بنام خدا
|
||
|
||
|
||
گروه انديشه : | ||
در روزگاران کهن، «آیین مهر ایرانی» به دست ایرانیان در ایرانزمین، و آنگاه چندین سده دورتر در اروپا گسترش یافت. سپس به دست رومیان در اروپای غربی و شمال آفریقا پراکنده شد، و ایشان نیز ایزد مهر را با باورهای خویش دربارهي خدایان و به ویژه «خدای آفتاب» درآمیختند. نام مهر(میترا) در وِداهای هندی نیز به چشم میخورد. در فرهنگ ایرانی، از مهر با نام «داور بزرگ» یاد شده و نگاهبان پیمان در میان مردم است. همچنین، ایزد جنگ و پیروزی به شمار آمده، و پشتیبان سپاهی است که بر پایهي نیکی و راستی میجنگد.
این آیین، سدههای پیاپی در آن سرزمینها جایگاه والایی داشت، و آنگاه در سده چهارم بود که «کنستانتین» آیین نو(مسیحیت) گرفت و در جایگزینی آن به جای آیین مهر ایرانی، کوشید. اکنون گوشهای از استورههای ایرانی را بازمیگوییم، تا همگی با فرهنگ سرزمین خویش بیشتر آشنا شویم: 390 سال پیش، کشیشهای انگلیسی نشستی را برگزار نموده و بر آن شدند تا آغاز سال اروپاییان را که 25 مارس و برابر با نوروز ایرانی بود، به ماه ژانویه برده و سالی جدا برای خود بنیان نهند. اما از آنجا که دستمایهای درخور در فرهنگ خویش نیافتند، بنابراین باز به ناچار، شب چلهي ایرانی را که اینک در گاهشمار ایشان برابر با 25 دسامبر(4 دی) بود، «کریسمس» و آغاز سال میلادی نامیدند؛ و بدین گونه امروزه سال مسیحیان «میلادی» نامیده میشود. براي نمونه، ماههاي نهم، دهم و يازدهم از ماههاي ميلادی، امروزه سپتامبر، اكتبر و نوامبر(به معناي هفتم، هشتم و نهم!) ناميده ميشود. «میلاد» واژهایست سُریانی و برگرفته از خانوادهي زبانهای کهن ایرانی در میانرودان. این واژه به زبان تازیان(عربی) نیز راه یافت و واژگان تولد، مولود، یلدا، ولد و ... از ریشهي آن است به معنای «زایش و زادآوری»، که باز هم پیوند دارد با «زایش مهر» در باور ایرانی. در استورههای ايرانی آمده است، «آناهیتا – آناهید، ناهید» ایزد آبهای روان و ایستا، و نماد پاکی در باورهای کهن ایرانی است، و چنین آمده که آناهیتا در بلندترین شب سال(چلّه، شب آغاز زمستان)، «ایزد مهر» را به زاد برمیآورد. بدین گونه، از فردای آن روز، رفتهرفته روزها بلندتر شده و پرتوهای خورشید، درخشندگی بیشتری میگیرند. «مهر»، رهاییبخش جهان از نمایههای اهریمن، و یاریرسان روشنایی در نبرد با سیاهی و تاریکی بوده؛ و بدین روی، ایرانیان در «شب چله» چراغ افروخته و تا پگاه بیدار می-مانند. بدین سان، ایشان مهر را یاری رسانده، و آنگاه با زایش اوست که جهان رو به فروزندگی و روشنایی میگذارد. «25 دسامبر» که مسيحيان آن را روز زایش پیامآور خویش برمی شمارند، نخست برابر با 21 دسامبر بوده، و این روز به فراخور زایش مهر در آیینهای ایرانی(یکم دی)، در آن سامان نیز گرامی داشته میشده است. کشیشان، نتوانستند در 4 گردش 4 ساله، سال را کبیسه کنند، تا آنکه 3 مُغ ایرانی به اورشلیم رفته و کبیسه کردن را به ایشان آموختند. و چنین بود که این روز پس از 4 بار جابجایی، سرانجام در روز 25 دسامبر(4 دی) آرام گرفت و آن روز را روز زایش مسیح یا همان «کریسمس» خواندند. تا آن هنگام، روز ششم ژانویه برابر با روز زایش وی شمرده میشد، اگرچه در همان زمان نیز آیین بیشتر مردم باخترزمین، «آیین مهر ایرانی» بود. «مُغ»ها جایگاه بلندی در فرهنگ ایرانی داشته و آموزشهای گسترده-ای دربارهي دانش و فرهنگ سترگ ایرانزمین فرامیگرفتند. آموختههای ایشان برای مردمان اَنیران -غیرایرانیها- شگرف بوده و بدینرو ایشان را «جادوگر» میخواندند. بنابراین، این واژه در لاتین به گونهي «مُگوس»، «ماژوس» و سرانجام «ماژیک» درآمد و به معنای «جادویی» به کار رفت. همین واژه از یونانی به عربی راه یافت و تازیان چون «ژ» و «گ» -همچنین «پ» و «چ»- نداشتند، ما ایرانیان را «مَجوس» نامیدند. ضحاک به هنگام دستیابی بر ایران، به روزبانان خویش چنین فرمان داد تا ایرانیان نافرمان و سرپیچ از فرمان او را، بر همان گردونهای که میپرستند(مهر)، بیاویزند. «گردونهی مهر» نمادی است برگرفته از گردونهي گردون یا همان آسمان که راستگَرد میباشد. بدین گونه که این نماد(+) همانند دو z بر هم است. نگاره گردونهي مهر، هنوز هم بر روی بسیاری از معماریهای ایرانی به چشم میخورَد. و از آنگونه، پرستشگاه کهن چغازنبیل و نیز دربهای چوبی پرستشگاهها، و بسیاری سازههای دیگر در پهنهي ایران-زمین که تاکنون برجای مانده است. این نماد، همچنین سر از آیین غربيان درآورد و این گردونه که در زبانهای ایرانی «چلیپا» نامیده میشود، نامهای چلیپ، چلیب و سرانجام «صلیب» به خود گرفت. «ایزد مهر» بر گردونهای شتابان و زیبا که 4 اسب سپید آن را میکشند، سوار است. و خوشبختانه هنوز هم نگارههای بسیاری از آن، در کوهها و کوهستانهای ایران برجاست. این ایزد بزرگ، جامهای سرخرنگ به تن داشته و ریشی بلند و انبوه چهرهاش را پوشانده است. و اما، اینک بیاییم و یک تن با همین ویژگیها را یک کلاهبوقی سرخ با منگولهای آویخته به آن، بر سرش نهاده و سپس او را بر گردونهای که به جای چرخ، دو تیغهي آهنی دارد(سورتمه) و نیز به جای 4 اسب، اینک 4 گوزن شمالی آن را به دنبال میکشند، بنشانیم. یاد چه چیزی میافتید؟ «سرو» درختی همیشهسبز است که در فرهنگ ایرانی از جایگاه ویژه و والایی برخوردار است. برای نمونه، «سرو سپند کاشمر» که به فرمان معتصم عباسی بریده شد و آن را به سامرا بردند. اما ایرانیان به یادبود آن، «بُته جقه» را که نگارهي سروی خمیده است، بر روی تار و پود قالی و دیگر بافتههای سرزمین خویش جاودان نمودند. ایرانیان در شب چله و هنگامی که سرما همه جا را فرا گرفته، شاخهای از درخت سرو را با خود به خانه برده و آذین میبستند تا نمادی از سبزی و تازگی در خانهشان باشد. اینک این آیین نزد ما فراموش شده، اگرچه امروزه هنوز هم در بخشهای غربی کشورمان، دختران شاخهای سرو را در شب چله آذین بسته و همراه آن، گشایش برای بخت خویش میخواهند. به هر روی، این باور زیبای ایرانی، به همراه آیین مهر به باخترزمین رفت و از آنجا که درخت سرو بومی ایران است، بنابراین ایشان شاخهای از درخت کاج را در آن شب آذین بستند. اما سپستر، این کار از سوی ایشان نیز به فراموشی سپرده شد، تا آنکه کشیشی آلمانی دوباره آن را در سدهي هجدهم میلادی فراگیر نموده و گسترش داد. «مهرابه»ها جایگاه ویژهی پرستش «مهر- میترا» بوده و نشانههایی ازین ویژگیها هنوز هم در زورخانه-ها، آیین درویشان به چشم میخورد. همچنین خوب است بدانیم بیشتر کلیساهای اروپا بر ویرانهي مهرابهها بنا گردیده است. برای نمونه، واتیکان بر روی مهرابهای کهن بنا شده که هنوز هم نشانههای فراوانی از آیین مهر در آن به چشم میخورد. اما هیچکس نمیتواند به زیرزمین آنجا راه یابد. اگرچه با شگفتی بسیار، «زندهیاد دکتر محمود حسابی» تنها ایرانیای بود که توانست آن جا را از نزدیک ببیند. «هفت» از شمارگان سپند ایرانی بوده و برآمده از 7 سَکرنهي(كُره) آسمانی «خورشید، ماه، تیر(عطارد)، ناهید(زهره)، بهرام(مریخ)، کیوان(زحل) و هُرمزد(مشتری)» است، که نخستین بار، ایرانیان آنها را در میان اَختران آسمان بازشناختند. این شماره، جایگاه بلندی در فرهنگ ایرانی داشته و از آن میان، ایرانیان هفت روز هفته را بر پایه آن 7 کرهي آسمانی پی نهاده و نام آنها را بر روزهای هفته نهادند. برترین روزها «روز مهر» بود که «خور- شید(روز خور)» نامیده شد. این روز به همراه آیین مهر ایرانی به اروپا رفت و Sunday(روز خورشید) نام گرفت، و همان گونه که میدانیم، اینک روز نیایش ایشان در کلیساها، همین روز است.(و نمونههای دیگر، Monday: روز ماه، Wednesday: روز تیر، suturday: روز کیوان و ...). همچنین، شمارهي 12 که در فرهنگ ایرانی گرامی داشته شده و برای نمونه میتوان از 12 گلبرگ گلهای سنگنگارههای پارسه(تخت جمشید)، و نیز بخش کردن سال به 12 ماه و همچنین شمار 12 چِهراَختر(صورت فلکی) در دانش کهن ستارهشناسی ایرانیان نام برد. |
بنام خدا
ميترا دهموبد :
انگار كه سرم را به جايی كوفته باشند، نمی دانم شايد هم، جايی را به سرم كوفتند، مَنگ شده بودم، مَنگِ مَنگ. چشمهايش را در چشمهايم دوخت و گفت: «خُوب، مگه چيه؟»
«خليج عر...»، داشت بزرگ و بزرگتر ميشد، انگار داشت برايم شكلک درميآورد، چشمهايم را بستم و با انگشت، چرخ كوچكی به كُرهی زمين روي پيشخوان مغازه دادم.
كوچک كه بوديم، يک كُرهی جغرافيايي گرد داشتيم همچون همهي كُرهها. از ميان همهي سرزمينهاي ريز و درشت روي كُره، ايران را پيدا می كرديم، انگشت می گذاشتيم روي ايران، و چرخ پرشتابي به كُره می داديم. همانگونه كه كشورها سرشان می چرخيد و سرِ ما هم می چرخيد و چشمهايمان تا به تا می شد، دوباره انگشت می گذاشتيم روی ايران. كُره از چرخش می ايستاد و همهچيز آرام می شد.
نفس حبسشدهمان را آزاد ميكرديم و در هواي «ايران»، نفس ميكشيديم.
«كُره» را كه پشت شيشهي مغازهی نوشتافزارفروشی ديدم، ياد ايرانِ كودكيهايم زنده شد. صاحب مغازه، كُره را آورد، گذاشت جلويم، روي پيشخوان. انگشتم را گذاشتم روي «ايران» و به عادت گذشته، چرخي به كُره دادم، ميان شتابي كه كُره براي چرخيدن داشت، ناخودآگاه انگشتم را گذاشتم روی ايران و كره را از چرخش نگاه داشتم، خواستم نفس بكشم اما «خليج عر...» كه پايين ايران نشسته بود، نفسم را بريد.
