر زمینی اشباع و نرم شده و یا به صورت گل در آمده اند به خارج پرتاب شو ند و ازاین طریق دهانه هایی گاهاً بسیار بزرگ شبیه به دهانه های آتشفشان (شبه کرا تر یا کرا ترگون)بوجود می آیند.
بیشترین درصد گاز تشکیل دهنده گل فشانها به گاز متان تعلق دارد که حدود ۸۵-۸۹ درصد میباشد. حدود ۱۰ درصد گاز دی اکسید کربن و درصد باقیمانده به گازهای نیتروزن و مونوکسید کربن تعلق دارد.
گل فشان ها کاربرد زیادی دارند
از آن جمله میتوان به استفاده از گل آنها در سفال سازی، کوزه گری، بهره برداری از گاز، گردشگری، گل درمانی و…اشاره کرد. بسیاری از مردم از گلهای گلفشان برای موارد درمانی استفاده میکنند. استفاده از گل های گل فشان برای گل درمانی فقط مختص استان نبوده و در در کشورها دیگر از جمله آذربایجان استفاده میشود. از گل ها برای درمان بیماری های پوستی، درمان درد کمر،درد های مفاصل و… استفاده میشود. همچنین برای درمان تنگی عضلانی و انقباظ عروق موثرند. حال با عنایت به توضیحات فوق، به معرفی گل فشان تنگ و همچنین مرتفع ترین گل فشان کشور یعنی پیرگل خواهیم پرداخت.
بنام خدا
سلیمان لطفی نیا :
چنانچه، در جستجوی معنای «قورخانه» هستید خوب است بدانید كه، این واژه، تركی و به معنای، «زرادخانه»، یا «اسلحه خانه» است. این نام به جایی از تهران گفته میشود كه، درست متروی شهری، یكی از ایستگاههای خود(ایستگاه امام خمینی) را در آن ساخته است. ساخت زرادخانه(:قورخانه)، در روزگار ناصرالدینشاه قاجار، آغاز شد. این كارخانه، میبایست ابزار و سازوبرگهای جنگی مانند، توپ، تفنگ، خمپاره و... بسازد. همچنین كارهای ریختهگری مانند ساخت، تندیسهای گوناگون و همانند آن را انجام دهد. ارزش زرادخانه تا جایی بود كه یک وزیر ویژه، به نام وزیر قورخانه، برای آن برگزیده شده بود.
زرادخانه، تا روزگار قاجار از ارج بالایی برخوردار بود، اما در روزگار پهلوی و با ساخت كارخانههای تازهی اسلحهسازی، از ارزش آن كاسته شد. پس از انقلاب این زرادخانه و ساختمانهای آن ویران شد و تنها سردر فلزی، برجای ماند كه پس از كمی بازسازی، یكی از درهای مترو شد. این سردر، به فرمان ناصرالدین شاه و به بزرگی ٢٣٠ متر مربع ساخته شد. این سازه ساختاری آمیخته(:تركیبی) دارد و دارای دو حجم و دو سطح گوناگون است. بخش بالای سردر، با اتاقی كه در آن ساخته شده است، مانند پل، دو سوی سردر را، به هم پیوند میدهد.
در همكف و در دو سوی دالان، دو اتاق ساخته شده است كه اتاق پایینی(جنوبی)، برای بازرسی(:تفتیش) و دیگری تلفنخانه، یا اتاق كشیك بوده است. این سردر، هیچ پنجرهای به بیرون ندارد، تنها در دالان اصلی، پنجرههایی به بیرون راه دارند. این خود از ویژگیهای سردر زرادخانه است.
سردر قاجاری زرادخانهی نظامی تهران و سردر فلزی و تاریخی آن، در سال ۱۳۷۶ خورشیدی، با شماره ۱۹۱۲ در سیاههی(:فهرست) برجایماندههای ملی کشور به ثبت رسید.
