بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
پروژهی آبرسانی از سرچشمههای رود كارون در لرستان براي برآورده كردن نياز آبی شهر قم، جان ٢٥٠٠ سنگنگارهی هزارانسالهی تيمره را گرفت. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
صديقه نوده فراهانی : | ||
باغ گلشن، بهشت کوچکی است در دل کویر ایران. این باغ زیبا در بخش خاوری(:شرقی) شهر طبس، از شهرستانهای شمال خاوری(:شرقي) استان یزد و در کنار کویر لوت است. این باغ به دستور میرحسن خان، سومین فرمانروای طبس، از سلسله خانهایی که به وسیلهی نادرشاه به فرمانروایی برگزيده شدند، ساخته شد. نهرهای آب شهر از میان آن میگذرد و درختان سرو و نارنج و پلیکانهای زیبایش دیدنی است. |
بنام خدا
نام روزهـای هفتـه در ایـران باستـان
نام روزهای هفته فرنگی از گاهنامه کهن ایرانی برگرفته شده است می دانیم که نام روزهای هفته در ایران باستان بدین گونه بوده است:
کیوان شید (شنبه):
نخستین روز هفته به نام کیوان شید نامگذاری شده است که تشکیل شده است از کیوان + شید. کیوان بعد از مشتری بزرگترین سیاره شمرده میشود که 700 برابر زمین است. آنرا زحل نیز نامیده اند. شید نیز به چم (معنی) نور و روشنایی است. از این رو روز نخست ایرانی حکایت از سیاره روشن و نورانی را دارد.
مهر شید (یکشنبه):
روز دوم از هفته مهرشید است که مهر آن به چم (معنی) دوستی و مهربانی در پهلوی میتراست. مهر برگرفته شده از آئین هفت هزار ساله میترایی است. مهر همچنین ایزد عهد و پیمان است و در اوستا آمده است که هیچ چیز بر ایزد مهر پوشیده نخواهد بود. نامگذاری این روز به مهرشید حکایت از تعهدی است که بین مردمان باید برقرار باشد زیرا در ایران باستان پیمان شکنی و دروغ بزرگترین گناهان به حساب می آمده است. شید نیز به چم (معنی) روشنایی و نور می باشد.
مهشید (دوشنبه):
مه بر گرفته شده از ماه است که این نیز از آیین میترایی کهن ایرانی آمده است. خورشید و ماه از تندیس های آئین میترایی بوده است که نشان از قدرت و پویایی جهان آفرینش داشته است. سومین روز هفته در ایران باستان به نام این نماد خداوند نامگذاری شد و آنرا مهشید به چم (معنی) ماه روشن و نورانی نام گذاشتند.
بهرام شید (سه شنبه):
بهرام برگرفته شده از ورهرام زبان پهلوی باستان است و از یک سو نام ستاره مریخ است. بهرام ایزد پیروزی در ایران باستان شمرده می شده است و اندیشه نیاکان ما بر این بوده است که خداوند یکتا (اهورامزدا) نیروی هایش را برای اجرا در بین افراد بشر بین ایزدان (فرشتگان) خود تقسیم نموده است تا آنان آنرا برای مردمان پیاده کنند. از این رو بهرام ایزد پیروزی نامیده شده بوده است و چهارمین روز هفته به نام روز پیروزی روشنایی بر تاریکی و غلبه انسان بر بدی ها و اهریمن نامگذاری شده است.
تیرشید (چهارشنبه):
تیر برگرفته شده از تیشتر پهلوی است. نیاکان ما تیر را ایزدان و نگهبان باران نامگذاری نموده اند و اینگونه می پنداشته اند که اهورامزدا برای یاری رسانی به کشاورزان و جلوگیری از خشکسالی و باروری زمین و سبز و سالم و پاکیزه ماندن جهان به ایزد باران فرمان میداده است که به یاری مردمان برسد. در کل این روز به نام روز روشنایی باران و خواست پروردگار برای حفظ طبیعت نامگذاری شده است.
اورمزد شید (پنجشنبه):
اورمزد نام دیگری از دهها نام اهورامزدا است که همه حاکی از قدرت و توانایی پروردگار است. این نام از واژه های پهلوی ارمزد، هرمزد، اورمزد، هورمزد، اهورامزدا، مزدا گرفته شده است. از این رو پنجمین روز هفته به نام روز روشنایی خداوند نامگذاری شده است. از اینرو این واژه هنوز به گونه ای دیگر در شب های جمعه برقرار است و هنوز تصور مردمان ما بر این است که شب های جمعه روز ارتباط با خداوند و فوت شدگان است.
ناهید شید (آدینه):
ناهید همان آنهیته یا آناهیتا است که ایزد آب قرار گرفته است. در اوستا آناهیتا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا، قدی بلند و اندامی تراشیده نام نهاده شده است و نام دیگر ستاره ونوس نیز آناهیتا یا ناهید است. در کل روز جمعه روز روشنایی آب و مظهر بخشندگی و عنایت پروردگار نامگذاری شده است.
اینک با بررسی ریشههای این واژگان به این برآیند ساده میرسیم:
کیوان شید: شنبه
Saturday = Satur + day
Saturn = کیوان
مهرشید: یکشنبه
Sunday = Sun + day
Sun = مهر، خور (خورشید)
مهشید: دوشنبه
Monday = Mon + day
Moon = ماه
بهرام شید: سهشنبه
Tuesday = Tues + day
Tues = god of war = Mars= بهرام
تیرشید: چهارشنبه
Wednesday = Wednes + day
Wednes = day of Mercury = Mercury = تیر
هرمزشید: پنجشنبه
Thursday = Thurs + day
Thurs = Thor = day of Jupiter = Jupiter = هرمز
ناهیدشید یا آدینه: جمعه
Friday = Fri + day
Fri = Frig = day of Venues = Venues = ناهید
172 نکته از واقعه جانسوز و 72 شهید کربلا
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 17 تا 23 دی |
گروه مردم :
شنبه 17 دی:
- شمار تلفات رومی ها تنها در دو جنگ با ایران (زمان شاپور دوم)، گزارش رسمی جنگهای روم وایران در سالهای 348 و 350 میلادی (دوران حکومت شاپور دوم معروف به ذوالاکتاف) که به تاریخ 20 اکتبر 351 از سوی ارتش روم تکمیل و به تاریخ هفتم ژوئیه سال 352 به امضای کنستانتینوس دوم امپراتور وقت رسیده و برای اطلاع سنای روم ارسال شده و سپس در آرشیو دولتی روم قرار گرفته و اینک در آرشیو واتیکان نگهداری می شود ارقام تلفات (کشتگان) ارتش روم را به این شرح نشان می دهد: جنگ سال 348 (جنگ یکم) : پنجاه هزار و 231 کشته. جنگ سال 351 (جنگ دوم) : 39 هزار و 12 تن کشته
- روزی که پهلوان تختی ازدست رفت، پلیس تهران 17دی ماه 1346 هجری خورشیدی خبری را در اختیار خبرنگارانی که اخبار جنایی شهر را پوشش می دادند قرار داد که حاکی از آن بود که غلامرضا تختی پهلوان معروف کشتی که شهرت به پیروی از خط دکتر مصدق و مخالفت با روش حکومت کردن شاه را داشت در یک هتل شهر خودکشی کرده و طبق یادداشتی که بر جای گذارده انگیزه او مشکلات داخلی بوده است.
یکشنبه 18 دی:
- روزی که مظفرالدین شاه قاجار پدر 18 دختر درگذشت، مظفرالدین شاه قاجار هشتم ژانویه 1907 (هجدهم دیماه سال 1285 خورشیدی) و ده روز پس از امضای نظام نامه مشروطیت (قانون اساسی که عمدتا از قانون اساسی بلژیک ترجمه شده بود) در 54 سالگی، ظاهرا از بیماری سل درگذشت و ده روز بعد پسرش محمدعلی میرزا تاجگذاری کرد و شاه شد؛ بدون این که از نمایندگان مجلس شورای ملی برای شرکت در این مراسم دعوت بعمل آورد. مظفرالدین شاه که مانند پدرش و عمدتا با استقراض پول با بهره سنگین از بیگانه (روسیه و انگلستان) سه بار (در سالهای 1900، 1902 و 19005) به سفر اروپا رفته بود! دارای شش پسر و 18 دختر بود. وی پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه به دست میرزارضای کرمانی در سال 1896 میلادی به شاهی رسیده بود.