بدتر از آن، پاسخ صاحبمغازه بود و بی تفاوتی اش كه بر سرم آوار شد.
«خليج عر...» روی كُرهای در يک نوشتافزارفروشی، در ايران، در تهران، در پايتخت آدم و دود! و نگاههاي بيتفاوت مردي كه فارسي سخن ميگفت اما نگاهش، ايراني نبود، نگاههای مردی كه از براي شغلی كه برگزيده بود، از كودكی، بر اين گمان بودم كه بايد فرهنگی باشد، اما نبود.
از مغازه زدم بيرون، در هواي دودگرفتهی خيابان كريمخان زند، نفس حبسشدهام را بيرون دادم و آه كشيدم. به راه افتادم، سر خيابان «ايرانشهر»، ايستادم و به ديوار تكيه دادم، آه ايرانشهر.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
شهر جولیان از شهرهای تاریخی ایلام، در حالی که نمادی از تمدن ایرانی است، امروزه، جايی برای کشاورزی شده و گندم و جو، در آن کاشته میشود. |
بنام خدا
|
● |
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 15 تا 21 بهمن |
گروه مردم :
شنبه 15 بهمن:
- روزی كه خشایارشا یهودیان را از توطئه قتل عام نجات داد، خشایارشا ــ شاه وقت ایران ــ كه بر سرزمینی از هند تا دانوب و از استپ های شمال خاوری آسیای میانه تا لیبی حكومت می كرد، پس از فرونشاندن شورش بابل (عراق جنوب غربی امروز) در 482 پیش از میلاد، تصرف آتن در سال 480 پیش از میلاد و بازگشت از لشكركشی به اروپا، در چهارم فوریه 479سال پیش از میلاد (15 بهمن) توسط بانویش «استر Esther» از خاندان شائول و یهودی كه در شهر همدان مدفون است از توطئه هامان «بزرگ وزیر» خود برای كشتار اتباع یهودی امپراتوری ایران آگاه شد و همان شب دستور لغو آن را صادر كرد كه به نوشته مورخان یونانی و یهود، این دستور در سه روز به سراسر امپراتوری رسید كه با وسائل آن زمان، ركوردی بی سابقه است.
سهشنبه 18 بهمن:
- انتشار پول کاغذی در ایران در 716 سال پیش ـ فساد اداری ارث مغولها برای ایران و روسیه، هفتم فوریه 1294 (جمادی الاخری 693 قمری) و دوران حکومت گیخاتوخان مغول حکمران وقت، ایران بمانند چین دارای پول کاغذی (اسکناس) شد که «چاو» نام داشت. حکام مغولی چین (دودمان یوان) از سال 1271 پول کاغذی در آن کشور رایج کرده بودند زیرا که طلا و نقره موجود در چین تکافوی هزینه های سنگین آنان نبود. قدمت پول کاغذی در چین که به صورت «بلوکی ـ نوعی مهرزنی» چاپ می شد به سال 600 میلادی بازمی گردد ولی پولی دائمی نبود و هرگاه که هزینه های دولت بالا می رفت و طلا برای ضرب سکه کافی نبود پول کاغذی چاپ می کردند که نوعی برات (حواله خزانه داری دولت) بود. گیخاتوخان که مردی ولخرج و سطحی بود و بزرگ وزیرش ـ صدر جهان (صدرالدین احمد خالدی زنجانی) ولخرج تر از او ـ تصمیم به رایج کردن پول کاغذی گرفتند که این تصمیم به اجرا درآمد و «چاو» که قطعی بزرگ داشت و «چاو مبارک» خوانده می شد به جریان گذارده شد.
چهارشنبه 19 بهمن:
- هلاكوخان مغول به مناسبت سالگشت مرگ او، هولاگوخان، ایلخان متصرفات مغولان در آسیای غربی و از جمله ایران هشتم فوریه 1265 میلادی (19 بهمن ماه) در 48 سالگی درگذشت و در جزیره كبود واقع در دریاچه ارومیه دفن شد. [اعراب «هُلاكو» می نویسند زیرا كه حرف «گ» ندارند]. وی كه نوه چنگیز و برادر قوبیلای قاآن (خان بزرگتر مغولان و خاقان چین) بود در طول ایلخانی خود، بین النهرین، سوریه و قسمتهای دیگری از آناتولی را تصرف كرد، شهر بغداد را در دهم فوریه 1258 و شهر دمشق را در یكم مارس 1260 میلادی تصرف، قتل عام و ویران ساخت و به خلافت «اسمی» عباسیان [در بغداد] و حكومت ایوبیان [برسوریه] پایان داد، ولی ارتش او در سوم سپتامبر 1260 در ناحیه «عین جالوت» از نیروهای سلطان مصر (از دودمان مملوك) شكست خورد و فلسطین و بیشتر سوریه را ازدست داد و به شرق فرات عقب نشست.
پنجشنبه 20 بهمن:
- بیستم بهمن؛ آزاد شدن ایران خاوری از سلطه عربان، یعقوب لیث مبارز خستگی ناپذیر راه تجدید استقلال و یکپارچگی ایران، حاکمیت ملّی ایرانیان و قهرمان میهن كار آزادكردن هرات، بامیان، بلخ، كابل، غزنه و بُست از سلطه عرب (تازیان) را نهم فوریه سال867 مصادف با 20 بهمن تكمیل كرد. یعقوب در طول یازده سال بعد نیشابور، گرگان، كرمان، فارس و خوزستان را هم از چنگ عرب خارج ساخت و و درجریان پیشروی به سوی بغداد در ناحیه دیرالعاقول (کنار دجله) با سپاه اعزامی حکومت عباسیان رو به رو شد و به نبرد پرداخت. یعقوب پیشنهاد سازش خلیفه را رد کرد. وی درخوزستان خودرا برای لشکرکشی دیگری به سوی بغداد آماده می کرد که براثر بیماری قولنج درگذشت و در همانجا مدفون شده است.
آدینه 21 بهمن:
- افتادن بغداد به دست هلاکوخان مغول و قتل عام صدها هزار تن از ساکنان آن، دهم فوریه سال 1258 (21 بهمن ) سپاهیان هلاكوخان نوه چنگیز و ایلخان مغول ایران بغداد را تصرف کردند و 17 روز طول كشید تا تا این افراد بغدادیان را قتل عام و این شهر را ویران سازند. بغداد هنگام تصرف به دست مغولان بیش از چهارصد هزار تن جمعیت داشت كه بیشتر آنان به دست مغولان كشته شدند. آمارهای مختلف ـ از 80 تا 300 هزار تن ـ درباره شمار مقتولان بغداد داده شده است. هلاکو در دهمین روز تصرف بغداد، المستعصم ــ آخرین خلیفه عباسی را هم (به صورت نمدمال کردن) کشت و به عمر خلافت عباسیان پایان داد.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
«خسرو افسری»، مدیرکل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان گفت: «چهار شکارچی خلافكار تبعه امارات متحده عربی که 10 شاهین شكاري را بهگونهاي غير قانوني به ايران آورده بودند، در این استان دستگیر شدند.» |
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - شهداد حیدری : | ||
«در روزگار ساسانیان، زن ایرانی از حق مالکیت برخوردار بود. قوانین آن زمان پشتیبان حق زنان و استقلال آنان بود. از اینروست که در تاریخ ساسانیان، نمونهای نمییابیم که مردان توانسته باشند با خشونت با زنان برخورد کنند.»
|
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آرميتا فرهمند : | ||
كرمانيها، جشن سده را دهم بهمنماه در كنار يكديگر، در باغچهی بوداغآباد جشن گرفتند. ايرانيان، نخستين مردمي كه خداي يكتا را شناختند
همزيستي زرتشتيان و غيرزرتشتيان در كرمان ايرانيان، گذشتهي پرافتخار خود را فراموش كردهاند شاهنامه، برآمده از استورههای يونانی نيست خواب بوديم، نيمهی جهان به نام انگليسی ها شد سده، كهنترين و پرمعناترين جشن ايرانی برگزاري «سده»ي كرمان، با همت بزرگان شهر |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
ستون و سرستونهای شهر باستانی استخر فارس در گودالهايی بدون هيچگونه نگهداری رها شدهاند. کارشناسان ميراث فرهنگی دربارهی وضعيت بد اين آثار هشدار می دهند. معاون سازمان ميراث فرهنگی فارس اما واژهی رها شدن را برای اين آثار شايسته نمی داند و می گويد که اين گستره، مشکلات بسياری دارد اما چه کاری می توان انجام داد؟ |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
گروه شاهنامه : | ||
در سال 346 مهی، ابومنصور توسی، فرمانروای توس و نیشابور، که مردی دهقاننژاد و دوستدار فرهنگ نیاکانی بود، به وزیر خود ابومنصور مُعمری دستور داد تا از دانشوران ایرانی بخواهد تاریخ باستانی ایران را که به زبان پهلوی و در کتابی به نام «خدای نامگ» گردآوری شده است، به پارسی درآورند. معمری چهار دانشمند فرزانهی ایرانی را، که همگی زرتشتی بودند، از گوشه و کنار ایران فراخواند و از آنان چنین خواست که در توس بنشینند و نامهی شاهان ایران و کارنامهی ایشان را، از آغاز تا روزگار یزگرد سوم، بنویسند. نام آن چهار تن دانشور بزرگ ایرانی چنین بوده است: |
بنام خدا
رانندگی در فصل سرما دارای شرایط و ویژگی های خاص خود است. برای رانندگی در پاییز و زمستان باید پیش از بارش برف، سرما و گرفتار شدن در یخبندان به خصوص در جاده ها پیش بینی های لازم را اتخاذ کرد تا ضمن جلوگیری از بروز سوانح دلخراش از ماندن در سرما و یخبندان، مصون بود.
راننده خوب پیوسته به عوامل و عناصر موثر در رانندگی مانند وضعیت خودرو و راه، شرایط محیط مثل هوا و نور لازم، تعداد وسایل نقلیه در حرکت و وضعیت روحی و جسمانی خود توجه می کند و مهم تر آنکه پیشگیری های منطقی و مناسبی را برای جلوگیری از بروز تصادف انجام می دهد و با سرعت مطمئن رانندگی می کند.
برای جلوگیری از تصادفات، خطرات و مشکلات ناشی از سفرهای زمستانی و یخ و برف باید به نکات زیر توجه داشت:
۱) با سرعت کمتر از روزهای معمولی که جاده خشک است حرکت کرده و خودرو را در حرکت ثابت نگه دارید.
۲) در پیچ ها با دقت و به آرامی گردش کنید.
۳) از گردش و انحراف ناگهانی خودداری کرده و از ترمز کردن ناگهانی بپرهیزید.
۴) از فشار دادن روی پدال گاز یا برداشتن فشار از روی آن به طور ناگهانی خودداری کنید.
۵) از سرعت زیاد در راه های با دست انداز بپرهیزید.
۶) از رانندگی در لبه راه ها یا شانه های راه خودداری کنید.
۷) در یک سطح لغزنده وقتی که سرعت دارید از تغییر وضعیت به دنده سنگین خودداری کنید.
● نحوه انتخاب لاستیک در زمستان
یکی از مهم ترین موارد در سفرهای زمستانی انتخاب لاستیک مناسب است. چون یخ و برف باعث سرخوردن و موجب بروز مشکلاتی در رانندگی می شود، بنابراین برای ایجاد اصطکاک بیشتر باید از لاستیک های یخ شکن و آج درشت استفاده کرد.
با اینکه لاستیک های برفی به صورت های مختلفی عرضه شده اما همین که به زمین های یخبندان برسند مانند لاستیک های معمولی عمل می کنند بنابراین باید از لاستیک های میخ دار یا زنجیر چرخ استفاده کرد. لاستیک ها انواع بسیار دارند اما لاستیک های رادیال بهترین نوع لاستیک در تمام چهار فصل است و می توان آنها را در برف کم نیز مورد استفاده قرار داد. هرگز لاستیک های معمولی و لاستیک های رادیال را با هم مورد استفاده قرار ندهید، چون واکنش هر کدام با دیگری متغیر بوده و سبب می شود در لحظات بحرانی کنترل فرمان به راحتی از دست راننده خارج شده و حادثه آفرین شوند.
