روانشاد مهربان خاني : |
جشن نوروز و ماه فروردين با گذشت زمان دوباره رسيد داد اين مژده را چو باد بهار گل زشادي شكفت و سبزه دميد ابر شد مست و از سرمستي كوس شادي نواخت بر كهسار بر سر و روي گل گلاب افشاند گشت شاداب چهره گلزار باد نوروز و ابر فروردين همه جا فرش سبزه گستردند بهر آذين باغ و زيب چمن نرگس و سوسن و گل آوردند
كه به روز ششم رسد از راه باز جشني بزرگ و نيك آيين جشن پيدايش اشوزرتشت روز خرداد و ماه فروردين
هم درين روز، شتاشوزرتشت ديده بر روي اين جهان بگشود به ره راستي خلايق را در همين روز رهبري فرمود
باد فرخنده بر همه اين جشن جشن پيدايش پيمبر ما آن كه در روزگار گمراهي شد به امر خداي رهبر ما
آن كه فرمود از براي نجات ره يكي هست و هست آن ره راست هر كه در اين طريق گام نهاد لاجرم آن كند كه يزدان خواست
آن كه فرمود پاكي تن و جان باعث شادي است و خوشبختي پاك داري اگر درون و برون دور ماني ز رنج و از سختي
آن كه تعليم داد مردم را هم به پندار نيك و هم گفتار كه ازين دو پديد مي گردد سومين اصل، نيكي كردار
آن كه گفتار آسماني او همچو خورشيد هست تابنده روشني بخشد و دهد گرمي تا جهان هست هست پاينده
بر روانش هزار بار درود كه به ما راه زندگي آموخت پرتو پاك مهر يزدان را در دل پيروان خود افروخت |