بنام خدا
دقت کردید کلاً چه مملکت جالبی داریم؟هر چیزی که به یه زمانی جوک بوده بعدها به حقیقت می پیونده.مثلاً همین یکی دو ماه پیش بود که به شوخی به هم می گفتیم دلار قراره بشه سه هزار تومان.به میمنت و مبارکی و به حول و قوه مسئولین! همین امروز فرداست که دلار بشه سه هزار تومن.
ماشالله هزار ماشالله همینجور لحظه ای و ثانیه به ثانیه قیمت عوض میشه...خود ما چند روز پیش رفتیم دلار بخریم به فروشنده گفتیم قمیت دلار الان چنده؟فروشنده محترم هم گفت الان ؟یا الان؟!؟!
یا همین هفته پیش به شوخی به هم می گفتیم باید دو سه روز نریم تو گوگل تا این گوگلیا آدم شن و اون فیلمه رو حذف کنند.والا خودمونم فکرنمی کردیم که مسئولین اینقدر جدی بگیرن.
به قول معروف جوک واسه شما جوکه واسه ما خاطره ست!
ما تصمیم گرفتم آستین بالا بزنم و به کمر همت گره اش بزنم و یه سری راهکار ارائه بدم که قیمت دلار پایین بیاد.همه راهکارها قبلاً تست شده و جواب هم داده :
1-از مسئولین ذیربط و بی ربط خواهش می کنیم دیگه هیچ گونه تلاشی در جهت پایین آوردن قیمت دلار انجام ندهند.هر کاری تا الان کردید بسه.این جوری قیمت دلار پایین نمیاد اما حداقل بالا هم نمیره!
2- تجربه نشون داده هر وقت رادیو و تلویزیون اینا چیزی رو از مردم بخواد ، مردم بر عکسش عمل می کنند.به همین دلیل توصیه میشه تلویزیون 24 ساعته مردم رو تشویق به خرید دلار کنه.به جان خودم دیگه هیچ کس نمیخره!
3-مسئولین قیمت چیزهای دیگه رو حسابی بالا ببرند تا دیگه پولی دست مردم نمونه که برن دلار بخرن. البته خوشبختانه این کار الان داره به نحو احسن انجام میشه!
4-از اونجایی که امریکای بی تربیت ما رو تحریم کرد و قیمت دلار یهو بالا رفت پس ما هم بیایم اون کثافتا رو تحریم کنیم تا قیمت بیاد پایین.تازه ما یه سری کشور های دوست و برادر قدرتمند مثل کومور و سوازیلند و بروبچ قبیله گوتا گوتا و اینا داریم که میتونن کمکمون کنند.درضمن طبق خبر واحد مرکزی همین امروز فرداست که امریکا و اروپا نابود شن .کافیه ما تحرمیشون بکنیم تا کمرشون بشکنه!
5-ملت ما به مرگ و زندگی اهمیت زیادی میده.مثلاً طرف حاضره ساعت 3 نصفه شب از خواب پاشه و بره اون سر شهر و اونجا هم دو ساعت وسط میدون سرپا وایسه تا واسه تماشای مراسم اعدام یه جای خوب گیرش بیاد.خوب مسئولین هم این برنامه ها رو بیشتر کنن تا ملت سرگرم شن و دیگه نرن دلار بخرند.
6-از استراتژی مرغی استفاده شود.یعنی اینکه یه دفعه قیمت دلار رو 4 برابر کنند . بعد که مردم صداشون دراومد بگن خوب باشه تلاش می کنیم که کم بشه.بعد هم کلی سر مردم منت بزارن قیمت رو برسونن به ده هزار تومن.همه سر و صدا ها می خوابه و کسی هم دیگه اعتراضی نمیکنه که بابا ده هزار تومن هم زیاده.
7-یه راه دیگه هم هست و اون اینکه مسئولین به همین شیوه ادامه بدن و قیمت دلار به مرور بالا بره فقط مسئولین عزیز لطف کنن و به جاش از اعتقادشون نسبت به عمه بکاهند!!!
بنام خدا
2. برای حفظ امنیت در تصادفات، شاهزاده چارلز و شاهزاده ویلیام، شاهزاده های انگلستان با هواپیما های جداگانه سفر می کنند.
3. بدن انسان در هر لحظه 15 میلیون سلول خونی تولید می کند و از بین می برد.
4. شاه دل در ورق های پاسور، تنها شاهی است که سیبیل ندارد.
5. در کازینوی لاس وگاس کازینو هیچ ساعتی وجود ندارد.
6. نقاشی مونالیزا ابرو ندارد چون در آن زمان مد بوده که ابرو ها را بتراشند.
7. در آمریکا روزانه 20 دزدی از بانک اتفاق می افتد و به طور میانگین 2500 دلار از هر یک دزدیده می شود.
8. مجسمه ساز جایزه ی نوبل این یادبود را از 3 مرد برهنه که دستشان را بر روی شانه ی یکدیگر گذاشته بودند ساخته است.
9. وقتی شیشه می شکند، تکه های آن باسرعت 5 هزار کیلومتر حرکت می کنند. برای اینکه بتوان از آن عکس گرفت دوربینی باسرعت عکسبرداری یک میلیونیوم ثانیه لازم است.
10. مخزن هواپیمای بوئینگ 747 گنجایش 216,673 لیتر بنزین را دارد.
11. دمای رعد وبرق 5 برابر داغ تر از سطح خورشید است.
12. ویولن از 70 تکه چوب ساخته می شود.