● ترمز در برف
ترمز کردن در یخ و برف کاملا باید به صورت سبک انجام گیرد و راننده باید آنچنان ترمز کند که چرخ ها قفل نشوند چون قفل شدن چرخ ها نه تنها مسیر توقف را طولانی بلکه فرمان را نیز از کنترل خارج می کند.
راننده خوب و محتاط معمولا سه تا چهار برابر مسیری را که در مواقع عادی لازم است برای توقف در برف و یخ پیش بینی می کند. همچنین باید مقداری از توجه خود را به راننده های مقابل و پشت سر معطوف کند زیرا امکان دارد که رانندگان دیگر، رعایت شرایط خاص را نکرده و وی را به مخاطره افکنند. اگر در اثر بی مبالاتی و اصطکاک کم جاده، در شرایط اقلیمی خاص کنترل خودرو از دست شما خارج شد، سعی کنید خونسردی خود را کاملا حفظ کرده و بلافاصله پدال گاز را رها کنید و فرمان را در جهت مسیر سرخوردن نگه داشته که کمک بیشتری به چرخ های جلو بدهید تا به زمین بچسبد و به هیچ وجه ترمز نکنید زیرا اتومبیل بیش از حد از کنترل خارج می شود.
● سرخوردن خودرو
اگرچه وضعیت خودرو و جاده در لغزیدن آن سهیم است ولی بدون تردید، عامل اصلی آن راننده است. در رانندگی سه نوع سرخوردن وجود دارد که به دلایل زیر اتفاق می افتد:
۱) سرعت بیش از حد خودرو و نامناسب بودن آن با وضعیت جاده و ترافیک
۲) شتاب زیاد (گاز دادن بیش از حد)، ترمز گرفتن و نیرویی که در پیچ های جاده به لاستیک تحمیل می شود.
۳) ترکیبی از دو حالت فوق
سرخوردن چرخ های عقب در اثر کاهش چسبندگی آنها اتفاق می افتد. این حالت معمولا در نتیجه سرعت بیش از اندازه و نیروی سر پیچ ها اتفاق می افتد. ممکن است شتاب خودور و نیروی بیش از معمول ترمز نیز به این حالت کمک کند. این نوع لغزیدن به آسانی تشخیص داده می شود. با کمی بی دقتی ممکن است خودرو هنگام پیچیدن کاملا دور خود بچرخد. برای از بین بردن عوامل لغزش خودرو باید پا را از روی پدال گاز و ترمز بردارید و حرکت خود را با فرمان هماهنگ کنید. وقتی خودرو در جهت نادرست حرکت می کند، عکس العمل طبیعی شما باید این باشد که با استفاده از فرمان، آن را به مسیر صحیح برگردانید.
سرخوردن چرخ های جلو نیز وقتی اتفاق می افتد که چسبندگی آنها کم شده باشد. در این حالت کنترل مستقیم خودرو از دست راننده خارج می شود. توصیه می شود فرمان را در جهت حرکت خودرو هدایت و تلاش کنید که با تشخیص و با از میان بردن علت به مرور چرخ های خودرو را به صورت مستقیم برگردانید یا فشار روی پدال گاز و ترمز را کاهش دهید
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
توران شهریاری : | ||
بهمنجه آمد بگشاييد بر او در ريزيد به شادی می گلرنگ به ساغر در اين شب فرخنده و سرمای زمستان آتش بفروزيد چو بگذشته به مجمر شادی و اميد است فروغ دل انسان سرمايه بهروزی و پيروزی كشور فرهنگ كهنسال وطن ژرف چو درياست شاد آنكه چو غوّاص در آن گشت شناور ايران كهن بود پيامآور شادی شادی همه جا بود بهين سرخط دفتر هر ماه به جشنی طربانگيز بياراست هر جشن چو نوروزِ طربزا، طربآور بهمنجه جشنی است به روز و مه بهمن تارش همه از شادی و پودش همه از فرّ بهمن بود انديشه نيكو و سپنتا يادآور آيين نياكان هنرور انديشه نيكو دهش و داد خدايی است در هر دو جهان نيست از اين داده نكوتر آن را به اوستايي گويند وهومن اين واژه بود با منش نيک، برابر هومن كه نشانيست ز انديشه نيكو در گيتی و مينوست بهين داده داور سرلوحه هستی به جهان شور و سرور است شاديست روان، گيتی خاكی است چو پيكر هر دم كه به شادی گذرد زندگی آنست اين را كند ايرانی فرهيخته باور آن چشمه حيوان كه شنيديم همين است چيزی كه نجُستش به همه عمر سكندر اندوه بود زاده اهريمن بدكار دل را بكند ريش بتر از دم خنجر از غم بگريزيد كه غم دشمن جانست هر دم كه به غم می گذرد عمر تو مشمر از غصه دو تا گردد بالای بلندان شد در كف غم، خم كمر سرو تناور شادی و خوشی موهبت و داده مزداست بايد كه از اين راه شود روح توانگر |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
صديقه نوده فراهانی : | ||
سالها پیش آیینی زیبا و باشکوه در گوشه و کنار ایران برپا میشد که در هر شهر و دیار آن را به نامی میخواندند. برپایهی این سنت کهن، چند روز پس از آغاز زمستان (تقریباً میانهی زمستان) مردم روستاهای اراک، ساوه، محلات، آشتیان، تفرش، شازند و سایر گسترههای استان مرکزی آیین «کوسه گردی یا کوسه ناقالدی» برپا میکردند. مردم باور داشتند که آمدن ناقالدی شگون دارد و با خود خیر و برکت میآورد و شوند(:موجب) باروری و زایش میش و بزها و گاوها میشود، از سوی دیگر چوپانان و گاهی افراد فقیر و بیچیزی که اجراکنندگان این آیین بودند از این راه چیزی به دست میآوردند تا زمستان را راحتتر بگذرانند. با فرارسیدن هنگام ناقالدی(ناقالی)، کودکان و نوجوانان و حتا بزرگترها هم شاد میشدند. از سوی دیگر این مراسم تفریح، سرگرمی و تفنن به همراه داشت.
برپایهی یک افسانهی کهن، حضرت موسی که در خدمت حضرت شعیب چوپانی میکرد، یک بار در زمستان سری به گوسفندان زد و متوجه شد که همگی دو قلو به دنیا آورده اند. چون به خانه بازگشت از شادی به همسر خود مژده داد و به شادمانی پرداخت. این جشن در روزگاران کهن ویژهی چوپانان و گلهرانان بوده ولی امروزه دلاکان، حمامیها و افراد متفرقه و بیچیز، ناقالدی راه میاندازند. بازیکنان در این جشن 5 تا 10 تن هستند. نخستین کس با پوشیدن لباس نمدی چوپانان و به سر کردن پوست بزغاله و آویزان کردن زنگوله به خود، به نقش کوسه یا ناقالدی درمیآید. دومین کس پسری پانزده ساله با پیراهن و چادری زنانه، نقش عروس کوسه را دارد. دو تن دیگر هر کدام دو شاخ به سرشان میبندند و چند زنگ هم به خود میآویزند (این دو تن تکه نام دارند). از این دو تن یکی توبره (خورجینی بزرگ) به دوش میاندازد و انعام مردم را گردآوری میکند. در این میان دو تا سه تن با ساز و دهل نوازندگی میکنند. کوسه که در پیشاپیش گروه حرکت میکند با دستان خود صدای زنگولههای بسته شده به خود را درمیآورد و سپس درون خانهای میشود (در این روز مردم در خانه را باز نگه میدارند) و با پاشنهی کفش و یا چوبدستی خود ضربهای به در طویله میزند. با این باور که این کار شگون دارد و خیر و برکت برای صاحب خانه میآورد. کوسه همچنان صدای زنگولهها را درمیآورد و چکامههایی میخواند (که البته در گسترههای گوناگون کمی تفاوت دارد): ناقالی گُنده گُنده چهل رفته پنجاه مانده بزتان بره میزاد میشتان بزغاله میزاد گربهتان سگ توله میزاد زنتان بچه میزاد ناقالی به این بزرگی کالا پالا نداره مشتی رفته براش بیاره الله نگهش بداره ... پس از آوازخوانی کوسه و دو تکه (کسانی که در پوست بز نر هستند) با یکدیگر چوببازی میکنند و عروس و کوسه با هم میرقصند. صاحب خانه نیز به اندازهی توانایی، به اجراکنندگان، پول یا خوراکی میدهد و آنان نیز با دعاهای خیر و چکامههایی از وی سپاسگذاری میکنند. اوج جشن و هنرنمایی کوسه و همراهان در خانهی کدخدای ده است و صاحب خانه هم مبلغی پول یا خوراکی به کوسه میدهد. این جشن افزونبر روستاهای استان مرکزی در گیلان، مازندران، آذربایجان، کردستان و بسیاری شهرها و روستاهای دیگر با اندک تفاوتی برپا میشده است. شوربختانه این مراسم سالهاست که دیگر در این گستره انجام نمیشود و چه خوب است اگر دوباره این آیینهای باشکوه که ریشه در باورها و فرهنگ پربار ایرانمان دارد زنده شده و به آیندگان منتقل شود. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
سردر، ديوار ورودی و گسترهی آرامگاه سعدی، که طراحی «آندره گدار» بوده، بهبهانهی بهسازی ويران می شود. اين در حالي است که گسترهی بيرونی آرامگاه، پيش ازاين، برپايهی نمادهای عرفانی طراحی شده بود اما طراحی تازه، نگاهی همانند يک پارک است. |
برگـزاری جشن باستـانی سـده، در شهر کـرمان
بنام خدا
آرتوراش قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند.
یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: “چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟”
آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:
در سر تا سر جهان بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.
حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند.
از آن میان نزدیک پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند.
و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند.
پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند.
پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند.
چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند.
و دو نفر به مسابقات پایانی.
وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که “خدایا چرا من؟”
و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :”چرا من؟
بنام خدا
مواد لازم برای تهیه ی باسلوق:
گردو ۱۵۰ گرم
نشاسته ۳۵۰ گرم
آب یک و یک دوم لیوان
گلاب یک دوم لیوان
شکر ۳۰۰ گرم
کره ی پاستوریزه ۱ قاشق غذاخوری
پودر نارگیل به مقدار لازم
طرز تهیه باسلوق:
سوزن را نخ کنید و از وسط گردو رد کنید تا گردوها به هم متصل شوند. نشاسته را در آب (سرد) حل کنید، گلاب را به آن اضافه کرده و از صافی رد کنید تا مایه یک دست شود. سپس شکر را اضافه کنید. مخلوط را روی حرارت ملایم قرار دهید و مرتب هم بزنید تا مایه غلیظ شود. (تقریباً غلظت آن به صورت خمیر نرم در آید) کره را اضافه کرده، سپس مایه باسلوق را از روی حرارت برداشته ، روی کاغذ روغنی که پودر نارگیل پاشیده اید پهن کنید. گردو را در یک طرف خمیر قرار داده و به کمک کاغذ آن را رول کنید و دو سر آن را بهم بچسبانید و به مدت ۸-۷ ساعت درون یخچال قرار دهید. پس از این مدت، باسلوق را از یخچال در آورده، و به صورت دلخواه برش دهید و سرو نمایید.
بنام خدا
چلغوز میوه است..!
در پایان معلوم شد که بابا اونقدر ها هم چلغوز بودن بد نیست!
میوه باحالیه و خوشمزه هم هست.
چلغوز، میوه مغزدار سرشار از پروتئین، چربی و اسید آمینه است.
چلغوز میوه کاج مانندی است که مزه آن مثل مغز بادام و پسته است و سرشار از مواد پروتئینی می باشد و طبع آن گرم است. از چلغوز در کشورهای مختلف در غذاهای متنوع استفاده می کنند.
خصوصیات این میوه :
۱ – از اشتها جلوگیری می کند. این میوه منبع خوب چربی اشباع نشده به نام اسید پینولنیک (Pino lenic acid) است.
۲ – این میوه سرشار از فیبر، ویتامین k ،E و نیاسین است. از لحاظ ماده معدنی منبع عالی منگنز و پتاسیم است که در حفظ سلامت قلب و تعادل فشار خون ضروری است.