فرتورها از گاتا ضياتبری است.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
«گردابسنگی» كه به گویش لری آن را «گِردآو بَردینَه» میخوانند در خرمآباد استان لرستان جای گرفته است. دیرینگی این بنا به زمان ساسانیان برمیگردد. این بنا از یک دیوار بزرگ سنگی كه به گونهی دایرهای دور تا دور چشمهای فصلی را پوشانده ساخته شده است. این «گرداب سنگی» در هجدهم امردادماه ١٣٥٥ به شمارهی 1274 در سیاههی آثار ملی به ثبت رسید. |
بنام خدا
به ايراني بودنمان افتخار ميكنيم به اينكه ما از تبار كوروش هستيم افتخار ميكنيم.
بنام خدا
۱− آرامگاه خشایارشا
۲−سنگ برجسته تاج گزاری نرسی.
۳−یادمان پیروزی بهرام دوم.
۴−آرامگاه داریوش بزرگ
۵−یادمان پیروزی شاپور یکم بر والرین و فیلیپ عرب.
۶−آرامگاه اردشیر یکم
۷−آرامگاه داریوش دوم
۸−نقش شاپور دوم ساسانی: در این نقش، سواری كه دارای تاج است، نیزه خود را بر گردن دشمن فرو كرده و هر دو، زره به تن دارند.
۹−کعبه زرتشت
نقش رستم نام مجموعه باستانی در شهرستان مرودشت استان فارس ایران است که یادمانهایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای دادهاست.
نقش رستم در شمال مرودشت در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید واقع شده است با توجه به وجود 4 آرامگاه بطور دقیقی به شکل چلیپا (صلیبی) و با دقت هندسی زیادی تهیه شده اند عده ای این اشکال را نمادهای میترایی می دانند و این دیواره را دیواره صلیب آریایی نامیده اند.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
صديقه نوده فراهانی : | ||
باغ گلشن، بهشت کوچکی است در دل کویر ایران. این باغ زیبا در بخش خاوری(:شرقی) شهر طبس، از شهرستانهای شمال خاوری(:شرقي) استان یزد و در کنار کویر لوت است. این باغ به دستور میرحسن خان، سومین فرمانروای طبس، از سلسله خانهایی که به وسیلهی نادرشاه به فرمانروایی برگزيده شدند، ساخته شد. نهرهای آب شهر از میان آن میگذرد و درختان سرو و نارنج و پلیکانهای زیبایش دیدنی است. |
بنام خدا
او خواننده اپرا و مشهورترین مانکن عصر خویش بود. رعنا در سال 1326 در تربت حیدریه خراسان به خاک سپرده شد تک و تنها بدون آنکه کسی در کنارش باشد.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
بنای کهن گنجینهی «میاندوآب» در استان آذربایجان غربی در سال 1346 خورشیدی گشایش یافت. بنای کنونی آن ساختمانیست که در سال 1383 پس از بازسازی بنا و گسترش زیربنا در همان جای پیشین بازگشایی شد. یارینامه: |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد- آفتاب يزداني : | ||
پژوهشهای باستانشناسان، گلنوشتهها و اسناد بهدستآمده، نشان میدهد که هخامنشیان نخستین کسانی بودهاند که از بیمه، سود جستهاند. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد- اسفنديار كيانی : | ||
نرمافزار چند رسانهای «تمدن ایران، تخت جمشید» و «دُرج شاهنامهی فردوسی»، برخوانی دکتر جلالالدین کزازی از شاهنامه، رهآورد پنجمین نمایشگاه بینالمللی رسانههای دیجیتالی بود. دربارهی ایندو نرم افزار با طراحانش به گفتوگو نشستیم. به گفتهی علینژاد این موسسه پیش از این نرمافزارهایی به نام «درج یک» و «درج دو» عرضه کرده که درج یک، دربردارندهی ٢٣ کتاب از سخنوران و نویسندگان ایران است. پس از چهار سال، دیوان ٧٨ شاعر به نرمافزار پیشین افزوده شده و به نام «درج