13. 1 میلیون سال طول می کشد تا خاک، شیشه را تجزیه کند.
14. آتش سوزی هایی که در جنگل اتفاق می افتند به سمت بالای تپه زودتر از پایین تپه انتشار می یابند.
15. حدود نیمی از روزنامه های جهان در آمریکا و کانادا منتشر می شوند.
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 10 مهر ماه
10 مهـــر روز جشن مهرگـــان مبارک
شما به عنوان یک ایرانی وظیفه اطلاع رسانی این روز را دارید
بنام خدا
بهروز مسروری ـ بازیگر سینما، تلویزیون و رادیو ـ عصر روز جمعه (هفتم مهر ماه) درگذشت.
به گزارش ایسنا، زندهیاد مسروری به دلیل ابتلا به بیماری سرطان ریه مدتی در بیمارستان بستری بود و آخرین ساعات زندگی را در خانه گذراند.
او در سن ۶۲ سالگی دار فانی را وداع گفت و بازی در سریال «پشت کوههای بلند» به کارگردانی امرالله احمدجو آخرین حضورش در تلویزیون بوده است.
بهروز مسروری همچنین در سریال «روزی روزگاری» از ساختههای احمدجو بازی کرده است.
به گفتهی خانواده مسروری مراسم تشییع پیکر این بازیگر یکشنبه ـ نهم مهر ماه ـ برگزار میشود و وی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده خواهد شد.
همسر مرحوم مسروری روز گذشته در تشریح آخرین وضعیت وی به ایسنا گفت: حال او اصلا خوب نیست. در چند مقطع زمانی در بیمارستانهای مختلفی بستری شد تا اینکه از یک ماه پیش که دکترها او را جواب کردند و در خانه به سر میبرد. اما دیروز به طور ناگهانی حالش بد شد و او را به بیمارستان پیامبران منتقل کردیم.
به گزارش ایسنا، بهروز مسروری اخیرا با سریال «پشت کوههای بلند» در نقش «کدخدای کولیآباد» روی آنتن بود. او همچنین در سریال «روزی روزگاری» نقش «صفربیک» را بازی کرده است. سریال «تفنگ سرپر» و فیلمهای «پرده آخر» و «روزهای زندگی» از دیگر آثار این هنرمند هستند.
بنام خدا
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 8 مهر ماه
بنام خدا
بنام خدا
بنام خدا
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 5 مهر ماه
بنام خدا
با روستای زید در ایلام آشنا شوید
انبارهای تاریخی گندم در دل صخره های بزرگ
برای مشاهده آلبوم روستای زید کلیک کنید
برای مشاهده آلبوم روستای زید کلیک کنید
وجود این انبارهای تاریخی گندم در دل صخره ها و چنین ارتفاعاتی انسان را به شک می اندازد که چگونه امکان دارد در گذشته بدون هیچ امکانات لازمی که حتی مردم امروزی هم می توانند با راحتی از آن بالا بروند، ساخته شده اند. طبق گفته بعضی از اهالی روستا در بعضی از انبارهای تاریخی گندم به خصوص در ارتفاعات بالاتر اشیایی وجود دارد که امکان بیرون کشیدن آنها نیست. اما در دره بزرگ روستا دو صخره روبروی هم هستند و جالب اینکه در دل هر دو صخره این انبارهای تاریخی گندم ساخته شده است.
برای مشاهده آلبوم روستای زید کلیک کنید
این انبار تاریخی مخصوص ذخیره نمک بوده است که به طور جداگانه در آن سوی انبارهای گندم ساخته شده است. شاید واقعا نکات جالب دیگری هم در این انبارها وجود داشته باشد که از چشم ما پنهان باشد ولی باید با مطالعه و پژوهش و بررسی دقیق، این انبارها را مورد واکاوی قرار داد. اما در کنار انبارهای تاریخی گندم و نمک، دو آسیاب تاریخی در بین دره یعنی وسط دو صخره قرار دارد که نشان می دهد روزگاری این منطقه محل اصلی گندم و آسیاب گندم که در زندگی گذشته حرف اول تغذیه مردم را می زده، داشته است.
تصویر فوق یکی از همان آسیابهای تاریخی است که در کنار صخره قرار داد و نشان می دهد روزگاری گندم های موجود در انبارها به وسیله این آسیابها برای مصرف مردم آسیاب می شده است. به طور کلی با توجه به وجود خانه های قدیمی، انبارهای گندم و نمک و آسیاب ها می توان گفت این دره به لحاظ طبیعی و تاریخی می تواند در کشور معرفی شود و مورد استناد برای بسیاری از مطالعات تاریخی قرار گیرد چه بسا اطلاعات ارزشمندی را به محققان در این زمینه بدهد.
بنام خدا
خــواص انــار
احتمالا از هر كسی درباره خواص انار بپرسید، در پاسخ میگوید که انار خون را تصفیه میكند ولی متخصصان تغذیه، فواید دیگری را هم برای انار ذکر میکنند...
فصل سرما آمده و با خودش میوههای جدیدی آورده؛ از خرمالو و انواع مركبات گرفته تا انار. انار، میوه خوشخوراکی است كه خیلی از خانوادهها آن را به اصطلاح دون میكنند و به همراه نمك و گلپر میخورند. انار خوردن در شب یلدا هم سالهای سال است که به یكی از آداب این شب طولانی سال تبدیل شده.