۳ – چلغوز سرشار از تک چربی اشباع نشده است که در روغن زیتون موجود است. این نوع چربی نه تنها کلسترول خون را کاهش می دهد، بلکه سرخرگ ها را از آسیب حفظ و سرانجام از حمله قلبی جلوگیری می کند.
۴ – چلغوز دارای میزان بالای آنتی اکسیدان است که سلول های بدن را از آسیب های رادیکال های آزاد محافظت می کند.
چلغوز معمولا” در کنار آجیل ها دیده میشود وبر خلاف نامش میوه نسبتا” گرانیست.
بنام خدا
کنترل مرد عاشق بهمراتب راحتتر از کنترل مرد هوسباز است. برای خانمها دشوار است که بعد از چند سال اول ازدواج همسرانشان را به خودشان علاقهمند نگه دارند، چون هوس پس از مدتی کوتاه از بین میرود و مردها ذاتاً پس از ارضای هوسهایشان علاقهشان را از دست میدهند.
برای اینکه مردتان را همچنان علاقهمند و مشتاق نسبت به خودتان نگه دارید، باید نقش یک اغواگر را بازی کنید، او را به بند بکشید و باعث شوید که عاشقتان شود.
در زیر به چند نکته ساده برای اینکه همسرتان را از نظر احساسی خلعسلاح کنید اشاره میکنید تا بتوانید افسار رابطه را همیشه در دستان خودتان نگه دارید!
زن افسونگر باشید
با بازی کردن نقش زن افسونگر، مردتان را همیشه مشتاق نگه دارید. ابری از رمز و راز در اطراف خودتان ایجاد کنید. یک درجه مشخص از رمزآلودی و اسرارآمیزی باعث میشود مردتان بیشتر و بیشتر از شما طلب کند. غیرمنتظره بودن ابزاری بسیار قدرتمند برای مجذوب نگه داشتن شوهرتان است. هیچوقت همه خودتان را به او نشان ندهید. گاهی سرکش و دستنیافتنی و گاهی قابلانعطاف و تسلیم باشید، درعین حال معصوم و در عین حال شریر باشید. و با اینکار اشارات گیجگننده برای او بفرستید. ترکیبی از خصوصیات متضاد موجب جذاب شدن شخصیت شما میشود و این باعث میشود شوهرتان علاقه بیشتری به کشف شما پیدا کند.
همیشه خوب و مهربان نباشید
وقتی بیش از حد مهربان و مطیع باشید، شاید آخر روز از خودتان احساس رضایت کنید اما واقعیت این است که وقتی خوبی و مهربانی بیش از اندازه شود، ممکن است قدرت فریبندگی خود را از دست بدهید و دل او را بزنید. ممکن هم هست فکر کند تظاهر میکنید. علاوهبراین، ندرتاً پیش میآید که خوبی محض کسی را جذب کند. گاهی باید اجازه دهید سایههایی تیره در شخصیت شما ببیند. گاهی خشن و بیرحم شوید.
جاذبه جنسی خود را تا بالاترین حد به نمایش بگذارید
جذابیت ظاهری برای مردها بی اندازه مهم است. بااینکه زنها از مغزشان عاشق میشوند، مردها با چشمشان عاشق میشوند. باید تا میتوانید جذابیت جنسی خود را بالا نگه دارید. نباید به هیچ عنوان بعد از ازدواج از خودتان غافل شوید. به خودتان برسید، آرایش کنید و خودتان را از نظر جسمی و فکری متناسب و پرانرژی نگه دارید.
برای تشدید شخصیتتان از عطر استفاده کنید
عطر زنان یکی از مهمترین عوامل تحریک مردان است. از لباسها، کفشها و آرایشی استفاده کنید که هم با سلیقه و شخصیت شما جور باشد هم همسرتان. اما، دقت کنید که نباید بیش از اندازه آرایش کنید. مردها صورتهای طبیعی را دوست دارند. تلاشهایی که در چند ماه اول رابطه برای جلب نظر او به کار میگرفتید را یادتان هست؟ باید به همان منوال پیش بروید.
همه این تلاشها باعث بالا رفتن اعتمادبهنفستان هم میشود. علاوهبراین، همه ما موجوداتی اجتماعی هستیم و شدیداً تحتتاثیر سلیقهها و خواستههای همنوعان خود قرار میگیریم. زنانی که از نظر ظاهری جذاب، بااعتمادبهنفس و مطبوع هستند، برای مردان اطراف خود جذابیت زیادی دارند. این تلاشها، جدا از اینکه اعتمادبهنفس شما را بالا میبرد، باعث میشود شوهرتان قبل از اینکه بخواهد از زیبایی زنی دیگر تعریف کند، به شما فکر کند. دقت کنید که باید طوری لباس بپوشید و ظاهر شوید که فقط توجه او را به خودتان جلب کنید نه مردان دیگر را.
نیازهای احساسی و عقلانی او را فراموش نکنید
در تلاش برای جلب نظر و توجه ظاهری او، توجه به نیازهای احساسی و منطقی او را فراموش نکنید. رنگها، فیلمها، کتابها و غذاهای موردعلاقهاش باید همیشه در دسترس او باشند. با هدیه دادن چیزهایی که دوست دارد او را غافلگیر کنید. دستورالعمل غذای موردعلاقهاش را پیدا کرده و برایش درست کنید و وقتی از سر کار برگشت او را مبهوت کنید. فکرش را بخوانید و خودتان را وارد روح و روانش کنید. خودتان را با علایق و روحیات او تطبیق دهید. ما بعنوان انسان بااینکه تظاهر به فروتنی میکنیم اما همه ما موجوداتی خودخواه هستیم. تا میتوانید او را ناز و نوازش کنید و کاری کنید که به شما وابسته شود. وقتی توانستید وارد روح و روانش شوید، میتوانید خلعسلاحش کنید طوریکه دیگر هیچوقت نتواند از شما روی برگرداند.
به او احترام بگذارید
بااینکه به اشتباه بنظر میرسد مردان در رابطه فقط به رابطهجنسی اهمیت میدهند اما یکی از مهمترین مسائل برای آنها حفظ احترام است. کاری کنید که نه فقط از کلام شما بلکه از اعمالتان هم حس احترام شما به خود را درک کند.
اعتمادبهنفس او را تقویت کنید
مردان برخلاف ظاهرشان مثل کودکانی میمانند که نیازمند تحسین ومحبت هستند. با ارزش دادن به تصویری که از خود دارند، اعتمادبهنفسشان را تقویت کنید. این باعث می شود رازهای دلش را با شما بگوید. مستقیم یا غیرمستقیم چیزهایی که در او دوست دارید را به زبان بیاورید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید احساسی فوقالعاده به او خواهید داد.
او را تشویق و تحسین کنید
او را در همه تلاشهایش تشویق کنید و بگویید که به او ایمان دارید. حتی اگر مرتکب اشتباهی شد، به جای اینکه آن را به رویش بیاورید، برایش آرزو کنید که دفعه بعدی موفق شود. برای اینکه تلاش میکند تحسینش کنید. اگر خواست عصبانیتش را سر شما خالی کند، بگذارید اینکار را بکند. به او نشان دهید که روی شما سلطه و قدرت دارد، این باعث میشود احساس امنیت و آرامش کند. کاری کنید که احساس کند همیشه پشتش هستید. حتی اگر اختلاف عمدهای با هم داشتید، هیچوقت از کلمات خشونتآمیز استفاده نکنید زیرا رابطهتان را تخریب خواهد کرد.
حساس باشید
در رختخواب نسبت به او حساس باشید. مردها در مورد رابطه جنسی حساسیت فوقالعادهای دارند. اینکه احساس کنند که نمیتوانند شریکجنسیشان را ارضا کنند واقعاً برایشان ناامید کننده است. عملکرد او را تحسین کنید و به او بگویید در رابطهجنسیتان احساس فوقالعادهای به شما میدهد. این روحیه او را تقویت کرده و باعث میشود هربار بهتر باشد.
بگذارید آزمایش کند
برای اغوا کردن او لباسزیرها و لباسخوابهای تحریکآمیز بخرید و خواهید دید که توان مقاومت در برابر شما را نخواهد داشت. اگر خواست چیزی را آزمایش کند، بگذارید بکند. اگر از چیزی خوشتان نیامد، با اشاراتی ظریف آن را به او بفهمانید و ضمن تحسین دیگر عملکردهای او، به او بگویید که چطور میتواند آن حرکتش را بهتر کند.
داوطلب باشید
نباید انتظار داشته باشید که همیشه او برای نزدیکی داوطلب باشد. هیچ اشکالی ندارد که گاهی شما پا پیش بگذارید. این باعث می شود تصور کند او را میخواهید. اما به خاطر داشته باشید که در اشتیاق خود در رختخواب اغراق نکنید. شور و اشتیاق بیش از اندازه هم برای آنها جذاب نیست. طبیعی رفتار کنید.
مردها با گذشت زمان در رابطه تکامل مییابند. با درک و صبر با آنها رفتار کنید و در همه جهات با آنها همکاری کنید و مطمئن باشید که پاداش آن را دریافت خواهید کرد.
بنام خدا
وقتی زندگی کردن رو فراموش کنیم ...
ترجمه متن زیبا و پرمعنی فوق را به فارسی هم بخوانید :
ابتدا به شدت تلاش داشتم تا دبیرستان را تمام کنم و دانشکده را شروع کنم،
سپس به شدت تلاش داشتم تا دانشگاه را تمام کرده و وارد بازار کار شوم،
بعد تمام تلاشم این بود که ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم،
سپس تمام کوشش و تلاشم را برای فرزندانم بکار بردم تا آنها را تا حد مناسبی پرورش دهم،
سپس می تونستم به کار برگردم اما برای بازنشستگی تلاش کردم،
اما اکنون که در حال مرگ هستم،
ناگهان فهمیده ام که فراموش کرده بودم زندگی کنم
لطفا اجازه ندهید این اتفاق برای شما هم تکرار شود.
قدردان موقعیت فعلی خود باشید و از هر روز خود لذت ببرید.
برای به دست آوردن پول، تندرستی خود را از دست می دهیم
سپس برای بازیابی دوباره سلامتی مان پول مان را از دست می دهیم
گونه ای زندگی می کنیم که گویا هرگز نخواهیم مرد
و گونه ای می میریم که گویا هرگز زندگی نکرده ایم ...
بنام خدا
همین که هرکدام از این ده نوع رابطه را می خوانید، به انتخاب های عشقی گذشته و نیز روابط فعلی خود و همچنین روابط اعضای خانواده و دوستان نزدیک تان بیندیشید. آن ده نوع رابطه اینها هستند:
ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:
۱ – رابطه ای که در آن بیش از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
۲ – رابطه ای که در آن کمتر از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
۳ – رابطه ای که در آن عاشق توانایی های بالقوه نامزد خود هستید.
۴ – رابطه ای که در آن مأموریت نجات نامزدتان را به عهده دارید.
۵ – رابطه ای که در آن به نامزد خود به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید.
۶ – رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد خود شده اید.
۷ – رابطه ای که در آن شما و نامزدتان از تفاهم جزئی برخوردار هستید.
۸
– رابطه ای که در آن نامزدتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده اید.
۹ – رابطه ای در آن نامزدتان را به عنوان واکنشی در برابر نامزد قبلی تان انتخاب کرده اید.
۱۰ – رابطه که در آن نامزدتان در دسترس شما نیست.
● نکته مهم
اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، تلاش کنید کمک بگیرید: با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند بفهمید که آیا عاقلانه است به رابطه تان ادامه دهید یا باید به رابطه تان خاتمه دهید.
برگرفته از کتاب «آیا تو آن گمشده ام هستی؟»
تألیف باربارادی آنجلیس
منبع:ماهنامه سپیده دانایی
بنام خدا
امید به زندگی در کشورهای مختلف + آمار
آیا می دانید امید به زندگی در کدام کشور ها بیشتر است؟ مردم کدام ملت ها امید به زندگی بیشتری دارند؟ وضعیت امید به زندگی در کشورهای بزرگ نظیر آلمان، چین، ژاپن و آمریکا چگونه است؟
به گزارش ایران ویج ، یک بررسی در سال ۲۰۰۹ در مورد امید به زندگی در کشورهای مختلف انجام شد. آمار و نتایج این بررسی را برای ۱۰ کشور برتر در جدول زیر می بینید. این بررسی امید به زندگی در مردان، زنان و مجموع را نشان می دهد.