دو» در اختیار کاربران گذاشته شده است. «درج سه» نیز ١٧٨ کتاب را در زمینهی ادبیات ایران در اختیار کاربر میگذارد. افزونبر آن، بخشهای سرگرم کنندهای همانند فال حافظ و جدول کلمات دارد و آوازهای استادان موسیقی ایران، مانند استاد شجریان، شهرام ناظری و داریوش رفیعی نیز به آن افزوده شده است. در نرمافزار دیگری، دیوانهای شعری سخنورانی مانند رودکی، خیام، سعدی، نظامی و حافظ گنجانده شده است و کاربر میتواند همهی دیوان آنها را با صدای نرگس اصفهانی و امیر نوری بشنود. و البته تازهترین کار این موسسه نیز همان «درج شاهنامه» با صدای استاد کزازی است. پنجمین نمایشگاه بینالمللی رسانههای دیجیتالی که کار خود را در مصلای تهران از ١٤ مهرماه آغاز کرده است، تا امروز ٢٣مهرماه برپا خواهد بود. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
«گوردختر»، يادآور تمدنی كهن خانهی «پدر جراحی ايران» هم به تاريخ پيوست
«یحیاعدل»، معروف به «پدر جراحي ايران» در سال١٣٧٤ كه نزديك به ٩٠ سال داشت به «مصطفي ميرسليم» وزير فرهنگ و ارشاد آن زمان نامهاي نوشت. وي در اين نامه نوشت از آنجا كه توانايي لازم براي بازسازي اين بنای ارزشمند تاريخي را ندارم براي بازسازی آن خواستار فروش اين ملک به دولت هستم. اين بنا در يازدهم امردادماه ١٣٧٧خورشيدي با شمارهي ٢٠٨١در سياههي آثار ملي به ثبت رسيد. اين خانه در سال ١٣١٠ خورشيدي به كوشش «ماركوف روسي» به شيوهي معماري روسي در خيابان وليعصر تهران ساخته شد. خانهي دكتر «يحياعدل» پس از بازسازي در سال ١٣٧٧خورشيدي به عنوان دبيرخانهي شوراي تشخيص مصلحتنظام مورد استفاده قرار گرفت و در سال ١٣٧٨خورشيدي جايگاه فرهنگستان هنر شد. يارينامهها: ويكيپديا، روزنامهی تهرانامروز، بانک اطلاعات روندهای الكتريكی استان قم |
خوزستان جايی برای پيروان دينها و آيينهای گوناگون
خبرنگار امرداد - شهداد حیدری :
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
تپهی «زاغه» یکی از تپههای باستانی ایران است که در بخش جنوبی دشت قزوین در منطقهی بویینزهرا جای گرفته است. این تپه به هزارهی ششم و هفتم پیش از میلاد باز میگردد. این تپه در ١٣٧٧ خورشیدی به شمارهی ٢٠٧٧ در سیاههی آثار ملی ایران جای گرفت. |
بنام خدا
پاسارگاد، نخستین باغ ایرانی است |
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
سال گذشته ٩ باغ ایرانی به سیاههی(:فهرست) میراث جهانی یونسکو پیوست تا نام باغهای ایرانی را برای همیشه در حافظهی مردم جهان جاودانه كند.
باغهایی چون پاسارگاد و ارم در استان فارس، پهلوانپور و دولتآباد از استان یزد، فین و چهلستون از استان اصفهان، اكبریه از استان خراسان جنوبی، عباسآباد از استان مازندران و شاهزاده ماهان از استان كرمان كه برای بسیاری نامهایی آشنا هستند، به سیاههی جهانی راه یافتند.
به گزارش جامجم آنلاین و بنا به گفتهی رضا نوریشادمهانی، دكترای باستانشناسی كه پژوهشهایی در زمینهی باغهای ایرانی داشته است این رخداد، از آن روی ارزشمند است كه از ١٢ باغ ثبت شده در جهان ٩ باغ از آنِ ایران است.
١٢ باغ اكنون در سیاههی جهانی ثبت شدهاند. دوتا از آنها، تاج محل و آرامگاه همایون، پادشاه گوركانی در هند است و دیگری باغ شالیمار در پاكستان است. اما ٩تای دیگر به نام ایران است و نشان میدهد باغسازی ایرانیها برای كارشناسان یونسكو ارج و ارزش بسیار دارد.