اما خواص انار :
تصفیه خون
میدانید كه انار یک تصفیهكننده خون بوده و برای كبد بسیار مناسب است. به این دلیل از قدیم خوردن این میوه برای شفافیت پوست توصیه میشده است.
از امام رضا(ع) نقل میکنند که: «انار بخورید تا دهانتان پاكیزه و خوشبو شود.» مطالعات متعدد نشان داده که عادت به خوردن این میوه مانع تشكیل پلاكهای دندانی و بروز پوسیدگی دندان میشود.
تقویت قلب
نكته مهمی كه باید درباره انار بدانیم خاصیت حفاظتی آن در برابر بیماریهای قلبی است. انار احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی را با كاهش فشار خون، جلوگیری از اكسید شدن LDL و تشكیل پلاك در دیواره عروق پایین آورده و ریسک ابتلا به گرفتگی عروق را كم میكند.
رب انار
یكی از فرآوردههای پرمصرف این میوه رب انار است؛به این ترتیب كه آب انار را جوشانده و آن را تغلیظ میكنند و به عنوان چاشنی به خصوص در خورش فسنجان و تهیه زیتون پرورده مورد استفاده قرار میدهند. البته این رب میتواند ترش و یا شیرین باشد كه با افزودن كمی شكر و یا آب نارنج و یا آب غوره این مزهها تقویت خواهند شد.
ترکیب انار و گلپر
خوردن این میوه و آب آن به دلیل تركیباتی كه دارد، یبوستآور است و خوردناش به همراه هسته مانند یك ملین عمل میكند اما به دلیل ایجاد مشكلاتی به هنگام دفع، بهتر است كه یک چهارم آن را با هسته و بقیهاش را بدون هسته میل كنید.ضمنا از آنجا که این میوه نفاخ است، مصرف آن با گیاه معطری مانند گلپر که طبع گرمی دارد،خاصیت نفاخ بودن را از این میوه میگیرد.
خوردن انار یا آب آن به تنهایی سوءهاضمهآور بوده و سوزش معده به دنبال دارد. به این دلیل خوردناش با گلپر توصیه میشود. یادتان باشد كه خوردن مقدار كمی از انار گلپر زده پس از غذا به هضم غذا كمک میكند.
میوه بارداری
خانمهای باردار نیز بهتر است در این دوران انار میل كنند زیرا این میوه هم علایم ویارشان را كاهش میدهد و هم به رشد جنین كمک میكند.
آش انار
با این میوه میتوانید آشی گرم تهیه كنید به نام آش انار كه یزدیها آن را پخته و بیشتر از همه میل میكنند. طرز تهیهاش به این ترتیب است كه برنج و لپه را به همراه سبزی آش (جعفری و گشنیز) و كمی سیر طبخ كرده و سپس نیم ساعت قبل از برداشتن آش از روی حرارت به آن آب انار یا رب انار میافزایند و به جای نعناع داغی كه به سایر آشها اضافه میشود، به آن كمی گلپر میزنند.طرز تهیه
منبع آنتیاكسیدان
این میوه سرشار از ویتامین C (یكی از آنتیاكسیدانهای قوی) است و به این ترتیب، خوردن یك عدد از آن یا 100 سیسی از آب انار تامینكننده 16 درصد از نیاز روزانه به این ویتامین است. ضمنا منبعی از ویتامین B5 و پتاسیم است و تركیبات آنتیاكسیدانی آن هم از خانواده پلی فنولها، دیگر مواد ارزشمند این میوه هستند. مزه گس انار نیز به دلیل تاننی است كه در پوستاش دارد، درست مثل چای.
بنام خدا
چه تلخ است روابطمان این روزها که چیزی نیست جز حسابگری :
مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند .
وقتی می خواست وارد شود،در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضنون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان .
ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند!!!
ملا طبعا از درب دو می وارد شد و ناگهان خود را در کوچه دید،همان جایی که وارد شده بود...!
این داستان حکایت زندگی ماست.
کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم و رابطه هایی را شروع می کنیم، اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود ، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم...
روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست!
عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است.
اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد.حساب و کتاب دارد .
اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود .
اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم.
چه ستمگر است انکه از جیبش به تو می بخشد،تا از قلب تو چیزی بگیرد...
سخن روز : راه راست برای انجام كار اشتباه وجود ندارد.
گاندی
امروز 4 مهر ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
۵۰ خاصیت میوه معروف پاییزی
خداوند متعال در هر فصلی میوههای متناسب با آن فصل را آفرید تا آدمی بر اساس نیازهای جسمی خود از میوهها استفاده کند. محققان طب قرآنی بر این عقیدهاند که انار به عنوان یک میوه بهشتی از این جهت در فصل پاییز به بار مینشیند که فصل پاییز فصل خزان درختان و گرفتگی آسمان است و برای جلوگیری از افسردگی و نگرانی دانههای انار بسیار مفید بوده و موجب شادابی میشوند.
همچنین پزشکان و متخصصان تغذیه خواص انار را به ۵۰ مورد تقسیم کردهاند:
۱. پوست و ریشه انار ضدکرم
۲. انار معتدل، مقوی، ملین، ادار آور و ضد تشنگی
۳. اگر بعد از غذا انار شیرین خورده شود رنگ چهره زیبا و غذا آسان هضم میشود.
۴ کسانی که لاغر هستند خوردن انار برای آنها مفید است البته نوع شیرین آن
۵ انار شیرین برای کسانی که یرقان دارند مفید است، یک ساعت قبل یا بعد از غذا میل شود.