رتبه |
کشور
|
امید به زندگی در مجموع
|
امید به زندگی در زنان
|
امید به زندگی در مردان
|
۱
|
ژاپن
|
۸۲٫۶
|
۸۶٫۱
|
۷۹٫۰
|
۲
|
هنک کنگ
|
۸۲٫۲
|
۸۵٫۱
|
۷۹٫۴
|
۳
|
ایسلند |
۸۱٫۸
|
۸۳٫۳
|
۸۰٫۲
|
۴
|
سوئیس
|
۸۱٫۷
|
۸۴٫۲
|
۷۹٫۰
|
۵
|
استرالیا
|
۸۱٫۲
|
۸۳٫۶
|
۷۸٫۹
|
۶
|
اسپانیا
|
۸۰٫۹
|
۸۴٫۲
|
۷۷٫۷
|
۷
|
سوئد
|
۸۰٫۹
|
۸۳٫۰
|
۷۸٫۷
|
۸
|
اسرائیل
|
۸۰٫۷
|
۸۲٫۸
|
۷۸٫۵
|
۹
|
ماکائو
|
۸۰٫۷
|
۸۲٫۸
|
۷۸٫۵
|
۱۰
|
فرانسه
|
۸۰٫۷
|
۸۴٫۱
|
۷۷٫۱
|
در مورد امید به زندگی در کشور ایران آمار متفاوتی وجود دارد. اما بر اساس آمار سازمان ملل امید زندگی در ایران برای زنان ۷۲٫۶، برای مردان ۶۹٫۴ و در کل ۷۱ سال است که ۵٫۵ درصد از میانگین جهانی بالاتر است و ایران را در میان ۱۹۵ کشور در رتبه ۱۰۹ قرار میدهد.
البته با این مشکلات از آلودگی و ... بعید میدانیم عمر ایرانیان 60 هم باشد . نظر شما چیست ؟
بنام خدا
2- دو صد گفته چو نیم کردار نیست 3- زودباوری 4- شخصیت پرستی 5- بی تفاوتی 6- بی هویتی 7- رفتار احساسی 8- ندیدن تصویر بزرگ
هر جامعه ای در هر جایگاه و شرایطی که باشد متاثر و برآیند مجموعه ای از قوانین، خصایص، رفتارها، فرهنگها و الگوهای شخصیتی افراد آن جامعه است. میزان رشد و پیشرفت هر کشوری ارتباط مستقیم با سلامت فکری، روحی و جسمانی مردم دارد که گاهی این موضوع کم اهمیت جلوه داده می شود. در این مقاله به 8 خصلت مهمی که برای داشتن دنیایی بهتر باید اصلاح شوند آشنا میشوید.
از قدیم گفته اند "درخت هرچقدر بارش بیشتر باشد افتاده تر است." مثلی که در شرایط فعلی عکس آن مصداق پیدا کرده است. برخی مردم بطور مداوم در حال منم منم کردن، لاف زدن و بالا بردن شأن و شخصیت خود هستند و اینگونه میخواهند وجاهتی، ولو کاذب، در میان دیگران کسب کنند. مرتب از کلمه "من" استفاده میکنند: "من از همه بیشتر میفهمم"، "من خیلی زیبا هستم"، "من فقط میتوانم"،"من فلان جا آشنا دارم بیچاره ات میکنم!"، "من درست میگویم." خود شیفتگی و اعتماد بنفس بیش از حد در این افراد توهم خودبرتر بینی را در آنها تقویت میکند و باعث بروز چنین رفتارهایی میگردد.
موضوع مهم دیگر این است که اغلب مردم عمل گرا نیستند و بیشتر ترجیح میدهند حرف بزنند. حرفهایی که به ظاهر زیبا و دلربا هستند اما عملی کردن آنها قدری مشکل می نماید. اکثر ما عادت کرده ایم دیگران را نصیحت کنیم، نظرات سازنده خود را ابراز کنیم، از دیگران انتقاد کنیم، ولی هیچ گاه حاظر نیستم اصلاح را از خود شروع کنیم و به اعتقاداتمان از جنبه عملی بنگریم. کوچکترین قدمی برنمی داریم و فقط شعار می دهیم و انتظار داریم دنیا با کلمات ما بهتر شود. آیا تا به حال فکر کرده اید که از این همه حرف بدون عمل چه چیزی نصیبمان شده و یا خواهد شد؟ آیا قدمی هرچند کوچک برای رسیدن به اهدافتان برداشته اید؟ اهدافی که خودتان منتفع شوید و نه حتی دیگران؟
ساده لوحی و سطحی نگری یکی از دلایل اصلی عقب ماندن در زندگی و صدمات فرهنگی، مالی و اعتقادی بشمار میرود. در دنیایی که همگان در پی انتفاع شخصی خود هستند نباید هر چیزی را که شنید، خواند و یا حتی دید، بسادگی باور کرد. کمی اندیشه و تعقل برای باور هر موضوعی لازم است. در واقع کسانی که کلاه برداری میکنند نه بخاطر زرنگیشان، بلکه بدلیل ساده لوحی افرادی که کلاه سرشان میرود، به اهداف خود میرسند. خرد ورزی در ایجاد باورها و تثبیت آنها یکی از خصایص مهم انسانها است.
بالا بردن افراد در زمینه های مختلف از قبیل ورزشی، سینمایی، موسیقی و غیره در حد بت و پرستش شخصیت آنها باعث میگردد بسیاری از گرفتاری های جامعه شکل بگیرد و کاستی ها و نواقص افراد در پس این شخصیت کاذب و ساختگی مخفی بماند. تعصب گرایی در میان افراد شخصیت پرست شکل میگیرد و فردی که بت شده، دیگر لزومی به نقد شدن و جواب پس دادن در خود نمی بیند و همه بی هیچ چون و چرا خود را ملزم به پیروی از او میکنند. باید بدانیم که همه انسانیم نه کمتر و نه بیشتر و با هر انسانی باید در حد اعتدال رفتار شود و احترام کسب کند.
بی توجهی و بی تفاوتی به محیط اطراف و نزدیکان به شدت در حال باب شدن است. اغلب سر در کار خود دارند و توجهی به آنچه که در پیرامونشان می گذرد ندارند و یا اگر اندک التفاتی است با بی تفاوتی از آن رد می شوند: در گوشه ای دو نفر در حال نزاع خونین می باشند ولی افراد حاظر در محل تنها به تماشای ماجرا اکتفا میکنند، شخصی خود را بدون نوبت در جلوی صف جا میکند ولی تنها عده معدودی به این عمل او معترض میشوند، فروشنده ای بابت اجناس خود مبالغ خارج از عرف از مشتریانش دریافت میکند اما کمتر کسی اعتراض میکند، همسایه ای از فرط فقر شبها گرسنه می خوابد ولی همسایه اش با بی تفاوتی از او میگذرد، فرد سالخورده ای در اتوبوس بدون صندلی مانده و هیچکس حاظر نیست جایش را به او بدهد، در نهایت باید دانست: بنی آدم اعضای یک پیکرند... راستی شما همسایه طبقه بالا یا پایین خود را می شناسید؟! در برابر آنچه که در اطرافتان میگذرد هوشمندانه و با چشمانی تیزبین نظاره گر باشید!
بحران هویت در میان جوانان معضلی است که باید بطور جد مورد بررسی و حل و فصل قرار گیرد. بسیاری از هویت اصلی خود فرسنگها جدا افتاده اند و آنرا در افراد دیگری می جویند تا بلکه از این بحران خود را خلاص کنند. الگو برداری از شخصیتهای غیر متعارف و غربی و قدم گذاردن در مسیر آنها برای کسب هویت از خطرناکترین اختلالات شخصیتی بشمار میرود. فقر فرهنگی و نداشتن اصول و معیارهای ایجاد و حفظ هویت از جمله مسائلی هستند که باید بیش از بیش برای بهبود آنها اقدام شود.
خداوند جهان آفرینش را بر اساس عقل و خرد بنا کرده است بنابراین انسانها نیز به عنوان وارث می باید امور خود را بر اساس این موهبت الهی سازماندهی کنند. در دنیای کنونی بروز رفتارها و معیارهای احساسی برای تصمیم گیری در امور زندگی و جنبه های مختلف آن مانند ازدواج، و شغل، مشکلات عدیده ای را برای افراد بوجود آورده و سبب ناکامی ها و شکستهای بسیاری گشته است. مقدم داشتن عقل نسبت به احساس میتواند مقدمه ای برای رسیدن به اهداف و آرزوها باشد و انسان را از پسرفت بازدارد. از جمله نمودهای ناهنجار رفتارهای احساسی در جامعه میتوان به خودکشی، سرخوردگی بعد از شکستهای عشقی، پشتکار نداشتن در امور شغلی، تعارفات بیش از حد، محبتهای بی جا و مضر، وسواس فکری و مشکلات خانوادگی اشاره کرد.
ندیدن تصویر بزرگ و غرق شدن در امور روزانه زندگی که همیشه در حال تکرار شدن هستند و مشغولیات کم اهمیت، مانعی جدی در برابر افق دید انسان برای مشاهده دوردستها و آرزوهای بزرگ ایجاد میکند. افرادی که در لاک روزمرگی خود فرو میروند و یک زندگی بی حرکت و روتین برای خود ایجاد میکنند همیشه در موقعیت فعلیشان باقی می مانند و هیچ پیشرفتی در زندگی آنها دیده نمی شود.
بنام خدا
30 کار 30 ثانیـه ای برای داشتـن زنـدگی بهتـر
رفتار و طرز برخورد، شالوده و پایه ی موفقیت است. یک انسان سخاوتمند با رفتار و منشی مثبت مطمئناً کامیاب خواهد شد. اگر رفتارتان را تغییر دهید، ادراکتان، اعمالتان و زندگی تان را تغییر داده اید؛ و با تغییر تک تک زندگی ها، دنیا تغییر خواهد کرد. در این ایمیل ۳۰ نوع کار را عنوان می کنیم که هر کدام فقط ۳۰ ثانیه زمان می برد. تصور کنید اگر میلیون ها یا بیلیون ها انسان روی زمین اگر فقط یکی از این کارها را انجام بدهند، جهان چگونه تغییر می کند!
1. تُن صدایتان را تغییر دهید. برای ۳۰ ثانیه تلاش کنید نرم تر، آرام تر، و کمی خوشایندتر صحبت کنید. با نتایج شگفت انگیزی روبه رو خواهید شد. آیا می دانستید وقتی با صدای نرم تر و آرام تر به بچه ها دستور بدهید، نسبت به اینکه سرشان داد بزنید، تأثیر بیشتری خواهد داشت؟ اگر در کار خسته شده اید، حتی فقط برای ۳۰ ثانیه سعی کنید لحن صدایتان را آرام تر کنید، شاید زودتر به نتیجه رسیدید!
۲. ایده های قدیمیتان را به یاد آورده و دوباره آنها را از سر گیرید. برای ۳۰ ثانیه، ایده قدیمیتان را دوباره امتحان کنید. آیا این ایده ی یک اختراع، یک پروژه کاری، یا کاری بوده که به نظرتان خسته کننده می آمده؟ یکی از آن کارها را انتخاب کرده و یک بار دیگر امتحانش کنید. تصور کنید اگر همه ی آدم ها اینقدر جرات داشتند که از نبوغ خدادادی در جهت استعدادهایشان بهره گیرند چه می شد؟ می دانید چه چیزهای جدیدی در دنیا ابداع می شد؟
۳. برای ۳۰ ثانیه به یک نفر یک فرصت دوباره بدهید. یک بار دیگر به حرف هایش گوش دهید یا یک بار دیگر به او فرصت دهید شاید که تغییر کرده باشد.