دوشنبه 19 دی:
- پول ایران (سکه داریک) دو هزار و 515 ساله شد، طبق بررسی های مستشرقین اروپایی [برپایه نوشته های مورخان یونان باستان که کارهای داریوش بزرگ را دقیقا و وسیعا شرح داده اند] و تطبیق تقویم ها، پول رسمی ایران (سکه داریک) در ژانویه سال 504 پیش از میلاد ضرب و رایج شد و این، نخستین سکه متحد الشکل جهان که دارای وزن و عیار یکسان بود در ژانویه 2011 دوهزار و 515 ساله شده است. داریوش دستور ضرب این سکه را در دومین روز نخستین ماه زمستان سال 504 پیش از میلاد (دیماه و یک روز پس از شب چله ـ یلدا) داده بود. سکه های داریک (گرفته شده از نام داریوش) تا پایان عهد هخامنشیان [سلطه اسکندر مقدونی] رایج بودند. نقش تصویر رئیس کشور بر یکطرف سکه نیز از زمان داریوش مرسوم شده است.
سهشنبه 20 دی:
- جنگ حرّان و بزرگترین شکست نظامی امپراتوری روم از ایران، دهم ژانویه سال 62 پیش ازمیلاد پمپیPompey ژنرال رومی و یکی از اعضای شورای 3 نفری ریاست امپراتوری روم اعلام کرد که سوریه و مناطق اطراف آن ضمیمه قلمرو روم خواهد بود. در آن زمان سوریه به مراتب بزرگتر از امروز و پایتخت آن انتاکیه (Antioch) و شامل جنوب غربی ترکیه امروز، قسمتی از اردن امروز و لبنان بود. این تصمیم،چهل روز بعد توسط یک فرستاده ویژه به اطلاع امپراتوری ایران رسانده شد. پاسخ ایران این بود: دست رومیان از مناطق شرق مدیترانه کوتاه. این مناطق از جمله سوریه و ناحیه اورشلیم باید استقلال داشته باشند و یا تحت الحمایه ایران باشند.
چهارشنبه 21 دی:
- بپاخیزی پسران «آذرک» در سیستان بر ضد حکومت عرب برایران، کرونیکلر های اروپایی شکست سپاه اعزامی خلیفه عباسی از خراسان به سیستان [سیستان بزرگتر] برای سرکوب کردن بپاخیزی پسران آذرک را یازدهم ژانویه سال 798 میلادی نوشته اند. این بپاخیزی از نخستین قیامهای مسلحانه ایرانیان در جنوب خاوری میهن برای کوتاه کردن دست عرب و احیاء استقلال و حاکمیت ملی بود. حمزه پسر بزرگ آذرک پس از این که شنید علی بن عیسی بن ماهان ژنرال و فرماندار عباسیان پسر خود عیسی را مامور سرکوبی قیام سیستانیان کرده است، با چندصد تن انقلابی استقلال طلب در کوههای سر راه کمین کرد و لشکر اعزامی را پراکنده ساخت. علی بن عیسی بن ماهان، خود 14 سال بعد در دو نبرد در ری و همدان، از نیروهایی «انقلاب استقلال ایران» مرکب از داوطلبان مسلح شکست خورد و کشته شد.
- انگلیسی ها 14 افسر ایرانی را که برای دفاع از میهن با آنان جنگیده بودند اعدام کردند! خانواده های افسرانی که توسط انگلیسی ها اعدام شده بودند برای شکایت از وثوق الدوله رئیس الوزراء وقت که به اعتراض آنان توجه نکرده بود 22 دیماه1297 (11 ژانویه 1919) مقابل کاخ گلستان اجتماع کردند ولی از دست دربار سلطان احمدشاه هم در این زمینه کاری برنیامد!. انگلیسی ها 22 تیرماه همان سال (ژوئیه 1918) درست چهارماه مانده به پایان جنگ جهانی اول، چهارده افسر نیروهای مسلح ایران را بدون کوچکترین دلیل اعدام کرده بودند ــ موضوعی که مورخان ما، آن طور که باید به آن توجه نکرده اند.
پنجشنبه 22 دی:
- روزی که امیر تیمور با عبور از تنگه خیبر وارد هند شد، 12ژانویه سال 1397 میلادی امیرتیمور گورکان با نیروهایش به منظور تصرف هندوستان از گذرگاه خیبر گذشت. 341 سال بعد در همین ماه نادرشاه افشار ارتش ایران را از این گذرگاه وارد شبه قاره هند کرد و هر دو موفق به تصرف دهلی شدند. تیموریان که بعدا با کمک صفویه ایران بر هند شمالی و غربی مسلط شدند مدتها براین سرزمین حکومت کردند که در تاریخ به امپراتوران مغولی هند معروفند و نادرشاه با تصرف دهلی با این که پادشاه تیموری وقت را ابقاء کرد باعث تضعیف این امپراتوری شد و راه برتصرف و استعمار و سپس تجزیه این شبه قاره توسط انگلیسی ها هموار گردید.
- روزی که انگلیسی ها قصر شیرین را تصرف کردند، 22 دیماه 1296 (12ژانویه 1918) باراتف ژنرال روس و افرادش [به تصمیم لنین] خاک ایران را ترک گفتند و در پی خروج آخرین نظامی روس از ایران، نیروهای انگلیسی که از طریق عراق هم وارد غرب وطن ما شده بودند قصر شیرین و نیمی از استان کرمانشاه را تصرف کردند. انگلیسی ها در جریان جنگ جهانی اول به بهانه درآویختن با عثمانی (متحد آلمان) که از قرنها پیش بین النهرین (عراق امروز) را در کنترل داشت وارد خاک این سرزمین شده بودند. انگلیسی ها حتی پیش از پیدایش نفت در منطقه، درصدد سلطه بر آسیای غربی ـ مهمترین منطقه استراتژیک جهان برآمده بودند که ورود عثمانی به جنگ جهانی اول فرصتی را که درانتظارش بودند به دست آنان داد.
آدینه 23 دی:
- درگذشت منذر بن نعمان آموزگار فنون جنگ صحرایی بهرام گور، منذر بن نعمان حکمران حیره (مناطقی در غرب فرات و شط العرب) که سالها میزبان و آموزگار فنون جنگهای صحرایی بهرام پنجم (بهرام گور) بود 13 ژانویه سال 473 میلادی درگذشت. وی یک عرب مسیحی بود. از زمان فتح بابل به دست کوروش بزرگ تا جنگ قادسیه، سران حیره خودرا تحت الحمایه ایران می دانستند.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
|
ساخت و سازها، بر «لوت» و «کلوتهای شهداد» که «تاریخ طبیعی» کویر ایران، نامیده میشود، سایه افکنده است، سایهای که مرگش را چشم در راه است.
به گزارش مهر؛ کویر لوت تا چندی پیش یکی از دستنخوردهترین جاهای روی زمین بود که از این نگاه میشد آن را در جهان از اندک جاهایی برشمرد که کمتر پای انسان به آن رسیده است. اما با آگاهی از زیباییهای گردشگری کویر لوت که کلوتهای شهداد، برجستهترین بخش آن است، رفتهرفته نگاهها به این گستره، دوخته شد و در پایان، راه کرمان به نهبندان که به تنها راه دسترسی استان کرمان به خراسان جنوبی است، در این گستره، ساخته شد.
گرمترین جای کرهی زمین همینجاست و کارشناسان از این بیم دارند که با گسترش گردشگری در این گستره و به ویژه گردشگری بیبندوبار، زیبایی دستنخوردهی کلوتها، نازیبا شود.
مجتمعهای رفاهی و دکلهای مخابراتی، بلای جان کلوت
در کنار همهی آسیبهایی که از گردشگری بدون برنامه به کلوتها میرسد، آغاز ساخت کمپهای گردشگری و مجتمع رفاهی نیز در ویرانی کلوتها، دست داشته است.
اما آنچه بر این نابودی دامن زده، نصب دکلهای مخابراتی است. سال ١٣٨٩، مخابرات، دکلی را در کیلومتر 45 جاده شهداد – نهبندان، نصب کرد که شوند(:موجب) ویرانی بخشی از این منطقه و کلوتها شد و اکنون بار دیگر در کیلومتر 100 این راه، بخشی از کلوتها، برای نصب دکلی دیگر در حال ویران شدن است.
کلوتها، غولهای بزرگ شنی کویر شهداد
کلوتها، غولهای بزرگ شنی در میانهی کویر شهداد هستند که به درازای 180 کیلومتر و پهنای نزدیک به 50 کیلومتر به مانند کمربندی در پیرامون کویر لوت جای گرفتهاند و روبهروی آنها نیز رودخانهی شور و منطقه گندم بریان جای گرفته است که چشمانداز بسیار زیبا و بیمانندی را ساخته است.
به شوند(:دلیل) نمناکی رودخانهی شور و شنهای کویر و وزش باد در درازای میلیونها سال، سازههای زیبا از شن به درازای چندین متر در این گستره ساخته شده است که خاورشناسان، از آن به نام «شهر وهم و خیال» و شهر «دیوان» یاد میکنند.