۶ انار شیرین سرفه را تسکین میدهد و صدا را باز میکند (برای کسانی که آواز میخوانند)
۷. انار شیرین خارشهای بدن را تسکین میدهد.
۸. طبع انار ترش سرد است.
۹. مقوی معده و کبد است، البته انار شیرین
۱۰. کسانی که زخم معده دارند انار ترش ممنوع است. به طور کلی زیادهروی در مصرف انار ترش امکان به وجود آمدن زخم معده را دارد.
۱۱. جهت درمان زخمهای دهان روزی چندبار آب انار ترش را در دهان نگه داشته و مزمزه نمایید.
۱۲. جهت درمان زخم داخل بینی یا گوشت اضافی روی زخمها آب انار ترش را بجوشانید تا غلیظ شود، سپس با عسل مخلوط نمایید و بر روی آنها بمالید.
۱۳. رب انار مقوی بدن و چاق کننده است.
۱۴. رب انار یبوست میآورد.
۱۵. خوردن انار غم و اندوه را از بین میبرد.
۱۶. کسانی که میل به خوردن خاک و چیزی دیگر دارند با خوردن رب انار از بین میرود.
۱۷. خانمهای حامله اگر در دوران حاملگی رب انار بخورند ویار آنها از بین میرود.
۱۸. برای از بین بردن ترشحات ساده زنانگی از دمکرده گل انار روزی ۲ استکان استفاده شود. ۵ گرم گل خشک در ۲۰۰ سیسی آب جوش ۲۰ دقیقه دم کرده، بنوشید.
۱۹. برای کسانی که خروج مقعد دارند پوست انار خشک یا تازه را در آب بجوشانند صاف کرده و بعد از هر بار اجابت مزاج در داخل آب نیمگرم یا سرد آن بنشینند. برای کسانی که بواسیر دارند این عمل مفید است.
۲۰. کسانی که کرم دارند حدود سه یا چهار گرم پوست انار را با یک لیوان آب گرم میل نمایند. بهتر است یبوست نداشته باشند اگر چنانچه یبوست دارند یک روز قبل از خوردن پودر پوست انار مسهل یا سوپهای ملایم بخورند و ۲ ساعت بعد از خوردن پودر پوست انار مقداری سوپ میل شود.
۲۱. کسانی که کم خون هستند یا احساس خستگی زیاد میکنند از دم کرده یا جوشانده برگ انار به عنوان چای استفاده (۱۰ گرم در ۲۵۰ سیسی آب) کنند.
۲۲ دم کرده برگ انار میگرن را برطرف مینماید. ۵ عصر و آخر شب یک لیوان میل شود. ۵ گرم گل انار در یک لیوان آب جوش دم کرده.
۲۳. برای درمان کرم کدو بین ۶۰ تا ۹۰ گرم پوست خشک کرده ریشه با ساقه انار را در ۲ لیوان آب به مدت ۲ شبانه روز خیس کرده سپس با حرارت ملایم آن را جوشانده تا آب به یک لیوان برسد، سپس صاف نموده در ۲ یا ۳ نوبت با کمی عسل مخلوط کرده میل شود. بعد از آن بیمار هنگام اجابت مزاج بر روی یک ظرف آب نیم گرم بنشیند تا کاملاً کرم کدو که همانا سر آن میباشد دفع گردد زیرا اگر سر آن باقی بماند مجدداً رشد مینماید. اما برای از بین بردن کرم کدو داروهای شیمیایی البته زیر نظر پزشک بهتر است.
۲۴. در موقع خوردن جوشانده پوست انار از خوردن روغن کرچک خودداری شود. زیرا ممکن است ایجاد مسمومیت نماید.
۲۵. جوشانده پوست انار جهت ترشحات سفید خانمها مفید است.
۲۶. از ترکیب گلهای له شده انار با روغن کنجد برای سوختگی استفاده میشود.
۲۷. طبع انار سرد و تر است.
۲۸. پوست آن سرد و خشک است.
۲۹. انار شیرین طبیعت سرد، معتدل و کمیتر دارد.
۳۰. انار تولید کننده اخلاط صالح است. همانا دو گونه خلط وجود دارد یکی مفید و دیگر غیر مفید که انار تولید کننده نوع مفید آن است.
۳۱. برای رفع درد سینه یا سرفه خشک سر انار را سوراخ کرده سپس روغن بادام شیرین داخل آن ریخته و روی آتش بگذارند تا روغن جذب شود آنگاه بخورند بسیار خوب است.
۳۲. انار ترش نیروی جنسی را کاهش میدهد.
۳۳. عصاره گل انار و گلاب برای ورم چشم مفید است. بصورت ضماد با احتیاط مصرف شود.
۳۴. گل انار با آب بارهنگ برای زخمهای آلات تناسلی آقایان مفید است. گل انار + عرق بید + عرق بیدمشک + عرق کاسنی + بارهنگ سپس زخم را بشویید.
۳۵. به جای گل ما میتوانیم از پی سفید داخل انار استفاده کنیم. (مورد شماره ۳۴)
۳۶. کسانی که میخواهند نوزادی زیبا داشته باشند در دوران حاملگی در فواصل غذا و ظهر و شب انار بخورند.
۳۷. خوردن انار مستی را رفع میکند.
۳۸. انار جهت صفرا و تب صفراوی مفید است. قبل از غذا میل شود.
۳۹. بهترین موقع خوردن انار صبح ناشتا با کمی گلپر است.