۴. به فرزندانتان بگویید "دوستتون دارم" و "به شما افتخار می کنم." به چشم هایشان نگاه کنید، و به آن ها نشان دهید که چقدر برایشان ارزش قائلید. تصور کنید اگر همه ی والدین ۳۰ ثانیه در روز هم که شده به فرزندانشان اطمینان خاطر می دادند، شاهد چه تغییرات شگرفی بودیم.
۵. دفعه ی بعدی که منتظر خشنودی آنی یا چیزی بودید که نمی توانید در همان لحظه داشته باشید، برای آنچه که در حال حاضر دارید، ۳۰ ثانیه از خدا تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث تغییر رفتارتان خواهد شد.
۶. ۳۰ ثانیه محکم تر و صاف تر بایستید و سرتان را بالاتر بگیرید. در چشم های دیگران نگاه کنید و با اطمینان بیشتر راه بروید. ببینید چه احساس خوبی دارد.
۷. کاری را که قبلاً از انجام آن دست کشیده اید و نیمه رها کرده اید را انتخاب کنید که امروز انجامش دهید. ۳۰ ثانیه بیشتر طول نمی کشد که برای انجام کاری تصمیم بگیرید. قولتان را پیش خودتان نگه دارید و مطمئن باشید که حتماً انجامش خواهید داد.
۸. به هم ریختگی هایی که کس دیگری ایجاد کرده را تمیز و مرتب کنید.
۹. از کسی تعریف و تمجید کنید.
10. برای چیزی یا کسی که باورش دارید، بایستید. یک جمله ی حمایت کننده، حوزه ی نفوذ شما را گسترده تر خواهد کرد.
۱۱. کسی را در کارش تشویق کنید و به او اطمینان خاطر بدهید. به او بگویید که "تو می توانی!" او را باور داشته باشید و این باور را نشان دهید.
۱۲. کسی را که دوست دارید بیشتر با او آشنا شوید را به خانه تان دعوت کنید. می توانید شام را کنار هم صرف کنید. از این دعوت برای یک دوستی تازه استفاده کنید.
۱۳. به مدت ۳۰ ثانیه در جمع همسرتان را ناز و نوازش کنید. دستتان را پشتش بکشید، انگشتانتان را در موهایش فرو ببرید، نرم و آرام بغلش کنید، دستش را به نرمی فشار دهید، یا حتی یک بوسه تند و چابک. خیلی خوب است اگر بچه هایتان بفهمند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست دارند و برای ابراز علاقه به هم راحت هستند. مطمئناً اگر همه ی زوج ها فقط ۳۰ ثانیه در روز برای چنین کاری وقت می گذاشتند، این قدر زندگی های زناشویی درهم و برهم نبود.
۱۴. یک کلمه ی جدید (کلمه ای از زبانی خارجی که به خوبی به آن تسلط ندارید) یا یک چیز تازه در مورد یک فرهنگ دیگر یاد بگیرید.
۱۵. چکی به مبلغ %۱۰ از حقوق ماهانه تان بنویسید و به مؤسسات خیریه هدیه کنید.
۱۶. هر روز ۳۰ ثانیه برای غالب آمدن بر ترس ها و شجاعانه روبه رو شدن با همه ی موقعیت های زندگی تان دعا کنید. رفتاری مثبت و هدفی مثبت در ذهن داشته باشید. برای کارهای آن روزتان طبق اولویت ها برنامه ریزی کنید. بعد از ۳۰ ثانیه برای تغییر آماده خواهید بود.
۱۷. از کسی بپرسید، "حالت چطور است" و واقعاً به جوابی که به شما می دهد خوب گوش کنید.
۱۸. مبلغی (در حد توانایی) در یک پاکت گذاشته و با عنوان "ناشناس" برای کسی بگذارید که می دانید به آن احتیاج دارد. نیکوکاری بدون اینکه شناخته شوید احساسی فوق العاده در شما ایجاد خواهد کرد. امتحان کنید!
۱۹. یک اقدام سریع برای محیط زیست بکنید. به پرنده ها غذا بدهید، زباله ها و آشغال ها را جمع و جور کنید و…
۲۰. یک صبحانه ی عالی برای خود انتخاب کنید (انرژی روزانه ی خود را با یک تصمیم ۳۰ ثانیه ای شروع کنید). کمتر مواد قندی بخورید و بیشتر پروتئین و میوه بخورید و صبحانه ای سالم و مقوی برای خود انتخاب کنید.
۲۱. اگر خیلی وقت است که درون خانه یا شرکت هستید، بیرون بروید و اجازه بدهید که نور آفتاب روی صورتتان بنشیند. این کار حالتان را خیلی سریع بهبود خواهد داد.
۲۲. وقتی کسی از شما تقاضای کمک خواست (کمک مالی)، پاسخ مثبت بدهید.
۲۳. در هر موقعیتی از ورزش کردن غافل نشوید حتی یک نرمش سرو گردن 30 ثانیه ای ...
۲۴. یک دانه بکارید (یا اگر وارد هستید، یک نهال بکارید). تصور کنید اگر میلیون ها آدم روی زمین این کار را بکنند دنیا شاهد چه فضای سبز پایان ناپذیری خواهد بود.
۲۵. چراغ اتاق هایی که خالی است را خاموش کنید (لامپ اضافی خاموش). هر ۳۰ ثانیه هم ارزش دارد.
۲۶. در سطل زباله ی خانه چند کیسه ی زباله بگذارید تا انواع مختلف زباله ها را جداگانه دور بریزید. شما بازیافت زباله را از همین امروز شروع کرده اید.
۲۷. یک عادت بدتان را در ۳۰ ثانیه ترک کنید؛ و ۳۰ ثانیه به ۳۰ ثانیه آن را تکرار کنید.
۲۸. ۳۰ ثانیه بخندید. استرستان فروکش خواهد کرد.
۲۹. آب را به مقدار کافی بنوشید.
۳۰. ۳۰ ثانیه از هر آنچه که دارید احساس رضایت کنید؛ و همیشه قدردان نعمت های خداوند باشید.
بنام خدا
ماریجوانا چیست؟
ماریجوانا یکی از متداولترین موادمخدر است که در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. ماریجوانا میکس خشک و سبز/قهوهای رنگی از گلها، شاخهها و برگهای گیاه کانابیس ساتیوا است. نوع قویتر ماریجوانا که حشیش نامیده میشود شبیه به کیک یا توپ سیاه یا قهوهای رنگ است. ماریجوانا گاهی علف یا گرس هم خوانده میشود.
ماریجوانا معمولاً به صورت سیگار و پیپ کشیده میشود. برخی آن را با غذا مخلوط میکنند یا به شکل چای دم میکنند.
عوارض کوتاه مدت
اصلیترین مادهشیمیایی فعال در ماریجوانا THC است. وقتی ماریجوانا کشیده میشود، THC از ریهها به جریان خون وارد میشود که از راه آن به مغز و سایر اندامهای بدن میرسد. THC وقتی به مغز میرسد با یک گیرنده خاص در سلولهای عصبی در قسمتهایی که بر هماهنگی، فکر، حافظه، تمرکز، درک حسی و زمانی و لذت تاثیر دارد، ارتباط برقرار میکند. این موجب میشود که ماریجوانا به اصطلاح high شدن فرد شود.
مصرفکنندگان ماریجوانا ممکن است این عوارض کوتاهمدت را تجربه کنند:
• مشکل در فکر کردن و حل مشکل
• مشکل حافظه و یادگیری
• از دست دادن هماهنگی
• اختلال درک
این تاثیرات می تواند در فعالیتهایی مثل رانندگی اختلال ایجاد کند.
تاثیرات دراز مدت
تحقیقات نشان داده است که عوارض مصرف ماریجوانا در درازمدت عبارتند از:
• تغییر در مغز. ماریجوانا میتواند بر نواحی از مغز که در واکنش به استرس، انگیزه و پاداش نقش دارد تاثیر بگذارد.
• مشکل ناباروری. تحقیق بر روی حیوانان نشان داده است که استفاده شدید از ماریجوانا در باروری مشکل ایجاد کرده و موجب میشود که فرد اسپرم کمتری تولید کند. ازاینرو این امکان وجود دارد که افرادیکه به میزان زیاد از ماریجوانا استفاده میکنند در بچهدار شدن دچار مشکل شوند. تحقیقات همچنین نشان میدهند که بچههایی که از مادرانی که در دوران بارداری خود از ماریجوانا استفاده میکردهاند، متولد میشوند، بیشتر دچار مشکلات رشدی و رفتاری میشوند.
• مشکلات تنفسی.افرادیکه ماریجوانا میکشند بیشتر دچار مشکلات تنفسی میشوند—مثلاً خلط بیشتری تولید میکنند، سرفههای مزمن بیشتری داشته و بیشتر دچار برونشیت می شوند.
• تغییر در فشارخون. به مرور زمان، استفاده مداوم از ماریجوانا میتواند موجب افت فشارخون شود که باعث سرگیجه میشود. همچنین به نظر میرسد که توانایی بدن برای مقابله با عفونتها و سایر بیماریها را نیز کاهش میدهد.
• مشکلات احساسی.معتادان به ماریجوانا بیشتر علائمی از افسردگی نشان میدهند. این افراد همچنین احساس اضطراب بیشتری داشته، بیشتر دچار اختلالات شخصیتی میشوند، و در خطر ابتلا به شیزوفرنی، یک نوع بیماری روانی جدی، قرار دارند.
مشکلات احتمالی دیگر
علاوه بر عوارض بلند وکوتاه مدت ماریجوانا، ممکن است شنیده باشید که میتواند موجب اعتیاد به سایر موادمخدر نیز شود. بااینکه قطعی نیست که ماریجوانا میتواند علت مستقیم این مشکل باشد اما افرادیکه از ماریجوانا استفاده میکنند تا هشت مرتبه بیشتر احتمال مصرف کوکائین و تا 15 مرتبه بیشتر احتمال مصرف هروئین داشته و تا 5 مرتبه بیشتر به درمان اعتیاد نیاز پیدا میکنند.
مصرف ماریجوانا جنبههای قانونی نیز دارد: در کشور ما مصرف این نوع داروها و موادمخدر و همچنین خرید و فروش آن جرم محسوب شده و مجازات خاص خود را دارد. افرادیکه به موادمخدر روی میآورند معمولاً سابقه جنایی پیدا میکنند که میتواند در برنامهریزیهای آنها برای رفتن به دانشگاه یا کار کردن اختلال ایجاد کند.
بسیاری از شرکتها و ادارهجات نیز این روزها برای استخدام تست اعتیاد میخواهند. ممکن است هفتهها طول بکشد تا ماریجوانا از بدن فرد به طور کامل بیرون برود. بنابراین افرادیکه از آن استفاده میکنند ممکن است نتوانند کار موردنظر خود را پیدا کنند یا ممکن است کار خود را از دست بدهند.
مصرف پزشکی ماریجوانا
ماریجوانا میتواند در افراد مبتلا به سرطان و ایدز حالتتهوع را از بین رده و اشتها را برگرداند. بااینکه بحث بر سر استفاده پزشکی ماریجوانا هنوز ادامه دارد اما اداره غذا و دارو ایالات متحده امریکا (FDA) مصرف قرصهایی را با تجویز پزشک تایید کرده است که حاوی THC هستند، همان ماده فعالی که در ماریجوانا یافت میشود. قرص THC فقط در برخی کشورها یافت میشود.
در حال حاضر اطلاعات کافی برای تعیین این مسئله که آیا کشیدن ماریجوانا خطرناکتر است یا مصرف آن به صورت قرص، در اختیار دانشمندان قرار ندارد اما بااینوجود تحقیقات هنوز ادامه دارند.
اگر بخواهم ترک کنم چه؟
افرادی که پس از مدتی استفاده مداوم، تلاش در ترک ماریجوانا میکنند، ممکن است علائم ترک از خود نشان دهند. این علائم میتواند شامل آسیبپذیری، بیخوابی، اضطراب، افسردگی و بیاشتهایی باشد. در این مورد نیز مثل اعتیاد به کافئین، علائم ترک در یک تا دو روز اول بعد از کنار گذاشتن، بدتر خواهد بود و به مرور زمان بعد از گذشت یک تا دو هفته کاهش مییابد.