کلوتها را که نگهبانان کویر نامیدهاند، این روزها، خود نیاز به نگهبان دارند. نگهداری از این کلوتها، از آن روی که متولی خاصی ندارند بر زمین مانده است. کلوتها ثبت ملی نشدهاند و میراث فرهنگی نیز هیچ ابزار قانونی برای نگهداری از کلوتها ندارد و هر گونه کار عمرانی بدون دریافت مجوز از میراث فرهنگی انجام میشود.
زیرساختها نیاز است اما کلوتها مهمترند
«محمد جهانشاهی»، هموند(:عضو) انجمن بینالمللی اکوتوریسم گفت: «در روزهای گذشته، کارهایی برای نصب دکل مخابراتی در دست انجام است ازاینرو، بخشی از این کلوتها با لودر، ویران شده است.»
وی افزود: «گسترش زیرساختها در این گستره، بسیار نیاز است اما باید نگهداری کلوتها در درجه نخست ارزش جای گیرد و نباید به بهانههای گوناگون، کلوتها را ویران کرد.»
وی گفت: «میشد دکلی را با طول بیشتر در منطقه نصب کرد نه اینکه کلوت را برای نصب این دکل ویران ساخت.»
جهانشاهی با خوردهگیری به اینکه، نگاه به گسترههای بیابانی جدی نیست و به کویر به عنوان جایی برای گردشگری نگاه نمیشود، گفت: «کویر شهداد از شرایط ویژهای در جهان برخوردار است.»
جهانشاهی با یادآوری افزایش رفت آمد به این منطقه پس از ساخت راه نهبندان گفت: «این راه درست از جایی گذشته که زیباترین چشمانداز کلوتها را دارد و رفت و آمد ماشینها روی کلوتها، تاثیر گذاشته و به روشنی میتوان ویرانی کلوتها را دید.»
کلوتها را به عنوان ژئوپارک ثبت کنید
وی افزود: «٥ سال پیش یک پوست شکلات هم در کویر شهداد بسیار به چشم میآمد اما شوربختانه این روزها، گردشگری غیرمسوولانه و بیتوجهی برخی مسوولان به کویر آسیب زده است.»
وی گفت: «جشنواره و برنامههای گوناگونی در این گستره اجرا میشود. میگویند برای شناساندن کلوتها است، اما پس از پایان جشنوارهها بسیاری از زبالههای به جای میماند و در کویر رها میشود.»
وی خواستار ثبت کلوتها به عنوان ژئوپارک شد و گفت: «برخی سدها مانند هزینهی بالای مطالعاتی تاکنون جلوی ثبت ملی کلوتها را گرفته است اما این کار باید هر چه زودتر انجام شود تا میراث فرهنگی بتواند به گونهی قانونی جلوی ویرانیها را بگیرد.»
بنام خدا
کسری انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند.
چون روزی چند بر این حال بود،کسری کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند.
آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.
بدو گفتند:در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم!
گفت:معجونی ساخته ام از شش جزئ و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.
گفتند: آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید
گفت : آری
جزئ نخست اعتماد بر خدای است ،عزوجل،
دوم آنچه مقدر است بودنی است،
سوم شکیبایی برای گرفتار بهترین چیزهاست.
چهارم اگر صبر نکنم چه کنم،پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم،
پنجم آنکه شاید حالی سخت تر از این رخ دهد.
ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر امید گشایش باشد
چون این سخنان به کسری رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت...
سخن روز : تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است.داستایوفسکی
جزیره ای گمشده در خلیج فارس!
اینجا گویا دالانی دریایی است که سال هاست که کسی از آن عبور نکرده و حتی قدمی برای نفس کشیدن بر آن نگذاشته است.
بنام خدا
«جلفا»، محلهای که روزگاری تنها ارامنه در آن زندگی ميکردند، امروز از مناطق پر رفت و آمد اصفهان شده است و ديگر مخصوص اقليت خاصی نيست.
به گزارش ايسنا، خانههای خشت و گلی و معماريهای کهن جلفا، از قدمت تاريخی کوچهها و خيابانهايش خبر دارد که اين روزها با ريسههای رنگي چراغانی شدهاند و خبر نو شدن سال ميلادی را نويد ميدهند.
از کوچه پس کوچههای جلفا که ميگذري، پشت شيشه خانههاي ارامنه نمادی از حال و هواي عيد را ميبينی. به همين بهانه و همزمان با سال نو ميلادی، با يکی از ارامنه جلفاي اصفهان گفتوگويی كرديم تا با حال و هوای عيد اين همشهريان در اقليت، بيشتر آشنا شويم.
«کارين درمادرسيان» (27 ساله)، بانويي از جامعه ارامنه اصفهان، در گفتوگو با ايسنا، درباره آداب و رسوم عيد ارامنه در ايران، گفت: از بارزترين آداب عيد نزد مسيحيان ايراني، تزيين درخت کاج است که نماد سرسبزي و برکت در زندگي بوده و در چهارفصل سبز است و هم بهدليل شکل مثلثي درخت، يادآور ثليث است و از قرن 17 ميلادي در اروپا و سپس همه دنيا مسيحيت مرسوم شده است.
وي با بيان اين كه اين رسم ريشه آلماني دارد؛ گفت: هرچند در اديان باستان ارامنه، پرستش درخت و گياه مرسوم بوده است.
درمادرسيان درباره شيوه تزئينات درخت كاج نيز اظهار كرد: بيشتر از شيرينيجات و خوراکيهاي شيرين يا نمادهايي از آنها استفاده ميشود که در واقع هم شيريني را به خانه بياورد و هم هديهاي از درخت براي کودکان باشد. در راس درخت هم ستارهاي قرار ميگيرد که نماد تولد عيسي مسيح(ع) است. در عهد عتيق آمده، زماني که منجي متولد ميشود، ستارهاي در آسمان ظهور ميکند.
وي در مورد آداب و رسوم عيد ارامنه و آميختگي آن با آداب و رسوم ايراني نيز، تصريح كرد: عدهاي از ارامنه 25 دسامبر را به عنوان سالروز تولد عيسي(ع) قبول دارند که همزمان است با تولد ميترا و شب يلداي ايراني. به اين علت که تولد ميترا روز شکوهمندي بوده و کليساي ارتودکس روز تولد مسيح را از 6 ژانويه به 25 دسامبر تغيير ميدهد و به عنوان تولد خورشيد حقيقت، اين روز را جشن ميگيرد.
درمادرسيان در خصوص شباهت اين عيد با اعياد ملي ايراني نيز گفت: رسم خانه تکاني و خريد شب عيد و نوکردن فضاي بيروني به اميد نو شدن فضاي دروني و ديد و بازديد سال نو و بجز اين رسم خوردن خوراک خاص در شب تولد مسيح است که الهام گرفته از نوروز باستاني است که از جمله غذاها ماهي و کوکوسبزي است که تنها در ميان ارامنه ايران مرسوم است.
وي افزود: ظاهرا کوکوسبزي همان نماد سرسبزي و برکت در خانواده و ماهي هم نماد مسيحيان است. همانطور که در نقاشي غارها هر کجا نقش ماهي وجود داشت، نشان از حضور عدهاي مسيحي در آن مکان بوده است.
درمادرسيان درباره رسم و رسوم عيدي دادن نيز، گفت: عيدی دادن هم از رسوم مشترک همه اديان است با اين تفاوت که در فرهنگ مسيحيان عيدي از طرف شخصي که به «بابانوئل» مشهور است، آورده ميشود.
وي در خصوص «بابانوئل» نيز توضيح داد: بابانوئل نيز خاستگاه آلماني دارد و موجودي خيالي است که از سرزمين دوردست سردسيری ميآمده به نام «لاپلاندی» مشهور به «سانتاکلوس» که برميگردد به شخصی به نام «سنت نيکلاس» در سده چهار كه آدم خيری بوده و شبانه و بهصورت پنهانی در خانه فقرا سکه طلا ميانداخته است تا شبها بهويژه شبهای عيد نیازمندیهای خود را فراهم کنند. نوئل به معنی خير و نيکی و بابا هم که منشاء و منبع معني ميدهد و در کل بابانوئل سنبل «نيکي مخفيانه در جهان» است. ارامنه تصميم بر اين دارند که سنت «کاقان بابا» را که نمايي از همان بابانوئل، اما با باوری ارمنی و پوششی متفاوت دارد، احيا کنند.
درمادرسيان در زمينه سنت سال نو در جامعه ارامنه نيز اظهار كرد: در گذشته خانوادههاي بيشتري در کنار هم بودند و جشن سال نو باشکوهتر بود، امروزه به دليل مشکلات عمومي فرصتها محدودتر شده، اما رسم بر اين است که خانواده زمان تحويل سال کنار يکديگر در کنار درخت تزيين شده خود بنشينند و دعا کنند و پس از آن در مراسم کليسا شرکت ميکنند.