رضا نوریشادمهانی در این گفتوگو در پاسخ به این پرسش كه دیرینگی باغسازی در ایران و جهان به چه زمانی برمیگردد؟، گفت:
بنابر یافتههای باستانشناسی، نخستین باغ، در عراق در جایی به نام «چوغا مامی» پیدا شده است. در این گستره زمینهای كشاورزی بهگونهی افشان آبیاری میشدهاند و باستانشناسان دیرینگی این گستره را به هزارهی ششم پیش از میلاد نسبت میدهند. در مصر نیز در هزارهی سوم پیش از میلاد، باغهای سلطنتی را داریم. در نوشتارهای استورهای و مذهبی به باغهای معابد سوم در میانرودان(بینالنهرین) اشاره شده، اما بیگمان این آشوریها بودهاند كه در هزارهی نخست پیش از میلاد پدیدهآورندهی باغهای یادمانی بوده كه شاید مهمترین این باغها، باغ معلق بابل بوده است.
پاسارگاد
این پژوهشگر باستانشناس، دربارهی پیشینهی باغسازی در ایران گفت:
پیشینهی باغ در ایران برپایهی یافتههای باستانشناسی به «پاسارگاد» برمیگردد، یعنی جایگاه شهریاری كورش هخامنشی. در كاوشهای باستانشناختی در این گستره یك سامانهی آبیاری كه دربردارندهی جویها و حوضچههایی است، پیدا شده است. این سامانه؛ كاخها را دربرداشته و چون دارای ٤ كرت هم بوده است بنابراین پاسارگاد را میتوانیم یك شهر برپایهی نقشهی چارباغ بدانیم. این فرض اگر درست باشد، پاسارگاد كهنترین باغ ایرانی به شمار میرود.
نمونهای از آبراه باغ شاهی پاسارگاد
در روزگار هخامنشی، ساسانی و بهویژه در دورهی اسلامی، باغهای ایرانی هم جایی برای گردش و شادی هستند و هم نمادی از بهشت به شمار میآیند.
به گفتهی رضا نوریشادمهانی؛ در آموزههای مزدایی، بودا و حتا اسلامی بهترین جای بهشت جایی است كه ٤ نهر از آن مشتق میشده است. در واقع یك نگرش فلسفی بوده كه خودش را در نقشهی باغ بهگونهی كاركردی نشان داده است.
او به باغهایی كه در روزگار اسلامی در ایران ساخته شده، اشاره كرد و گفت:
ما باغهای بسیاری داشتهایم كه شوربختانه اثری از آنها نمانده است. اگر در متون پیگیری كنید ملكشاه سلجوقی باغهای بسیاری را در اصفهان میسازد همچون باغ بكر یا احمد سیاه كه دارای حوضچهها و كوشكهای بزرگ بوده است. یا این را میدانیم كه كهنترین نقشهی باغ در روزگار ایلخانی به نام رشیدالدین فضلالله همدانی ثبت شده است كه دربارهی باغ اوجان تبریز است، اما این روزها این باغها را تنها در منابع مكتوب داریم.
درواقع از زمان صفویه به این سو باغسازی از نظر كمی گسترش پیدا میكند و ما در این هنگامه دوگونه باغ داریم. باغ محصور بزرگ یا همان چارباغ و باغهای كوچكتری كه درون كاخ هستند.
این باستانشناس و پژوهشگر دربارهی كاركرد باغها در ایران گفت:
باغها دو كاركرد داشتهاند؛ باغكاخ كه هستهی اصلی آن را كاخ یا كوشك تشكیل میدهد؛ كاركرد سلطنتی داشته است و كم و بیش در همهی سرزمینهای اسلامی رواج داشته است. گونهی دوم باغآرامگاه است كه آرامگاههایی برای بزرگان را در برمیگرفته و اشارهای بوده به بهشت. از همین روی است كه میبینیم یك باغ و فضای دلانگیز پیرامون آرامگاه ساخته میشود.