۴۰. جوشانده گل انار درمان کننده پیوره و خون ریزی لثه میباشد.
۴۱. پودر پوست انار برای التیام زخمهای کهنه مفید است.
۴۲. کسانی که مزاج گرم دارند انار ترش برای آنها مفید است.
۴۳. اگر انار با دانه خورده شود از صدا کردن شکم جلوگیری میکند.
۴۴. امام صادق (ع) میفرمایند: بخورید انار را با پردههای وسط آن تا معده را صیقل دهد و هوش را زیاد کند.
۴۵. حضرت علی (ع) میفرمایند: به کودکان خود انار دهید تا زودتر به سخن آیند.
۴۶ کسانی که بیماری قند دارند از انار استفاده کنند.
۴۷. اگر آب انار را با شکر و نشاسته و صمغ عربی و روغن بادام بجوشانیم و نیم گرم میل شود باز کننده ادرار و تقویت کننده دستگاه ادرار و مثانه است.
۴۸. انار دفع کننده مضرات دخانیات میباشد.
۴۹. اگر انار را با پوست و دانه به طور سالم بپزند و سپس کوبیده آن را در محل خارش بگذارند خارش را برطرف میکند.
۵۰. اشخاصی که دارای طبع سرد و تر هستند پس از خوردن انار کمی زنجبیل با نبات بخورند.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
سیاوش آریا : | ||
|
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
ساخت پالایشگاه دوم شیراز و گذر لولههای نفت از پارک ملی «بمو»، نه تنها مصوبهی ممنوعیت ساخت صنایع آلاینده در شعاع 30 کیلومتری شیراز را نقض میكند بلکه به نابودی پارک ملی بمو که از زیستگاههای پلنگ ایرانی است، خواهد انجامید و آسیب بسیاری به محور گردشگری تخت جمشید- شیراز میزند. |
بنام خدا
نوشتهی زیر، از استاد ابراهیم پورداود است که در اسفند سال ۱۳۲۶ دربارهی واژهی «پرچم» و نادرستی کاربری این واژه به چاپ رساندهاند، که با اندکی ویرایش بخشی از آن برگزیده شده که به کاربران ارجمند پیشکش میشود:
در این چند ساله گذشته، واژههای نادرستی بر سر زبانها افتاده که «پرچم» یکی از آنهاست. این واژه در سدههای پنجم و ششم هجری مهی وارد ایران شده و در هیچیک از نوشتههای نثر و نظم فارسی پیش از آن روزگاران دیده نشده است.
در شاهنامهی فردوسی به «پرچم» بر نمیخوریم و نه در داستان «ویس و رامین» فخر گرگانی و نه در «گرشاسبنامه» اسدی توسی و نه در «تاریخ بلعمی». در سرودههای پراکندهی رودکی و دقیقی نیز به آن برنخوردیم. در سرودههای گویندگانی چون عنصری، عسجدی و منوچهری دیده نشده است و نه در هیچیک از آثار همزمانهای آنان.
در بسیاری از نسخههای دیوان فرخی سیستانی که از سرایندگان دربار محمود غزنوی و همروزگار فردوسی، عنصری، عسجدی و منوچهری است و گویا در سال ۴۲۹ هجری مهی درگذشته، این شعر یاد شده است که:
راست گفتی که به باد پرچم بود / گر بود ب۰اد راستام به زر
اما معنی این شعر چیست؟ چون این واژه در هیچیک از آثار سدهی چهارم دیده نشده و در دیوانِ کمابیش بزرگ فرخی جز همین یکبار این واژه نوشته نشده و آنهم بدین گونه. میتوان گفت در اصل چیز دیگر بوده و پس از آن به دست نویسندگان پرچم شده است و شعر از معنی بیبهره شده است. اگر پرچم در سدهی چهارم در فارسی راه یافته بود، بیگمان در شاهنامه فردوسی بهکار میرفت، زیرا در این نامه سترگ، گذشته از واژهی فارسی «درفش» و همچنین عَلَم، رایت و لَوا(این سه واژه از واژههای بیگانه هستند) بهکار رفته است و جای پرچم هم در همینجا بود.
بیگمان واژهی «پرچم» کمابیش از نوواردشدگان زبان فارسی است و بیگمان با مفهومِ درفش، علم، رایت، لوا و بیرق وارد نشده و در هر جا از نظم و نثر که بهکار رفته به معنی ریشه، منگُله، گیسو، طُره و کاکًل است.
این ریشه یا طره از موی گاوی ساخته میشده که آن را در فارسی «غَژغاو» نامیدهاند. در این گفتار همین کلمه را بهجای گاو تبتی یاک(Yak) به کار میبریم. در همه جا پرچم ریشهای است از موی «غَژغاو» که به سر نیزه و عَلَم و گردن اسب و گردن دلیران آویزند. اینک، چگونه چنین چیزی درفش شده، باید از واژهسازان پرسید.