وي با بيان اين كه بچهها در اين عيد سهم اصلي را دارند، ادامه داد: از اين جهت که باورهاي کودکانه آنها رنگ و بوي خاصي به عيد ميدهد، همان باور به هديهاي از سمت بابانوئل و تلاش بزرگترها براي واقعيتر جلوه دادن اين نماد حال و هواي خاصي در مدارس و خانهها دارد.
درمادرسيان در مورد تهيه درخت کاج نيز گفت: سالها پیش هر کس خودش مسئول تهيه درخت بود، اما چند سالی است سازمان حفاظت از جنگلها قطع درخت کاج را ويژه عيد مسيحيان محدود کرده و به ناچار مسيحيان ايرانی از درخت مصنوعی استفاده ميکنند و هديههای سال نو را زير درخت ميگذارند و جشن ميگيرند.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبريار امرداد- نگار پاكدل : | ||
محیالدین بهرام محمدیان، فرنشين سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی آموزش و پرورش گفت: در دگرگوني محتوایی کتاب تاریخ، سلسلهي پادشاهان حذف میشود نه شاهان.» |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
گونهی نادر یوزپلنگ آسیایی هم اکنون در استانهای سمنان، یزد، خراسان شمالی، کرمان و اصفهان ديده شده است که شمار آنها به صد قلاده میرسد.
به گزارش مهر؛ با توجه به اینکه 20 قلاده از این یوزپلنگها در استان سمنان زندگی میکنند منطقههای حفاظت شده پارک ملی کویر گرمسار و توران شاهرود در این استان از ارزشمندترين زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی هستند. پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی از سال 1380 با پشتيباني مالی سازمانمللمتحد و سازمان حفاظت محیط زیست آغاز شد. «علیرضا جورابچیان»، فرنشين(:مدیر) پروژه بینالمللی نگهداري از یوزپلنگ آسیایی، از افزایش 50 درصدی خوراكهای یوزپلنگ خبر داد. وي گفت: «شمار یوزپلنگهای آسیایی در کشور چهار تا پنج درصد افزایش یافته است.» وی قوچ و میش، کل و بز، جبیر و آهو را از خوراكهاي اين گونهي نادر و روبه انقراض، برشمرد. جورابچیان برآورد شمار گوشتخواران را سخت دانست و گفت: «با توجه به روند افزایشی شمار طعمهها در زیستگاهها بيگمان، شمار یوزها نیز افزایش یافته است.» جورابچیان افزود: «پارک ملی کویر استان سمنان، پارک ملی پناهگاه حیات وحش و زیستگاه خارتوران شاهرود، پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس شمال خاوري(:شرقی) استان یزد، گسترهي حفاظت شده بافق استان یزد و گسترهي شکار ممنوع دره انجیر استان یزد، برخی از زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی هستند.»
«اصغرمحمدی فاضل» معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست کشور نيز، با ناخرسندي از نابودي گونهي ببر مازندران، دربارهی دادن مجوز شکار در كشور، سخن گفت. وی گفت: «شوربختانه به آسانی پروانه شکار داده میشود. هرکس که مجوز حمل اسلحه داشته باشد و سوپيشينه نیز نداشته باشد، میتواند پروانهی شکار دریافت کند.»
«حمید ظهرابی»، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان نیز از افزایش شمار یوزپلنگ آسیایی در استان سمنان خبر داد و گفت: «در هر هفته، دو تا چهار قلاده یوزپلنگ در منطقه توران استان سمنان ديده میشود.» ظهرابي، گفت: «کمبود محیطبان با توجه به گستردگي مناطق حفاظت شده در استان سمنان يكي از كمبودها است. هم اکنون۱۲۰محيطبان در گسترهي تحت حفاظت، فعالیت دارند که این شمار باید به ٢٥٠ تن برسد تا كمبود رفع شود |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
شهرداری شهر پلدختر از استان لرستان، نزديک بهيک سال است با بريدن درختان شهر و فروش آنها، کسب و کار درخت فروشی را رونق داده است.
به گزارش فارس؛ در حالی فضای سبز شهرستان پلدختر هم اکنون در وضعيت خوبی نيست که به تازگی، شهروندان پلدختر بريده شدن بيرويهی درختان را در شهر ميبينند. اين در حالی است که رييسجمهوری، قانونی را ابلاغ کرده که بر پايهی آن بريدن هر گونه درخت و يا نابود کردن آن به هر راهی در حريم شهرها، بدون اجازهی شهرداری و رعايت ضوابط ممنوع شده است. بر پايهي اين قانون، هر کس درختان پيرامون شهرها را آگاهانه و وارون(:برخلاف) قانون ببرد يا زمينهي نابودي آنها را فراهم آورد، افزونبر جبران آسيب، به جزاي نقدي از يک ميليون ريال تا 10 ميليون ريال براي هر درخت و در صورتي که شمار درختان بريده شده بيش از 30 اصله باشد، به حبس تعزيري از شش ماه تا سه سال محکوم ميشود. يک شهروند پلدختر در اينباره گفت: «در يک كار شگفتانگيز و با وجود هشدار دلسوزان و دوستداران محيطزيست در شهرستان پلدختر ما هنوز هم بايد بريده شدن درختان شهر به دست نيروهاي شهرداري را ببينيم.» «شرفي نصيري»، شهردار پلدختر، با پذيرفتن بريده شدن و فروش درختان شهر گفت: «اين کار بر پايهي مجوز شوراي شهر انجام ميگيرد.»
شرفی نصيری افزود: «شهرداری پلدختر امسال دست به كار کاشت نهال در سطح شهر شده است.» با اين همه و با توجه به شرايط اقليمي و گرمسيري بودن شهرستان پلدختر که در فصل گرما دمای هوای آن به بيش از 50 درجه ميرسد و همچنين ارجمندي درختان در زندگی انسانها، ايکاش شهرداری پلدختر تا تبديل شدن اين نهالها به درخت از بريدن درختان تنومند که عمر آنها به بيش از 20 سال هم ميرسد، دست بردارد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
قصر شيرين، اين روزها از شهرهای مرزی ايران بهشمار ميآيد. در اين شهر، يادمانهای تاريخی و باستانی بسياری ميتوان يافت. آتشكدهای كه به آتشكدهی چهارقاپو يا چهار قاپی نامور است، يكی از همين يادگارها است، يادگارها و يادمانهايی كه گذر تاريخ و آمد و شد روزگار، هنوز نتوانسته آن را از پاي درآورد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
گستردگی شهر باستانی بیشاپور تا 15برابر ارگ بم و 20 برابر کاخهای تخت جمشید برآورد شده است، اما هنوز سه درصد این شهر کاوش شده و 97 درصد گسترهي بیشاپور همچنان در زیر خاک است. |
بنام خدا
خوشبخت ترين فرد كسی است كه بيش از همه تلاش كند ديگران را خوشبخت سازد..
اشو زرتشت
بنام خدا
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 10 تا 16 دی |
گروه مردم :
شنبه 10 دی:
- بازداشت خسروپرویز و آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان،31 دسامبر سال 627 میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی که به خاطر اطفاء حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیر ضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را که مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در کاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام که به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان بشمار می رود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.
یکشنبه 11 دی:
- زمانی که فعالیت های دیپلماتیک شاه عباس شدت گرفت، زمستان سال 1002 خورشیدی (ژانویه1624 میلادی) را زمانی نوشته اند که برای نخستین بار پس از ساسانیان، یک دولت ایرانی برای رسیدن به هدفهای خود راه دیپلماتیک به مفهوم امروز آن در جهان را در پیش گرفت. شاه عباس اول در غرب ایران با مشکل عثمانی و در جنوب با دست اندازی اروپائیان به خلیج فارس رو به رو بود که عنصر تازه ای در دنیای مشرق زمینی ها بودند.
دوشنبه 12 دی:
- سالگشت درگذشت «سیبویه» ایرانی که برای زبان عربی «صرف و نحو» نوشت، طبق نوشته روزنگارهای بین المللی، «سیبویهSibbuyeh» زبان شناس معروف ایرانی در نخستین هفته ژانویه سال 793 میلادی در شیراز درگذشت. وی در زمانی که هنوز دقیقا به دست نیامده است در شهر بیضاء در استان فارس به دنیا آمده بود. اهمیت تاریخی سیبویه از آن جهت است که نخستین فردی بود که برای زبان عربی صرف و نحو (گرامر) نوشت و صداها را در این زبان مشخص ساخت. بنابراین، علامات ضمه، فتحه، کسره و تنوین ها اختراع و کار سیبویه ایرانی است. وی با این عمل عنوان «سیبویه نحوی» را به خود اختصاص داد. بدون کاری که سیبویه کرد و در آن زمان یک شاهکار بود، پیشرفت زبان عربی میسر نبود و استحکام این زبان به این صورت باقی نمی ماند. به این ترتیب، این ایرانیان بودند که برای اعراب دستور زبان (صرف و نحو) نوشتند.