به گفتهی وی در این باغها، آرامگاهگنبدگونه، نماد آسمان و بهشت است. درخت سرو، نماد جاودانگی یا زندگی همیشگی و سازههای ٨ ضلعی اشاره به لذتهای ٨گانهای است كه یك نیككردار در بهشت از آن بهرهمند میشود. نكتهی درخور توجه این است كه باغ پاسارگاد نیز هم باغكاخ و هم باغآرامگاه به شمار میآید.
و اما رواج الگوی باغ ایرانی در جهان. رضا نوریشادمهانی در این باره گفت:
سه الگو در باغسازی داریم؛ الگوی چینی، الگوی شمال مدیترانه و الگوی ایرانی.
الگوی چینی در كشورهای خاور دور كاربری داشته و دارد و الگوی شمال مدیترانه، الگویی است كه كشورهای اروپایی از آن بهره میگیرند. الگوی ایرانی نیز الگویی است كه كشورهای اسلامی بیشتر از این الگو سود میجویند.
نوری شادمهانی با توجه به این كه نگرش مذهبی و خشك بودن اقلیم ایران،دو شوندی(دلیلی) بوده كه ایرانیها را به سمت و سوی باغسازی كشانده و الگویی به نام باغ ایرانی را پدید آورده، گفت:
ما یك الگوی متفاوت چندهزارساله در باغسازی به نام الگوی ایرانی داریم اما شوربختانه این روزها در بوستانهایی كه در ایران ساخته میشود، نقشه و بافت اروپایی دیده میشود تا ایرانی! شاید شوند(:دلیل) این علاقهمندی به الگوهای مدیترانهای نیز گرایش به فرهنگ باخترزمین است.
او در دنبالهی گفتارش به باغهای بیشمار ایرانی اشاره كرد كه داریم اما ثبت جهانی نشدهاند.
رضا نوریشادمهانی باغهای طبس، صفیآباد بهشهر، باغهای قزوین همچنین باغ هشت بهشت اصفهان، باغ عفیفآباد شیراز و بسیاری از باغهای دیگر را نام برد كه توانمندی جهانی شدن دارند.
رضا نوریشادمهانی در پاسخ به ارزشمندترین ویژگی باغهای ایرانی، گفت:
«غار دواشکفت» یکی از کهنترین زیستگاههای بشر در گسترهی کرمانشاه و در نزدیکی تاق بستان است. این مکان باستانی، دربردارندهی دو غار كوچك و بزرگ كنار هم است و در دامنهی جنوبی کوه میوله، در بلندی نزدیك به سیصد متری از دشت و مشرف بر پارک کوهستان قرار دارد.
این غار نخستین بار در سال ۱۹۹۹ میلادی از سوی باستانشناسان کرمانشاهی، فریدون بیگلری و سامان حیدری شناسایی و مطالعه شد. بر پایهی یافتههای باستانشناسی، این غار در دورهی پارینه سنگی میانی (۱۲۰ تا ۴۰ هزار سال پیش)، زیستگاه انسانهای شکارگر (احتمالاً نئاندرتال) بوده است.
در غار بزرگ ابزارهای سنگی پیدا شده كه مربوط به «فرهنگ موستری» زاگرس است. برای ساخت ابزارها از سنگهای پیرامون غار بهره برده شده است. افزون بر دو اشکفت، آثار زندگی انسانهای پارینه سنگی در چند غار و پناهگاه دیگر در شمال کرمانشاه نیز پیدا شده است. نزدیکترین آنها به دو اشکفت «پناهگاه ورواسی» است که از سوی باستانشناس آمریکایی «بروس هو» کاوش شده است.
وجود چشمهی آب همیشگی در کنار غار، چشمانداز مناسب دهانهی آن به دشت و دسترسی آسان به بلندیهای بالاتر از ویژگیهای مناسب این غار برای زندگی بوده است.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که ساکنان این غارها بیشتر به شکار بز کوهی، میش وحشی، گورخر و اسب وحشی میپرداختند. البته حیوانات دیگر مثل مارال، گاو وحشی، آهو و گراز نیز شکار میشدند.
«غار دو اشكفت» در سال ١٣٨١ خورشیدی به شمارهی 5976 در سیاههی آثار ملی ایران به ثبت رسید.