اگر خودتان یا کسی که میشناسید قصد ترک ماریجوانا را دارد، حتماً از یک مشاور کمک بگیرید. تحقیقات نشان داده است که ترکیبی از مشاوره فردی و جلسات درمانی گروهی بهترین رویکرد در ترک ماریجوانا است.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
پروژهی آبرسانی از سرچشمههای رود كارون در لرستان براي برآورده كردن نياز آبی شهر قم، جان ٢٥٠٠ سنگنگارهی هزارانسالهی تيمره را گرفت. |
بنام خدا
نتايج يک بررسی نشان ميدهد که کشور مالت بيشترين ميزان تعطيلات را در جهان دارد.
ايسنا: موسسه مطالعاتی مرسر در يک تحقيق به بررسي ميزان تعطيلات کشورهاي مختلف جهان پرداخته و 30 کشور جهان را که بيشترين ميزان تعطيلات را دارند فهرست کرده است.
اين موسسه براي بررسي خود به تعطيلاتي پرداخته است که شامل کارمندان کشورها ميشود.
به اعتقاد اين موسسه دو نوع تعطيلات وجود دارد: يکی تعطيلات عمومی و ديگری تعطيلاتی که طبق قانون برای کارمندان در نظر گرفته است.
پس از کشور مالت، اتريش، لهستان و بوليوی در مکانهای بعدی جای گرفتهاند.
يونان، انگليس، سوئد، اسپانيا، فرانسه، ونزوئلا، پرتغال، لوکزامبورگ، ژاپن، فنلاند، قبرس، پرو، دانمارک، مجارستان، کرواسي، برزيل، جمهوري چک، آرژانتين، امارات، نروژ، ايتاليا، بلژيک، استراليا، آلمان، ايرلند و هند ديگر کشورهايي هستند که به ترتيب بيشترين تعطيلات را براي کارمندان ادارهجات در نظر گرفتهاند.
نكته قابل توجه اين است كه با وجود اعتقاد عمومي در ايران مبني بر تعطيليهاي فراوان در كشورمان، اما ايران در ليست كشورهاي داراي تعطيلي زياد جايي ندارد.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
صديقه نوده فراهانی : | ||
باغ گلشن، بهشت کوچکی است در دل کویر ایران. این باغ زیبا در بخش خاوری(:شرقی) شهر طبس، از شهرستانهای شمال خاوری(:شرقي) استان یزد و در کنار کویر لوت است. این باغ به دستور میرحسن خان، سومین فرمانروای طبس، از سلسله خانهایی که به وسیلهی نادرشاه به فرمانروایی برگزيده شدند، ساخته شد. نهرهای آب شهر از میان آن میگذرد و درختان سرو و نارنج و پلیکانهای زیبایش دیدنی است. |
172 نکته از واقعه جانسوز و 72 شهید کربلا
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 17 تا 23 دی |
گروه مردم :
شنبه 17 دی:
- شمار تلفات رومی ها تنها در دو جنگ با ایران (زمان شاپور دوم)، گزارش رسمی جنگهای روم وایران در سالهای 348 و 350 میلادی (دوران حکومت شاپور دوم معروف به ذوالاکتاف) که به تاریخ 20 اکتبر 351 از سوی ارتش روم تکمیل و به تاریخ هفتم ژوئیه سال 352 به امضای کنستانتینوس دوم امپراتور وقت رسیده و برای اطلاع سنای روم ارسال شده و سپس در آرشیو دولتی روم قرار گرفته و اینک در آرشیو واتیکان نگهداری می شود ارقام تلفات (کشتگان) ارتش روم را به این شرح نشان می دهد: جنگ سال 348 (جنگ یکم) : پنجاه هزار و 231 کشته. جنگ سال 351 (جنگ دوم) : 39 هزار و 12 تن کشته
- روزی که پهلوان تختی ازدست رفت، پلیس تهران 17دی ماه 1346 هجری خورشیدی خبری را در اختیار خبرنگارانی که اخبار جنایی شهر را پوشش می دادند قرار داد که حاکی از آن بود که غلامرضا تختی پهلوان معروف کشتی که شهرت به پیروی از خط دکتر مصدق و مخالفت با روش حکومت کردن شاه را داشت در یک هتل شهر خودکشی کرده و طبق یادداشتی که بر جای گذارده انگیزه او مشکلات داخلی بوده است.
یکشنبه 18 دی:
- روزی که مظفرالدین شاه قاجار پدر 18 دختر درگذشت، مظفرالدین شاه قاجار هشتم ژانویه 1907 (هجدهم دیماه سال 1285 خورشیدی) و ده روز پس از امضای نظام نامه مشروطیت (قانون اساسی که عمدتا از قانون اساسی بلژیک ترجمه شده بود) در 54 سالگی، ظاهرا از بیماری سل درگذشت و ده روز بعد پسرش محمدعلی میرزا تاجگذاری کرد و شاه شد؛ بدون این که از نمایندگان مجلس شورای ملی برای شرکت در این مراسم دعوت بعمل آورد. مظفرالدین شاه که مانند پدرش و عمدتا با استقراض پول با بهره سنگین از بیگانه (روسیه و انگلستان) سه بار (در سالهای 1900، 1902 و 19005) به سفر اروپا رفته بود! دارای شش پسر و 18 دختر بود. وی پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه به دست میرزارضای کرمانی در سال 1896 میلادی به شاهی رسیده بود.
دوشنبه 19 دی:
- پول ایران (سکه داریک) دو هزار و 515 ساله شد، طبق بررسی های مستشرقین اروپایی [برپایه نوشته های مورخان یونان باستان که کارهای داریوش بزرگ را دقیقا و وسیعا شرح داده اند] و تطبیق تقویم ها، پول رسمی ایران (سکه داریک) در ژانویه سال 504 پیش از میلاد ضرب و رایج شد و این، نخستین سکه متحد الشکل جهان که دارای وزن و عیار یکسان بود در ژانویه 2011 دوهزار و 515 ساله شده است. داریوش دستور ضرب این سکه را در دومین روز نخستین ماه زمستان سال 504 پیش از میلاد (دیماه و یک روز پس از شب چله ـ یلدا) داده بود. سکه های داریک (گرفته شده از نام داریوش) تا پایان عهد هخامنشیان [سلطه اسکندر مقدونی] رایج بودند. نقش تصویر رئیس کشور بر یکطرف سکه نیز از زمان داریوش مرسوم شده است.
سهشنبه 20 دی:
- جنگ حرّان و بزرگترین شکست نظامی امپراتوری روم از ایران، دهم ژانویه سال 62 پیش ازمیلاد پمپیPompey ژنرال رومی و یکی از اعضای شورای 3 نفری ریاست امپراتوری روم اعلام کرد که سوریه و مناطق اطراف آن ضمیمه قلمرو روم خواهد بود. در آن زمان سوریه به مراتب بزرگتر از امروز و پایتخت آن انتاکیه (Antioch) و شامل جنوب غربی ترکیه امروز، قسمتی از اردن امروز و لبنان بود. این تصمیم،چهل روز بعد توسط یک فرستاده ویژه به اطلاع امپراتوری ایران رسانده شد. پاسخ ایران این بود: دست رومیان از مناطق شرق مدیترانه کوتاه. این مناطق از جمله سوریه و ناحیه اورشلیم باید استقلال داشته باشند و یا تحت الحمایه ایران باشند.
چهارشنبه 21 دی:
- بپاخیزی پسران «آذرک» در سیستان بر ضد حکومت عرب برایران، کرونیکلر های اروپایی شکست سپاه اعزامی خلیفه عباسی از خراسان به سیستان [سیستان بزرگتر] برای سرکوب کردن بپاخیزی پسران آذرک را یازدهم ژانویه سال 798 میلادی نوشته اند. این بپاخیزی از نخستین قیامهای مسلحانه ایرانیان در جنوب خاوری میهن برای کوتاه کردن دست عرب و احیاء استقلال و حاکمیت ملی بود. حمزه پسر بزرگ آذرک پس از این که شنید علی بن عیسی بن ماهان ژنرال و فرماندار عباسیان پسر خود عیسی را مامور سرکوبی قیام سیستانیان کرده است، با چندصد تن انقلابی استقلال طلب در کوههای سر راه کمین کرد و لشکر اعزامی را پراکنده ساخت. علی بن عیسی بن ماهان، خود 14 سال بعد در دو نبرد در ری و همدان، از نیروهایی «انقلاب استقلال ایران» مرکب از داوطلبان مسلح شکست خورد و کشته شد.
- انگلیسی ها 14 افسر ایرانی را که برای دفاع از میهن با آنان جنگیده بودند اعدام کردند! خانواده های افسرانی که توسط انگلیسی ها اعدام شده بودند برای شکایت از وثوق الدوله رئیس الوزراء وقت که به اعتراض آنان توجه نکرده بود 22 دیماه1297 (11 ژانویه 1919) مقابل کاخ گلستان اجتماع کردند ولی از دست دربار سلطان احمدشاه هم در این زمینه کاری برنیامد!. انگلیسی ها 22 تیرماه همان سال (ژوئیه 1918) درست چهارماه مانده به پایان جنگ جهانی اول، چهارده افسر نیروهای مسلح ایران را بدون کوچکترین دلیل اعدام کرده بودند ــ موضوعی که مورخان ما، آن طور که باید به آن توجه نکرده اند.
پنجشنبه 22 دی:
- روزی که امیر تیمور با عبور از تنگه خیبر وارد هند شد، 12ژانویه سال 1397 میلادی امیرتیمور گورکان با نیروهایش به منظور تصرف هندوستان از گذرگاه خیبر گذشت. 341 سال بعد در همین ماه نادرشاه افشار ارتش ایران را از این گذرگاه وارد شبه قاره هند کرد و هر دو موفق به تصرف دهلی شدند. تیموریان که بعدا با کمک صفویه ایران بر هند شمالی و غربی مسلط شدند مدتها براین سرزمین حکومت کردند که در تاریخ به امپراتوران مغولی هند معروفند و نادرشاه با تصرف دهلی با این که پادشاه تیموری وقت را ابقاء کرد باعث تضعیف این امپراتوری شد و راه برتصرف و استعمار و سپس تجزیه این شبه قاره توسط انگلیسی ها هموار گردید.
- روزی که انگلیسی ها قصر شیرین را تصرف کردند، 22 دیماه 1296 (12ژانویه 1918) باراتف ژنرال روس و افرادش [به تصمیم لنین] خاک ایران را ترک گفتند و در پی خروج آخرین نظامی روس از ایران، نیروهای انگلیسی که از طریق عراق هم وارد غرب وطن ما شده بودند قصر شیرین و نیمی از استان کرمانشاه را تصرف کردند. انگلیسی ها در جریان جنگ جهانی اول به بهانه درآویختن با عثمانی (متحد آلمان) که از قرنها پیش بین النهرین (عراق امروز) را در کنترل داشت وارد خاک این سرزمین شده بودند. انگلیسی ها حتی پیش از پیدایش نفت در منطقه، درصدد سلطه بر آسیای غربی ـ مهمترین منطقه استراتژیک جهان برآمده بودند که ورود عثمانی به جنگ جهانی اول فرصتی را که درانتظارش بودند به دست آنان داد.
آدینه 23 دی:
- درگذشت منذر بن نعمان آموزگار فنون جنگ صحرایی بهرام گور، منذر بن نعمان حکمران حیره (مناطقی در غرب فرات و شط العرب) که سالها میزبان و آموزگار فنون جنگهای صحرایی بهرام پنجم (بهرام گور) بود 13 ژانویه سال 473 میلادی درگذشت. وی یک عرب مسیحی بود. از زمان فتح بابل به دست کوروش بزرگ تا جنگ قادسیه، سران حیره خودرا تحت الحمایه ایران می دانستند.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
|
ساخت و سازها، بر «لوت» و «کلوتهای شهداد» که «تاریخ طبیعی» کویر ایران، نامیده میشود، سایه افکنده است، سایهای که مرگش را چشم در راه است.