سهشنبه 13 دی:
- اخراج هندیان از قندهار در زمان شاه عباس دوم، شاه عباس دوم سوم ژانویه سال 1649 هندیان را از قندهار بیرون راند. این نخستین اخراج نظامیان هندی از قندهار در دوران شاه عباس دوم بود که شخصا اقدام کرد. دومین اخراج هندیان از قندهار در دسامبر 1650 صورت گرفت. در سالهای 1652 و 1653 نیز ارتش ایران دو بار دیگر به تجاوز هندیان به آن شهر پایان داد.
چهارشنبه 14 دی:
- روزی که خلیفه عباسی بابک خرمدین را بکُشت، بابک خرمدین چهارم ژانویه سال 838 میلادی به دستور معتصم خلیفه عباسی با قطع تدریجی دست و پا و اعضای بدن کشته شد و سپس بقیه بدنش را در بیرون شهر سامرا (سامره) بدار آویختند که مدتها به همان صورت باقی بود. در آن قرن و از نیمه قرن پیش از آن درهر گوشه ایران یک استقلال طلب و احیاگر هویت ملی بپاخاسته بود. در شمال ایران همزمان سه مبارز ــ بابک، مازیار و افشین ــ بنای مبارزه با حکومت بغداد را گذارده بودند که بابک در عین حال فرضیه اجتماعی ــ اقتصادی مزدک را هم دنبال می کرد و خواهان برابری کامل مردم و مشترک بودن مالکیت ها [دولتی و ملی بودن منابع و ابزار تولید و خدمات عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به آذربایجان رفته بود.
آدینه 16 دی:
- روزی که 2 زن حکمران کرمان و فارس شدند، آباقا خان (آباقاآن) ایلخان مغول ایران [پسر هلاکوخان] ششم ژانویه 1270 میلادی ضمن انتصابات خود، دو زن را حکمران دو ایالت بزرگ ایران کرد؛ آبش خاتون حکمران فارس و ترکان خاتون حکمران کرمان شد. ترکان خانون از قراختایی ها و آبش خاتون از خاندان اتابکان فارس بود. در انتصابات این روز، مقام صاحبدیوانی (معادل بزرگ وزیر، بدون اختیارات نظامی) به شمس الدین محمد جوینی و حکومت اصفهان و اراک به پسر او بهاءالدین داده شده و عطاملک جوینی مولف معروف، در سمت خود ـ حکومت بغداد که از زمان هلاکوخان آن را بر عهده داشت تثبیت گردیده بود.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
يافتههای ارزشمندی در بخش شمالی شهر تاریخی جزیرهی کیش با آغاز کاوشهای تازه، از زیر خاک بیرون آورده شد.
به گزارش مهر؛ «مصطفا راستیدوست»، سرپرست هیات کاوش شهر «حریره» کیش با اشاره به اینکه بخش حفاری شده، نزدیکترین جای این شهر تاریخی به دریا است گفت: «این گستره نزديک به 8500 متر مربع، گستردگی دارد.» به گفتهی وی باتوجه به یافتههای كنونی هنوز دربارهی کاربری این محل نمیتوان نظر قطعی داد ولی با توجه به موقعیت محل و شکل سازهها به گمان میرسد اینجا یک مرکز اداری همچون گمرک، بارگیری محموله یا حتا یک دژ و مرکز سیاسی بوده باشد. مصطفا راستیدوست، یافتههای سطحی در این محل را شیشه، سفال و سکههای مسی برخواند و گفت: «در این محل یک مجموعهي کامل معماری وجود دارد که سازههای آن پایه و تنهستون، اتاق و درگاه است که به وسیله گچبریهای قالبی، دندانموشی و کنگرهای آذين شدهاند و در بخش باختري این مجموعه نیز یک فضای پایه و پلکان است که به حصار این مجموعه با پشتیبانهای مدور میرسد.» سرپرست هیات کاوش شهر حریرهی کیش دو فضای اتاقمانند به ابعاد سه در ١٥ متر که در این گستره پيدا شده را از یافتههای اصلی این مجموعه خواند و افزود: «در این دو اتاق تاقچههای گوناگون 80 تا 90 سانتیمتری به بلنداي یک متر و همچنین یک حوضچه به درازای دو متر و پهناي 50 سانتیمتر یافت شده که کف آنها به گونهي خزینه است و گمان میکنیم مایعاتی مانند شیره خرما و یا انگور در آنها نگهداری میشده است.» به گفتهی وی ١٠ ستون در اینجا یافت شده که بسياری از آنها افتاده است. آنها را به وسیله کنار هم جاي دادن سنگهای سخت، با بهرهگيري از ملاتی سفت و سخت ساختهاند که روی آنها را با دولایه اندود کردهاند. لایهي نخست؛ «آمود» نام دارد که به استواري ستونها کمک میکرده و از یک لایهي نازک «ترکه»، برای آذين سود می جستهاند. این باستانشناس دربارهی روی همافتادگی ستونها گفت: «یکی از گمانهها ایناست که زلزله شوند(:باعث) ويرانی این ستونها شده است.»
شهر تاریخی حریره به گستردگي 120 هکتار در شمال جزیرهي کیش جاي دارد و از واپسين کاوشها در سال 1370 تا آغاز بهكار مدیر تازهی سازمان منطقه آزاد کیش در آغاز سال جاری هیچ كاري برای ادامهی کاوش و کشف آثار معماری آن انجام نشده بود. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
سكههايی باستانی از روزگار ساسانی تا هنگامهی يورش مغول، در «داراب»، پيدا شد.
اين سكهها كه شمار آنها به ٤٠ عدد می رسد، دوم دیماه، در شهر باستانی داراب از شهرهای باستانی استان فارس، پيدا شده است. سكهها به تلاش يگان حفاظت سازمان ميراث فرهنگی استان فارس، يافت شده است. شهر داراب از کهنشهرهای ایرانی است كه ديرينگی اش را به روزگار هخامنشيان نسبت می دهند. این شهر در گذشته، «دارابگرد» نامیده میشده است. دارابگرد، چنانكه از برخی نگاشتههای كهن، برمی آيد، پايگاه و جايگاه اردشیر پاپکان سردودمان ساسانيان بوده است. در كتابهای تاريخی آمده كه یکی از بزرگترین ضرابخانههای ايران در شهر دارابگرد، برپا بوده است و تا پس از ساسانيان نيز همچنان، ضرب سكه در آن انجام می شده است. اين شهر كه طرحی دايره مانند داشته در میان دشت بزرگی، ساخته شده است و پیرامون آن کَندَگ یا خندق بزرگی برای پاسداشت شهر از دشمنان، ايجاد كرده بودند. با توجه به تپههای باستانی كه در اين گستره يافت شده، باستانشناسان، پيشينهی منطقه را چندين هزاره برآورد كردهاند. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
«پاسارگاد» يكی از مجموعههای ثبتشدهی ايران در سياههی ميراث جهانی است. موضوع تازهای كه برخي دوستداران ميراث فرهنگی را نگران اين يادگار جهانی كرده، ساخت يک شهرک صنعتی در نزديكی آن است. |
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 3 تا 9 دی |
گروه مردم :
شنبه 3 دی:
- کریم خان زند امپراتور هند را که به انگلستان امتیاز داده بود تقبیح کرد، 24 دسامبر سال 1765 میلادی کریم خان زند رئیس وقت کشور ایران در دفتر کار خود در شیراز (موزه پارس امروز) به منشی اش گفت که نامه ای به «شاه عالم» امپراتور هند بنویسد و این اقدام او را که به انگلیسی ها امتیاز و اختیار داده است تقبیح و محکوم کند. بنویسد که اجازه داد و ستد در بندر؛ بله، ولی امتیاز و اختیار؛ نه. کریمخان به منشی اش تاکید کرده بود که نامه همان روز باید به مهر و امضای او برسد و ارسال شود. در آن روز کریم خان خشمگین به نظر می آمد، که در او این حالت به ندرت دیده می شد.
یکشنبه 4 دی:
- زاد روز "رودکی" پدر شعر پارسی نوین و نگاهی گذرا به او و کارهایش، بیشتر مورخان و کرونیکلرها در این که رودکی پدر شعر پارسی نوین (پارسی معاصر) 25 دسامبر سال 858 میلادی به دنیا آمده است متفق القولند و برخی هم با محاسبات خود، وقوع آن را در همان روز ولی در سال 860 میلادی نوشته اند. سال درگذشت وی 940 میلادی است که چند پژوهشگر، درست آن را سال 941 میلادی می دانند. رودکی شاعر مشترک همه پارسیان جهان و از عوامل وحدت فرهنگی مردمی است که در قطعات منفصله ایرانزمین زندگی می کنند و نیاکان و درنتیجه خصلت ها و منش مشترک دارند.