فرهنگ جهانگیری که در سال ۱۰۱۷ هجری نوشته شده گوید: «پرچم، دو معنی دارد، اول دم نوعی از گاوان کوهی که در کوههایی که مابین مُلکِ خطا و هندوستان واقع است به هم رسد و آن را بر سر چوب، عَلَم و گردن اسب ببندند و دوم کاکل را نیز خوانند…». در فرهنگ سروری (روزگار شاه عباس صفوی نوشته شده است)، فرهنگ رشیدی(در هند و در سال ۱۰۶۴نوشته شده است)، برهان قاطع(که در سال۱۰۶۲ در هندوستان نوشته شده است) و فرهنگ انجمن آرای ناصری نیز همین معنی آمده است. همچنین از شعرهای سرایندگان سدههای پنجم و ششم و پایینتر روشن است که پرچم؛ ریشه و طره است و نه چیز دیگر:
سری مباد که بر خط بندگی تو نیست / و گر بود به سر نیزه باد چون پرچم
(سعدی در ستایش سلجوق شاه)
ما از آن محتشمانیم که ساغر گیرند / نه از آن مفلسکان که بز لاغر گیرند
به یکی دست می خالص ایمان نوشند / به یکی دست دگر پرچم کافر گیرند(مولوی)
زلف خاتون ظفر شیفتهی پرچم توست / دیدهی فتح ابد عاشق جولان تو باد(حافظ)
اینک ببینیم«غَژغاو» چه جانوری است:
در فارسی به این جانور که بومی ایران نیست، نام برازندهی دادهاند: «غَژغاو» همان «کژگاو» است؛ یعنی «ابریشم گاو»، چه، «کژ» و معرب آن«قز»(جمع قزوز) ابریشم است. در پهلوی «کج به همین معنی است. در گیلان «کج»، ابریشم خام است. از اینکه «ک» به «گ» دگرگون شده، در فارسی نمونههای بسیاری دیده میشود.
در جانورشناسی این گاو تبتی یا گاومیش وحشی به همان نام تبتی خود یاک(Yak) خوانده میشود و در همهی زبانهای اروپایی چنین نامیده شده است. سرزمینهای بلند که کموبیش چهار تا شش هزارمتر بلند است، کاشانهی این جانور کوهی است. در این کوهساران گلهی آنها، ده تا بیست در گردشاند و هرجا که آب و گیاهی یافتند، پس از سیرشدن در جای کمابیش خنکی آرمیده و ساعتها نشخوار میکنند. از سرما بیشتر بردباری میکنند و از گرما فرسوده میشوند. بیش از ۲۵ سال زیست نکند. سراسر تنش را موهای بسیار بلند پوشانیده است و از پشت و شکم و دم تا بر روی زمین کشیده میشود و همین موهای گرانبهاست که این جانور را به گزند شکارچیان دچار سازد. مردمان تبت این جانور رابه سختی رام کردهاند و از آن در بارکشی و سواری بهکار بردهاند. این جانور به آسانی۱۰۰تا۱۵۰کیلوگرم بار را میکشد.
بههر روی در جستجوی پرچم به هر سوی که روی آوریم و در هر جا که آنرا بیابیم، جز دم گاو تبتی چیزی به دستمان نمیآید. «درفش» چندین هزار سالهی ایران که در اوستا هم یاد شده، چه شد؟
یارینامه:
پورداود، ابراهیم. هرمزدنامه، تهران، انتشارات اساتیر، چاپ یکم 1380، رویههای287تا 303
بنام خدا
واژهی «سندباد» که به گونهی «سنباد» هم نوشته میشود. در زبانِ پهلوی به معنی نیروی اندیشه است. «سندباد» همچنین به معنی بادی است که از سوی رود سند بوزد. واژهی مجوس از سوی تازیان به افرادی گفته میشود که پیروی دینهای ایرانی پیش از اسلام بودند. گمان میرود «سندباد» از پیروان مزدک بوده است. «سندباد مجوس» پس از کشته شدن ابومسلم خراسانی در نیشابور و ری به خونخواهی ابومسلم دربرابر خلیفه عباسی منصور بهپا خواست.
پس از سرگونی دستگاه خلافت امویه بهدست ابومسلم و برقراری خلافت عباسیان در بغداد نفوذ و قدرت ابومسلم در خراسان، هراس دومین خلیفه عباسی یعنی منصور را درپی داشت و به دستور خلیفه، او را در بغداد کشتند. سپس شورشهایی در خراسان رخ داد که نخستین آنها، بهپا خواستن سندباد در سال ۱۳۸ هجری مهی(۷۵۵ میلادی) بود.
جنبش او به تشکیل یک سازمان دینی مخفی بر ضد فرمانروایی عباسیان به نام «مسلمیه» شد که سالها به پرورش احساسات ضدعباسیان میپرداخت. «سندباد» با حرکت از نیشابور، شهرهای قومس، ری و قم را گرفت و گروهی از مزدکیان و زرتشتیان طبرستان گردِ او آمدند.
سندباد در شهر ری موفق به اعدام فرمانروای آنجا شد. او با پادشاه طبرستان بهنام «اسپهبد خورشید» رابطهی دوستانهای برقرار کرد و از اینرو از نیشابور تا طبرستان را دربرابر فرمانروایی عباسیان شوراند. با پیوستن گروهی از ملی گرایان ایرانی به او شمار پیروانش به ۱۰۰ هزار نفر رسید. نهضت او ۷۰ روز بهدرازا کشید و در این مدت او و سپاهیانش پیشروی بسیاری کردند. سرانجام یکی از سرداران منصور بهنام «جوهر بن مراد» او را در نزدیکی همدان شکست داد و نزدیک به ۶۰ هزار نفر از پیروان او کشته شدند. سپس سندباد از «اسپهبد خورشید» پناه خواست و به طبرستان رفت.
«طوس» پسرعموی« اسپهبد خورشید» که از سوی او با اسب و پیشکشهای گوناگون به پیشواز او رفته بود، بعدها بهدلیل بیاحترامیهایی که در رفتار سندباد احساس میکرد، او را کشت. به این گونه نهضت «سندباد» شکست خورد.