به گزارش مهر؛ کویر لوت تا چندی پیش یکی از دستنخوردهترین جاهای روی زمین بود که از این نگاه میشد آن را در جهان از اندک جاهایی برشمرد که کمتر پای انسان به آن رسیده است. اما با آگاهی از زیباییهای گردشگری کویر لوت که کلوتهای شهداد، برجستهترین بخش آن است، رفتهرفته نگاهها به این گستره، دوخته شد و در پایان، راه کرمان به نهبندان که به تنها راه دسترسی استان کرمان به خراسان جنوبی است، در این گستره، ساخته شد.
گرمترین جای کرهی زمین همینجاست و کارشناسان از این بیم دارند که با گسترش گردشگری در این گستره و به ویژه گردشگری بیبندوبار، زیبایی دستنخوردهی کلوتها، نازیبا شود.
مجتمعهای رفاهی و دکلهای مخابراتی، بلای جان کلوت
در کنار همهی آسیبهایی که از گردشگری بدون برنامه به کلوتها میرسد، آغاز ساخت کمپهای گردشگری و مجتمع رفاهی نیز در ویرانی کلوتها، دست داشته است.
اما آنچه بر این نابودی دامن زده، نصب دکلهای مخابراتی است. سال ١٣٨٩، مخابرات، دکلی را در کیلومتر 45 جاده شهداد – نهبندان، نصب کرد که شوند(:موجب) ویرانی بخشی از این منطقه و کلوتها شد و اکنون بار دیگر در کیلومتر 100 این راه، بخشی از کلوتها، برای نصب دکلی دیگر در حال ویران شدن است.
کلوتها، غولهای بزرگ شنی کویر شهداد
کلوتها، غولهای بزرگ شنی در میانهی کویر شهداد هستند که به درازای 180 کیلومتر و پهنای نزدیک به 50 کیلومتر به مانند کمربندی در پیرامون کویر لوت جای گرفتهاند و روبهروی آنها نیز رودخانهی شور و منطقه گندم بریان جای گرفته است که چشمانداز بسیار زیبا و بیمانندی را ساخته است.
به شوند(:دلیل) نمناکی رودخانهی شور و شنهای کویر و وزش باد در درازای میلیونها سال، سازههای زیبا از شن به درازای چندین متر در این گستره ساخته شده است که خاورشناسان، از آن به نام «شهر وهم و خیال» و شهر «دیوان» یاد میکنند.
کلوتها را که نگهبانان کویر نامیدهاند، این روزها، خود نیاز به نگهبان دارند. نگهداری از این کلوتها، از آن روی که متولی خاصی ندارند بر زمین مانده است. کلوتها ثبت ملی نشدهاند و میراث فرهنگی نیز هیچ ابزار قانونی برای نگهداری از کلوتها ندارد و هر گونه کار عمرانی بدون دریافت مجوز از میراث فرهنگی انجام میشود.
زیرساختها نیاز است اما کلوتها مهمترند
«محمد جهانشاهی»، هموند(:عضو) انجمن بینالمللی اکوتوریسم گفت: «در روزهای گذشته، کارهایی برای نصب دکل مخابراتی در دست انجام است ازاینرو، بخشی از این کلوتها با لودر، ویران شده است.»
وی افزود: «گسترش زیرساختها در این گستره، بسیار نیاز است اما باید نگهداری کلوتها در درجه نخست ارزش جای گیرد و نباید به بهانههای گوناگون، کلوتها را ویران کرد.»
وی گفت: «میشد دکلی را با طول بیشتر در منطقه نصب کرد نه اینکه کلوت را برای نصب این دکل ویران ساخت.»
جهانشاهی با خوردهگیری به اینکه، نگاه به گسترههای بیابانی جدی نیست و به کویر به عنوان جایی برای گردشگری نگاه نمیشود، گفت: «کویر شهداد از شرایط ویژهای در جهان برخوردار است.»
جهانشاهی با یادآوری افزایش رفت آمد به این منطقه پس از ساخت راه نهبندان گفت: «این راه درست از جایی گذشته که زیباترین چشمانداز کلوتها را دارد و رفت و آمد ماشینها روی کلوتها، تاثیر گذاشته و به روشنی میتوان ویرانی کلوتها را دید.»
کلوتها را به عنوان ژئوپارک ثبت کنید
وی افزود: «٥ سال پیش یک پوست شکلات هم در کویر شهداد بسیار به چشم میآمد اما شوربختانه این روزها، گردشگری غیرمسوولانه و بیتوجهی برخی مسوولان به کویر آسیب زده است.»
وی گفت: «جشنواره و برنامههای گوناگونی در این گستره اجرا میشود. میگویند برای شناساندن کلوتها است، اما پس از پایان جشنوارهها بسیاری از زبالههای به جای میماند و در کویر رها میشود.»
وی خواستار ثبت کلوتها به عنوان ژئوپارک شد و گفت: «برخی سدها مانند هزینهی بالای مطالعاتی تاکنون جلوی ثبت ملی کلوتها را گرفته است اما این کار باید هر چه زودتر انجام شود تا میراث فرهنگی بتواند به گونهی قانونی جلوی ویرانیها را بگیرد.»
بنام خدا
کسری انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند.
چون روزی چند بر این حال بود،کسری کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند.
آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.
بدو گفتند:در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم!
گفت:معجونی ساخته ام از شش جزئ و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.
گفتند: آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید
گفت : آری
جزئ نخست اعتماد بر خدای است ،عزوجل،
دوم آنچه مقدر است بودنی است،
سوم شکیبایی برای گرفتار بهترین چیزهاست.
چهارم اگر صبر نکنم چه کنم،پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم،
پنجم آنکه شاید حالی سخت تر از این رخ دهد.
ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر امید گشایش باشد
چون این سخنان به کسری رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت...
سخن روز : تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است.داستایوفسکی
جزیره ای گمشده در خلیج فارس!
اینجا گویا دالانی دریایی است که سال هاست که کسی از آن عبور نکرده و حتی قدمی برای نفس کشیدن بر آن نگذاشته است.
بنام خدا
«جلفا»، محلهای که روزگاری تنها ارامنه در آن زندگی ميکردند، امروز از مناطق پر رفت و آمد اصفهان شده است و ديگر مخصوص اقليت خاصی نيست.
به گزارش ايسنا، خانههای خشت و گلی و معماريهای کهن جلفا، از قدمت تاريخی کوچهها و خيابانهايش خبر دارد که اين روزها با ريسههای رنگي چراغانی شدهاند و خبر نو شدن سال ميلادی را نويد ميدهند.
از کوچه پس کوچههای جلفا که ميگذري، پشت شيشه خانههاي ارامنه نمادی از حال و هواي عيد را ميبينی. به همين بهانه و همزمان با سال نو ميلادی، با يکی از ارامنه جلفاي اصفهان گفتوگويی كرديم تا با حال و هوای عيد اين همشهريان در اقليت، بيشتر آشنا شويم.
«کارين درمادرسيان» (27 ساله)، بانويي از جامعه ارامنه اصفهان، در گفتوگو با ايسنا، درباره آداب و رسوم عيد ارامنه در ايران، گفت: از بارزترين آداب عيد نزد مسيحيان ايراني، تزيين درخت کاج است که نماد سرسبزي و برکت در زندگي بوده و در چهارفصل سبز است و هم بهدليل شکل مثلثي درخت، يادآور ثليث است و از قرن 17 ميلادي در اروپا و سپس همه دنيا مسيحيت مرسوم شده است.
وي با بيان اين كه اين رسم ريشه آلماني دارد؛ گفت: هرچند در اديان باستان ارامنه، پرستش درخت و گياه مرسوم بوده است.
درمادرسيان درباره شيوه تزئينات درخت كاج نيز اظهار كرد: بيشتر از شيرينيجات و خوراکيهاي شيرين يا نمادهايي از آنها استفاده ميشود که در واقع هم شيريني را به خانه بياورد و هم هديهاي از درخت براي کودکان باشد. در راس درخت هم ستارهاي قرار ميگيرد که نماد تولد عيسي مسيح(ع) است. در عهد عتيق آمده، زماني که منجي متولد ميشود، ستارهاي در آسمان ظهور ميکند.
وي در مورد آداب و رسوم عيد ارامنه و آميختگي آن با آداب و رسوم ايراني نيز، تصريح كرد: عدهاي از ارامنه 25 دسامبر را به عنوان سالروز تولد عيسي(ع) قبول دارند که همزمان است با تولد ميترا و شب يلداي ايراني. به اين علت که تولد ميترا روز شکوهمندي بوده و کليساي ارتودکس روز تولد مسيح را از 6 ژانويه به 25 دسامبر تغيير ميدهد و به عنوان تولد خورشيد حقيقت، اين روز را جشن ميگيرد.
درمادرسيان در خصوص شباهت اين عيد با اعياد ملي ايراني نيز گفت: رسم خانه تکاني و خريد شب عيد و نوکردن فضاي بيروني به اميد نو شدن فضاي دروني و ديد و بازديد سال نو و بجز اين رسم خوردن خوراک خاص در شب تولد مسيح است که الهام گرفته از نوروز باستاني است که از جمله غذاها ماهي و کوکوسبزي است که تنها در ميان ارامنه ايران مرسوم است.
وي افزود: ظاهرا کوکوسبزي همان نماد سرسبزي و برکت در خانواده و ماهي هم نماد مسيحيان است. همانطور که در نقاشي غارها هر کجا نقش ماهي وجود داشت، نشان از حضور عدهاي مسيحي در آن مکان بوده است.
درمادرسيان درباره رسم و رسوم عيدي دادن نيز، گفت: عيدی دادن هم از رسوم مشترک همه اديان است با اين تفاوت که در فرهنگ مسيحيان عيدي از طرف شخصي که به «بابانوئل» مشهور است، آورده ميشود.
وي در خصوص «بابانوئل» نيز توضيح داد: بابانوئل نيز خاستگاه آلماني دارد و موجودي خيالي است که از سرزمين دوردست سردسيری ميآمده به نام «لاپلاندی» مشهور به «سانتاکلوس» که برميگردد به شخصی به نام «سنت نيکلاس» در سده چهار كه آدم خيری بوده و شبانه و بهصورت پنهانی در خانه فقرا سکه طلا ميانداخته است تا شبها بهويژه شبهای عيد نیازمندیهای خود را فراهم کنند. نوئل به معنی خير و نيکی و بابا هم که منشاء و منبع معني ميدهد و در کل بابانوئل سنبل «نيکي مخفيانه در جهان» است. ارامنه تصميم بر اين دارند که سنت «کاقان بابا» را که نمايي از همان بابانوئل، اما با باوری ارمنی و پوششی متفاوت دارد، احيا کنند.
درمادرسيان در زمينه سنت سال نو در جامعه ارامنه نيز اظهار كرد: در گذشته خانوادههاي بيشتري در کنار هم بودند و جشن سال نو باشکوهتر بود، امروزه به دليل مشکلات عمومي فرصتها محدودتر شده، اما رسم بر اين است که خانواده زمان تحويل سال کنار يکديگر در کنار درخت تزيين شده خود بنشينند و دعا کنند و پس از آن در مراسم کليسا شرکت ميکنند.
وي با بيان اين كه بچهها در اين عيد سهم اصلي را دارند، ادامه داد: از اين جهت که باورهاي کودکانه آنها رنگ و بوي خاصي به عيد ميدهد، همان باور به هديهاي از سمت بابانوئل و تلاش بزرگترها براي واقعيتر جلوه دادن اين نماد حال و هواي خاصي در مدارس و خانهها دارد.
درمادرسيان در مورد تهيه درخت کاج نيز گفت: سالها پیش هر کس خودش مسئول تهيه درخت بود، اما چند سالی است سازمان حفاظت از جنگلها قطع درخت کاج را ويژه عيد مسيحيان محدود کرده و به ناچار مسيحيان ايرانی از درخت مصنوعی استفاده ميکنند و هديههای سال نو را زير درخت ميگذارند و جشن ميگيرند.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبريار امرداد- نگار پاكدل : | ||
محیالدین بهرام محمدیان، فرنشين سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی آموزش و پرورش گفت: در دگرگوني محتوایی کتاب تاریخ، سلسلهي پادشاهان حذف میشود نه شاهان.» |