- خرید دستگاه ضرب سکه برای ایران، از بروکسل، 25 دسامبر 1834 دولت وقت ایران یک دستگاه ضرب سکه از اروپا (بروکسل) خریداری کرد تا سکه ها دارای شکلی زیباتر و صد درصد یکنواخت باشند تا هنگام داد و ستد نیاز به توزین آنها نباشد. این دستگاه که تصمیم به خرید آن در آخرین سال حیات فتحعلی شاه قاجار داده شده بود نخستین ماشین ضرب مسکوک است که از اروپا برای ایران خریداری شده بود. می دانیم که ایران از زمان داریوش بزرگ دارای پول ملی (سکه داریک) شده بود و نخستین کشور جهان بود که نظام پولی داشت.
دوشنبه 5 دی:
- اشتباه استراتژیک و ضعف به تعرض چنگیز خان انجامید، اصلی که کهنه نشده است، تاریخنگاران آغاز زمستان سال 596 خورشیدی (اواخر دسامبر 1217 میلادی ) را پایان کار حکومت قرا ختائیان و غوریان در آسیای میانه ، و همسایه شدن قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه با قلمرو چنگیز خان نوشته اند . خوارزمشاه با از میان برداشتن قراختائیان که میان قلمرو او و قلمرو چنگیز خان حایل بودند مرتکب یک اشتباه سیاسی بزرگ شد.
- زمین لرزه ویرانگر شهر تاریخی «بم»، ساعت 5 و 26 دقیقه بامداد روزی چون امروز در سال 1382 (26 دسامبر 2003) یک زمین لرزه به شدت شش و شش دهم در مقیاس ریشتر شهر بم در استان کرمان را ویران ساخت و طبق آماری که انتشار یافت بیش از 26 هزار تن را کشت و دهها هزار انسان دیگر را زخمی ساخت. این زلزله به ارگ تاریخی و نواحی اطراف بم نیز آسیب شدید وارد ساخت. بم که خرمای آن در جهان معروف است در دوران حکومت اشکانیان ساخته شده است. طبق افسانه های ایرانی، بهمن پسر اسفندیار پس از غلبه بر فرامرز، در محل پیروزی خود شهری با یک دژ نظامی مستحکم بساخت و نام خود را بر آن گذارد که به مرور زمان واژه بهمن به «بم» تبدیل شده است.
سهشنبه 6 دی:
- زادروز رازی دانشمند بزرگ ایران، دسامبر ماهی است که ابوبکر محمد ابن زکریای رازی دانشمند بزرگ ایران در آن در سال 864 میلادی در «ری» به دنیا آمد و بسیاری از واژگانی که او در علم شیمی بکار برده است جهانی شده اند از جمله واژه شیمی که از «کیمیا» و الکل که از «الکحل» گرفته شده اند که رازی در کتابهای خود بکار گرفته است.
چهارشنبه 7 دی:
- افتادن غزه به دست ارتش ایران در دسامبر دو هراز و پانصد و 35 سال پیش، ارتش ایران در سر راه خود به مصر برای تصرف این کشور و تکمیل جامعه مشترک المنافع جهانی که از برنامه های کوروش بزرگ بود اواخر دسامبر سال 526 پیش از میلاد شهر استراتژیک غزّه واقع در ساحل مدیترانه را تصرف کرد و در اینجا منتظر رسیدن کشتی هایی شد که حکمران قبرس و نیز "پولیکراتس" حکمران جزیره یونانی ساموس وعده فرستادن آنها را داده بودند. قرار بود که این کشتی ها و کشتی های فنیقی ها پیاده نظام ایران را به دلتای رود نیل منتقل کنند و سوارنظام پارسی هم از طریق حاشیه ساحلی صحرای سینا خودرا به آنجا برساند.
- فارسی دری و تاکید یعقوب لیث صفاری بر گفتن و نوشتن به فارسی، مورخان زبانشناسی به این نتیجه رسیده اند که منظور یعقوب لیث صفاری قهرمان ملی همه ایرانیان و ایرانی تبارها از رسمی ساختن دوباره زبان فارسی که در سال 868 آن را در کرمان اعلام داشت و در سال 875 میلادی با جزئیات بیشتر آن را باردیگر مورد تاکید قرارداد، بکارگیری همان لهجه ای بوده است که در دربار ساسانیان به آن تکلم می شد و مکاتبات رسمی به آن صورت می گرفت. از همان زمان این پارسی را "پارسی دری (پارسی دربار)" خوانده اند. مورخان تحولات زبان، این نتیجه گیری خودرا در نشست دسامبر 1968 (و در جلسه بیست و هشتم این ماه) اعلام داشتند.
پنجشنبه 8 دی:
- برنامه اصلاحات پوراندخت، شاه وقت ایران، امضاء قرارداد صلح با روم، پوراندخت، شاه ساسانی که سیاست خارجی و داخلی تازه ای را در پیش گرفته بود تا امپراتوری ایران را نجات دهد، 25 دسامبر سال 630 میلادی (طبق برخی تواریخ: 29 دسامبر آن سال) با دولت روم شرقی قرارداد تازه صلح امضاء کرد تا فرصت یابد دست به اصلاحات داخلی بزند. پوراندخت (دختر خسرو پرویز)، یکی از دو بانویی که بر ایران حکومت کردند می دانست که ایرانیان از جامعه طبقاتی که به آنان تحمیل شده بود شدیدا ناراضی هستند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ایالت ها برای خود اختیارات تازه خلق کرده و حتی سکه ضرب کرده اند. برای حل این مسائل بود که پوراندخت با روم شرقی (بیزانس) قرارداد صلح امضاء کرد و دستور رعایت عدالت، بخشودن مالیات عقب افتاده، لغو امتیازهای ناشی از برتری های طبقاتی و اختیارات اضافی فرمانداران را داده و سکه ملی واحد ضرب کرده بود.
- روزی که کازرونی ها نیروهای انگلیسی را شکست دادند، مقامات انگلیسی که طبق سازشنامه سن پترزبورگ (قرارداد آگوست 1907 انگلستان و روسیه) نیمه جنوبی و شرقی ایران را به نام منطقه نفود در کنترل داشتند در پی حملات کازرونی های میهندوست به تاسیسات انگلیسی در این شهر و ناامن ساختن راههای اطراف برای جلوگیری از تردّد آزادانه انگلیسی ها و عوامل آنان، 28 دسامبر سال 1916 دستور دادند که پانصد تن از نظامیان تحت فرمان آنان مرکب از سربازان هندی و افراد «اس پی آر» با چند توپ و مسلسل از شیراز به کازرون بروند و کازرونی ها را سرکوب کنند. توده ایرانی (نه مقامات تهران) ناخرسند از استقرار روسها و انگلیسی در میهنشان، با آنان به صورت های مختلف مبارزه می کردند و جنبش کازرونی ها هم در همین راستا بود.
آدینه 9 دی:
- کشته شدن فریدون شاه در جنگ با گرجیان، سی ام دسامبر سال 1120 میلادی فریدون شاه شروانشاه ( شاه منطقه ای در قفقاز جنوبی که استالین آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد) در جنگ با گرجستانی ها کشته شد و پسرش منوچهر برجای او نشست. این خاندان که از سوی دولت ساسانیان به حکومت قفقاز جنوبی منصوب شده بودند پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی ایران، با حفظ زبان پارسی و دین زرتشتی به حکومت خود بر آن منطقه (از سده سوم میلادی ـ دوران اردشیر پاپکان تا سال 1538) ادامه داده بودند که مورخان از آنان به عنوان دودمان شروانشاهیان (شیروانشاهیان) یادکرده اند.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
نیزارهای دریاچهي زریوار مریوان، برای چندمین بار در یک ماه كنوني آتش گرفتند. اين آتشسوزيها آسيبهاي جبرانناپذیری به این اثر طبیعی و گردشگری رسانده است.
به گزارش مهر، برای چندمینبار در یک ماه، بخش گستردهای از سطح این دریاچه در آتش سوخت و به شوند(:دلیل) نبود امکانات، آتشسوزی تا چندین ساعت همچنان ادامه داشت. این آتشسوزی آسيبهاي بسياري به این دریاچه رسانده، مرگ شمار فراوانی از جانوران دریاچه را در پی داشت. در ماهي كه گذشت، ١٠ مورد آتشسوزی در این دریاچه روی داد. ناصح قادری، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان کردستان گفت: ٦ هکتار از نیزارهاي سطح این دریاچه در آتشسوزي نابود شدهاند و تا کنون فرد یا افراد خاطی، شناسایی و دستگیر نشدهاند. به گفتهي وی با توجه به سختی مهار آتش، با تلاشهای گروههای محیطزیستی در اطفای حریق تلاش داشتهاند اما رويارويی با این پدیدهی خطرناک نیازمند توجه بیشتر مسوولان کشوری و استانی است. او گفت: شایعهی ارتباط آتشسوزی نیزارها توسط اداره کل محیطزیست به هیچ عنوان صحت ندارد. عدم برنامهریزی مناسب در راستای مقابله با آتش سوزی در نیزارهای دریاچهي زریوار مریوان در حالی ادامه دارد که تاکنون مسوولان كاری در راستای مقابله با این وضعیت انجام ندادهاند و زریوار در میان مشکلات بیشمار ناچار است که با موضوع آتشسوزی نیز کنار بیاید. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
گذر قطار شهری شیراز، از کنار ارگ کریمخان و مجموعهی زندیه، دوستداران میراث فرهنگی را دربارهي لرزشهایی که بر ارگ کریمخان برجای می گذارد نگران کرده است. |
بنام خدا
به گزارش598 به نقل از ايسنا درخت چنار كهنسالي در حياط امامزاده علی اصغر در روستای زرآباد الموت در استان قزوين وجود دارد كه به درخت چنار خونبار نامور است. خونبار بودن اين درخت، قدمت ديرينهای دارد و حتا در زمان شاهسلطان حسين صفوی نيز روايتهايی از آن مطرح شده است.