سرچشمهها:
۱- نراقی، حسن. چکیده تاریخ ایران از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی
۲- تارنمای ویکی پدیا
بنام خدا
پس از آنکه «یزدگر سوم» در جنگ نهاوند از تازیان شکست خورد، او برای کمک گرفتن و گردآوری سپاه نو بهسوی خراسان و خاور ایران رهسپار شد. یکی از شاهزادگان ساسانی بهنام «باو» فرزند «کیوس» که سردار شجاعی بود از یزدگرد اجازه خواست که برای نیایش به آتشکدهای که پدرش ساخته بود برود و سپس به او بپیوندد. «باو» در آتشکده مشغول نیایش بود که به او خبر میدهند که یزدگرد، در شهرِ مرو به فرمان «ماهوی سوری» فرماندار آنجا و بهدست آسیابانی کشته شده است. «باو» با شنیدن این خبر بسیار اندوهگین شد.
در این هنگام، تازیان در بخش جنوبی مازندران نفوذ پیدا کردند و در بخش شمالی آن نیز بهدلیل نبودن فرماندهی شایسته و مناسب هرجومرج روی داده بود. مردم مازندران برای نگاهبانی و نگاهداری سرزمین خود از دشمنان، نمایندگانی را به نزد «باو» فرستادند و از او درخواست کردند که سرزمین آنها را اداره کند. «باو» پس از گرفتن پیمان از مردم به آنجا رفت، تازیان را از آنجا بیرون راند و نزدیک ۱۵سال فرمانروایی کرد تا اینکه بهدست شخصی بهنام بلاش(ولاش) کشته شد. او دودمان «باوند»ی را تشکیل داد. مدت پادشاهی اسپهبدان باوندی در کوهستان(کهستان)بالا از سال ۴۵ تا ۴۶۶ هجری مهی برابر است با ۴۲۱ سال و در این مدت مردم کوهستان پیرو دین زرتشتی و در راه و روش نیز، پیرو نیاکان باستانی خود در روزگار ساسانی بوده و در دین، آداب و رسوم ایشان در مدت ۵ سده هیچ خدشهای روی نداده است.
پس از اسپهبد «غازن دوم باوند» که واپسین فرمانروا از خاندان باوندی در کوهستان «فریم» یا «پریم»(واقع در هزار جریب دودانگه کنونی در جنوب شهر ساری) است. چیرهشدن دستهی دوم از شاهان باوندی آغاز میشود که از «پریم» به شهر ساری منتقل شدهاند.
دوران پادشاهی این دسته از ۴۶۶ هجری مهی از اسپبد«شهریار»(پسر غازن دوم) آغاز و در سال ۶۰۶ هجری مهی با کشته شدن اسپهبد «رستم شاه غازی» نامور به «شمس الملوک» پایان مییابد و پایتخت این دسته در مدت ۱۴۰ سال شهر ساری بوده است.
دسته سوم از شاهان باوندی که «کین خواریه» نامیده میشوند، از سال ۶۳۵ هجری مهی از اسپهبد «اردشیر» نامور به «حسامالدوله» آغاز و در سال ۷۵۰ هجری مهی با کشته شدن اسپهبد «حسن فخرالدوله» در آمل پایان مییابد و دیگر کسی از این خاندان به پادشاهی برنخواست و شهرستانهایی که از آغاز دسته دوم باوندیان یعنی سال ۴۶۶ هجری مهی تا پایان سال ۷۵۰ هجری مهی در تصرف ایشان بود و همهی مازندران بهجز «رویان» و در بیشتر مواقع دماوند- کلومن(سمنان، دامغان و بسطام) ، گرگان و بخشی از استان ری میباشد.
پس از برچیدهشدن خاندان باوندی «کینخواریه» در سال ۷۵۰ هجری مهی همهی سرزمین مازندران سوای «رویان جنوبی» که شامل دیلمان، طالقان و رودبار بود بهدست فرمانروایان اسلامی افتاد. ولی باز هم اسپهبدان «پادوسبانی» در رویان جنوبی، به فرمانروایی خود ادامه میدادند تا سال ۱۰۰۶ هجری مهی که بهدست شاه عباس صفوی از بین رفتند. دودمان«پادوسبانیان» پس از سلسله آفتاب در ژاپن طولانیترین مدت فرمانروایی در جهان را داشتند. چون فرمانروایی آنان از سال ۵۴۰ هجری مهی آغاز و تا سال ۱۰۰۶ هجری مهی ادامه داشت. با فروپاشی واپسین دودمان فرمانروایان زرتشتی در مازندران، زرتشتیان آن سامان نیز کم و کمتر شدند بهگونهای که امروزه دیگر اثری از آنها در این جاها دیده نمیشود.
یارینامه:
- آذرگشسب، موبد اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.
نویسندهی کتاب «مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان» روانشاد «موبد اردشیر آذرگشسب» برای نوشتن بخش «تاریخ اسپهبدان تبرستان»، از دو کتاب بهنامهای «تاریخ تبرستان» نوشتهی «بهالدین محمد ابن حسن ابن اسفندیار» که در سال ۶۱۳ هجری مهی(:قمری) نوشته شده است و همچنین کتاب «تاریخ تبرستان پس از اسلام» نوشته «اردشیر برزگر» بهره برده است. نوشتار بالا، کوتاه نوشتهای از کتاب دوم است.
بنام خدا
پرستار، مردی با یونیفرم ارتشی و با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به
پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: آقا پسر شما اینجاست!
پرستار ناچار شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را باز کند.
پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر حمله قلبی درد میکشید جوان یونیفرم پوشی که کنار چادر اکسیژن ایستاده بود را دید و دستش را بسوی او دراز کرد و سرباز دست زمخت او را که در اثر سکته لمس شده بود در دست گرفت و گرمی محبت را در آن حس کرد...
پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند و تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها می تابید،دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش میگفت.
پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت.
آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژن رسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت میکرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود...
در پایان، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید.
منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد.
وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید: این مرد که بود؟
پرستار با حیرت پاسخ داد : پدرتون ؟!
سرباز گفت: نه اون پدر من نیست، من تا بحال اورا ندیده بودم !!!
پرستار گفت: پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟
سرباز گفت: میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود و وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمیتواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد تصمیم گرفتم بمانم.
در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای ویلیام گری را پیدا کنم.
پسر ایشان در عراق کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی نام این پیرمرد چه بود؟!
پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: ویلیام گری!!!
سخن روز : برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم نیاز به پیری داشتم ، اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم ، نیاز به جوانی دارم . . . ژوبرت
بنام خدا
می گویند:روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد. شمس به خانه ی
جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد
از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوارهستی؟!
شمس پاسخ داد: بلی.
مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
- با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
- پس خودت برو و شراب خریداری کن.
- در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟!
ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها
بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.
مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای
بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد.
تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما
همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها
دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از
پنهان نمودن آن از میکده خارج شد.
هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، در
قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که
مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به
او اقتدا می کردند رسید. در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت
حضور داشت فریاد زد: "ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او
اقتدا میکنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است." آن مرد
این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد. مرد
ادامه داد: "این منافق که ادعای زهد میکند و به او اقتدا میکنید،
اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!" سپس بر صورت
جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و
بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که
مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی
یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را
آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. در این هنگام
شمس از راه رسید و فریاد زد: "ای مردم بی حیا! شرم نمیکنید که به مردی
متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید، این شیشه که میبینید حاوی سرکه است
زیرا که هرروز با غذای خود تناول میکند."
رقیب مولوی فریاد زد: "این سرکه نیست بلکه شراب است."
شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از
محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست
های او را بوسیدند و متفرق شدند.
آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و
مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست، تو
فکر میکردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که
خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت
انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند. این سرمایه
ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی
باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
(کتاب ملاصدرا.تالیف هانری کوربن.ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری) با
اندکی دخل و تصرف
بنام خدا
امروز 3 مهر ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
درود... در پی اهانت به پیامبر اسلام (ص) و متوقف نکردن فیلم موهن ار سایتهای گوگل و یوتیوپ اقدامی از سوی مسلمانان جهان صورت گرفته است. البته شب پیش ساعاتی رو گوگل در کشورمون ایران فیلتر بود ... یوتیوب نیز کلا یکی دو سالی میشه که فیلتر هست ... اما خبرهای ضد و نقیض زیاد به گوش میرسه ... در حال حاضر گوگل فیلتر نیست و مشخص نیست عملکرد مسئولان فنی اینترنت ایران در این مورد چیست اما امیدوارم هی شل کن سفت کن نکنن و دستکم در این 2 روز گوگل رو فیلتر کنن ... چون اینجوری من و شما و خیلیهای دیگه میریم چک میکنیم ببینیم گوگل فیلتر هست یا نه و همین مورد بازدید عادی این سایت رو 70 برابر میکنه ! اما اهانت به پیامبر اسلام (ص) رو بهیچ عنوان نمیشود بخشید ... پس باهم دیگه این دو روز رو از یاهو برای جستجو استفاده میکنیم ...
طی سخنرانی مدیریت شرکت گوگل «مارتین جوزنبولت» بیان شده است که انتشار فیلم توهین آمیز به پیامبر اسلام (ص) در یوتیوپ متوقف نخواهد شد زیرا این فیلم را آزادی اندیشه میدانند.
در همین راستا علمای مسلمان جهان استفاده از جستجوگر گوگل و سایت یوتیوپ را در تمامی کشورهای اسلامی به مدت دو روز ممنوع کردند.
بر همین اساس و به نشانه اعتراض مسلمانان و نشان دادن واکنش نسبت به این اهانت بزرگ نسبت به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) این برنامه از سوی کاربران مسلمان اینترنت در سراسر جهان، درحال تبلیغ و انتشار است.
این کاربران میگویند که هدف از این اقدام، نشان دادن اعتراض مسلمانان و همچنین وارد آوردن شوک اقتصادی و افت سهام شرکت گوگل است. با توجه به استقبال بسیار زیاد کاربران شبکههای اجتماعیازه این اقدام میتوان امیدوار بود که در طی این دو روز به هدف خود خواهند رسید.
روز دوشنبه و سه شنبه ، سوم و چهارم مهر ماه روز عدم استفاده از دو سایت یاد شده اعلام شد.و انتظار میرود سهم شرکت گوگل افت کرده و خساراتش به ۲۱۰ میلیون دلار برسد!
بر نور جمال پاک احمد صلوات
بر عطر وجود حی سر مد صلوات
بر وجه نکوی و خلق نکوی پیامبر
بر خاتم پیامبران محمد و آل محمد صلوات