در اين باره، اسدالله بيرانوند ـ مديركل ميراث فرهنگی و گردشگری استان قزوين ـ در گفتوگو با خبرنگار ايسنا بيان كرد: در نزديكی سحرگاه روز عاشورا، صمغی قرمز رنگ شبيه خون از اين درخت بیرون می آید كه آزمايشهايی هم روی آن انجام شده است. البته هيچكدام از آزمايشها با وجود مشاهدهی تركيبات مشابه خون در اين صمغ، اين مسأله را تأييد نكردهاند كه اين مايع، به خون انسان مربوط می شود.
او با اشاره به قدمت بيش از 600 سال دو درخت چناری كه درهم تنيده شدهاند، افزود: هر سال در روزهای عزاداری ماه محرم، بيش از 10هزار نفر در اين محل حضور می يابند و امكانات لازم و مهمانسرا نيز برای آنها فراهم می شود.
همچنين فاطمه آسيابانها ـ مدير روابط عمومی اين ادارهی كل ـ كه دو سال شاهد اين ماجرا بوده است، با اشاره به اينكه مردم معتقدند، اتفاقهايی در روز عاشورا برای اين درخت رخ می دهد، گفت: پس از پايان مراسم عزاداری و سينهزنی در روز تاسوعا، جمعيت حاضر در امامزاده، سحرگاه روز عاشورا دور درخت جمع می شوند و به خواندن مرثيه و عزاداری می پردازند. در اين زمان، صمغ قرمز رنگی از برخی شاخههای اين درخت چنار به آرامی شروع به تراوش می كند. اين اتفاق تا ظهر روز عاشورا ادامه دارد و پس از آن، اين شاخهها خشک می شوند.
او بيان كرد: نكتهی جالب اين است كه اين مايع فقط روز عاشورا از درخت بیرون می آید، يعنی با توجه به متفاوت بودن سالهای هجری خورشیدی و هجری قمری، اين اتفاق درست در روز دهم ماه محرم رخ می دهد.
وی افزود: وجود اين درخت كه به يكی از جاذبههای گردشگری و مذهبی استان قزوين تبديل شده است، هر سال در ماه محرم گردشگران زيادی را از كشورهای مسلمان مانند عراق و سوريه و حتا برخی از كشورهای اروپايی به اين محل می كشاند.
سايهی شهرداری نجفآباد بر كهنترين «ساعت آبی» شهر
کربـلای حسینـی به روایـت تصویـر
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
شهر زیرزمینی «اویی» در زیر بافت شهر «نوشآباد»، در 8 کیلومتری شمال کاشان، در استان اصفهان جای دارد. این شهر در 3 اشكوب(:طبقه)، در زیرزمین، با ژرفايی(:عمق) بین 4 تا 18 متر، بهگونهی دستکن، ساخته شده و جاهای گوناگونی مانند اتاق، راهرو، چاهها و کانالهای بسياری برای در پناه ماندن از دست دشمنان دارد.
به گزارش برنا؛ تا سال 1381 هیچ اطلاعات مستندی از این گستره از ديد سیستم دفاعی و پناهگاهی، از آن در دست نبود و به دخمههای اسرار آمیز شهرت داشت. راههای ورود به درون این شهر، به شکل پنهاني در خانه یا درون دژ خشتی، در روبهروي شهر و یا محلهای پر جمعیت و درون کانالهای پایابهایی که از زیر خانهها و برای گذر آب كاريز(:قنات) ایجاد شده، چاههای درون مساجد و باغها و بازارها و هر جایی که در هنگام يورش دشمن امکان دسترسی تند و فرار ساکنان را فراهم میکرده، بودهاست. در شهر زیرزمینی، اتاقهایی به اندازههاي گوناگون برای زندگی موقت، كندهاند. در بدنه اتاقها، شماری تاقچه ديده میشود. هر اتاق 180سانتی متر بلندا دارد. اتاقها، تودرتو و با راهروهای زاویهدار که دید مستقیم را با فضای بعدی از بین میبرد، ساخته شده است. در 20سانتی متری زیر سقف و به فاصله 1متر در همهي بدنهي اتاقها، گودالهايي برای جاي دادن چراغهای پیهسوز، جهت تامین روشنایی فضاها كارگذاشته شده است. در بدنه دیوار اتاقها و در برخي از آنها چاهکهایی ديده میشود که به سختی میتوان وارد آن شد؛ بلنداي این چاهکها 3تا 5متر است که راه دسترسي به اشكوبهاي ديگر است. با توجه به تودرتو بودن فضاها، هیچ گونه مشکل تنفسی احساس نمیشود و این، یکی از شگفتیهای درون این شهر است. آب مورد نياز ساکنین درون شهر زیرزمینی، از راههای پنهان، که به پایابهای مرتبط به رشته كاريزها بوده و از زیر زمین میگذرد تامین می شد. این فضاها نه تنها در سطح زیرین شهر گسترده شده، بلکه تا حصار بیرون شهر و حتا شهر تاریخی و تالار نیاسر راه دارد. |
بنام خدا
● |
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 12 تا 18 آذر |
گروه مردم :
شنبه 12 آذر:
- اولتیماتوم تند شاپور دوم (ذوالاکتاف) به امپراتوری روم و تعرض نظامی تازه ایران به متصرفات شرقی روم، سوم دسامبر سال 359 میلادی امپراتور روم، کنستاتینوس دوم اولتیماتوم شدید اللحنی به این شرح از شاپور دوم (ذوالاکتاف) شاه وقت ایران از دودمان ساسانیان دریافت کرد: «پس از تحیت ... ، آگاه باش که طبق اسناد و مکتوب های موجود و نوشته های مورخان ، اراضی و سرزمین های آن سوی رود خانه استرومون Strymon (که در تراکیه = تراس جریان دارد و به دریای اژه می ریزد) تا مرز مقدونیه متعلق به ایران بوده است. آن امپراتور باید آنجا را از نیروهای مسلح خود تخلیه کند تا ماموران ما بتوانند در آن مناطق به جمع کردن مالیات و تمشیت امور بپردازند.
سهشنبه 15 آذر:
- افتادن بغداد به دست عثمانی، سلطان سلیمان امپراتور عثمانی در این روز در دسامبر 1534 تصرف بغداد را تکمیل کرد. نیروهای عثمامی دو روز پیش از این وارد حصار بغداد شده بودند که برخی از مورخان آن روز را زمان تصرف بغداد ذکر کرده اند. دولت صفویه ایران بعدا بغداد را از عثمانی ها پس گرفت و در آنجا یک پایگاه نظامی ثابت به وجود آورد و یک واحد کاملا مجهز را مستقر ساخت. جنگ متناوب ایران و عثمانی بر سر بغداد دو سده طول کشید و در زمان نادرشاه مصالحه صورت گرفت؛ ایران از دعاوی خود بر بغداد دست کشید و عثمانی حاکمیت ایران بر ایروان و همه قفقاز جنوبی را برسمیت شناخت. در زمان شاه عباس هم عثمانی ها همین نظر را داشتند و شاه عباس موقتا و تا رسیدن به هدفهای مقدم خود آن را رد نکرده بود.
چهارشنبه 16 آذر:
- روزی که کوروش وصیت کرد گور او در پاسارگاد (پارس) باشد و "زروبابل" را رئیس یهودیان آزاد شده از اسارت کرد، کوروش بزرگ بنیاد گذار ایران هفتم دسامبر سال 539 پیش از میلاد ضمن دیدار از معبد اصلی شهر بابل و ادای احترام نسبت به آن، در همین جا خطاب به همراهانش اعلام داشت که در هرجای جهان که بمیرد باید جسد او را به پاسارگاد پارس منتقل و در آنجا دفن کنند. این بیان کوروش در تاریخ تحت عنوان "وصیت کوروش" ضبط شده است. کوروش با این که زرتشتی بود به ادیان دیگر که پیروان داشتند و نزد آنان مقدس بودند احترام می گذارد.
پنجشنبه 17 اذر:
- پادگان خجند، مرزبان شمال شرقی ایران در دو هزار و 543 سال پیش، کرونیکلر های اروپایی در صدر رویدادهای «هشتم دسامبر» دستور سال 534 پیش از میلاد کوروش بزرگ (هخامنشی) به ایجاد یک پادگان مرزبانی در کنار «سیردریا» به منظور جلوگیری از عبور طایفه «ماساگاتا» از سیردریا (رود سیحون ـ آراکزس) و هجوم به منطقه ایرانی «فرارود» را درج کرده و نوشته اند که محل این پادگان که بعدا شهر خجند در کنار آن ساخته شد «کوروشکده (بر وزن دانشکده)» نامیده می شد.
- افتادن گیلان به دست مغولها، 85 سال پس از آغاز حمله چنگیزخان مغول به ایران، گیلان هم هشتم دسامبر سال 1306 میلادی به دست ایلخان وقت (حاکمران مغول بر ایران) افتاد و آسیب فراوان دید. مغولان هم بمانند عرب قادر به عبور از کوههای البرز و حمله به گیلان و مازندران پوشیده از جنگل نبودند که مردمی عمیقا میهندوست و وفادار به ایران داشته اند.
آدینه 18 آذر:
- هارون الرشید یک دولتمرد ایرانی را وزیر خود کرد و ... هارون الرشید خلیفه توانمند عباسی نهم دسامبر سال 794 میلادی یحیی برمکی را که یک ایرانی و در علم مدیریت و تدبیر کشور داری و شهرت امانتداری سرآمد دیگران بود به وزارت خود برگزید تا به تمشیت امپراتوری او بپردازد. هارون که مردی هوشمند بود پی برده بود که بقاء امپراتوری پهناور او بستگی به وجود یک وزیر لایق و باکفایت دارد که بر امور اداری و مالی نظارت دقیق داشته باشد و کسی را بهتر از یحیی نیافته بود.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
نابودسازی خانههای تاریخی در روستای نمونهی گردشگری پاده به دست مردم بومی در حالی آغاز شده که مسوولان ادارهی میراث فرهنگی استان سمنان تصویب این روستا به عنوان روستای نمونهي گردشگری و ثبت آثار تاریخی آن را یک پيروزی برای خود میدانند. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
بخشی از نگارهی نقش شده بر غار ميرملاس كه ١٢ هزار سال ديرينگی دارد، بريده شد و به سرقت رفت. اين غار در کوه سرخين شهرستان کوهدشت استان لرستان نخستين غاری است که بر روی ديوار آن رنگيننگارههايی از ١٢ هزار سال پيش يافت شده است، با اين حال اما با عدم محافظت از غار و بی توجهی در نگهبانی از آن، بخشي از سنگنگارههايش دزديده شد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
حسين شهرستانی : | ||
در فرهنگهای انگلیسی و فرانسه نوشتهاند که واژهی کراوات از نیمه سدهی هفدهم در زبان فرانسه گسترش يافت، و البته این یک دزدی فرهنگی است. آنان شوند آنرا اينگونه می آورند: چون سربازان کروآت (اهل کرواسی) که در هنگ پادشاهی کروآت در روزگار لويی چهاردهم بودند دستمالی به گردن میبستند پس این رسم از آن روزگار آغاز شده. اما این دلیل هم در برابر آنچه که ثابت میکند آيين بستن کراوات درپيوند با نیاکان ما ایرانیان دارد بسیار ضعیف است.
شايد مردم فرانسه در سدهی هفدهم از سربازان کرواسی آموخته باشند تا دستمال گردن ببندند و حتا اگر بپذیریم که نام آن دستمال گردن را کراوات گذاشتهاند، دلیلی بر نفی این وجود ندارد زیرا که ریشه این واژهی کهن، ایرانیست چرا که اسناد و مدارکی مستند و مستدل و غیرقابل انکار به ما این چنین میگوید: در آغاز با نگاهی به اوستا کتابی که هزاران سال پیشتر از سدهی هفدهم در اختیار ایرانیان بوده خواهیم دید که در(ویدیودات فرگرد 14 آیه 9) آمده و از دوازده چیز که مرد جنگی به آنها نیازمند است نام میبرد. ... هفتم زره، هشتم کُئِرِس، و این عبارت از واژه کُئِرِت است و در برابر آن در پهلوی «گرپویان» آمده ودربارهی آن میگوید که کُئِرِت به زره بسته میشود. به این نگاره بنگريد! چهرهای است از «پاپک» پدر اردشیر که در تخت جمشید بر روی سنگ نگاشتهشده و کراوات یا چیزی شبیه به آنچه امروزه بهعنوان کراوات از آن استفاده میکنند دیده میشود. هرتسفلد نیز در Iran In The Ancient East (fig 402)آورده که آن چهرهی پاپک پدر اردشیر است و رخت مادها را به تن دارد. اینجاست که بهراستی و به خوبی روشن میشود که کُئِرِت کدام است و واژه کراوات از کجا گرفته شده! البته این کراوات پیشتر نیز بهگونهي پهنتر و پیش سینه هم بسته میشده و در نگارهها دیده میشود که پادشاهان و بزرگان سپاه آنرا میبستند و در بیشتر چهرههای کندهشده بر روی سنگ در تاق بستان و سکههای باستانی دیده میشود. و میتوانیم بگويیم که شاید پاپیون هم با اندكی دگرگونی از روی آن برداشت شده باشد. این پیش سینه را تا روزگار صفویه و پس از آن نیز بهعنوان یک آيين میبینیم. شماری از نگارههايی که بردیوار سنگی ایوان موزه تخت جمشید و آيين تاجگذاری اردشیر دوم که در تاق بستان نقش بسته را به همراه نگارههايی از پادشاهان روزگار باستان که پوشش آنان این ادعا را ثابت میکند. همچنین یادآوری میشود دکتر محمدمقدم استاد زبانشناسی دانشگاه تهران در سال 1324 خورشيدی در جزوه شمارهي سه خود که به تلاش کتاب فروشی ابن سینا با عنوان «ایران کوده» بهچاپ رسیده به ریشه واژه کراوات پرداخته و پژوهشگران گرامی میتوانند از آن بهره ببرند. در پایان این نوشتار اعتراف میکنم گرچه توان نویسنده بیش از این نبود اما همین اندازه هم میتواند گامی هر چند اندک برای آشنايی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و تمدن سرزمینش و پیبردن به خرد نیاکانش باشد زیرا که نیاکانش هزاران سال پیش پوششی داشتند که مردمان جهان امروز بهرهگیری از آنرا شوند بزرگی خود میدانند. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
آبشار «آتشگاه» در استان چهارمحالوبختیاری كه بلندترين آبشار ایران و یکی از گيرايی های گردشگری این استان، با اجرایی شدن دو پروژه نابود میشود. |
بنام خدا
حسین وارث آدم
حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.
این روح حسین بود که تشنه جام های لبیک بود و گرنه جسمش را ازهمان هنگام که حجۀالوداعش را در عرفات ناتمام گذارد، پاره پاره و مُثله شده دیده بود ومی دانست که می میرد.
حسین، تشنه آب نبود، همچنان که عباس نبود.
جایی خواندم که مبارزان بزرگ، آن قدر می جنگند که دیگر بدنشان جایی برای زخم خوردن نداشته باشد؛ به یاد عباس افتادم و دیدم او بزرگترین مبارز است، عباس جنگید تا جایی که دیگر بدنش جایی برای زخم خوردن نداشت؛ عباس، تشنه آب نبود، تشنه اعتقادش بود و شهادت و پرواز و لبیک حسین که وارث آدم بود.
یک نگاه احساسی، حرکتی ستاب زده و زود میرا[ست]، اما یک نگاه ذهنی و متفکر، متحرک است و محرک؛ و حسین، تشنه لبیک همین نگاه بود.
حسین، تشنه آب نبود، تشنه شناخت بود،
می خواست بداند آیا کسی خارج از ادای کلمات فهمید عمق دعای عرفه را؟
کسی فهمید چرا عرفات نا تمام ماند و به منا نرسید؟
کسی فهمید چرا حسین نه در منا که در نینوا به قربانگاه رفت و ثارالله شد؟
حسین تشنه آب نبود، تشنه لبیک بود و فهم و تفکر و معرفت ما از دین و اعتقادش، که برایش جنگید، و عقل آبی بودا را به منطق سرخ سهروردی پیوند زد و به خدایش هدیه کرد.
حسین، رویش درخت عصیانی بود که از پستی این دنیای کوتاه تا ماورا سربرداشت ... .
حسین، بیشتر از آب، تشنه لبیک بود، اما افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
استاد دکتر علی شریعتی
عروسی زرتشتیان و یزدیها
کلوخ اندازون؛ سنت فراموش شده ابرکوهیها
مراسم ازدواج ترکمنها